فراموش نکرده‌ایم که چگونه بان کی مون در حالی که از ایران برای حضور در کنفرانس ژنو 2 برای سوریه ( بهمن 1392) دعوت به عمل آورده بود با سرعتی عجیب، غیر دیپلماتیک و غیر اخلاقی، دعوت خویش را از ایران پس گرفت.

به گزارش مشرق، اما همه این سناریوها ساخته و پرداخته آمریکایی‌ها بود و دلایل روشنی نیز داشت:

1- مذاکرات هسته‌ای ایران هنوز در پرده ای از ابهام قرار داشت و حضور ایران در مذاکرات ژنو 2 سوریه می‌توانست کفه بین‌المللی ایران را سنگین کند. آمریکا با این تصور که حضور تهران در مذاکرات به نفع ایران تمام می‌شود از حضور کشورمان جلوگیری کرد. دلیل ما بر دخالت مستقیم آمریکا در عدم شرکت ایران، اقدام بان کی مون بود. آیا بان کی مون به خاطر مخالفان نظام سوری و پادشاهی سعودی، دعوتش را از ایران پس گرفت؟ بی تردید پاسخ منفی است، این کاخ سفید بود که از وی خواست تا جلوی حضور ایران را بگیرد آن هم در بدترین نوع برخورد دیپلماتیک با ایران.

2- اوضاع نظامی و میدانی سوریه بسیار مه آلود بود، فضایی که باعث شده بود تا آمریکا، ترکیه و سعودی گمان برند که شرایط نظامی سوریه به نفع مجموعه‌های مسلح مورد حمایت سعودی و ترکیه است. با این تصور آنها بر این باور بودند در چنین شرایطی می‌توان در برابر ایران نیز ایستاد و از نقش سازنده‌اش در حل بحران سوریه جلوگیری کرد.

3- روسیه در آن هنگام به تعبیر نویسنده با سیاستی خاکستری با موضوع بحران سوریه برخورد می‌کرد و همین موضوع این امکان را به آمریکا می‌داد تا در برابر خواست مسکو در مذاکرات ژنو 2 سوریه بایستد و در حالی که روسیه خواستار مشارکت ایران بود اما آمریکا جلوی حضور ایران را گرفت.

من خود از نزدیک شاهد تحولات ژنو 2 سوریه در سوییس بودم و می‌دیدم که همه کارشناسان و روزنامه نگاران متخصص در امور خاورمیانه علم یقین دارند که این مذاکرات بدون ایران به جایی نمی‌رسد و همان شد که گمانه زنی‌هایی از این دست می‌گفتند. تیتر بسیاری از گزارشات نمایندگان رسانه‌های گروهی حاضر در ژنو 2 سوریه این بود: شکست مذاکرات پیش از آغاز.

از آن روز تاکنون تحولات زیادی رخ داده است، داعش سیاه به دنیا آمده است، یمن در زیر بمباران بی رحمانه سعودی به خاک و خون کشیده شده است، موصل، رقه، الانبار، دیرالزور توسط داعش به اشغال در آمده است و دایره درگیری‌های خاورمیانه توسعه یافته است. در چنین فضای بسیار امنیتی و نظامی، ایران پیچیده ترین پرونده هسته‌ای جهانی را با سیاست برد برد به سرانجام رسانده است و مرزهای خود را در سایه دکترین نظامی پایدار از هرگونه تجاوزات تروریستی مصون داشته و به رغم فشار سنگین اقتصادی، سیاسی و نظامی در چهار سال اخیر، مواضع ثابت و اصولی خود را در قبال سوریه، مقاومت و مبارزه با تروریسم حفظ و استمرار بخشیده است به گونه ای که پس از گذشت سالها از اشغال عراق و سرنگونی نظام صدام اما همه کارشناسان سیاسی منطقه متفق‌القولند که ایران وزنه‌ای جهانی در تحولات خاورمیانه و نظام بین‌الملل است.

اما در مقابل، پادشاهی سعودی در کجای قصه قرار دارد:

1- پرونده‌های حامی تروریسم از سوی سعودی‌ها در حال انباشته شدن است.

2- سردرگمی بی حد و مرزی در سیاست خارجی سعودی در قبال بحرانهای منطقه مشاهده می‌شود.

3- سیاست خارجی سعودی در قبال فلسطین تحت عنوان خادم الحرمین الشریفین به سکوت و نظاره گری ددمنشی‌های اسرائیل در سرکوب ملت فلسطین و تجاوز به اماکن مقدس فلسطین تبدیل شده است.

4- پادشاهی‌ای که معتقد بود باید از خشونت گرایی فاصله گرفت اکنون در سه حوزه عراق، سوریه و یمن دستش تا مرفق در پرونده‌های نظامی و خشونت بار منطقه‌ای غوطه ور است.

5- سیاست خارجی سعودی دیگر حتی در سنتی‌ترین پایگاه‌های خاورمیانه‌اش، "لبنان"، نیز از اتخاذ و اجرای سیاست روشن و تطبیقی عاجز مانده است.

6- به رغم آن که قیمت نفت توسط سعودی به پایین کشیده شد تا ایران و روسیه زیر بار فشار اقتصادی قدرت مانور در بحران سوریه و اوکراین و از سویی دیگر قدرت مانور در مذاکرات هسته‌ای را از دست بدهد اکنون خود زیر آوار سقوط قیمتهای نفت مانده است در حالی که سرمایه‌های بزرگی را صرف حفاظت از خطاهای استراتژیکش در عراق، سوریه و یمن می‌کند.

7- سعودی در طول چهار سال اخیر حتی یک مورد از دیدگاه های سیاسیش را در بحرانهای خاورمیانه نتوانسته عملی کند و به رغم لشکر کشی هوایی و گسیل تروریستها از سوریه به سوی یمن و یکه تازی نظامی هوایی، زمینی و دریایی نیز در این جا راه به جایی نبرده است.

8- سعودی که اخوان‌المسلمین را دشمن عقیدتی خود می‌داند با همه تلاشهایی که در مصر و دیگر مناطق جهان به خرج داده اما این نیروی سیاسی هنوز یکی از قوی‌ترین احزاب سیاسی کشورهای عربی و به خصوص در مصر به شمار می‌رود.

دلایل همه این ناکامی‌ها روشن و آشکار است، سیاست خارجی سعودی تابعی از متغیرات سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه است و هیچگاه نتوانسته استقلال سیاسی خود را در قبال آمریکا حفظ کند، از همین رو است وقتی آمریکا از سعودی می‌خواهد تا قیمت نفت سقوط کند آنها دروازه چاه‌های نفت را باز و سرکیسه را شل می‌کنند و هرگاه خواستار عدم حضور ایران در مذاکرات منطقه‌ای پیرامون عراق و سوریه می‌شود سعودی آن را اجرایی می‌کند و اکنون نیز که آمریکا از حضور ایران در مذاکرات استقبال می‌کند، سعودی نیز می‌پذیرد و با آن کنار می‌آید.

اکنون "عادل الجبیر" وزیر خارجه سعودی با آن همه بوق و کرنای عدم حضور ایران در نشستهای مربوط به سوریه، دور میزی می‌نشیند که همتای ایرانیش "جواد ظریف" نیز در آن سوی میز نشسته است و باید به طرح‌هایی گوش فرا دهد که ایران از زبان وزیر خارجه اش در باره سوریه می‌گوید. شاید واقع بینانه آن باشد که بگوییم سعودی بار دیگر در یکی از لجاجت‌های سیاست خارجی اش در قبال ایران شکست خورده است اما حقیقت آن است که آمریکا در سایه تحولات سوریه و دخالت نظامی روسیه و نقش بارز ایران در حل و فصل منازعات خاورمیانه ای از مواضع سابق خویش در قبال ایران عقب نشینی کرده است، البته اگر آنها فکر و خیالهای دیگری در سر نداشته باشند.

منبع: ایسنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس