رئیس موسسه فرهنگی اکو گفت:‌ کسی از صاحبان علم در شبه قاره هند نبود که زبان فارسی نداند، اما وقتی انگلیس‌ها آمدند و بر این منطقه سلطه یافتند، نخستین اقدامشان از بین بردن زبان فارسی بود. ظاهراً آنها می‌خواستند زبان‌های بومی منطقه را رشد دهند، اما زبان فارسی را که مادر همه زبان‌ها در منطقه بود، از بین بردند که با این کار، فرهنگ یک منطقه عظیم در خاورمیانه از بین رفت.

به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از روابط عمومی موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین‌المللی الهدی، سومین نشست تخصصی از سلسله نشست‌های عصر فرهنگ ملل با عنوان «تقابل سنت و مدرنیته در کشور پاکستان» عصر یکشنبه شانزدهم آذرماه با سخنرانی پروفسور افتخار عارف حسین، رئیس موسسه فرهنگی اکو و با حضور جمعی از کارشناسان و اصحاب رسانه، در سالن امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

هر چیز جدیدی، لزوماً مدرن نیست

پروفسور افتخار عارف حسین، ضمن ابراز افتخار و خرسندی از حضور در این نشست، گفت: در زمان ما و در شرق و غرب دنیا به اصطلاحات «فرهنگ» و «مدرنیته» ظلم شده است. مثلاً وقتی در شرق، واژه مدرنیته را به کار می‌بریم، به سرعت آن تنوع‌هایی که در عصر ما به عنوان مدرنیته ایجاد شده است به ذهن متبادر می‌شود. در حقیقت ما نمی‌توانیم بین «جدید» و «اصل» تفاوت قائل شویم و لزوما هر آن چیزی که جدید است، مدرن نیست.

رئیس موسسه فرهنگی اکو اضافه کرد: در بین فلاسفه، مدرنیته یک پروسه است، نه یک عنوان. پس وقتی راجع به این موضوع صحبت می‌کنیم، خلط مبحث می‌شود و فکر می‌کنیم هر چیزی که از غرب می‌رسد، مدرنیته است؛ در حالی که ممکن است بعضی از آنها مدرن باشد، ولی الزاما همه آنها مدرن نیست. مثلاً در حوزه شعر، وقتی عصر نیما را بررسی می‌کنیم از آن به عنوان زمان جدید شعر یاد می‌کنیم. چیزی که در اشعار نیما مشاهده می‌شود، این است که با جدایی از سبک کلاسیک، سبک جدیدی را در اشعار خود ایجاد و از لغات متفاوتی استفاده کرد؛ در حالی که بسیاری از شاعران را می‌بینیم که زبان جدیدی در شعر دارند، اما فکرشان تغییر نکرده است. هنوز هم مشاهده می‌کنیم که در عصر ما اشعار جدید فارسی نتوانسته‌‌اند چیز جدیدی را برای مخاطبان ارائه کنند.

وی گفت:‌ اکنون ما باید به این موضوع بپردازیم که فرهنگ در پاکستان، ایران و منطقه خاورمیانه چطور به سوی مدرنیته آمد. البته من فقط درباره پاکستان سخن می‌گویم. در جامعه امروز و در همین مکان، آقایان همه کت و شلوار دارند و خانم‌ها محجبه هستند؛ حالا اگر بگویید این شرق است و آن غرب، در این‌‌باره باید ساعت‌ها صحبت کنیم.

تحولات فرهنگی بعد از جنگ جهانی دوم بسیار سرعت گرفت

افتخار عارف حسین با بیان اینکه «بعد از جنگ جهانی دوم، تحولات فرهنگی به قدری سریع انجام می‌شود که ما نمی‌توانیم آن را همراهی کنیم» ادامه داد: فرهنگ و تمدن، دو صورت دارد: متریالیست و ضدمتریالیست. در متریالیست، تغییر و تحول به سرعت و ایجاد می‌شود، اما در «نان متریالیست» این اتفاق به کندی رخ می‌دهد؛ همچنان که تغییر و تحول در فکر و اعتقادات انسان‌ها خیلی کند صورت می‌پذیرد، اما تحول در اشیاء خیلی سریع ایجاد می‌شود. مثلاً موبایل‌ها، کامپیوترها و لوازم مورد استفاده مردم روز به روز در حال تغییرات هستند، اما فکر و فرهنگ مردم این طور نیست.

وی با اشاره به اینکه بعضی از افکار ما در جامعه خودمان بر عقل بنا می‌شود، گفت: نمی‌خواهیم درباره مذاهب جهان صحبت کنیم، اما بعضی ادیان و مذاهب در شرق هستند که ضعیف‌العقیده‌اند و نمی‌توانیم دلیل عقلی بر اثبات مذهبشان بیاوریم، ولی هنگامی که درباره مکتب اهل‌بیت (علیهم السلام) سخن می‌گوییم، می‌بینیم همه چیز بر اساس عقل است. اساساً چیزی که خلاف عقل باشد در دین جای ندارد و سخت است که بتوانیم دلیلی برای آن بیابیم.

رئیس سابق فرهنگستان هنر و زبان اردو در کشور پاکستان در ادامه گفت: فرهنگ پاکستان در همه نقاط آن به یک شکل نیست. ما چهار پایه در فرهنگمان داریم که مجموعاً یک فرهنگ پاکستانی را تشکیل می‌دهند. کشور هند نیز منطقه‌ای است که 19 زبان در آنجا تکلم می‌شود. همه آنها هم زبان ملی به حساب می‌آید و فرهنگ‌های خاص خود را دارند، اما مردم آنجا در کنار هم و در صلح زندگی می‌کننند. ما در کشور ایران هم چنین چیزی را می‌بینیم. جوامعی همچون ایران که دارای فرهنگ بزرگ هستند، می‌توانند میان دین و فرهنگ تعادل ایجاد کنند و ایران این کار را کرده است.

ایرانیان بین دین و فرهنگ تعادل ایجاد کردند

رئیس موسسه اکو درباره مقاومت و پایداری فرهنگی ایرانیان گفت: عرب‌ها به هر منطقه‌ای که وارد شدند، اثر فرهنگی خود را گذاشته‌اند؛ مثل کشورهای مصر، سوریه، اندلس (اسپانیا) و.... اما فرهنگ ایران آن‌قدر قوی بود که بعد از ورود دین اسلام هم آن فرهنگ را از دست نداد و توانست میان فرهنگ و دین تعادل ایجاد کند و این کاری بزرگ است که جای تحقیق دارد.

وی خاطرنشان کرد: در سال 712 میلادی دقیقاً زمان خلافت امویان که امرای اموی به نقاط مختلف می‌رفتند، محمدبن‌قاسم از امرای اموی به پاکستان آمد که آثارش همچنان وجود دارد. بعد از او امرای دیگری از جمله شهاب‌الدین قاری به پاکستان آمدند که قاری همانجا ماند و با ورود او سلطنت غلامان آغاز شد و سپس حکومت‌های دیگری آمدند و سرانجام حکومت مغول آمد و در پاکستان تشکیل حکومت داد. بعد از مغول‌ها، هندوها برای حکومت آمدند؛ در حالی که تمام این مذاهب و فرق در همین منطقه پاکستان زندگی می‌کردند.

افتخار حسین تأکید کرد: منطقه پاکستان تمدن خاص سِند را داشته است. پاکستان تمدنی بسیار قدیمی دارد که می‌تواند با تهذیب مصر و تهذیب کاشان برابری کند. پس از آمدن مسلمان‌ها به منطقه پاکستان، این اقوام باهم مذاکره کردند و زبان فارسی به عنوان زبان رسمی انتخاب شد.

وی افزود: در آن زمان، تمام آثار مکتوب در پاکستان به زبان فارسی بود. کتاب‌های اصیل ادبیات فارسی در خود شبه قاره نوشته شده است. بعد از ابوالقاسم فشاری، کتابی درباره صوفیه توسط سیدعلی هجویری به نام کشف‌المحجوب نوشته شده است. بعد از این کتاب، هر کتابی که درباره صوفیه نوشته شده، به زبان فارسی است. تمام کتاب‌های علوم اسلامی اعم از حدیث، سیره، اخلاق، فقه، عرفان و کتب تاریخی، به زبان فارسی نوشته شده است. حتی دروس نظامی که در مدارس منطقه ما رایج بود نیز به زبان فارسی تدریس می‌شد.

انگلیسی‌ها زبان فارسی را در شبه قاره از بین بردند

رئیس موسسه فرهنگی اکو در ادامه این بحث گفت: کسی از صاحبان علم در منطقه ما نبود که زبان فارسی بلد نباشد، اما وقتی انگلیس‌ها آمدند و سلطه یافتند، نخستین اقدامشان از بین بردن زبان فارسی بود. ظاهرا انگلیس‌ها می‌خواستند زبان‌های بومی منطقه را رشد دهند، اما زبان فارسی را که مادر همه زبان‌ها در منطقه بود، از بین بردند و به همین خاطر، فرهنگ یک منطقه عظیم در خاورمیانه از بین رفت.
 
