به گزارش مشرق، پرطرفدارترین تیم آسیا در ازای دریافت ۳۰ میلیارد تومان حق بهرهبرداری از برند و فضاهای تبلیغاتیاش را به «شرکت بهنام پیشرو کیش» برای یک فصل واگذار کرد. فارغ از حرف و حدیثها درباره نحوه واگذاری و پشت پردههایی که گفته میشود، وجود داشته و دارد، این اقدام در نگاه اول مثبت ارزیابی میشد چرا که دو تیم پایتخت همواره چشم به جیب دولت داشتند تا از بودجه عمومی کشور سهمیهای برای مخارج سرسامآور آنها تامین شود و تقریبا برای اولین بار بود که به سمت خودکفایی قدم برداشتند.
اما نکتهای که در این بین نمود دارد، عدم استفاده از این فرصت درآمدزایی از طرف شرکتی است که «اسپانسر» باشگاه پرسپولیس نامیده میشود و در حالی که هفت هفته از رقابت های لیگ برتر فوتبال گذشته، هنوز نشانه هایی از درآمدزایی این «اسپانسر»دیده نمیشود.
اسپانسر سرخها که بعد از گذشت چهار ماه از انعقاد قرارداد، مبلغ 40 درصد (12 میلیارد تومان) از تعهدات خود را پرداخت کرده با تمامی محدویتهای موجود برای درآمدزایی باشگاههای فوتبال در ایران، از فرصتهای تبلیغاتی موجود استفاده چندانی نبرده است. از جمله تبلیغات روی پیراهن تیم در طول برگزاری لیگ که جزو معمولترین راههای درآمدزایی باشگاهها به حساب میآید. تبلیغی که در هفت هفته ابتدایی لیگ بر روی پیراهن پرسپولیس نقش بست، متعلق به «شرکت جهان اقتصاد صنعت» است؛ شرکتی که اعضای آن همان اعضای شرکت «بهنام پیشروی کیش» هستند.
این شرکت به شیوه عجیبی سعی در تبلیغ شرکت تازه تاسیس خود دارد و البته برای این کار شیوه نامناسبی را انتخاب کرده و می توان ادعا کرد که به نوعی ضد تبلیغ بوده است! بزرگترین و غیر استانداردترین تبلیغ ممکن بر روی پیراهن، درج لوگو متقارن با نشان پرسپولیس در سمت راست پیراهن، تبدیل کردن سایت باشگاه به Wallpaper برای تبلیغ شرکت و دیوارههای ورزشگاه درفشیفر که به آماتورترین شکل ممکن صورت گرفته است. بدیهی است این شرکت برای تبلیغ خود میتوانست با مبلغ بسیار اندکی بر روی پیراهن پرسپولیس جای بگیرد و نیازی به این نوع قرارداد اسپانسرینگ با سرخها نبود!
فروشگاه اینترنتی و فروش پیراهن و ملزومات هواداری، خدمات ارزش افزوده تلفن همراه و ... امکاناتی است که در یکی، دو سال اخیر در فوتبال ایران برای درآمدزایی جای خود را باز کرده و پولهای خوبی را به سمت باشگاهها سرازیر کرده است، اما در باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس کوچکترین نشانهای از این فعالیتها دیده نمیشود.
تصور میرود شرکتی که این مبلغ را برای سرمایهگذاری یکساله در باشگاه بزرگی مانند پرسپولیس هزینه میکند، پیشاپیش برای این طرحها برنامه داشته است که با توجه به موارد بالا، یا این مجموعه توانایی و آگاهی لازم برای درآمدزایی در این بخش را ندارد و یا اینکه تعمدی در این عدم درآمدزایی وجود دارد. تبدیل پرسپولیس به «زمین نیمه سوخته» و تصاحب آن در زمان خصوصیسازی به قیمت به مراتب پایینتر از ارزش واقعی!
نکته مهمتر این است که از آغاز روی کار آمدن هیات مدیره جدید و به تبع آن شروع کار اسپانسر جدید، اختلافهایی میان دو اسپانسر قبلی باشگاه (بانک رسالت و شرکت صدراسیستم پاسارگاد) به وجود آمد که در ظاهر این اختلافها برطرف شد اما واقعیت این است که طرفین هنوز به توافق مشخصی دست نیافتهاند. از سوی دیگر اسپانسر فعلی باشگاه پرسپولیس معتقد است که به دلیل تامین بودجه باشگاه باید در تصمیمگیریهای فنی و مدیریتی هم نقش داشته باشد.
شاید بحثهایی که یکی، دو بار بین رحیمی و سیاسی به وجود آمد هم بیارتباط با این موضوع نبوده باشد. حتی این گمانهزنی هم وجود دارد که اسپانسر برای اثبات نقش خود در امور باشگاه به شدت به دنبال جمع کردن رزومه چند مربی خارجی است تا در صورت ادامه یافتن ناکامیهای سرخها دست به کار شده و تغییرات را از تیم مدیریتی تا فنی شروع کند.
اما نکتهای که در این بین نمود دارد، عدم استفاده از این فرصت درآمدزایی از طرف شرکتی است که «اسپانسر» باشگاه پرسپولیس نامیده میشود و در حالی که هفت هفته از رقابت های لیگ برتر فوتبال گذشته، هنوز نشانه هایی از درآمدزایی این «اسپانسر»دیده نمیشود.
اسپانسر سرخها که بعد از گذشت چهار ماه از انعقاد قرارداد، مبلغ 40 درصد (12 میلیارد تومان) از تعهدات خود را پرداخت کرده با تمامی محدویتهای موجود برای درآمدزایی باشگاههای فوتبال در ایران، از فرصتهای تبلیغاتی موجود استفاده چندانی نبرده است. از جمله تبلیغات روی پیراهن تیم در طول برگزاری لیگ که جزو معمولترین راههای درآمدزایی باشگاهها به حساب میآید. تبلیغی که در هفت هفته ابتدایی لیگ بر روی پیراهن پرسپولیس نقش بست، متعلق به «شرکت جهان اقتصاد صنعت» است؛ شرکتی که اعضای آن همان اعضای شرکت «بهنام پیشروی کیش» هستند.
این شرکت به شیوه عجیبی سعی در تبلیغ شرکت تازه تاسیس خود دارد و البته برای این کار شیوه نامناسبی را انتخاب کرده و می توان ادعا کرد که به نوعی ضد تبلیغ بوده است! بزرگترین و غیر استانداردترین تبلیغ ممکن بر روی پیراهن، درج لوگو متقارن با نشان پرسپولیس در سمت راست پیراهن، تبدیل کردن سایت باشگاه به Wallpaper برای تبلیغ شرکت و دیوارههای ورزشگاه درفشیفر که به آماتورترین شکل ممکن صورت گرفته است. بدیهی است این شرکت برای تبلیغ خود میتوانست با مبلغ بسیار اندکی بر روی پیراهن پرسپولیس جای بگیرد و نیازی به این نوع قرارداد اسپانسرینگ با سرخها نبود!
فروشگاه اینترنتی و فروش پیراهن و ملزومات هواداری، خدمات ارزش افزوده تلفن همراه و ... امکاناتی است که در یکی، دو سال اخیر در فوتبال ایران برای درآمدزایی جای خود را باز کرده و پولهای خوبی را به سمت باشگاهها سرازیر کرده است، اما در باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس کوچکترین نشانهای از این فعالیتها دیده نمیشود.
تصور میرود شرکتی که این مبلغ را برای سرمایهگذاری یکساله در باشگاه بزرگی مانند پرسپولیس هزینه میکند، پیشاپیش برای این طرحها برنامه داشته است که با توجه به موارد بالا، یا این مجموعه توانایی و آگاهی لازم برای درآمدزایی در این بخش را ندارد و یا اینکه تعمدی در این عدم درآمدزایی وجود دارد. تبدیل پرسپولیس به «زمین نیمه سوخته» و تصاحب آن در زمان خصوصیسازی به قیمت به مراتب پایینتر از ارزش واقعی!
نکته مهمتر این است که از آغاز روی کار آمدن هیات مدیره جدید و به تبع آن شروع کار اسپانسر جدید، اختلافهایی میان دو اسپانسر قبلی باشگاه (بانک رسالت و شرکت صدراسیستم پاسارگاد) به وجود آمد که در ظاهر این اختلافها برطرف شد اما واقعیت این است که طرفین هنوز به توافق مشخصی دست نیافتهاند. از سوی دیگر اسپانسر فعلی باشگاه پرسپولیس معتقد است که به دلیل تامین بودجه باشگاه باید در تصمیمگیریهای فنی و مدیریتی هم نقش داشته باشد.
شاید بحثهایی که یکی، دو بار بین رحیمی و سیاسی به وجود آمد هم بیارتباط با این موضوع نبوده باشد. حتی این گمانهزنی هم وجود دارد که اسپانسر برای اثبات نقش خود در امور باشگاه به شدت به دنبال جمع کردن رزومه چند مربی خارجی است تا در صورت ادامه یافتن ناکامیهای سرخها دست به کار شده و تغییرات را از تیم مدیریتی تا فنی شروع کند.