-
چند دقیقه با کتاب «نامزد گلولهها»؛ / ۱۱۹
قاسم سلیمانی فرزند ابوشاکر + عکس
انتشارات خط مقدم از ابتدای فعالیت، تأکید خاصی بر جبهه مقاومت و مدافعان حرم داشت و در این مسیر، کتابهایی را هم با موضوع شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر کرد. این کتاب، یکی از تازهترین این کتابها است.
-
چند دقیقه با کتاب «قاتل مؤدب»؛ / ۱۱۸
سوغات داماد «صدام» از آمریکا چه بود؟
دستگاه هشدار زودهنگام خیلی پیچیده است. این دستگاه را با اطلاع نیروهای حکومتی آمریکا خرید و با خودش به هواپیما برد. تجهیزات فراوان دیگری هم خرید، تجهیزات الکترونیکی و سلاح و همه را برد به هواپیما.
-
روایتی از موکب امت محمد(ص)؛
چرا زن عراقی باید عرق بریزد و جان بکند؟!
خانهشان تهِ موکب ما و ابوکرار است، دقیقتر بنویسم موکب ما در زمینهای اوست. همراه با رقیه کوچولو تا میرسیم، سگِ خانه متوجه میشود و با اینکه صاحبش را میبیند برای خودشیرینی واق واق میکند.
-
«هنوز برادرم هست» منتشر شد؛
داستان فراق برادران دوقلو در جبهه
«هنوز برادرم هست» کتابی است به قلم منصوره قنادیان و پژوهشگری محمد و زینب رستمی که به تازگی در انتشارات سوره مهر به چاپ رسید.
-
«اشک حوا» منتشر شد؛
روایتی شنیدنی از رنجهای یک دختر روستایی
«اشک حوا» نوشته سیده معصومه حسینی زندگینامه سیده کلثوم موسوی همسر شهید حسین شاهحسنی در انتشارات سوره مهر چاپ رسید.
-
چند دقیقه با کتاب «بدون مرز»؛ / ۱۱۷
سردار قاآنی هدیه رؤسای جمهور خارجی را چه میکند؟
در ادامه جلسه حسین پورجعفری دفتردار حاجی شروع کرد به صحبت و از آقای قاآنی خیلی تعریف کرد. این را هم توی پرانتز بگویم که پورجعفری، اساساً آدم کمحرفی بود و در جلسات معمولاً حرف نمیزد؛ اما...
-
نگاهی به کتاب «معمار حرم»؛
واکاوی نقش حاج قاسم در پیادهروی اربعین
حاج قاسم سلیمانی کنار موتورخانه صحن حضرت فاطمه زهرا(س) گفت: من اولین دفعهای که اومدم نجف، وایسادم اینجا حرم رو نگاه کردم و سلام دادم. دیدم عجب وضعیه! خیلی اوضاع آشفتهس! همون جا به ذهنم جرقه زد که...
-
چند دقیقه با کتاب «خانطومان یا خرمشهر؟»؛ / ۱۱۶
ماجرای عجیب «خانه زرد» در خانطومان
ما یک پله عقبتر مستقر بودیم. شرایط طوری شده بود که در حقیقت علی داشت خط را فرماندهی میکرد. کمی بعد، حاج عبدالله صالحی رفت سمت آنها. من علی آقا را زیر کانال همراه بچهها دیدم.
-
چند دقیقه با کتاب «به رنگ خاک»؛ / ۱۱۵
ختم قرآن در گرمای۵۰ درجه اهواز!
گوشهای از حیاط که تنها سایبانش تک درخت نخلی بود. توی چله تابستان و وسط گرمای پنجاه درجه اهواز بچههای هم سن و سالش را جمع میکرد و با هم قرآن میخواندند. سال چهارم ابتدایی قرآن را ختم کرده بودند.
-
یادداشت / عکسها دروازه تاریخ هستند
عکاسی جنگ بدون مصونیتهای ژورنالیستی
قدیمیها میگفتند: «کَر مصلحتی دوا نداره». حالا ما هر چقدر از گنج جنگ بگوییم و توی سر خودمان بزنیم که دنیا و آخرت در دل فرهنگ جهاد و شهادت قرار دارد، مثل خواندن یاسین برای جناب الاغ است.
