باطن روزه انسان را به لقاء حق می‌کشاند که خدای سبحان فرمود: «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه» این حدیث در انسان شوق ایجاد می‌کند تا عاشق شود. وقتی روزه برای خدا بود، خدا هم شخصاً جزای روزه‌دار را برعهده گرفته است.

به گزارش مشرق، آیت‌الله جوادی آملی از جمله فقها و اندیشمندانی است که به طور مفصل درباره حکمت و فلسفه اعمال عبادی دین مبین اسلام سخن گفته است.

آنچه در ادامه می‌خوانید برگرفته از بیانات این عالم فرزانه است.

در بعضی از روایات آمده است که روزه بگیرید برای آنکه طراوت و خرمی و شادابی غیر ماه مبارک را از دست بدهید؛ زیرا آنها نشاط کاذب و زودگذر است. وقتی انسان روزه گرفت و به آن دل بست، کم‌کم به باطن روزه پی می‌برد. باطن روزه انسان را به لقای حق می‌کشاند که خدای سبحان فرمود: «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه» روزه مال من است و من شخصاً به آن جزا می‌دهم. این تعبیر فقط درباره روزه وارد شده است.

همه اشیا و موجودات جهانِ امکان از آنِ خداست. چیزی در جهان خلقت نیست که مال خدا نباشد؛ چون مخلوق و مملوک اوست. چشم و گوش ما هم از آنِ خداست: «أَمَّن یَملِکُ السَّمعَ والاَبصَارَ».

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «... اعْضَاؤُکُمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُکُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُکُمْ عُیُونُهُ وَ خَلَوَاتُکُمْ عِیَانُهُ» مواظب باشید، بدانید در خلوت و جلوت، نهان و آشکار، در محضر خدای سبحان هستید. خلوات شما جلوات عیون و مَشهد و مرآی اوست.

چیزی در جهان نیست که به یاد حق و خدای سبحان نباشد. این انسان است که گاهی غافل است و گاهی غیرغافل. فرشته‌ها نَفَسها را می‌شمارند که برای چه انسان نفس می‌کشد. وقتی به فرموده قرآن سرتاسر جهان، مِلک و مُلک خداست، همه اعضا و جوارح ما سپاه حق است: «وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ».

این که فرمود: روزه مال من است، خصوصیتی را می‌رساند که قابل ملاحظه و دقت است.

گاهی انسان از سحر تا افطار امساک می‌کند؛ این یک درجه روزه‌داری است؛ تلاشی است که حداکثر در قیامت نسوزد یا وارد بهشت بشود؛ بهشتی که «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»؛ اما به آن بهشت که «فَادْخُلِی فِی عِبَادِی، وَادْخُلِی جَنَّتِی» راهش نمی‌دهند. یعنی روزه، ضمن اینکه حکم و ادبی خاص دارد، حکمتی هم دارد که آن لقا و محبت خداست.

این حدیث در انسان شوق ایجاد می‌کند تا عاشق شود. انسان تا مشتاق نباشد، تلاش نمی‌کند و تا تلاش نکند، نمی‌رسد. وقتی روزه مال خدا بود، خدا هم شخصاً جزای روزه‌دار را برعهده گرفته است.

مرحوم مولی محمدتقی مجلسی (ره) که گذشته از مقام شامخ فقاهت در بسیاری از معارف اسلامی و علوم عقلی نیز اهل نظر بوده است، می‌گوید: خدای سبحان به این معنا اکتفا نکرده که بفرماید: «الصَّوْمُ لِی». فرمود: «وَ أَنَا أَجْزِی بِه». ضمیر متکلم وحده را قبل از فعل ذکر کرده و با ذکر کلمه «أنا» خودش را مطرح می‌کند که «روزه مال من است و من هستم که جزای روزه‌دار را می‌دهم.

چگونگی پاداش

به کسانی که چون اولیای الهی که روزه‌های مستحبی می‌گیرند و سهمیه افطار خود را به یتیم و اسیر و مسکین می‌دهند، در عین  حال که «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» در اختیار آنهاست، می‌فرماید: «فَادْخُلِی فِی عِبَادِی، وَادْخُلِی جَنَّتِی». زیرا برای مطلب بالاتری، روزه می‌گیرند. اما آنها که برای ورود به بهشت و برای استفاده از میوه‌های دلپذیر آن روزه می‌گیرند تنها نوعی سوداگری دارند.

از موارد فوق بین روزه و سایر عبادات همین است که درباره اعمال دیگر، ملائکه الهی هنگام مرگ به استقبال مؤمنین می‌آیند که: «سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ» درهای بهشت را باز می‌کنند و می‌گویند از هر دری که خواستید بفرمایید. اما درباره روزه‌داران خدای سبحان فرمود: من خودم جزا می‌دهم. این جزء احکام و آداب روزه نیست؛ لذا نه در سلسله بحث‌های واجب و مستحب که فقه عهده‌دار آن است آمده و نه در بحث‌های آداب روزه؛ بلکه جزو حکمت‌های عبادت است که چگونه انسان به جایی می‌رسد که خداوند متعال مستقیماً جزای او را به عهده می‌گیرد.

ابن اثیر می‌گوید: یکی از نکاتی که خدای سبحان براساس حدیث قدسی «الصّوم لی و أنا أجزی به» فرموده این است که در هیچ ملتی از ملل شرک و بت‌پرستی، برای بت‌ها روزه نمی‌گرفتند. اگر چه برای بت‌ها نماز می‌خواندند، قربانی می‌کردند و مراسم دیگر داشتند. روزه تنها برای خداست و هیچ مشرک و بت‌پرستی، برای تقرب به بت روزه نگرفته است. چون روزه یک فرمان الهی است. سایر عبادات، مورد شرک قرار گرفته و برای غیر خدا هم انجام می‌دادند. اما خدای متعال روزه را به خود استناد داده و شخصاً جزای روزه‌دار را به عهده گرفته است.


منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس