بررسی انتخابات های گذشته نشان می دهد که ردای ریاست جمهوری چندان با کسانی که سابقه وزارت دارند مهربان نیست.

گروه سیاسی مشرق ـ در انتخابات اخیر با تعداد زیادی از کاندیداها روبرو هستیم که بالاترین پُست و مسئولیت اجرایی آنها به وزارت در یکی از وزارتخانه ها محدود و محصور می شود.
 در حال حاضر نام افرادی چون: «اسحاق جهانگیری» (وزیر صنایع، معادن و فلزّات دولت «محمّد خاتمی»)، «محمّدعلی نجفی» (وزیر علوم و آموزش عالی در دولت های شهید «محمّدجواد باهنر» و موسوی، وزیر آموزش و پروش دولت هاشمی)، «علی فلّاحیان» (وزیر اطّلاعات دولت دوم هاشمی) و «محمّد شریعتمداری» (وزیر بازرگانی دولت خاتمی)، «یحیی آل اسحاق» (وزیر بازرگانی کابینه دوم «هاشمی رفسنجانی»)، «مصطفی پورمحمّدی» (وزیر کشور دولت نهم)، «علی اکبر ولایتی» (وزیر امور خارجه دولت هاشمی)، «منوچهر متّکی» (وزیر امور خارجه دولت نهم و دهم)، «حمیدرضا حاجی بابایی» (وزیر آموزش و پرورش دولت دهم)، «علی نیکزاد» (وزیر راه، مسکن و شهرسازی دولت دهم)، «علی اکبر صالحی» (وزیر امور خارجه دولت دهم)، «پرویز فتّاح» (وزیر نیروی دولت نهم)، «باقر لنکرانی» (وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم)، «محمّد سعیدی کیا» (وزیر راه و ترابری دولت «میرحسین موسوی»، دولت اوّل هاشمی و دولت دوم خاتمی، وزیر مسکن و شهرسازی دولت نهم)؛ به عنوان کسانی که مستقلاً یا از طرف جناح ها و گروه های سیاسی اعلام آمادگی کرده اند، شنیده می شود.

به این لیست باید افرادی را نیز افزود که مسئولیت هایشان یا کمتر از وزارت بوده یا نهایتاً در حدّ وزارت بوده است، برای مثال می توان به: «حسن روحانی» (دبیر شورای عالی امنیّت ملّی دولت خاتمی)، «محمّدرضا عارف» (معاون اوّل خاتمی)، «محسن مهرعلیزاده» (رئیس سازمان تربیّت بدنی دولت خاتمی) و «سعید جلیلی» (دبیر شورای عالی امنیّت ملّی دولت نهم و دهم) را نیز افزود.

از آن سو افرادی نیز در قامت نیروهای پارلمانی حضور دارند؛ «سیّدمحمّدحسن ابوترابی فر» (نائب رئیس مجلس نهم)، «علیرضا زاکانی» (نماینده مجلس نهم و ادوار شواری اسلامی)، «محمّدرضا باهنر» (نماینده مجلس نهم و ادوار مجلس)، «غلامعلی حدّاد عادل» (رئیس مجلس هفتم شورای اسلامی)، «حسن سبحانی» (نماینده ادوار مجلس) و تعداد زیادی از نمایندگان فعلی مجلس از این دسته اند.

مقایسه ای با دوره های قبل نشان می دهد این تعداد بیشتر از رویّه سابق انتخابات ریاست جمهوری در کشور بوده است، در جدول زیر به بررسی این قضیّه طیّ دوره پس از جنگ پرداخته ایم:

دوره

پیروز

کاندیدای وزیر

کاندیدای غیروزیر

توضیح

ششم (1372)

اکبر هاشمی

1- احمد توکّلی، وزیر کار مستعفی کابینه اوّل «موسوی»

عبدا... جاسبی

رجبعلی طاهری

برخی کارشناسان حضور جاسبی (رئیس دانشگاه آزاد اسلامی) و طاهری (استاندار وقت تهران) را در قالب تقویّت کننده حضور هاشمی و به عنوان نامزد مشقی و همچنین برای پرهیز از دو کاندیدایی، تحلیل می کنند

هفتم (1376)

محمّد خاتمی

1- محمّد ری شهری، وزیر (مؤسّس) اطّلاعات

علی اکبر ناطق نوری

سیّدرضا زوّاره ای


هشتم (1380)

محمّد خاتمی

1- احمد توکّلی

2- علی شمخانی، وزیر دفاع خاتمی

3- علی فلّاحیان، وزیر اطّلاعات هاشمی

شهاب الدّین صدر

سیّدمنصور رضوی

محمود کاشانی

حسن غفوری فرد

مصطفی هاشمی طباء

عبدا... جاسبی

این دوره جزء دوره هایی است که شاهد تعدّد کاندیداهای با مقبولیّت پایین و کارنامه غیر متناسب با ریاست جمهوری؛ است.

نهم (1384)

محمود احمدی نژاد

1- مصطفی معین، وزیر خاتمی

اکبر هاشمی

مهدی کرّوبی

محمّدباقر قالیباف

علی لاریجانی

محسن مهرعلیزاده


دهم (1388)

محمود احمدی نژاد


میرحسین موسوی

محسن رضایی

مهدی کرّوبی



 رهبری معظّم انقلاب اسلامی طیّ سخنانی شفّاف فرمودند: «ما عرض كرديم سلائق مختلف و هر كسى كه احساس مي كند توانائى دارد، بيايد وسط ميدان؛ توده مردم و جمعيّت عظيمِ ده ها ميليونى ملّت هم ان شاء ا... وارد ميدان خواهند شد. امّا در محاسبه، آن كسانى كه داوطلب مي شوند، اشتباه نكنند؛ بدانند مديريت اجرائى كشور يعنى چه. نه در ارزيابىِ نيازى كه كشور به يك قدرت اجرائى دارد، اشتباه كنند، نه در ارزيابى توانِ خودشان اشتباه كنند. اگر چنانچه ارزيابى درستى انجام دادند، بيايند توى ميدان؛ ملّت هم نگاه مي كند، انتخاب مي كند.» (دیدار با کارگران و فعّالان بخش تولیدی- 7/2/1392).

این را باید خیلی صریح، نصیحت و هشداری اساسی به آقایانی دانست که بصورتی توهّمی دچار "خود اصلح پنداری" شده اند؛ زیرا این رویّه با ایجاد یک فضای غبارآلود از انتخابات و عدم شفّافیت باعث خواهد شد مردم دچار سردرگمی شده و برای ایجاد شور و شعور انتخاباتی دچار مشکل شوند.

همین حالا فقط یک ماه و اندی تا انتخابات مانده است و با مقایسه فضای انتخاباتی با دوره های قبل متوجّه می شویم شهوت قدرت برخی چه بر سر این فضا آورده است زیرا ما در گذشته در چنین ایّامی شور بیشتری حس می کردیم. از این حیث کاهش شور فعلی را به کاهش مشارکت انتخابات آتی مرتبط نمی دانیم (علیرغم تبلیغات اصلاح طلبان که سعی دارند وانمود کنند مردم بدلیل مشکلات معیشتی حاضر، احساس سردی به صندوق های رأی دارند) بلکه مقصّر این مسئله را خیل عظیم "نامزدهای مشقی" می دانیم که باید هر چه زودتر صحنه را ترک نمایند.

واقعاً چه چیز باعث شده این آقایان خود را دارای نگرشی عمیق نسبت به مسائل اجرایی کشور بدانند؟ نگاهی به حجم انبوه مصاحبه ها و گفتارهای برخی از این کاندیداهای احتمالی نشان می دهد که از نظر اینان مسئولیت های گذشته شان به اندازه ای بوده که خود را مسلّط بر مسائل پیچیده مدیریت دستگاه اجرایی بدانند.

با این وجود امّا بسیاری از مردم، نخبگان و کارشناسان با تحلیل روان شناسانه و سیاسی تجربیّات بسیاری از این افراد چنین برداشتی ندارند. بحث این است که قطعاً احراز پُست وزارت، یا مسئولیت های هم طراز آن و نمایندگی و ریاست مجلس برای احراز پُست ریاست جمهوری کافی نیست. بسیاری از این آقایان که به پنداشت "خود اصلح پنداری" و "احساس تکلیف" رسیده اند باید بدانند فرق شرط لازم با کافی را فراموش کرده اند. شاید احراز چنین پُست هایی که گفته شد فقط تأمین یک شرط لازم از شروط لازم ریاست جمهوری باشد امّا تأمین کننده مابقی شروط لازم و شرط کافی نیست.

بحث این است که بسیاری از نام های آشنای این انتخابات کف شروط لازم برای حضور در پُست ریاست جمهوری را دارا نیستند زیرا نه شرط کافی که حتّی همه شروط لازم را نیز در خود به فعلیّت نرسانده اند.

برخی کاندیداها از اینکه «محمود احمدی نژاد» توانست بعد از احراز موفّق «شهرداری تهران» به خیابان «پاستور» برود دچار یک انگاره اشتباه شده اند؟ برخی دچار شک شده اند که آیا این پروسه که توسّط مردم انجام گرفت؛ یک "روند شانسی" بوده است یا یک "روند منطقی"؟! برخی از سیاسیّون فعلی بر اثر تبلیغات گسترده رسانه های اصلاح طلب و تکنوکرات و ضدّانقلاب به این درک رسیده اند که پدیده «سوم تیر 84» واقعاً یک "خیزش پوپولیستی" بوده است! و حقیقت این است که «سوم تیر» و امتدادش یک "روند شانسی" نبوده که حالا مردم و نظام بخواهند طبق خواست جبهه اصلاحات، تکنوکرات ها و نیروهای حزبی از آن توبه کنند.

تصریح رهبری به اینکه رئیس جمهور بعدی باید نقاط قوّت رئیس جمهور دهم را داشته باشد و فاقد نقاط ضعف آن باشد با سیری در نظرات ایشان نسبت به دولت نهم و دهم نشان می دهد که این گزاره یعنی: گفتمان و کلیّت «سوم تیر» همچنان باید امتداد یابد و فقط اشتباهات مربوط به شیوه شخصیّتی «احمدی نژاد» باید حذف شود. گویی این خط در فرمایشات دیروزشان نیز تکرار شد، آنجا که اشتباهات موجود مانند تنش آفرینی، تصمیمات روزمرّه را شمردند و در عوض خواستار حفظ روحیّه شجاعانه به عنوان یک نقطه قوّت در عرصه سیاست خارجی شدند.

به عبارت بهتر باید به آقایانی که دچار اشتباه شده اند گفت: «سوم تیر»، "قاعده تصادف" نبوده بلکه "روندی منطقی" بود که هنوز هم ادامه دارد. درست بعد از «سوم تیر» مردم دریافتند که برای استفاده از حقّ جمهوریت شان احتیاجی ندارند فقط به گزینه های جناحی و حزبی روی آورند. این سیره انتخاباتی در «انتخابات مجلس نهم» نیز تکرار شد زیرا مردم بخصوص در تهران در حالیکه ساز و کار "انتخابات پارلمانی" تبعیّت از لیست ها است؛ خودشان بنا بر مصالح و یافته های شان به ترکیب لیست ها همّت گماردند.

لذا برای فرموله کردن مزاج انتخاباتی مردم ایران باید دانست آنها علاوه بر نگاه به کارنامه اجرایی کاندیداها به فاکتورهای دیگری نیز توجّه می نمایند. در این بین گفتمان خواهی، آرمان سازی، متفاوت بودن، تطابق سیره کاندیداها بر گفتمان، کیفیّت تیم همراهان و مشاوران اجرایی (به عنوان تیم اصلی رئیس جمهور آتی) و برخوردار بودن از حمایت گروه های مرجع اجتماعی نقش بسزایی دارند.

صحبت درباره هر یک از این فاکتوها به تفصیل می کشد با این حال به همین اندازه اکتفاء می کنیم که آراء کاندیداهایی که از عدم گفتمان سازی و یا گفتمان خواهی رنج می برند به شدّت در خطر است، مثال واضح آن آراء کم «علی لاریجانی» در «انتخابات ریاست جمهوری نهم» است زیرا ولی علیرغم اینکه از کارنامه اجرایی موفّق و بلندبالایی برخوردار بود بدلیل گفتمان ناقص وی، متحمّل شکست بزرگی شد.

از طرفی آنان که اخیراً در شعارهای (آرمان سازی) انتخاباتی شان فقط به مسائل معیشتی مردم توجّه می کنند باید بدانند درست است که دغدغه اصلی توده های مردم امور اقتصادی است امّا نقش گروه های مرجع اجتماعی باعث خواهد شد مردم به شعارهای عوام فریبانه و غیر فراگیرِ متنزّل دیدی همراه با تسمخر و تحقیر داشته باشند، این مسئله در بازخورد اجتماعی شعارهای فعلی برخی کاندیداها واضح است.

دست آخر اینکه به کاندیداهایی که در احراز فاکتورهای بالا دچار مشکل هستند توصیّه می شود حتّی اگر سوابق اجرایی گسترده ای دارند عطای رقابت را به لقای آن ببخشند؛ زیرا دارد خیلی زود دیر می شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 15
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ali ۰۷:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    اضافه کنید که علی اکبر ولایتی وزیرخارجه ی موسوی نیز بوده است
  • حب مسکو ۰۹:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    حالا دوستان آقای لنکرانی به من می گویند اصلح یعنی چه!همین مقاله را بخوانید بعد می فهمید کی صالح است کی اصلح است
  • سیاستمدار ۱۱:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    آقای لنکرانی و جلیلی همه شرط های گفته شده در آخر این مطلب را دارند. خدا کنه جلیلی بیاد
  • حسن محسنیان ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    یک کمی توجه کنی در مطلب گفته علاوه بر وزیر بودن چی باید داشت که احیانا لنکرانی هم اونا رو داره. تقوا یادت نره عزیز
  • رضا ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    سلام تو روند نظر سحنجی ها لنکرانی به شدت داره رشد می کنه انشاالله رئیس جمهور میشه مومن، نجیب، باسواد و بسیجی هرکی مثل خبرگزاری مهر دست به تخریب لنکرانی بزنه مقابل بخش اعظمی از جریان حزب الله خواهد بود.
  • روح الله ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    "به این لیست باید افرادی را نیز افزود که مسئولیت هایشان یا کمتر از وزارت بوده یا نهایتاً در حدّ وزارت بوده است، برای مثال می توان به: حسن روحانی، عارف، مهرعریزاده، سعید جلیلی اشاره کرد" به این قسمت از متن باید آقای قالیباف را هم اضافه می کردید
  • مفیدی ۱۶:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    آقای خاتمی هم وزیر فرهنگ و ارشاد دولت قبل بود شانس ریاست جمهوری هم داشت. رئیس جمهور هم شد
  • دکتر سلام ۱۸:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    لنکرانی هم حمایت گروه های مرجع مانند جوانان انقلابی و آقای مصباح یزدی رو داره و همت تیم مشاوره و اجرایی مثل میرکاظمی و فتاح و دوستان پایداری رو داره. در مورد هم که گفتمان انقلابی رو مطرح می کنه. با این حال ای کاش جلیلی بیاد
  • فامیل دور ۱۸:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    ولایتی مشاور بین الملل رهبری هم هستند بنابر این فقط تجربه وزارت نداره
  • ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
    0 0
    خاتمي هم وزيربود!
  • طرفدار حق ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
    0 0
    آقای لنکرانی علاوه بر اداره یکی از سخت ترین وزارتخونه ها ،انقلابی ترین و جامع ترین فرد بین گزینه های موجود هستن.
  • مرعشی ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
    0 0
    آقای عارف از سال 76 تا 79 وزیر مخابرات آقای خاتمی بود و از سال 79 تا 80 اولین ریس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بود که از ادغام دو سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی شکل گرفت ضمنا آقای فلاحیان وزیر هر دو کابینه آقای هاشمی بود لطفا کسی که این گزارش ها را تهیه میکند کمی اطلاعات سیاسی داشته باشد
  • ۱۴:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
    0 0
    احسنت به این بصیرت
  • ۱۴:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
    0 0
    رای ما لنکرانی
  • ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
    0 0
    هر كس شعار آزادى قدس شريف و نجات ملت فلسطين و سرزمين فلسطين را نپذيرد يا به حاشيه ببرد و به جبهه‌‌ى مقاومت پشت كند، متهم است. امت اسلامى بايد در همه جا و همه وقت، اين معيار و شاخصِ نمايان و اساسى را در مدنظر داشته باشد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس