به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانهای در واکنش به هتاکی فرانسه به اسلام و پیامبر در کانال تلگرامی خود نوشت: چرا غربِ مدعی لیبرالیسم، نسبت به اسلام و پیامبر اعظم (ص) ستیزه جویی و هتاکی می کند؛ مگر نه این که ادعای غربِ مدرن، تحمل و تساهل و احترام به عقاید و اندیشه دیگران است؟
پاسخ این سوال را عبدالکریم سروش داده است. او که خود به عنوان کارگزار ناتوی فرهنگی، مورد حمایت سیاسی غرب بوده و در فتنه 88 به عنوان عضو اتاق فکر جنبش سبز در لندن فعالیت می کرد، ۴ اسفند ۸۸ در دانشگاه دلفت هلند اذعان کرد:
«تز سکولارها واژگونه شده، به این دلیل که وجود دین را در عمق زندگی ایرانیان و بازگشت دین را در مغرب زمین می توانیم ببینیم. آنچه گمان می رفت رو به احتضار می رود یا مرده است، خوب یا بد، ظاهرا تجدید حیات کرده، برخاسته و برگشته و دیگران را به نگرانی افکنده است.
سکولاریسم که قرار بود نسبت به ادیان بی طرف باشد، تبدیل به سکولاریسم ستیزه گر شده؛ یعنی با پاره ای از ادیان، رسما درمی آویزد و می ستیزد و وجود اجتماعی آنان را تحمل نمی کند. از این قرار چیزی اتفاق افتاده که در پیش بینی سکولارها نبوده.
تصور و تز قطعی سکولارها این بود که جهان به طرفی می رود که دین در آن ضعیف و ضعیف تر خواهد شد. لذا غم دین را نباید خورد... زمانی هست که شما معتقدید پشتوانه آزادی ادیان، عبارت است از حقوق بشر؛
اما یک وقت هست که شما معتقدید این اعتقادات را نباید مورد توجه قرار داد و با آنها نباید درافتاد؛ چون چیزی نیستند؛ مردنی اند و از میان رفتنی اند. تز سکولاریسم می گفت؛ چیزهایی که رفتنی و محتوم به مُردن اند، آن قدر بها ندارند که با آنها درآویزیم.
اما جهان جدید ظاهرا نشان داد که نه؛ همین اندیشه های دینی که آنان خرافی و تاریخ مصرف گذشته می دانستند، به دلایل مختلف دوباره سر برآورده اند. لذا آزادی دینی، آن چنان که تبلیغ و به آن افتخار می شد، دیگر در دستور کار سکولارها نیست.»
سروش همچنین ۱۱ مرداد ۸۶ در جمع گروهی از عناصر ضدانقلاب در دانشگاه پاریس گفت:
«رفته رفته سکولاریسم وارد دوره ستیزه گر و میلیتانت می شود، سکولاریسمی که مدارا و ظرفیت و هاضمه قوی پیشین خود را از دست داده است. امروز پیش بینی ضعیف شدن تدریجی ادیان، باطل از آب درآمده و شما در این 20، 30 سال از جامعه شناسان بزرگ می شنوید که ادیان در حال قوت گرفتن هستند.
سکولاریسم و لیبرالیسم، هاضمه اش برای بلعیدن ادیان ضعیف، قوی بود اما دین قوی و فربه را نمی تواند ببلعد و از گلویش پایین نمی رود و لذا ستیزه گر می شود. چرا دین دوباره جان گرفته؟ جامعه شناسان آمریکایی می گویند برای ای نکه بحران هویت و بحران معنویت پدید آمده است...
آمریکا حمله کرد به افغانستان و عراق. هر دو کشور در قانون اساسی تازه خود نوشتند ما باید قوانین مان را از شرع بگیریم، چیزی که در مخیله آمریکایی ها نمی گنجید، یعنی سکولاریسم صدامی تبدیل شده به آنتی سکولاریسم... متأسفانه سکولاریسم ستیزه گر، جنبه هویتی دین را غلیظ تر می کند.
در کشورهای اروپایی، حکومت ها در مواجهه با اقلیت های دینی نیرومند، کم کم دارند مدارای خود را از دست می دهند و بدل به سکولاریسم ستیزه گر می شود... آینده سکولاریسم و لیبرالیسم به دلیل قوت ادیان، با یک سلسله چالش های جدی روبروست و به شکل فعلی باقی نخواهد ماند».
مشیّت الهی بر این است که آیین پیامبر رحمت (ص) عالمگیر شود؛ حتی اگر مستکبران، طاقت از کف بدهند و یقه بدرند. لیبرالیسم با ادعای تساهل، دلربایی می کرد اما حالا پرخاشگر و ستیزه جو شده. این یعنی شلیک به اعتبار و اقتدار خویش. ضمنا به بیان شریف امیر مومنان (ع) "مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ، صَرَعَهُ. هر کس با حقّ در آویخت، حقّ او را به خاک افکند".
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.