افتخار عارف حسین در پاسخ به سئوالی درباره تفاوت‌های فرهنگی در قدیم و حال حاضر گفت: همه سلاطین بر این عقیده‌اند که در هر زمان تمدنی وجود دارد که بر همه تمدن‌های کوچک غالب است و بدون وجود آن باقی ماندن تمدن‌های کوچک امکانپذیر نیست. سبک و سیاق اشیا‌ء پیرامون ما در همین تهران نشان دهنده وجود تمدنی است.

وی اضافه کرد: برخی نشانه‌های فرهنگی وجود دارد که دچار تغییر و تحول شده است. من مثال‌هایی درباره منزل خودم به کار می‌برم. مثلاً ما در قدیم با دست غذا می‌خوردیم، اما الان با قاشق غذا می‌خوریم؛ ما برای صرف غذا سفره‌ای پهن می‌کردیم که روی آن اشعار فارسی نوشته شده بود و قالیچه‌ای بر دیوار منزل داشتیم که آن هم اشعار فارسی داشت و روی زمینی که قالی داشت می‌نشستیم و غذا می‌خوردیم. خانه‌هایی که قبلاً داشتیم یک حریم خصوصی بود که در آن خانم‌ها به راحتی زندگی می‌کردند، بخشی از آن به خانواده اختصاص داشت و فضایی هم مخصوص میهمان‌ها بود، اما الان همه در یک اتاق هستند.

پایداری فرهنگی ایرانیان قابل ستایش است

رئیس فرهنگستان هنر و زبان اردی پاکستان ادامه داد:‌ در جامعه امروز، ما در اتوبوس، مترو، هواپیما و... سوار می‌شویم و ساندویچ و غذاهای آماده می‌خوریم و خانم‌ها در مایکروفر غذا می‌پزند. ما برای جدا شدن از یکدیگر به جای خداحافظی، از واژه «بای بای» استفاده می‌کنیم و .... جشن تولدها در قدیم به سبک متفاوتی برگزار می‌شد که اکنون رایج نیست. بسیاری از رسومی که در جوامع امروزی رایج است در 50 سال گذشته دیده نمی‌شود؛ مثل ولنتاین و.... این نشان می‌دهد که تمام تشریفات ما عوض شده است. اکنون که دنیا به یک دهکده جهانی تبدیل شده، نباید نابود شویم، بلکه باید راهی برای ماندن پیدا کنیم.

وی در پاسخ به این سئوال که آیا کشور پاکستان در بخش معنوی فرهنگ هم دچار تغییر و تحولات شده است، گفت: این که دین می‌تواند یک فرهنگ را حفظ کند در پاکستان هم کاربرد دارد. دقیقاً این طور است که دین یک فرهنگ را زنده و آن را حفظ می‌کند. به عنوان مثال ما می‌بینیم که الگوها در ژاپن و چین به سمت نیویورک و غرب کشیده شده است و کم کم فرهنگ اصیل خودشان در حال از بین رفتن است، اما تنها فرهنگی که در منطقه ما پایدار مانده، فرهنگی است که شما (ایرانیان) داشتید؛ چرا که دین داشتید. در پاکستان هم این تفاوت فرهنگی را احساس می‌کنیم و اگر بخواهیم فرهنگمان را در پاکستان حفظ کنیم باید با دین رفاقت ایجاد کنیم.

وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه در کشور پاکستان در کدام بخش‌ها سنت جلوتر است و در کدام بخش‌ها مدرنیته، گفت: نمی‌توان هر چیزی را که با گذشته ما مرتبط است، سنت بدانیم؛ بلکه سنت آن روایتی است که متعلق به افاده باشد و چیزی که آن، اصل و اساس زندگی افراد به آن مربوط باشد. مثلاً تصور کردن توحید و آن اثری که توحید در جامعه می‌گذارد، نشانه‌هایی را در معاشرت ما ظاهر می‌کند. خوشنویسی ما به خاطر جایگزین شدن کامپیوتر در حال از بین رفتن است. هنر خوشنویسی در ایران هم پس از انقلاب، مجدداً احیا شد و الان هنرمندان پاکستانی از خوشنویسی‌های ایرانی در نقاشی‌هایشان استفاده می‌کنند. در کل باید گفت هر چیزی که به دین مربوط باشد، باقی می‌ماند؛ در حالی که چیزهای دیگر از بین می‌رود.

رئیس موسسه فرهنگی اکو در پاسخ به سئوال دیگری که آیا سبک معماری در پاکستان مدرنیته است یا سنتی پیش می‌رود، ادامه داد: در کشور پاکستان اغلب این گونه است که وقتی می‌خواهند ساختمان یا مرکزی دولتی و یا مسجدی را بنا کنند از سبک معماری اسلامی استفاده می‌شود، اما یک شهروند پاکستانی برای ساختن یک ساختمان از اروپا نقشه می‌گیرد و آن را اجرا می‌کند.

افتخار عارف حسین در پاسخ به این سئوال که ساز و کارهای حفظ سنت‌ها در پاکستان چگونه است و شما چطور سنت‌ها را حفظ می‌کنید، گفت: علوم و فنونی که در خود قدرت رشد و نمو دارند، توسط هیچ دولتی از حرکت باز نمی‌ایستند و مردم آن را برای رشد علمی خود فرا می‌گیرند. دولت می‌تواند برای پیشبرد اهداف به ادبا پول بدهد، اما جلوی علم را نمی‌تواند بگیرد. قلم و جوهر و سرود و نغمه باقی می‌مانند و دولت‌ها فقط می‌توانند برای ترویج این علوم کاری انجام دهند.

اعراب، پول دارند اما نمی‌توانند یک ادیب بزرگ پرورش دهند

وی در ادامه این مبحث گفت: کویت، عربستان و قطر هم، پول و قدرت دارند، اما آیا توانسته‌اند تاکنون یک ادیب یا یک شاعر بزرگ پرورش دهند؟ این جوهر خود انسان است که رشد می‌کند و شما خیلی خوش‌اقبال هستید که 5 شاعر نام‌آور همچون فردوسی، حافظ، سعدی، خیام و عطار دارید.

سئوال بعدی اینطور مطرح شد که زبان اردو تا چه اندازه از زبان انگلیسی تاثیر پذیرفته است؟ افتخار عارف حسین در پاسخ به این سئوال گفت: استعمار، شکل‌های مختلفی دارد؛ سیاسی، فرهنگی، مذهبی و .... در حال حاضر چون همه علوم پیشرفته به زبان انگلیسی است، همه کشورها این زبان را فرا می‌گیرند. شما در چین و فرانسه و برخی کشورهایی که رقیب زبان انگلیسی بودند می‌بینید که به طرز عجیب و غریبی به زبان انگلیسی سخن می‌گویند و به این نوع سخن گفتن خود فخر می‌کنند. در زبان اردو هم همین طور است. ما در ایران هم می‌بینیم که جوان‌های شما زبان انگلیسی را فرا می‌گیرند؛ چرا که می‌خواهند علوم پیشرفته را فرا بگیرند. اکنون، زبان بین‌الملل اقتصاد، طب، مهندسی و تمام علوم پایه و پیشرفته به زبان انگلیسی است. قبلا این فنون به زبان‌های عربی و فارسی بود، اما اکنون زمان از آنِ زبان انگلیسی است. من در تهران در کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها می‌بینم که تعداد زیادی کتاب‌های انگلیسی به زبان فارسی ترجمه و چاپ می‌شود، اما در نقطه مقابل کمتر این اتفاق می‌افتد.

از اینکه نتوانستم برای زبان اردو کاری کنم خجالت می‌کشم

وی در پاسخ به این سوال که زبان دوم پاکستان (انگلیسی) تا چه اندازه بر فرهنگ این کشور تاثیر گذاشته است، گفت: این برای بنده خجالت‌آور است که نتوانستم حق زبان ملی پاکستان (اردو) را طوری که شایسته بود، ادا کنم؛ چون 10 سال مسئول موسسه زبان و فرهنگ اردو بودم و اکنون نیز مسئولان ما نتوانسته‌اند کاری شایسته انجام دهند.

افتخار عارف افزود: در ایران می‌بینم که شما توانسته‌اید برای بسیاری از کلمات، واژه‌های معادل فارسی جایگزین کنید و در راه حفظ فرهنگ و زبان فارسی بسیار محکم هستید. با این وجود همچنان کاستی‌هایی وجود دارد. جوانی که به زبان و فرهنگ خود فخر نکند، نمی‌تواند در آن جامعه رشد کند.

آخرین سئوالی که در سومین نشست عصر فرهنگ ملل مطرح شد، این بود که آیا زبان‌ها برای رشد و پیشرفت نباید از یکدیگر وام بگیرند و باید فقط بر مبانی خود استوار بمانند که رئیس موسسه فرهنگی اکو در پاسخ گفت: من با مثال برایتان می‌گویم که شما در زبان فارسی برای مرکز درمانی واژه «بیمارستان» را انتخاب کردید؛ در حالی که ما در زبان اردو واژه شفاخانه را پسندیدیم و آن را استفاده می‌کنیم و این بستگی به انتخاب شما دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۷:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
    0 0
    خوبه یکی فهمید انگلیس داره با زبان فارسی چه میکنه!!!! بقیه که در خواب خوش کلاس گذاشتن و متمدن بودنند...

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس