شیخی قهی سحرگاهی از سال 42 پرهیاهو در تهران متولد شد و هنوز بیستمین سال زندگی را پشت سر نگذاشته بود که عاشقانه لباس سبز سپاه را بر تن کرد و تا اردیبهشت امسال که در بانک سپه بازنشسته شد دست از خدمت نکشید؛ او همچنان رویا دفاع را در روح و جانش می پرورانَد و تنها خواسته اش حضور در بین مدافعان حرم اهل بیت (علیه السلام) است و می گوید: «می خواهم مدافع حریم اسلام باشم.»
شیخی سال 61 عازم جبهه نبرد حق علیه باطل شد. او 24 ماه در جبهه ماند و سرانجام در عملیات والفجر 8 با 40 درصد شیمیایی به درجه جانبازی نائل شد.
این جانباز شیمیایی سخنانش را این گونه شروع می کند:
سال 61 بود که با اجازه پدر و مادر راهی جبهه شدم. آن زمان 19 سال بیشتر نداشتم و در کلاس سوم دبیرستان درس می خواندم. خیلی عاشق رفتن به جبهه بودم. باوجوداینکه می دانستم باید سختی ها و مشقت های زیادی را تحمل کنم اما عِرق به وطن و حراست و حفاظت از کشور عزیزم ایران و اسلام را بر هر چیز دیگری مقدم می دانستم و همچنین ملاک من رضایت الهی بود که حاضر بودم برای تحقق آن به نحو شایسته ای، هر سختی و مصیبتی را به جان بخرم.
همان ماه های اول در عملیات بدر شرکت کردم. باوجوداینکه در دوران جنگ با محدودیت ها و کمبود امکانات روبرو بودیم و تجهیزات کافی برای دفاع از خود را نداشتیم اما رشادت ها و ایثارگری های بچه های رزمنده در مقابل ظالمان واقعاً ستودنی بود و هیچ گاه باعث نشد دشمن بتواند به مقاصد شوم و پلید خود دست پیدا کند.
روح و روان ما مجروح شده
باید از جانبازان شیمیایی به عنوان مظلوم ترین قشر بازمانده از جنگ یادکرد، چراکه دردها و زخم های به جامانده از دوران جنگ اگرچه به ظاهر نمایان نیست اما از درون آسیب زده و تاب وتوان ما را بریده است.
باید به این نکته نیز اشاره کنم که زخم های به جامانده از دوران جنگ اگرچه به مرور التیام آور خواهد بود اما بی توجهی ها و بعضاً ناملایماتی که از سوی برخی مسئولان دیده می شود بیشتر از آن زخم ها روح و روان ما را جریحه دار می کند. باز ادعایی نیست و توکلمان تنها به خداست. اگر ما به جبهه رفتیم و با تمام وجود جنگیدیم فقط یک هدف داشتیم و آن هم رضای خدا بود و بس. من افتخار می کنم که یک جانباز شیمیایی هستم که توانستم در حد بضاعتم از آب وخاک و مردمان سرزمینم در مقابل ظالمان دفاع کنم.
یادم می آید که فرماندهان بزرگ عرصه میدان جنگ همواره این نکته را به ما گوشزد می کردند که باید تمامی کارها برای رضای خدا باشد. و حتی آن ها معتقد بودند که اگر تیری خلاص می شود آن هم باید برای رضای خدا باشد و لا غیر.
شب عاشورایی شدن
حاج احمد کاظمی فرماندهی لشگر 8 نجف اشرف را بر عهده داشت. من تا آن زمان او را ندیده بودم ولی به طورقطع و یقین حاج احمد یکی از شجاع ترین دلاوران عرصه جنگ بود که بنده شخصاً ارادت خاصی به ایشان داشتم. خاطره ای از ایشان برای من به یادگار مانده که اغلب اوقات در مصاحبه هایم آن را عنوان می کنم. شب عاشورا بود. قرار بود فردای آن شب عملیات قادر شروع شود. تمامی رزمنده ها دور هم جمع شده بودند. حاج احمد آمد و گفت فردا عملیات سختی در پیش است؛ هر کس که نمی خواهد در عملیات شرکت کند می تواند همین الآن بدون اینکه کسی متوجه شود منطقه را ترک کند و به عقب برگردد.
آن شب برای من تداعی کننده غربت و مظلومیت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش در روز عاشورا بود که هیچ گاه از خاطرم پاک نمی شود. حاج احمد به خوبی می دانست که این عملیات حساس است و نیروهای دشمن در منطقه مشکلاتی را به وجود آورده بودند اما بچه های رزمنده هیچ کدام حاضر نشدند که منطقه را ترک کنند و تا پای جان ایستادگی کردند. فردای آن روز عملیات قادر انجام شد. اگرچه در عملیات پیروز نشدیم اما بچه ها باجان و دل جنگیدند.
فرهنگ را لمس کنید
جوانان نسل امروز با دوران جنگ و دفاع مقدس بیگانه هستند و آن طور که بایدوشاید نتوانسته اند جبهه و جنگ را لمس کرده و آن را باور کنند. دوران 8 سال دفاع مقدس یکی از باارزش ترین و مقدس ترین بخش های تاریخی ملت ایران است که ابعاد مختلف فرهنگی و سیاسی آن باید حفظ شود و به نسل آینده انتقال یابد. متأسفانه در امر ترویج فرهنگ دفاع مقدس کم کاری های قابل توجهی صورت گرفته که مسئولان کشور در این زمینه باید تلاش های مضاعفی داشته باشند.
می دیدیم جوانانی که در دوران جنگ از مال و جان و خانواده خود گذشتند تا در مقابل ظلم و استکبار به ایستند و از کشور دفاع کنند. در آن زمان فداکاری و خود گذشتگی حرف اول را می زد. فرمانده و سرباز فرقی باهم نداشتند. همه در کنار هم و با یک هدف راسخ جنگیدند. امروز وظیفه اصلی ما تربیت فرزندانی است که ادامه دهنده راه شهدا و حافظ روحیه ایثار و فداکاری در نسل آینده باشند تا مانع غلبه دشمن شویم.
ربا در بانکداری اسلامی
از انقلاب تا نبرد و جنگ در جبهه برای احیای احکام اسلام بود و با توجه به نام گذاری امروز به بانکداری اسلامی، دهم شهریورماه را گرامی می دارم و باید بگویم در احکام اسلام ربا تحریم شده و شخصاً به عنوان جانباز جمهوری اسلامی به این تحریم معتقد و پایبندم.
تحریم ربا اصلی کلی است که نه تنها شریعت اسلام در آیه ها و روایت های متعدد آن را نفی کرده بلکه دیگر ادیان بزرگ نیز آن را رد می کنند؛ بنابراین استقرار نظام بانکداری اسلامی جزء ضروری ترین اهداف نظام اقتصاد کشور باید باشد چراکه در سایه نظام بانکداری اسلامی است که می توان شاهد برقراری عدالت اجتماعی در بین اقشار مختلف مردم بود. گر چه زیرساخت ها برای استقرار نظام بانکداری اسلامی در کشور فراهم است اما عزم جدی برای اجرایی شدن آن در بین مسئولان دیده نمی شود که می بینیم باوجود گذشت چندین سال از تصویب قانون بانکداری اسلامی توسط مجلس و شورای نگهبان، اما همچنان اختلاف نظرهای زیادی در این رابطه وجود دارد. اخیراً نیز پس از مدت ها انتظار برای آماده شدن لایحه دولت برای اصلاح قانون عملیات بانکی ربا، بالاخره دو لایحه برای اصلاح نظام بانکی از سوی دولت مطرح شده است که امیدوارم دولت و مجلس بتوانند به توافق برسند و اصلاح نظام بانکی هر چه سریع تر در کشور ظهور و بروز کند.
* تبیان