کد خبر 393090
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۲

یست و هشتمین سالگرد شهادت حاج حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در گلستان شهدای اصفهان گرامی داشته شد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، بیست و هشتمین سالگرد شهادت حاج حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در گلستان شهدای اصفهان با گلباران مزار این سردار شهید و سخنرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی و سخنرانی سید رضا نریمانی گرامی داشته شد.



منبع: ابنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 8
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۶:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۸
    1 0
    خیلی دلم گرفت - آیا اصفهان هنوز هم خرازی ها وکاظمی ها دارد- کجائید ای شهیدان خدایی - بلا جویان دشت کربلائی - دورد خدا برشهدای اسلام از عصر بعثت تا غافله خمینی و ادامه انقلاب خمینی کبیر
  • الی ۱۸:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۸
    0 0
    برنامه ریزی کرده بودیم سالگردش اصفهان باشیم, قسمت نشد :(((
  • میلاد ۲۰:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۸
    1 0
    نمیدونم چرا ولی هر وقت این عکس در حال خنده حاج حسین خرازی رو میبینم یه جوری میشم . سلام و درود بر شما بر آن روزی که به دنیا آمدین وآن روزی به مهمانی خدا رفتید .
  • ۲۲:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۸
    0 0
    اشتباه نوشتی داداش سخنرانی سید حسین مومنی و مداحی سید رضا نریمانی نوشتی سخنرانی سید رضا نریمانی
  • مهدی مرادیفر ۲۳:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۸
    0 0
    این مملکت سراسر خرازی وکاظمیه یاران رهبری هنوز هم منتظر یک فرمان ولی امر خود هستند تا صدها خرازی وکاظمی راه ان بزرگواران را ادامه دهند روحش شاد
  • امین ۰۰:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
    0 0
    اصفهان واقعا عجیبه!!! از یک طرف، همت و خرازی و کاظمی! از یک طرف سروش و گنجی و ... اللهم اجعل عوقب امورنا خیراً
  • ۰۱:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
    0 0
    صبر بسیار بباید تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
  • حسین ۲۰:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
    0 0
    بنده در قم زندگی می کنم این همه آدمهای بزرگی در این شهر زندگی کردن رفتن واین همه انسان خوب ومطیع وآزاد بودن و رفتن اما این عزیز بد جوری به دل بنده آتش عشقی زد ومرا سوزاند الان باز حالم عادی ودنیایی شدم اما وقتی که سری اول یعنی پارسال ایشون رادیدم آتش عشق او در وجودم شعله می زد به خصوص آن خنده زیبا ودل نشین عمیقش، تشنه اوشده بودم هیچ عشقی را با او عوض نمی کردم او راخیلی خیلی دوست داشتم حتی از این جا بدون هیچ قصد ونیتی به اصفهان امدم وبه اودر گلزار شهدا فاتحه دادم با این که وضع مالیم خوب نیست وهمون روز به شهر خودم برگشتم به هیچ کسی منت ندارم به کسی هم نگفتم فقط در این جا که کسی مرا نمی شناسد خواستم بگویم من الان هم دوستش دارم اما طمع دنیا تمام وجودم را گرفته وبا اوکنار آمدم یعنی کمرنگ شده البته تلاش می کنم پر رنگ شود (برای خودم متاسفم )امیدوارم بتوانیم راه این بزرگان را برویم با تشکر حسین

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس