ائتلاف شصتگانه عليه داعش توانست توان عملياتيِ اين جريان را تقليل دهد اما نتوانست پيشرويِ آن را متوقف كند. در واقع در تماميِ مناطق آزادشده در عراق، داعش از نيروهاي مردمي و ارتش عراق شكست خورد. البته با آغاز كمپين هوايي عليه داعش، اين جريان تحت فشارهاي جدي قرار گرفت. به همين دليل آغاز عمليات هوايي عليه داعش، نقش قابل توجهي در كاستن از پيشرويهاي داعش داشت. اما به مرور، از يك سو شدت عمليات به دليل كاهشِ اهدافِ قابل توجه از يك سو و سازوارتر شدنِ نيروهاي داعش با حملات هوايي از سوي ديگر، اثرگذاريِ اوليۀ كمپين هوايي كمتر و كمتر شد. البته مسئله صرفاً عملياتي نبود. تزلزل ارادۀ ايالات متحده در مبارزه با داعش از سخن گفتنِ وي در مورد اولويتهايِ اين كشور در سوريه هويدا شد. در حالي كه پس از گسترش سرزمينهاي تحت سلطۀ داعش در عراق، واشنگتن آشكارا از اولويت مبارزه با داعش سخن گفته بود، اما با آغاز تحركات مشتركِ عربستان با تركيه و قطر در سوريه و تشكيل جيش الفتح (از مجموع جبهۀ النصره، جيش الإسلام و احرار الشام)، اولويت سرنگونيِ اسد باري ديگر به عنوان يك اولويت از سوي مراكز تصميمگيري در ايالات متحده مطرح ميشود. سود اين تزلزل را داعش برده و ميبرد .
بدين ترتيب، داعش باري ديگر توانست دست به تحركاتي مؤثر زده و بر سرزمينهاي تحت سلطۀ خويش بيفزايد. تأثيرِ كمپين هواييِ ايالات متحده در كاستن از تحركات داعش، توانست ايالات متحده را در كنار ايران به عنوان بازيگرانِ اثرگذارِ ميدان مبارزه با داعش مطرح سازد. چرا كه پيش از تحركِ ايالات متحده، بر هيچكس پوشيده نبود كه تحركِ بههنگام ايران در پشتيباني از متحدان خويش در بغداد و اربيل، مانع سقوط بخشهاي گستردهتري از سرزمينهاي عراق شده بود. ورود ايالات متحده در رأس كمپين هوايي، گويايِ جديتي در متوقف كردنِ خطر داعش بود. اما تأثير اين كمپين بر روي تحركات و پيشرويهاي داعش، با تأثير نيروهاي فعال بر روي زمين قابل مقايسه نبوده و نيست. به ويژه آنكه داعش به تدريج توانسته است از طريق برخي تاكتيكها، اثرگذاريِ كمپين هوايي را به حداقل برساند .
بدين ترتيب، اگر ورود امريكا به جنگ، انحصار اعتبار مبارزه با داعش را از دست ايران خارج كرده بود، سقوط رمادي و تدمر با بياعتبار كردنِ كمپين هوايي ايالات متحده، باري ديگر نقشِ اثرگذارتر ايران در مبارزه با داعش را نمايان كرد. در واقع، پيشروي داعش به عراقيها و سوريها نشان داد يك قدرت منطقهاي همچون ايران در صورتِ جديت در مبارزه ميتواند در برابر داعش به مراتب مؤثرتر از ٦٠ كشوري عمل كند كه در مبارزه با داعش جديتِ كافي را ندارند. بدين ترتيب، پيشرويِ داعش، اعتماد عراق به ايران را افزايش و اتكاي آن به كمپين هوايي ايالات متحده را تنزل خواهد بخشيد .
نكتۀ ديگر آنكه تا چه ميزان ميتوان پيروزيهاي اخير داعش را نشان تحول در صحنۀ نبرد به سود اين جريان دانست. خليفۀ داعش به عادت سالانۀ خويش در ماه رمضان دست به يك سخنراني خواهد زد و همچنان كه در سالهاي گذشته از استراتژيهاي سالانهاي همچون «شكستن ديوارها»، «برداشت سربازان» و «تأسيس خلافت» سخن گفت، ماه رمضان امسال نيز با تكيه بر پيشرويهاي رمادي و تدمر، احتمالاً سخن از بقا و گسترشِ دولت خود خواهد گفت. به عبارتي داعش تماميِ پتانسيل خود را براي تحقق بخشيدن به پيروزيهاي اخير متمركز كرد تا با وارد كردنِ شوك، استمرار ورود مبارزان به سوريه و عراق و ارتقاي روحيۀ مبارزان خود را محقق سازد. البته اين پيروزيها نشاندهندۀ واقعيت تلخي است كه بسياري از اميدها را به حاشيه ميراند: داعش سالها در منطقه خواهد بود و ويرانيهاي بيشتري را براي كشورهاي منطقه به ارمغان خواهد آورد .
در اين ميان، جامعۀ جهاني از ايفاي نقشي مؤثر در برابر اين جريان سر باز زده است. ائتلاف بينالملليِ شصتگانه عليه داعش در متوقف كردنِ پيشرويهاي داعش ناكام بوده است. در مناطق آزادشده از داعش نيز نيروهاي نظامي و شبه نظاميِ عراقي و كردي كنشگر اصلي بودهاند و كمپين هوايي تنها نقش پشتيباني را ايفا كرد كه تأثيري حداقلي داشت. داعش با نقض حاكميت كشورها، برچيدنِ مرزهاي سوريه و عراق، كشتارِ مردم بيگناه با انگيزههاي فرقهاي و ديني، انجام عمليات از طريق زيرمجموعهها در كشورهاي ديگر همچون مصر، يمن، عربستان، ليبي، تونس و غيره، يك تهديد عليه صلح و امنيت جهاني بوده و هست. با اينحال، تحركات جامعۀ جهاني عليه اين پديدۀ ويرانگر – در صورتِ وجود – در سطح تهديد نبوده است. داعش پديدهاي نيست كه به خاورميانه محدود بماند. اين جريان در صورتِ وجود حداقلِ امكان، همچون عمليات پاريس، دست به عمليات عليه كشورهاي غربي نيز خواهد زد. مسئله صرفاً وقت است. زيرا امكانات اين جريان به مرور در حال گسترش است. چندي پيش مجلۀ انگليسي زبان داعش (دابق) از تلاش اين جريان براي دستيابي به بمب هستهاي از پاكستان نوشت. حتي اگر اين سخن را بلوف بدانيم، رسيدن به تسليحات شيميايي و در مجموع ديگر تسليحاتِ كشتار جمعي، چندان دور از تصور نيست. مسئلۀ داعش زمان است و مسئلۀ جامعۀ جهاني دركِ حجم و گسترۀ خطر است. بايد ببينيم كداميك زودتر به مسئلۀ خود خواهد رسيد.
منبع: الوقت