پس از انقلاب اسلامی نفوذ عینی غرب در ایران که پیش از آن در حکومت پهلوی رخ داده بود، منهدم گردید. اما برنامه ریزی جدیدی صورت گرفت تا به وسیله ابزار های رسانه ای جدید بتوان این پروژه را ادامه داد.

گروه فرهنگی مشرق - سخنان اخیر مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت مضاعف عرصه فرهنگ و حفاظت از آن در مقابل تهاجمات قدرت های استعماری غرب از اهمیت ویژه ای برخوردار است در این راستا در ادامه سعی داریم تا به پیشینه مسئله تهاجم فرهنگی در ایران نگاهی کوتاه بیاندازیم. اشاره ایشان به اهمیت عرصه فرهنگ که حتی حیاتی تر از عرصه های امنیتی و اقتصادی است فصل نوینی برای پرداختن به چگونگی مسئله تهاجم فرهنگی خواهد بود.



تهاجم فرهنگی از چه زمان آغاز شد؟//آماده نمایش



ایشان در بخشی از سخنان خود اشاره نمودن  "غرب در تبلیغاتی که در داخل هم به نوعی تکرار می شود برای تضعیف تدریجی تنفر ملت از استکبار می گوید لازم نیست هرکسی به خدا ایمان دارد به طاغوت کافر باشد اما ایمان به پروردگار و کفر به طاغوت یک ویژگی به هم پیوسته حیات طیبه است."


پشت پرده پنهان بزک نمودن چهره تهاجم فرهنگی غرب به صور تجمل گرایانه و به ظاهر غیر سیاسی در سخنان مزبور مقام معظم رهبری عیان می شود تا شاهد آن باشیم بشت این چهره به ظاهر آشتی جویانه اغراض استعماری قطب استکبار جهانی نهفته است. ایشان با توجه به این صورت فریبنده نقشه راهبردی غرب را در نحو انتخاب و شناسایی استراتژی هدفمندجریان تهاجم فرهنگی در ارائه چهره ای دموکراسی طلبانه، در هیبت دوست و با اتکا به شعار فریبنده حقوق بشر می دانند، این در حالی ست که از قرن بیستم شعار دموکراسی اصلی ترین حربه برای نفوذ و سلطه استعماری به ویژه در کشورهای همسایه بوده است. عدم باور برخی از مسئولان به مفهوم تهاجم فرهنگی موجب غفلت در این عرصه گردید اما سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب موجب تبیین مبانی نقد اجتماعی برای مقابله با جریان تهاجم فرهنگی خواهد گشت.


 استعمار غرب به ویژه بریتانیا با آغاز سلسله قاجاریه و پادشاهی ناصرالدین شاه تصمیم گرفت تا تنها به نفوذ خود در عرصه مبادلاتی و سیاسی بسنده نکند و لذا طرحی بلند مدت برای نفوذ فرهنگی را در نظر گرفت. این طرح چند دستاورد مهم برای آن ها در پی داشت اول اینکه عرصه فرهنگ تنها به مناسبات اخلاقی محدود نمی شد بلکه مسیری بود که به وسیله آن می شد به درون اقتصاد و سیاست نیز ورود نمود و دوم آنکه تجربه ثابت نموده بود که پشتوانه فرهنگی مردم ایران با اتکا به باورهای شیعی سدی خواهد بود که با آن می توان دست استعمار را از منابع ارزشمند اقتصادی و مالی کوتاه کرد به عنوان مثال قیام تنباکو با اتکا به همین پشتوانه فرهنگی نفوذ بریتانیا را قطع نمود. لذا غرب به دنبال راهی می گشت تا بتواند به قدرت استعماری خود استحکام بخشد لذا عرصه فرهنگی در این میان از حساسیت ویژه برخوردار گشت.

آن زمان که رهبر معظم انقلاب عرصه فرهنگ را از عرصه های اقتصادی و سیاسی حیاتی تر دانستند قائل به این مسئله بودند که مسیر تهاجم فرهنگی در نهایت به نفوذ اقتصادی و سیاسی نیز ختم خواهد داشت.

 از  اواسط حکومت سلسله قاجار عوامل استعماری غرب فعالیت های عمدتا فرهنگی خود را آغاز نمودند. شخصیتی همچون میرزا ملکم خان از موثر ترین چهره های وابسته به استعمار بریتانیا که فرزند یک ملاک ارمنی بود و عضو رسمی لژ ماسونی سینسرامیتیه در فرانسه با تاسیس فراموش خانه و همچنین فعالیت های ژورنالیستی در بریتانیا و با هدف ایران، اغراض سیاسی استعمار بریتانیا که خود مامور اجرایی آن بود را پشت چهره فرهنگی اش مخفی نمود. ملکم با تدریس باورهای خود در مدرسه دارالفنون و همچنین نگارش اثر معروف خود "کتابچه غیبی" به رواج عقاید خویش پرداخت.


تهاجم فرهنگی
میرزا ملکم خان (1249-1326)


پس از وقایع مشروطه جنبش روشنفکری در ایران حیات تازه ای یافت. روشنفکری در ایران با ترویج باور های دانش آموختگان مدارس عالی اروپا قوام یافت. اگر به کلیت جنبش روشنفکری ایران نگاه بیاندازیم آن را تلفیقی از علم مدرن (فلسفه تجربی) که اساسا قائل به خداوند به عنوان خالق توانا نیست و فرقه های ضد شیعی رواج یافته در داخل ایرانی که ژستی متجددانه به خود گرفته اند، می دانیم، که می توان به بابی گری، بهائی گری، یهودیت مخفی و... اشاره کنیم.

نفوذ فرهنگی استعمار در ایران با ظهور رسانه های جمعی افزایش یافت به عنوان مثال ورود سینما در ایران که در سفر مظفرالدین شاه به پاریس صورت گرفت و به کمک کمپانی های فیلم سازی استعمار بریتانیا در هند رواج یافت، خود گسترده گردیدن یک عرصه دیگر برای تهاجم فرهنگی غرب بود.

 سینمای ایران اساسا به وسیله اشخاصی شکل گرفت همچون عبدالحسین سپنتا که یک زردشتی وابسته به انگلیس و یا علی وکیلی تاجر ثروتمندی که با لژ ماسونی رزتا روابط مخفیانه داشت و در تاسیس سالن های سینما در طهران فعالیت فراوانی نمود. سینمای ایران تا پیش از انقلاب محفلی برای رواج انواع و اقسام باورهای ضد شیعی بود.

پس از انقلاب اسلامی نفوذ عینی غرب در ایران که پیش از آن در حکومت پهلوی رخ داده بود، منهدم گردید. اما برنامه ریزی جدیدی صورت گرفت تا به وسیله ابزار های رسانه ای جدید بتوان این پروژه را ادامه داد. تاسیس انواع و اقسام شبکه های فارسی زبان وابسته، یکی از اهداف همین پروژه می باشد.

از طرفی عدم برنامه ریزی صحیح و حتی بستر سازی مسئولان فرهنگی دولت کارگزاران سازندگی و اصلاحات برای نفوذ مجدد جریان روشنفکری در ایران مسئله تهاجم فرهنگی را جدی تر نمود. در این میان باید دانست پس از پایان عصر صنعتی، استعمار دیگر در حوزه های تولیدی و اقتصادی اعمال نفوذ نمی کند، بلکه با آغاز عصر پسا صنعتی از قرن بیستم نفوذ و تهاجم در عرصه های فرهنگی صورت می گیرد و این عرصه برای قدرت های استعماری و عوامل دست نشانده آنان از اهمیت حیاتی و ویژه ای برخوردار است.

تهاجم فرهنگی غرب در ایران از استراتژی خاصی برخوردار است. این استراتژی از لایه های پنهانی برخوردار می باشد به عنوان مثال جریان ترجمه کتاب از اواسط دهه شصت و متاثر از جریان احیا شده روشنفکری توسط عبدالکریم سروش و پیروان وی همچون سعید حجاریان دست به ترجمه و انتشار آثاری در ایران زد که به نفوذ استعمار غرب به وسیله باور های تئوریک در چهارچوب علوم انسانی مدرن قدرت مضاعفی بخشید.


تهاجم فرهنگی


ترجمه و نشر آثار متفکرانی چون کارل پوپر، فردریش فون هایک، هانا آرنت، آیزیا برلین در عرصه سیاسی الگویی برای سیاست های نئولیبرالی دولت کارگزان گردید همین جریان ترجمه در ادامه در زمینه ادبیات با ترجمه آثار نویسندگانی چون آلبر کامو، آرتور کویستلر، ساموئل بکت و... در رواج تفکری پوچ انگار و خدانابور سعی در استحاله باورهای دینی مخاطبان خود داشت. نگاه یک جانبه ناشران فعال در عرصه تهاجم فرهنگی و عدم گسترده نمودن عرصه برای نقد و واکاوی اندیشه های این اشخاص جریان را به نفع خود تمام کرد که به آن نیز خواهیم پرداخت.

مسعود قدیمی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ناشناس ۲۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
    0 0
    یهودیت مخفی یعنی چه؟
  • مسعود قدیمی ۰۹:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
    0 0
    مقاله یهودیت مخفی و تاریخ بکتاشی گری نوشته دکتر عبدالله شهبازی را مطالعه بفرمایید (می توانید دانلود کنید)
  • تازه مسلمان نروژی مقیم ایران ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
    0 0
    بنده کمترین مفتخرم که دو سال پیش جزو اولین کسانی بودم که از نفود سیاسی و فرهنگی نظام سلطه در کشور شما ایرانی ها خبر دادم و زنگ خطر را به صدا درآوردم اما از سوی سازشکاران رمی به توهم توطئه شدم و حرفم جدی گرفته نشد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس