نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته‌ است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده ‌است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.

گروه فرهنگی مشرق- رضا شاه بعد از تنها سفر خارجی‌اش به ترکیه در ۱۲ خرداد ۱۳۱۳، تحت تأثیر اقدامات غرب‌گرایانه آتاتورک قرار گرفت، در این دوره نیز شایعاتی درباره ممنوعیت حجاب در مدرسه‌های دخترانه پخش شد، ولی قانونی در این راستا تصویب نشد. او که شدیداً تحت تأثیر بی‌حجابی زنان ترکیه قرار گرفته بود، این مسئله را پس از یک سال از گذشت سفر به ترکیه در آذر ۱۳۱۴ به محمود جم «رئیس‌الوزرا» چنین بازگو کرد:

" نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته‌ است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده ‌است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد."

"

در پی آن بخشنامهٔ کشف حجاب جهت تصویب رضاشاه در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۱۴ از طرف رئیس‌الوزرا به دربار فرستاده شد تا در آغاز دی ‌ماه فرمان اجرای غیر رسمی قانون کشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال گردد. رضا شاه در ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ طی جشن فارغ‌التحصیلی دختران بی‌حجاب در دانشسرای مقدماتی رسماً بر کشف حجاب تاکید کرد.

در واقع رضا شاه بعد از مسافرت ترکیه، از رفع حجاب زن ها صحبت می‌کرد و به هیأت دولت می‌گفت: «ما باید صوره‌ و سنتا غربی بشویم و باید در قدم اول کلاه‌ها تبدیل به شاپو بشود و نیز باید شروع به رفع حجاب زن‌ها نمود و چون برای عامه‌ی مردم دفعتا مشکل است اقدام کنند، شما وزراء معاونین باید پیشقدم شوید... به حکمت، وزیر فرهنگ، دستور داد که در مدارس زنانه معلمان و دخترها باید بدون حجاب باشند و اگر زن و دختری امتناع کرد او را در مدارس راه ندهند».

در خاطرات افراد متعددی که خود آنها از دست اندرکاران حکومت رضا خانی بودند، تحمیلی بودن واقعه‌ کشف حجاب کاملا مشهود است. بدالملوک بامداد می‌نویسد: «... به اشاره اعلیحضرت رضا شاه...، عده‌ای از زنان فرهنگی انتخاب... و به آنها گفته شد که مأموریت دارند تا جمعیتی تشکیل بدهند... این جمعیت در جلسات بعد نام کانون آزادی را برای خود اختیار کرد». این کانون به ریاست خانم دولت‌آبادی وظیفه داشت برای متجدد کردن بانوان تلاش کند، به دلیل مقاومت اجتماعی، کانون عملا کاری از پیش نبرد، قرار شد در مدارس تدریجا مجالس جشن و سرور با روی باز و بدون حجاب برگزار گردد.

"

البته انتشار این خبر با واکنش‌های اجتماعی مواجه گردید که نخستین واکنش را علمای شیراز بروز دادند. در فروردین 1314 دختران مدرسه‌ "مهر آیین شیراز" را مجبور کرده بودند که بدون حجاب در مراسمی حاضر شوند. در این رابطه علمای شیراز تلگرافی اعتراض آمیز به شاه زدند و این در شرایطی بود که شاه آماده می‌شد تا بر برداشتن حجاب زنان دربار و ملکه و دخترانش آنان را با غافله‌ تمدن غربی همراه سازد.

جریان اجبار محصلین به کشف حجاب در تهران و شهرها ادامه یافت. در مقابل اجرای این سیاست بود که واقعه‌ خونین مسجد گوهرشاد پیش آمد. با انتشار خبر قیام گوهرشاد، مقدمات اعتراض اجتماعی وسیعی فراهم شده بود. اما فقدان رهبری منسجم و خشونت عوامل شاه باعث شد نه تنها این اعتراض ظهور پیدا نکند بلکه شاه را مصمم به اجرای خشونت بار کشف حجاب نماید. که همانطور که گفته شد مقدمات امر این گونه بودکه در هفده دی ماه 1314 ش. در دانشسرای عالی تهران مراسمی برگزار گردید. در این مراسم همسران صاحب منصبان، همسر و دختران شاه رسما بدون حجاب ظاهر شدند و این روز به نام «روز آزادی زن» و «کشف حجاب» نامگذاری شد.

حکمت وزیر فرهنگ آن زمان که خود در آفرینش کشف حجاب فعال بود در مورد تبعات این واقعه می‌نویسد:«بلافاصله بعد از مراسم 17 دی دو امر پیش آمد که یکی به حد افراط و دیگری به حد تفریط بود. از یک طرف بعضی از زن‌های معلوم الحال به کافه‌ها و رقاص‌خانه‌ها هجوم آورده و همه در مرئی و منظر جوانان بوالهوس به رقص پرداخته و با آن جوانان به انواع رقص‌های معمول فرنگستان مشغول دست افشانی و پایکوبی شدند و از طرف دیگر مأمورین شهربانی و پلیس‌ها در تهران و... برحسب دستور وزارت کشور به زنان بی‌خبر مزاحم شده و آنها را به اجبار وادار به کشف حجاب می‌کردند....»

"

در کتاب «خاطرات صدر الاشراف» نیز آمده است: «در اتوبوس زن با حجاب را راه نمی‌دادند... بعضی از مأمورین زن‌هایی که پارچه روی سر انداخته بودند اگر چه چادر معمولی نبود از سر آنها کشیده [و]‌ پاره پاره می‌کردند و اگر زن فرار می‌کرد او را تا توی خانه‌اش تعاقب می‌کردند و به این هم اکتفا نکرده اتاق زن‌ها و صندوق لباس آنها را تفتیش کرده،... من این حرکات وحشیانه‌ی مأمورین پست فطرت را در ولایات زیاد شنیده بودم...»

درباره واقعه خونین مسجد گوهرشاد نیز در تاریخ اسناد بسیاری وجود دارد که ماجرا اینطور بوده است، به دنبال اقدامات رضاشاه درباره اصرار بر کشف حجاب، واعظ مسجد گوهرشاد چند روزي را پی در پی به نفی و مخالفت با این جریان می پردازد و مسجد  می شود محل اجتماع و سخنراني عليه اسلام زدايي تا اینکه اجتماعات مردمي وسيعتر و اعتراضات گسترده‌تر می شود.

به همين خاطر به شهرباني مشهد دستور داده می شود وعاظ معروف را دستگير کنند. عده‌اي از وعاظ خراسان دستگير شدند اما روحانيون و خطبا خصوصا شيخ محمدتقي نيشابوري معروف به بهلول در افشاي سياست اسلام زدايي رضاشاه مصمم‌تر شدند تا اینکه سرانجام به دستور رضاشاه در روزهاي 20 و 21 تير ماه 1314 شمسي مسجد گوهرشاد که مملو از جمعيت معترض بود مورد حمله قشون قزاق قرار گرفت و مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشيده شد و در نتیجه آن بيش از دو هزار تا پنج هزار تن به شهادت رسيدند و حدود هزار و پانصد نفر به اسارت نيروهاي قزاق در آمدند.

"

با اجرای قانون کشف حجاب، بخشی از زنان که مسن‌تر و سنتی بودند عملاً در خانه محبوس شدند. وزارت فرهنگ حکم داد از ورود زنان باحجاب به دانشگاه جلوگیری شود و معلمان زن مدرسه‌ها و استادان زن دانشگاه‌ها مجبور شدند بی حجاب به کلاس درس بروند. در تهران و سایر شهرها ماموران شهربانی به دختران دانش‌آموز و زنانی که حجاب داشتند لزوم اجرای قانون را گوشزد می کردند.

این مسئله در شهرهای کوچکتر نمود بیشتری داشت و حضور زنان بی‌حجاب در مجامع به هیچوجه برای مردم قابل تحمل نبود. در بعضی شهرها مردم علیرغم وجود مأمورین محافظ مسلح از زنان بی‌حجاب به آنها حمله می‌کردند و درگیری به وجود می‌آوردند، یا به تمسخر آن زنان می‌پرداختند که نتیجه آن نیز درگیری مردم و مأمورین بود. در بعضی نقاط دیگر مردم از بیرون آمدن از خانه و معاشرت‌های عمومی خوددداری می‌کردند تا خود را از عواقب این حکم مصون نگهدارند.

شاید شدیدترین و در حین حال قابل تأمل ترین نوع مقابله با کشف حجاب - بر اساس برخی اسناد - اقدام برخی خانواده ها به مهاجرت از کشور بود. در چندین سند به این نکته اشاره شده است که در مناطق مرزی ایران با افغانستان و عراق، برخی افراد و به خصوص عشایر در صدد انجام چنین اقدامی برآمده اند و برخی نیز مهاجرت کرده اند.

برای مثال در گزارش از ایالت خراسان به ریاست وزرا به تاریخ 27/4/1315 با اشاره به اینکه: «چون اطلاعات واصله حاکی بود که مأمورین امنیه در سرحدات برای برداشتن چارقد مستمسک به خشونت و سختی شده و در بعضی موارد نیز منافع شخصی خودشان را در نظر می‌گیرند» خاطرنشان گردیده: «ادامه این ترتیب، ممکن است مشکلاتی تولید نماید و بعضی از ساکنین نقاط سرحدی پس از رفع محصول (کشاورزی)به طرف افغانستان کوچ نمایند».

"

در همین راستا در گزارش دیگری از خرمشهر به تاریخ 8/11/1314 صراحتاً از مهاجرت چندین خانواده به عراق اشاره شده و می افزاید: «... از خرمشهر اهالی به طور قاچاق در نتیجه تجدد و تربیت نسوان به خاک عراق رفته اند... قونسول بصره هم خبر مزبور را تأیید کرده» در ادامه از لزوم اتخاذ تدابیری برای معاودت آنان سخن به میان آمده است.

حجت الاسلام و المسلمین فلسفی نیز در خاطرات خود درباره واقعه کشف حجاب می گوید: "توطئه کشف حجاب از ماجرای کشف حجاب و جنایاتی که رضاخان و مزدورانش در حق زنان و مردم و نوامیس مسلمین انجام می‌دادند، خاطراتی بسیار تلخ دارم که واقعا نمی‌دانم چگونه بیان کنم. مناظری می‌دیدم که از بس سنگین‌ و سخت بوده، نمی‌توانستم بایستم و نظاره‌گر باشم. با عجله رد می‌شدم که نبینم.

فراموش نمی‌‌کنم روزی پیرزنی که موهای سفیدش را حنا بسته بود، چادر به سر کرده بود و زیر چادرش هم روسری داشت که آن زمان چارقد می‌گفتند. ناگهان یک پاسبان پلید سر رسید و چار را از سر پیرزن کشید. اما وقتی چارقد را کشید مقداری از موی سر زن هم کنده شد. پیرزن بیچاره سر برهنه بر زمین نشست و نمی‌دانست چه باید بکند. عمل آن مأمور جهانی با آن زن محترم در آن سن و سال، خیلی دردآور و تأسف بار بود.

"

در همان روزها از طرف دولت به مردم دستور داده بودند که اهالی هر محل مجلسی بگیرند و زن‌ها و دخترهایشان را بدون حجاب به آنجا بیاورند تا بی‌حجابی عادی شود. خدا می‌داند که در اوائل کار در محلات شهر چه خبر بود. وقتی می‌گفتند امشب مجلس در این کوچه برگزار می‌شود، مردم مسلمان و متدین و زن‌های شریف و با عفت نمی‌دانستند چه بکنند. آنها لباس گشادی می‌پوشیدند و سر را با یک پارچه بزرگ می‌بستند.

من بارها دیدم که عده‌ای با این هیأت به طرف مجلس جشن می‌رفتند، اما زار و زار بر بدبختی خود اشک می‌ریختند. با این وضعف مجلس بلا و مجلس مصیبت به نام مجلس جشن بر پا می‌شد و رژیم گمان می‌کرد که مردم مسلمان ننگ بی‌حجابی را پذیرفته‌اند. آن روزگار گذشت، اما تاریخ تلخی بود. آن قدر تلخ، که هرگز از یاد نمی‌رود. هر وقت بعضی از آن مناظر را به یاد می‌آورم بی‌اختیار حالت تأثر و گریه به من دست می‌دهد."

این فشارها تا جایی بود که بعد از تبعید رضا شاه در سال 1320 که فشارها کم تر و به مرور از بین رفتن، جمعی از زنان یزد در نامه ای به مجلس شورای ملی از ظلم و ستمی که در دوره رضا خان در پی دستور الزامی شدن کشف حجاب، رفته است، بر اساس سند زیر گزارشی برای مجلس فرستاده اند:

[تظلم زنهای یزد به مجلس شورای ملی،‌ 23 مهر 1320]

مجلس شورای ملی، شماره 5310، مورخه 23/7/1320

" بعدالعنوان – به عرض می‌رسانیم در این موقع که اراده شاهنشاه ما به پایه قانون مشروطیت استوار زبان و قلم آزاد شما نمایندگان ملت می‌توانید برای بیچارگان و ستمدیدگان دادرسی فرمائید متأسفانه آنچه در رادیوها شنیده و یا روزنامه‌ها مطالعه می‌شود؛ هیچ اسمی از ظلم و ستمهایی که چندین سال است به ما بیچارگان شده نیست که به واسطه یک روسری یا چادرنماز در مجله‌ها حتی از خانه به خانه همسایه طوری در فشار پاسبان و مأمورین شهربانی واقع بوده و هنوز هم هستیم که خدا شاهد است از فحاشی و کتک زدن و لگد زدن هیچ مضایقه نکرده و نمی‌کنند و اگر تصدیق حکما آزاد بود از آمار معلوم می‌شد که تا بحال چقدر زن حامله یا مریضه به واسطه لطمات و صدمات که از طرف پاسبانها به آنها رسیده جان سپردند

و چقدر از ترس و حرص فلج شدند وچقدر مال ما را به اسم روسری یا چادر نماز به غارت بردند و چه پولهایی از ما به هر اسمی و رسمی گرفته شده خدا می‌داند اگر یک نفر از ماها با روسری یا چادر نماز به دست یک پاسبان می‌افتاد مثل اسرای شام با ماها رفتار می‌کردند بهترین رفتار آنها با ما با همان چکمه‌ها لگد بر دل و پهلوی ما بود و اگر به پول ما زیادتر، لذا استدعای عاجزانه داریم اولا انتقام ما ستمدیدگان را از این جابران بکشید و هندوستان که این قدر ادیان مختلف هست همه آزاد هستند مخصوصا مسلمانان دارای حجاب هستند لذا از نمایندگان محترم مسلمان کلیه ملت ایران استدعا داریم استراحاما حال، دیگر دست ظلم و تعدی و شکنجه از سر ما زنهای مسلمان ایران کوتاه و ماها را آزاد فرمائید در خاتمه با تقدیم امضای جمعی از زنهای یزد – رونوشت برابر اصل است ".

منبع: مجله مهر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 40
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 5
  • ۱۰:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    1 11
    خدا بر عذابش اضافه کنه
    • علی IR ۱۶:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
      0 0
      اون دیگه مرده زر زر نکن خخخخخخ (با عرض پوزش)
  • ۱۰:۱۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 4
    در بهائی بودن خاندان کثیف پهلوی شک نکنید.
  • ۱۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    من می دانم چرا مراجع آن زمان حکم مامورین مجری کشف حجاب را به جرم تجاوز به عنف مهدور الدم نکردند یا حکم جهاد علیه مامورین نظمیه و رضاشاه!!!! امتیاز ناموس را عمومی کردن اهمیتش از امتیاز تنباکو کمتر بود؟!!!
  • راد ۱۰:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 6
    لعنت خدا بر رضاخان بی شرف و عمال بی وجدانش
  • مهدی ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 1
    قافله نه غافله :)
  • هابيل ايران فر ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 5
    خدا لعنتش كنه كاش زنده بود الان و ميديد
  • مهدی ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    1 0
    در عین حال نه در حین حال :)
  • مهدی ۱۰:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    1 0
    با این وضعف مجلس بلا و مجلس مصیبت به نام مجلس جشن بر پا می‌شد و رژیم گمان می‌کرد که مردم مسلمان ننگ بی‌حجابی را پذیرفته‌اند!!!
  • مهدی ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    منظورم ترکیب بندی جمله و کاربرد کلمات نادرست در جمله است نه مفهوم جمله
  • ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 1
    خداوند لعنتش كند
  • ۱۰:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    "اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است..." جز یک واژه لیاقتش نیست: سفیه و نادان
  • علي ۱۱:۲۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    قياس مناسبي نبود شكستن قليون و عدم استفاده از تنباكو كجا و درگيري و هرج و مرج و حمله و كشتار متقابل كجا ..طرف ناموسشو كمتر بيرون ميبردمشكلي پيدا نمي كرد خيلي از مامورين هم هواي مردمو داشتن اين فرق ميكنه با عدم پذيرش سلطه اقتصادي سياسي يه كشور بيگانه تنباكو فقط بهانه بود در اصل تقابل مرجعيت شيعه با ابرقدرت اون زمان بوده كه نتيجه هم داد
  • ۱۱:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 1
    خوب شد مرتیکه بی ظرفیت جای دیگه نرفت. مثلا اقوام آفریقایی که همه لختن.
  • ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    یکی نبود از این احمق دیکتاتور بپرسه: پیشرفت چه ربطی به بی حجابی داره؟ چرا برای به اصطلاح پیشرفت اول رفتی سراغ بی حجابی؟؟!!!
  • ۱۳:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    فكر كن 28 نفر هواخواه رضاقلدر قاتل و بيدين وجود داره. همه شون با هم محشور شن و جزا ببينن.
  • ۱۳:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    مگه الان كسي هست به اين .. هاي افسادطلب(اصلاح‌طلب+اعتداليون+كارگزاران) البته برخی شون ، بفهمونه پيشرفت به خوانندگي زنان و رقص روي سن ربطي نداره؟!!
  • ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    حالا کی شک کرد ؟
  • ناشناس ۱۳:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    علی آقا؛ مصرف تنباکوی علمای اون موقع بالا بود! باور کن اگه جای تنباکو نفت یا نمک بود اصلا واکنش نشون نمی دادن!
  • ۱۴:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    1 0
    کاری را که رضا شاه با زور نتوانست انجام بده با ندانم کارب برخی از مستئولین براحتی انجام شد
  • ۱۴:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    اگه زنده بود ، شما ها الان رو نمیدیدین !!!!!
  • ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    خدا لعنتش کنه ولی اگه اون ملعون بازورباتوم و مامورتونست جچاب (ستر)ازسرزنان ایرانی برداره جمهوری اسلامی هم میتونه بازورحجاب(ستر) توسر زنان ایرانی بذاره کاش کمی تامل میکردیم شیوه ای غیرازشیوه رضا قلدری برا گسترش فرهنگ حجاب (ستر+حیاوعفت درونی) استفاده میکردیم
  • sanatkar ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    بی غیرت شاخ و دم که نداره
  • ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    1 0
    لعنت بر مشرق....
  • کردار ۱۴:۲۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    خوش رقصی برای غرب !!! کاری که درگذشته کردیم و هنوز هم میکنیم این همه طلاق و ناهنجاری های اجتماعی محصول یکی کردن جایگاه مرد و زن است ... زنان شاغل و مردان بیکار ! خانه داری مردان و کارمندی زنان محصول همین خوش رقصیهاست...
  • ۱۴:۴۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    1 0
    شد دو تا!
  • ۱۴:۴۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    1 2
    لعنت خدا بر رضا شاه و هوادار امروزش
  • ۱۵:۴۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    کسی با زور این کار رو نکرده؟ چه روشی مثلا؟
  • س ۱۵:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    ناشناس ۱۳:۳۸ واقعا متاسفم
  • از اصفهان ۱۵:۵۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    بقیه ی چیزها رو نمی دونم ولی این همه طلاق نشونه ی رفتار بد مردهاست بیشتر. اگه تا حالا طلاق کم بوده به خاطر تحمل کردن های زن ها به دلیل نداشتن پناه بعد از طلاقه. بازم به این اختلاط ها که باعث شد زن ها یه کم آزاد بشند از دست مردسالاری (...).
  • پرهام ۱۶:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
    0 0
    همینایی که منفی زدن یعنی شک دارن خب لابد!
  • قاسم ۱۱:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
    0 0
    رضاخان نیتش خوب بود ولی در اجرای ان خرابکاری کرد
  • ۱۱:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
    2 0
    هر چیزی اجباریش بده
  • ۱۱:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
    0 0
    به حرف گربه سياه بارون نمي باره!
  • م ۱۳:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
    0 2
    خدا از گناهانش بگذره که عذابش زیاده
  • محسن ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
    0 2
    جناب از اصفهان! چه کسی گفته آمار طلاق نشانه رفتار بد مرداست؟ نشانه از بین رفتن چیزی به نام صبره، چیزی به نام ایثاره، میدونی که اینهایی که اسم بردم، از مقدسات دینه، یعنی از ارزشهای دینیه... ولی خو کی اهمیت میده... امام علی میفرمایند: صبر مانند سر روی جسد انسان برای ایمان میماند، ایمان بی صبر، مانند جسد بی سر است... خدا آخر و عاقبتمون رو ختم به خیر کند. الهی آمین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
  • میثم ۲۳:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
    0 0
    رضا خان نیت او چی دیگری بود او ازاین کار فقط میخاست تروریست ها را ازبین ببرد چون در اون موقع مرد ها لباس های زنانه می پوسیدند بهد چادر به سر می کردند حتی نقاب میزدنند بعد ترور میکردن به خاطر همین رضا خان دستور کسف حجاب داد.
  • احمدرضا ۰۹:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۰
    1 0
    خداوند همشونا رحمت کنه
  • بی نام ۱۴:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۱
    0 0
    واقعا با این نظرها و حرفها ادم به یاد خاله زنکها می افتد . ننه داغت به دلم بیافته ...جز جیگر گرفته.......
  • یاس کبود ۲۲:۴۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۹
    0 3
    آخی خب به رضاخان حق بدید اگه خانوما حجاب میداشتن که این بی غیرت نمیتونست چش چرونی کنه!!! آخه رضاقلدرجون تو ازپیشرفت چرا استقلال وتولید داخلی وروپای خودمون واسادنو یاد نگرفتی!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس