جنگ جالب یک موش با زنبور که در آخر داستان با مرگ موش خاتمه می یابد.
نظر شما
نظرات
- انتشار یافته: 9
- در انتظار بررسی: 0
- غیر قابل انتشار: 5
-
هر وقت موش میبینم یاد صهیونیست ها می افتم. طاعونی که به جان بشریت افتاد و باید موش های آلوده را از بین برد
-
صهیونیست موش نه....موش ازنوع فاصلابیش.....
-
-
موشش بچه بود وگرنه ارواح پدر زنبور.ما تو سربازی "دشت عباس بودیم"یه عرقب سیاه بزرگ تو سنگر گرفتیم،گذاشتیم تو شیشه.اولین موشی که روی نان هامون میرفت رو گرفتیم برا انتقام انداختیم تو شیشه کنار عقرب و خوابیدیم،صبح در کمال تعجب موشه قبراق،ولی عقربه بدون دست وپا و دم مرده بود(تو یه استکان جا)
-
ولک عقرب سیاه سمش کشنده نیست ولی عقربههای کوچیک زرد طلایی خوشکل که تو جنوب بهش گادیم میگن میتونه سه تا فیل رو ضربه فنی کنه و بکشه.
-
-
قلبش داره میزنه
-
گویا مشکل شخصی داشته باهاش.. احتمالاً موش
-
موشش بچه بود وگرلا زنبور میمرد
-
عجب زنبور سمجی عین کنه چسبیده بود،زبون بسته را کشت،زنبورملکه بود-زنبورملکه انسان هم نیش بزنه تب می کنه،چه غم انگیزبود-اشک مون دراورد-
-
درد آور بود