-
در هفته دفاع مقدس؛
پنجمین دوره «یادها و نامها» برگزار میشود
رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گفت: پنجمین دوره «یادها و نامها» در هفته دفاع مقدس با حضور سردار سرلشکر پاسدار دکتر حسین سلامی فرمانده محترم کل سپاه پاسداران ۵ مهرماه برگزار میشود.
-
چند دقیقه با کتاب «مقام اسماعیل»؛ / ۱۱۴
۱۰بار نامه زهرا به اسماعیل را خواندم!
نوحهای که مادرم میگوید بابا با آن بسیار گریه میکرده. طاقتم طاق میشود و خود را کنار ضریح میاندازم و برای هر دو میگریم؛ برای حضرت بابا و برای حضرت مادر!
-
چند دقیقه با کتاب «معجزه رتیان»؛ / ۱۱۳
تصمیم تهران برای پای متلاشی شده!
چند پرستار جوان و دکتری که مسن بود را به صورت تار میدیدم که دورم را گرفته بودند و خدا را شکر میکردند. روی صورتم ماسک اکسیژن بود. سرم را کمی بلند کردم تا بتوانم پاهایم را ببینم اما...
-
چند دقیقه با کتاب «هیچ چیز مثل همیشه نیست»؛ / ۱۱۲
برای انتقال پیکر امیر پول نگرفتند! + عکس
هر کجا پیکر شهیدی جا میماند سروکله این بومی ها که با گرفتن پول شهدا را به دست رفقایشان میرساندند پیدا میشد. کاری به جنگ و درگیری یا حق و باطل نداشتند.
-
چند دقیقه با کتاب «رد پای مه»؛ / ۱۱۱
ماجرای گوشی هوشمند در توالت سوریه!
رفتم بالا و الکل را برداشتم. دستم را با آن شستم. باز هم احساس کردم دستم کثیف است. با خودم میگفتم: «چه کار کنم؟!» آمدم پایین و رفتم بیرون محوطه یک گلدان پر از شن بود. شن را مالیدم به دستم...
-
یک دهه هفتادی که جوانهای زیادی را متحول کرد + عکس
کتاب «رفیق شهیدم مرا متحول کرد» با محوریت زندگی یک شهید دهه هفتادی از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
-
چند دقیقه با کتاب «همسایه آقا»؛ / ۱۱۰
من و علی ذرهذره عاشق شدیم
روی خیلی چیزها حساس بود. من سعی میکردم یا برای کمرنگ شدن حساسیتهاش براش توضیح بدم اگر هم میدانستم فایدهای نداره قبول میکردم این طوری هر دویمان خیلی راحت با هم کنار میآمدیم.
-
چند دقیقه با کتاب «تو جای همه آرزوهایم»؛ / ۱۰۹
شناسایی پیکر «نعمتالله» با کتاب دعا + عکس
چراغ قوه گوشی را روشن کرد و به صورت پیکر انداخت. یکی از بچههای همراهش گفت: «ابو علی... آقانجفیه» با سر حرف او را رد کرد؛ یعنی نمیخواست قبول کند که او نعمتالله است. هر چند از دیشب از او بی خبر بود.
-
سوژهای برای اقتباس؛ بهمناسبت سالروز شهادت مرتضی حسینپور
پشت پرده نجات جان یازده ایرانی
کتاب «ماهکامل» نوشته شهلا پناهیلادنی، روایت زندگی مجاهد شهید سردار مرتضی حسینپور(حسین قمی) که با روایتی داستانی گزارش شده توسط نشر شهید کاظمی انتشار یافتهاست.
-
سردار نایینی:
فقط حدود ۵ درصد اسناد جنگ غیرقابل انتشار است
رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گفت: ۴۰ هزار کاست مجموع جلسات فرماندهان در جنگ است که ۵ درصد آن در رده به کلی سری قرار می گیرد.
-
چند دقیقه با کتاب «رفیق بروجردی»؛ / ۱۰۸
«ابوزینب» چه کرد که امریکاییها دستگیرش کردند؟! + عکس
شیعیان ناصریه هیچ وقت با رژیم بعث کنار نیامدند و ساکت ننشستند و همه هم مرید امام یا شهید صدر بودند. در آنجا با برادری به نام ابوزینب (خالصی) آشنا شده بودیم که مسنتر از من بود، ولی...
-
در مراسم رونمایی از کتاب «جزیره سرگردانی» مطرح شد؛
هنوز مجاهدین خلق را شخم نزدهایم!
کتاب «جزیره سرگردانی» با حضور چهرههای برجسته سیاسی، مطبوعاتی و تاریخی در موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران رونمایی شد.
-
خانه امام را تمیز نگه داریم؛
خادمی که پر سبز نداشته باشد، خادم نیست!
زمانی که کودک بودم فکر میکردم اصلا خادمی که از این پر سبزها نداشته باشد، خادم نیست مثل فرشتهای که اگر بال نداشته باشد فرشته نخواهد بود. اما ما در مکتبی بزرگ شدیم و قد کشیدیم که...
-
چند دقیقه با کتاب «دور برگردان»؛ / ۱۰۷
دوست دارم با تیر قناص شهید بشوم!
فوری جواب داد من که شهید بشو نیستم، اما دوست دارم اگه شهیدم شدم با تیر قناص شهید بشم نه با مین و ترکش... لیوان چای را بین دو دستم گرفتم و خدا را بابت این دوستان شکر کردم.
-
چند دقیقه با کتاب «سردار سربلند»؛ / ۱۰۶
بودجه چند برابری بسیج در دولت خاتمی!
مدیریتها گاهی بر سر و صدا هستند و پرطمطراق گاهی هم آرام و بی صدا و چشم نوازند مثل اروند باید غور کنی در این رودخانه به ظاهر آرام تا ببینی که چه جوشش و چه هیجانی در عمقش پنهان شده...
-
کتاب «رفیق بروجردی» رونمایی شد؛
امید زیاد است به شرطی که مدیران ضعیف در راس کار نباشند
اکبر براتی گفت: تاریخ شفاهی خصوصیات منحصر به فردی دارد، کسی میخواهد پایان نامه بنویسد، یا کسی میخواهد فیلم بسازد از این آثار استفاده میکند. ویژگی دیگر هم این است که ابزاری برای مبارزه با کذابان در آینده است تا نتوانند روایتهای جعلی را به تاریخ ایران تبدیل کنند.
-
محقق و نویسنده دفاع مقدس در گفتوگو با :
این سالها برای گردآوری خاطرات جنگ، کلیدی است
نویسنده دفاع مقدس مطرح کرد: باید نقدهای خوب بنویسیم. شیوهنامههای خوب بگذاریم. افراد در مقدمههای کتابها توضیح دهند چه کردهاند. در نقدها مطالب بسیاری استخراج میشود.
-
چند دقیقه با کتاب «من میمانم، تو برگرد»؛ / ۱۰۵
کتابهای عرفانی و تخصصی را به سوریه برد؟
بعد از شهادتش یک ساک کتاب تحویلمان دادند. پر بود از کتابهای مختلف زندگینامه شهدا. کتابهای عرفانی و یک سری کتاب تخصصی که همه را برده بود سوریه بخواند.
-
بازخوانی دیدار حاج قاسم با یکی از اشرار معروف جنوب شرق کشور
موضوع تامین یا اماننامههایی که حاج قاسم به اشرار جنوبشرق کشور میداد، بحث داغی بود که اوایل دهه ۷۰ شمسی در این منطقه مطرح بود. او چهرهای نبود که صرفا از قوه قهریه استفاده کند...
-
در نشست صمیمی با نویسنده، «ماهرخ» مورد بررسی قرار گرفت؛
زن ایرانی با مرد فلسطینی ازدواج کرد و به سوریه رفت! +عکس
او در بحبوحه جنگ با فرزندان خود به ایران میآید چون فکر میکند این اتفاق نه جنگ بلکه تظاهراتی ساده است که به زودی تمام میشود ولی پس از چند ماه که میبیند جنگ تمام نشده به سوریه برمیگردد و...