گرچه ما به تلاش‌های جهادگران در راه اسلام مباهات می‌کنیم، اما امیدمان به جای دیگر است؛ به آنجاست که روح حق‌شناسی در امت ما احیا شود و با آن روح در سطح جهان بیش بروند.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، جملات بالا بخشی از سخنان مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین سیدعلی اکبر ابوترابی، سید آزادگان به مناسبت شب 15 ماه رمضان 67 در اسارت است.

متن کامل این سخنان چنین است:

«بسم‌ الله الرحمن الرحیم»

شب پانزدهم ماه مبارک رمضان، مصادف با میلاد با سعادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) و نیز امسال برابر با روز کارگر است. ان شا‌ءالله عبادت همه مقبول درگاه حق قرار گیرد و به حرمت خون پاک همۀ شهدا و توجهات آن حضرت بتوانیم انسان‌های حق‌شناسی در مقابل انسان‌های محروم و مظلوم و بلکه در مقابل حقوق همۀ انسان‌ها باشیم.

مکتب ما گرچه ما را به نماز و روزه و اعمال عبادی دعوت می‌کند، ولی بیش از هر چیز به محترم شمردن حقوق انسان‌ها دعوت می‌کند. حضرت رسول اکرم(ص) و ائمۀ معصومین(ع) انسان‌هایی بودندکه در طول زندگی خویش کمترین حقی را پایمال نکرده، و در راه حقوق انسان‌ها آن طور برخورد می‌کردند که کافی بود افرادی که به عظمت امامت، موقعیت ایمانی و اخلاقی آنان اعتمادی نداشتند در مقابل روح حق‌شناسی آنها خضوع و خشوع کنند و با زبان بی‌زبانی اعتراف کنند که به راستی،‌ حق‌ شناس‌ترین افراد بشر شما هستید و چه خوب، خداوند ولایت را به دست شما سپرده است.

این امر، پیشوایان و پیروان مخلصشان را کاملاً از بقیۀ افراد اجتماع جدا کرد و ما برای اینکه بتوانیم در زندگی به آنها اقتدا کنیم – اگر می‌خواهیم پیرو آنها باشیم- باید در عمل خیلی صبور و شکیبا باشیم و صبر و تحملمان خیلی بیش از این‌ها باشد؛ و هیچ‌گاه کاسه صبرمان لبریز نشود.

حضرت امام حسن(ع) آن بزرگ شده در دامان حضرت فاطمۀ زهرا(س) و حضرت امیرالمؤمنین(ع) چه مصیبت‌ها که نکشیدند و چه رنج‌ها که نبردند! حتی گفته شده از مظلومترین ائمۀ ما هستند؛ اما از نظر حسن اخلاق و حسن برخورد در تمام طول زندگی شرافتمندانه و پربارشان، همان اخلاق حسنۀ رسول خدا(ص) در چهرۀ ایشان به چشم می‌خورد و واقعاً چرا نخورد؟

برای اینکه مکتب جدشان هیچ هدفی جز خدمت به انسان‌ها و جز اجرای عدالت اجتماعی ندارد. با آن همه ظلم بی‌حساب که به امام حسن مجتبی‌(ع) می‌شد، اما آن روح انسان دوست، خدمت به انسان‌ها،‌ حق‌شناس و دستگیر از انسان‌ها از بین برود، لذا در نهایت ظلم به آن حضرت، ایشان پناه بی‌پناهان بودند و با همان امکانات ناچیز، مهمانخانه‌ای از حضرتشان برای گرسنگان بود و با اخلاق و رفتارشان، باز از اینکه مسلمانان بیش از آن متلاشی شوند جلوگیری می‌فرمودند.

رسالت آن حضرت جز این نبود که روح حق‌شناسی و خدمت به انسان‌ها را حتی در سخت‌ترین شرایط احیا بفرمایند و عملشان حقیقتاً نشانگر این بود. در حالی که سجاده از زیر پایشان می‌کشیدند و به ایشان اهانت می‌شد و گفته می‌شد که شما مذّل‌المؤمنین هستید، ولی با وجود این گونه اعمال در مقابل آن حضرت، هیچ‌گاه با هیچ عکس‌العملی غیرمنطقی از حضرتشان روبه‌ور نمی شدند. خیلی حرف است.

پیغمبر اسلام فرمودند: «امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هر دو امامند. چه قیام کنند و چه قیام نکنند»؛ اما آن بزرگ شده در دامان عصمت باز با این القاب روبه‌رو می‌شدند. می‌دیدند هرکسی را برای مقابله با معاویه می‌فرستند، معاویه با پول او را می‌خرد. جهاد اکبر همین است که انسان در سخت‌ترین شرایط، خط اصلی زندگی خود را فراموش نکند.

امام حسن مجتبی(ع) خیلی خوش سیما و خوش چهره بودند. و در رابطه با حقوق و حدود الهی در نهایت مظلومیت به عنوان خوش خلق‌ترین انسان‌ها معرفی شده، توانستند در جامعه امتیاز را داشته باشند.

در زمانی که معاویه نماز جمعه را روز چهارشنبه می‌خواهد اقامه کند، معاویه یکی از نزدیکان آن حضرت را در شام می‌بیند. از او دعوت می‌کند که در دادگاهی که تشکیل می‌شود شاهد باشد، ودر آنجا معاویه فردی می‌خواهد که ادعای مالکیت شتر دیگری را بکند. صاحب شتر سوگند می‌خورد که این شتر از آن من است وعنانش در دست خودم. قاضی دادگاه از مدعی مالکیت شتر می‌پرسد: آیا شاهدی داری که این شتر از آن توست؟ معاویه به فرد دیگری می‌گوید: برخیز و شهادت بده که این شتر متعلق به این فرد است. او هم برخاسته به ناحق شهادت می‌دهد. صاحب شتر که این چنین می‌بیند می‌پرسد: شماکه مدعی مالکیت این شتر هستید و شاهد هم آورده‌اید ، آیا می‌دانید که این شتر ماده است یا نر؟ جواب این بود که: آری شتر نر است. صاحب شتر می‌گوید: هم اکنون مشخص گردیدکه ادعای دروغ می‌کنید؛ چون شتر ماده است. اما قاضی حکم کرده که شتر را از صاحبش بگیرد و به مدعی بدهند. در اینجا معاویه‌ به آن شیعۀ امام اشاره کرده می‌گوید: برو به امامت بگو، با چنین مردمی رو به رو هستی و قضیۀ دادگاه را تعریف کن.

امام علی (ع) در چنین شرایطی بودند هدفشان این بود ارزش وابستگان به این مکتب معنایش این بودکه خدمتگزاری، فداکاری، انسان دوستی و حق‌شناسی را نسبت به انسان‌ها ثابت کنند و رهروان خود را به این راه دعوت کنند. هیچ مکتب آیینی این چنین دعوت نمی‌کندکه بگوید: هیچ حقی را فرومگذار و هیچ رسالتی جز حق‌شناسی و خدمت به انسان‌ها نداشته باش.

ارزش وابستگان به این مکتب معنایش این است و ما افتخار می‌کنیم که امتحان به چنین وضعیتی رسیده است که حتی توصیه می‌کنند که با این امت پیرو مکتب حیاتبخش اسلام، طرف نشوند. اما ما به این دلخوش نیستیم؛ دلخوشی ما به این است که از رهروان این مکتب می‌شنویم که ما باید هنوز در اجرای عدالت اجتماعی بیش از این تلاش کنیم. آنچه ائمه(ع) از ما می‌خواهند همین است.

حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حال جنگ بودند که شخصی سؤالی مطرح می‌کند و در آن بحبوحۀ جنگ، آن حضرت به آن پاسخ می‌دهند. دیگران مطرح می‌کنند که حالا وقت سؤال نیست. امام امام علی(ع) می‌فرمایند: بگذارید بیاید سؤال کند.

گرچه ما به تلاش‌های جهادگران در راه اسلام مباهات می‌کنیم، اما امیدمان به جای دیگر است؛ به آنجاست که روح حق‌شناسی در امت ما احیا شود و با آن روح در سطح جهان بیش بروند. روز جهانی کارگر برایمان محترم است. اما ما می‌گوییم این روز برای ارج نهان به طبقۀ زحمتکش جامعه است که بزرگترین ارج را پیامبر اسلام به آن نهادند، آنجا که فرمودند: من دست کارگر را می‌بوسم. وقتی حضرت پیامبر(ص) می‌فرمایند، کارگران ارزشمندترین انسان‌ها، محروم‌ترین، و زحمتکش‌ترین افراد جامعه‌اند و اگر مخلصانه عمل کنند عمّال الله‌اند و نیز فرموده‌اند: مزد کارگر را از قبل تعیین کرده و تا عرق بدنش خشک نشده، مزدش را بدهید. ماکه نمی‌توانیم تقدیر لازم را به جای آوریم، اما می‌توانیم بگوییم، مکتب ما بیشترین حق را برای زحمتکشان که شامل همۀ طبقات جامعه می‌شوند، قائل گشته، بیشترین ارج را نهاده است.
منبع: ایسنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس