به گزارش مشرق، علیرضا اسفندیاری مداح خوشخوان آذریزبان کشور متولد سال ۱۳۷۱ است که در اردبیل متولد شده است و مجالس متعددی در این شهر دارد و البته در تهران نیز در مناسبتهای مختلف به خصوص در دهه اول محرم مجالس عزاداری را برپا میکند. اسفندیاری جدای از مدح و مرثیه اهل بیت (ع) تلاش کرده نسبت به مسائل روز بنابر توصیههای مقام معظم رهبری بیتوجه نباشد. او که ذائقه شعری هم دارد، در اشعارش تلاش کرده تا صدای مردم باشد و مشکلات آنها را به گوش مسئولین برساند. او اخیراً در مراسم طشتگذاری هیأت مکتبالعباس (ع) تهران شعرخوانی حدود یک ساعتهای داشت که رسانههای معاند و غربی با تقطیع آن و حذف بالا و پایین ابیات، آن را به نفع خود مصادره کردند.
گفتوگویی با او داشتیم تا از چند و چون این شعرخوانی جویا شویم:
مضمون این شعر پرداختن به مسائل روز است
این شعر را به چه مناسبتی خواندید و چه رویکردی داشتید؟
شعری که بنده خواندم، برای طشتگذاری محرم سال ۱۴۰۰ شمسی در تهران و هیأت مکتبالعباس (ع) که تشکل تمام ترکزبانهای مقیم تهران است، خواندم. توفیق دارم برای پنجمین سال دهه اول محرم در هیأت عزاداری کنم. البته در سایر مناسبتها هم تحت لوای نام ابوالفضل (ع) در این هیأت مداحی میکنم.
با توجه به سفارشها و توصیههای مقام معظم رهبری، اولین بار نیست که در اشعارم به مسائل روز جامعه با بصیرت، سلامت، ذکاوت و کیاست حسینی و ولایتی میپردازم. امسال هم کمافیالسابق مطالبی را در آنجا ارائه دادم. شعر این اثر برای خودم است و اساساً کاملاً انقلابی است.
فیلم تقطیع شده از این شعرخوانی در رسانههای بیگانه
هدف اصلی این شعر انتقاد از ضدانقلابهاست
مضامین این شعر حاوی چه مطالبی است؟
شعر ابتدا با برائت از یهود آغاز میشود. البته حمایت و تکریم جوانهای انقلابی و ولایی را هم دارد که آنها فرهنگ غرب و دنیای غرب را رد میکنند و بعد به این میرسد که دنیای غرب در پی جنگ و جدال است. در این شعر ضدیهود و ضدغرب حرف زدیم و از آنها برائت جستیم و این تعبیر را در آنجا به کار بردیم که حمله یهود و عربدهکشی آنها مثال این میماند که گویی روباهی قصد حمله به شیری را دارد. چون اخیراً شنیده بودم که اسرائیل گفته بود ما به ایران حمله میکنیم. این مانند آن است که روباه بگوید من میخواهم شیر را بکشم! مرگ شیر، زهی برای روباه خیال باطل است و در شعر گفتم:
«دنیای غرب تشنه جنگ و جدالیدور
حمله بو خاکه دغدغه ماه و سالیدور
چون مرگ شیر، روبهه خواب و خیالیدور
شایدده فکر ائدور بؤرا قحط الرجالیدور
بیلمور بیزی "علیدن" آییرماخ محالیدور
کیمدور "یهود" شیعیه بذر نفاق اَکه
بیریاحسین سسیله نفس قؤیماروخ چکه»
یعنی یهود و یهودی کیست که بخواهد بذر نفاق در بین امت اسلامی و تشیع بپاشد؟ ما با یک یاحسین آن را مهار میکنیم و آنها را با یک یاحسین از بیخ ریشهکن میکنیم.
روی حرفم با آقازادهها و خائنین بیتالمال بود
در آن بخش تقطیع شده شعر رویکرد و حرف شما گویی با داخل و مسئولین داخلی کشور بود. چه سمت و سویی داشت؟
من گفتم با دشمنان داخلی یکسری حرف دارم؛ آنهایی که در داخل هستند ولی دشمن و خائن به نظام، ولایت، مملکت، انقلاب و رهبری هستند. منظورم بهاصطلاح یکسری از دولتمردان و آقازادهها بود که به این ملت و مملکت خائن هستند. درست است ما مداح هستیم، اما صرفاً نه اینکه فقط روضهای بخوانیم و اشکی بگیریم. یعنی رسالت مداح حسینی این نیست. طبق پیام عاشورای سیدالشهدا و همچنین توصیههای موکد مقام معظم رهبری، مسائل روز باید مورد بررسی و مطالعه مداح و مداحی باشد. من بهشدت ضدسکولار هستم و معتقدم که سیاست ما عین دیانت است و اصلاً حرکت کربلا، پر از سیاست و کیاست است و نهضت حسینی هم آمیخته با سیاست حسینی است. در این شعر خودم را معرفی کردم و گفتم:
«اوّل دیوم بو مطلبی بیلسونله شیخ و شاب
نه جیرهخوار اجنبیام، نه گدا مَأب
ایرانیام، یقین "دگلم ضدّ انقلاب"
یوخدور مراد و مرشدیم الّا ابوتراب
فخر ایلورم تانولّا منی نوکر رباب
دریایی ام، شرار نفاقه آلیشمارام
غیر از رضای حضرت زهرا دانشمارام»
یعنی من جیرهخوار اجنبی نیستم. من ضد ضدانقلابها هستم و افتخارم این است که نوکر امام حسین (ع) هستم و جز رضای حضرت زهرا را نمیخواهم. بعد به این مسائل پرداختم و منظور و مخاطبم در شعر هم کاملاً مشخص است. روی حرف من کسانی که با پول بیتالمال و مردم در کشورهای خارجی سرمایهگذاری میکنند و با اختلاس و حقالناس هزینههای هنگفتی میکنند و آمار مستند داریم که سرمایههای آقازادهها در بانکهای کشورهای خارجی، بیشتر از ذخایر ارزی کشور ماست و این هزینهها، تبعات و مضرات جبرانناپذیری دارد. مخاطب ما این افراد بودند و گفتم شما دارید به خون شهدا خیانت میکنید.
«بیر مملکت که میهن اسلامیدور آدی
اولسون گرک عدالت اؤنون اصل بنیادی
نه اینکه آج قؤیاخ تانیشی، سیر ائدک یادی
نصب ایلیک زعامته اؤباش و جلّادی
مظلوملارا معلم ائدک جاهل استادی
نفرین حقوق ملّتی تاراج ائدنلره
لعنت اولا بو مردمی محتاج ائدنلره
مردم قیام ایلدی، آزادیه چاتا
"مستکبری" قؤوب، ستمین داشینی آتا
دین سایهسینده امنوامان فکریلن یاتا
نه اینکه منجلاب مصیبتلره باتا
"خون شهیدی" مدّعی بیر صندله ساتا
آسایشی کیم اخذ ائلیوب بو بلادیدن
الله کناره سالماسون ابن زیادیدن»
گفتم که به خاطر میز و صندلی، مقام و ثروت کذایی این دنیای چند روزه، دارید به خون شهدا و اصل نظام خیانت میکنید.
من خودم داوطلب دفاع از حرمها بودم
از شعر شما این برداشت شد که مخالف سیاست خارجی و امنیتی کشور برای مقابله با داعش در کشورهای سوریه و عراق و جریان دفاع از حرم اهل بیت (ع) هستید؟
این کاملاً اشتباه است و ناشی از تقطیع شعر من است که بالا و پایینش را زدند تا حرف مورد پسند خود را از دل آن بیرون بکشند. الان ۹۹ درصد مجالس شهدا در اردبیل را بنده میخوانم. خودم یکی از داوطلبین مدافعین حرم در بین مداحان اردبیل بودم. بعد از شهادت سردار سلیمانی افرادی برای ایشان خواندند، اما من در مراسم طشتگذاری سال ۹۵ در مسجد جامع اردبیل در وصف مدافعان حرم و سردار سلیمانی زمانی که زنده بودند خواندم. البته که شهید همیشه حی است، من آنجا شعر خواندم و علیه مذاکره و برجام موضع گرفتم.
شعرخوانی علیرضا اسفندیاری در سال ۹۵ برای سردار سلیمانی
من بدون سفارش، بدون چشمداشت و باافتخار و استقلال کامل و تمامقد ولایتمدار بودم و هستم و انشاءالله خواهم بود. بدون اینکه به جناح یا گروهی وصل باشم و مصلحتاً ولایتمداری کنم، فعالم. ولایتمداری باید در خون و جان آدمی باشد نه لَقلقۀ زبان باشد. معاندین و مخالفین با تحریف اشعار سوءاستفاده کردند و گفتند این مداح ضدانقلاب است، در حالی که در ابتدای شعر صریحاً میگویم من ضد ضدانقلابها هستم.
من گفتم یک سری آقایان دشمن داخلی و آقازادهها با اختلاس و ابزار شرعی آمدند و لباس و نقاب انقلاب را دزدید و میخواهند مردم و ملت را به انقلاب بدبین کنند. در حالی که تکلیف نفوذیها و جیرهخوارها مشخص است، ولی ملت ما نجیب است، از منِ مداح گرفته تا کسانی که سینه میزنند، همه اینها با اصل نظام و رهبری موافق هستند و برای خاک، رهبری و ولایت جان میدهند. گفتم یک سری از شما آمدید با کارها و خیانتهایی که کردید، حساسیت ایجاد کردید، با سهولت و با پول کمی مرزهای ترکیه را باز میکنید و ویزا میدهید ولی نزدیک محرم، میگویید ویزای اربعین گران شده، لغو شده است، در کشور اسلامی وقتی افرادی دارای میز و صدارت شدند، باید عادلانه برخورد کردند.
اصلاً مگر میشود من مخالف این باشم که شما چرا از حرم حضرت زینب (س) دفاع میکنید؟ مگر یک بچه شیعه مداح میتواند مخالف این کار باشد؟ یک مداح باید آنقدر بیدین، خودفروخته، پست و بیاعتقاد باشد که علیه مدافعین حرم و خدماتی که در سوریه به خاطر حضرت زینب (س) و امنیت و منافع کشور خودمان ارائه کردند، مخالفت کنند؟ اینها کار معاندین است. در قرآن داریم که «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّین» وای بر نمازگزاران، شما آیه بعدی آن را نخوانید، خدا گفته وای بر نمازگزاران، بنابراین ما نباید نماز بخوانیم؟ این شعر من مقدم و مؤخر دارد، اینها آنطوری که خودشان دوست دارند، تعبیر و تفسیر میکنند، اصلاً نمیخواهند حقیقت را ببینند. البته قرار هم نیست اصلاً ببیند. من در این شعر اسمی از سوریه نبردم که اگر علناً من میگفتم ترکیه، میگفتند نه تُپق زده و میخواست بگوید سوریه! هدف اینها اصلاً این است و آنها نمیخواهند حقیقت را بیان کنند.
من از ستاد انتخاباتی آقای رئیسی برای حمایت حکم داشتم
در بخشی از شعر اینگونه به نظر رسید که شما مخالف ریاست جمهوری آیتالله رئیسی بودید؟
اگر کسی اشعار بنده را گوش بدهد، متوجه میشود هدف و مخاطب کیست، گفتم باید همه چیز عادلانه باشد، نه اینکه شما در یک جاهایی خیانت کنید. کار معاند همین است و معاند، حق و حقیقت را بیان نمیکند و تحریف میکند. حرف من این بود که ما نباید بیبصیرت عمل کنیم و با انتخاب غلط کسی را ۴ سال یا ۸ سال بیاوریم تا خواسته و ناخواسته خیانتهایی کند که تبعات آن جبرانناپذیر باشد. یکسری گفتند منظور شما آقای رئیسی است، در حالی که بنده در اردبیل از سوی ستاد مرکز برای تبلیغ آقای رئیسی حکم داشتم و حتی برای شفافسازی و روشنگری انقلابی به نفع آقای رئیسی جلسه برگزار کردم. حتی هیأت ما لیست ارائه کرد و حمایت کردیم.
دولت با قاتلان سردار سلیمانی مذاکره کرد، گفتم بترسید اگر رهبری حکم دهد
در جایی از شعر شما با حمایت از رهبری گفتید اگر رهبری حکم جهاد دهد همه به میدان میآییم که این هم تقطیع شد. این را برای چه گفتید؟
نقطه عطف و چکیده اشعار بنده اینجاست. گفتم برای یکسریها که اهل زد و بند و خوشگذرانی هستند، مرزها را برای آنها باز کردید تا بروند و صفا کنند! از آن لحظهای بترسید که خون علوی و حیدری در رگهای ما بجوشد و حکم جهاد از سوی رهبری صادر شود که اگر رهبر حکم جهاد را صادر کند به همه جهان ثابت میکنیم که میدان برای ماست و دشمن را شبیه مورچه له میکنیم. در اینجا به شهید سلیمانی اشاره کردم و گفتم ۸ سال پدر ما را درآوردید، حالا با قاتلین سردار دست میدهید، ما شهید سلیمانی دادیم. بعد در نتیجه گفتم اینها را که میگویم رسالت من است چون ارباب ما آقاسیدالشهدا فرموده که «اِن َلم یُکُن لَکم دین و کُنتم لا تَخافون المعادَ کونوا اَحراراً فی دنیا کُم» اگر دین هم ندارید، آزادمرد باشد. پیام عاشورا حریّت است و بعد روضه علیاکبر را خواندیم. در شعر خواندم:
«آچدوز گناه اهلینه هر مرز و معبری
تا شهوتیله سیر ائدهلر چؤخلی کشوری
حتماً اؤ جنسه واردی ئوزوزدنده مشتری
"قؤرخون اؤ لحظهدن که جؤشا خون حیدری"
"حکم جهاد صادر ائده شخص رهبری"
اثبات قیللوخ عالمه، میدان بیزیمکیدی
موری ایاقلاروخ که "سلیمان" بیزیمکیدی
سن گیت دؤلان جهانیده باغ و چمنلری
"همعهد ائله ئوزونله بوتون گولدَرَنلری"
"شاد ایله پست و خام ایشیله اهرمنلری"
قاتما ولی حسینچیه "اهل فِتنلری"
وئرسوز بیزه اگر هامی دشت و دمنلری
از قول منزوی که سؤزی فوقالعادهدی
والله گینه بیزیم گؤزوموز کربلا ده دی»
به عنوان مداح نمیتوانم نسبت به مشکلات مردم بیتفاوت باشم
این اشعار انتقادی شما سابقه داشته و حتی سال قبل محضر مقام معظم رهبری همین رویکرد را داشتید. آنجا چه اشعاری خواندید؟
من به عنوان مداح نمیتوانم نسبت به مشکلات مردم بیتفاوت باشم و آنها را نبینم. همیشه تلاش کردم صدای مردم باشم. من سر حرفهایی که زدم هستم، چون دشمنستیز هستم و ضدانقلاب نیستم، بلکه ضدِ ضدانقلاب هستم. شاخصههای شعر من همواره حفظ نظام، انقلاب، ولایتمداری، تبعیت و اطاعات و تولی از رهبری و برائت از دشمنان کشور و رهبر است.
بنده سال گذشته که در محضر مقام معظم رهبری، عرض ارادت و نوکری به ساحت سیدالشهدا علیهالسلام داشتم، ضمن تکریم و تمجید و عرض ارادت به محضر رهبر انقلاب، گفتم «آقاجان من از دیار ابوالفضل آمدم اینجا، میان دفترم آقا طراوت آوردم، سلام آذریان را برایت آوردم» بعد گفتم «ولیک در طی این راه گاه نالانیم/ زبیکفایتی عدهای پریشانیم/ برای سبزی این انقلاب میباریم/ شکسته بغض گلوها گرفته حنجرهها/ شسته سایه تبعیض روی پنجرهها/ تمام آینهها گویی کدر شدهاند/ فرشتگان زمینی گویی گرسنهتر شدهاند/ سیده شعله شرمندگی به اوج لبش/خمیده قد پدر زیر بار نان شبش/به تشنگان نم باران نمیرسد آقا/ کسی به داد فقیران نمیرسد آقا/ خلاصه ماه عسل این کتاب دشواریست/ فشار واژه این روزهای تکراریست/ در این تلاطم گردابها که سیلآساست/ امید مردم این سرزمین فقط به شماست»
اتفاقاً بسیار انتقادهای تند و تیزتری از مراسم طشتگذاری امسال در محضر آقا ارائه دادم. ایشان هم به بیانات حقیر اشاره کردند و فرمودند: خیلی هم خوب است که به مشکلات روز پرداخته شود، بله ما مشکل داریم ولی نباید ناامید شویم. دوباره هم در طول برنامه موکداً فرمودند طیبالله حفظکم. بعد از آن مراسم هم مورد تحسین و تکریم ملت و هم حضراتی که زمامدار این مملکت انقلابی هستند، قرار گرفتم. به آقا گفتم که ما داریم حرف دل مردم را به شما میرسانیم و مردم از یکسری از این آقایان که به ملت و شما خائن هستند، گلایه دارند. لفط گلایه را عمداً به کار بردم تا معاندین برداشت انتقاد و اعتراض نکنند.
بنده با دلیل و برهان، مستدل و مستند، متقن و محکم، بدون چشمداشت، با استقلال کامل و با افتخار ولایتمدار هستم، رهبرم را دوست دارم البته دولتی و استخدامی هم نیستم. کارم ساخت و ساز ساختمان است و نوحهخوانی و مداحی هم عشق من است. پدرم و برادرم هم نوحهخوان است. رهبری مدافع حسین و امیرالمومنین (ع)، اهل روضه و صاحب روضه، دغدغهمند و باسواد است و به همه چیز مشرف هستند.
من محضر حضرت آقا گفتم «به زیر سایه تحریم قد علم کردیم/ ستاره ساز شدیم عرش را حرم کردیم/ مباد عزتمان را به غرب بفروشیم/ بایستند اگر عالمی برابر دوست/ به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست» بعد در طشتگذاری گفتم که یهود فکر میکند اینجا قحطالرجال است، محال است که تو بتوانی ما را از ولایت جدا کنی. من همواره صدای حق و حقیقت بودم و تلاش کردم صدای مردم و یک مداح مردمی باشم.
گلایهای از مردم و نهادهای انقلابی
بعد از این اتفاق و شعرخوانی که مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گرفت از مسئولین و نهادهای انقلابی کسی سراغتان آمد تا حمایتی کند؟
نه و گلایه اصلی من اینجاست که اولاً من از معاندین گلایه ندارم، زیرا اسم معاند روی خودش است. آقایان انقلابی! شما که موافق هستید، چرا بهجای استتار و اظهار تاسف، کاری نکردید؟ اگر خدایی نکرده من خطایی کنم، چرا من را حفظ نمیکنید؟ چرا من را پوشش نمیدهید که اینطوری نیست؟ مگر من سرمایه شما نیستم؟ مگر من مداح این کشور نیستم؟ اصلاً فرض کنید که من اشتباهی کردم، وظیفه شما بهعنوان برادر انقلابی و ولایی چیست؟ یکسری از خودیها ساکت مانده بودند که خودش یک نوع خیانت است و داشتند در پخش و نشر این کلیپ تقطیعشده توسط معاندین ابراز تاسف میکردند که این خودش ظلم است.
من هم میتوانم بیدردسر دو تا روضه بخوانم و بروم، ولی اینطوری نیست. معاند تشخیص میدهد که علیرضا اسفندیاری یک مداحِ جوان است که مخاطب دارد و جریانساز است و حرف برای گفتن دارد و دنبال من است، شما چرا قبل از آنها پیگیر کارهای من نبودید؟ شما اگر قبل از معاندین حرکت میکردید و آثار من را منتشر میکردید، دیگر بستری برای خیانت و تقطیع آنها فراهم نمیشد و اجازه نمیدادید که سوءاستفاده کنند.
یکسری از اصحاب رسانه و دوستان حزباللهی و انقلابی، منتظرند شبکههای معاند و مخالف به آنها گوشزد کند که در کشور شما چه کسانی انقلابی هستند و چه کسانی ضدانقلاب.