کد خبر 741214
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۶ - ۰۲:۳۰
مراسم بیعت اجباری مردم و مسئولان با بن سلمان ولیعهد جدید عربستان سعودی

سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه آل‌سعود، روز چهارشنبه گذشته حکمی را صادر کرد که بسیاری از مدت‌ها پیش انتظار شنیدن آن را داشتند.

به گزارش مشرق، سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه آل‌سعود، روز چهارشنبه گذشته حکمی را صادر کرد که بسیاری از مدت‌ها پیش انتظار شنیدن آن را داشتند. او با این حکم‌محمد‌بن نایف را از مقام ولیعهدی برکنار کرد و پسرش، محمد بن سلمان را با ارتقای یک رتبه از مقام نایب ولیعهدی به مقام ولیعهدی رساند. پادشاه ۸۲ ساله آل‌سعود نه تنها برادرزاده خود را از مقام ولیعهدی برکنار کرده بلکه با کنار گذاشتن او از پست‌های ریاست شورای وزیران، معاون دوم نخست وزیر و وزیر کشور او را به طور کلی از حلقه قدرت دور کرده و با آوردن پسرش به یک قدمی تخت پادشاهی، او را در آستانه نشستن این تخت رسانده و حتی برخی تصور می‌کنند که زمان چندانی تا نشستن او باقی نمانده است.

این وضعیت می‌تواند به معنای پایان گرفتن جنگ قدرتی باشد که بیش از دو سال بین دو پسر عمو جریان داشت و حالا یکی با اتکای به فرمان پدرش دیگری را کنار زده و پیروز میدان رقابت شده است. شاید این رقابت پایان یافته باشد اما زمان اعلام این حکم و اخبار درز یافته از داخل آل‌سعود نشان می‌دهد که ماجرا هنوز تمام نشده و جابه‌جایی قدرت به نحو انجام شده دست کم شکل یک کودتای خزنده را داشته و همین نیز می‌تواند آینده‌ای نامعلوم را نه تنها برای ولیعهد جوان بلکه برای رژیم آل‌سعود در پی داشته باشد.


    امواج تغییر


حکم روز چهارشنبه تنها فرمانی نبوده که در طول این مدت کم از پادشاهی ملک سلمان بر عربستان صادر شده بلکه او از زمان شروع پادشاهی در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ و با صدور احکام متعدد، چندین موج تغییر در ساختار حاکمیتی آل‌سعود ایجاد کرد. نخستین موج در همان ابتدای پادشاهی و در ۲۹ ژانویه ایجاد شد که ملک سلمان با صدور احکامی تغییرات عمده‌ای را در کابینه آل‌سعود ایجاد کرد و با کنار گذاشتن افرادی در حلقه اصلی قدرت در زمان ملک عبدالله، پادشاه سابق آل سعود، مثل مشعل بن عبدالله، فرزند ملک عبدالله و بندر بن سلطان و فیصل بن بندر، در عمل زمینه را برای شکل گرفتن حلقه‌ای جدید فراهم کرد که بیشتر از پادشاه سابق، به حکومت او وفادار باشد.

این جدای از تغییر در نهادهای قدرت بود که برخی مثل کمیته عالی سیاست آموزش، کمیته عالی ساماندهی و تنظیم اداری، شورای خدمات مدنی، شورای آموزش عالی و. . . از یادگارهای دوران ملک عبدالله بودند و ملک سلمان با حذف آنها دوره جدید خود را رقم زد. این تغییرات همراه شد با مهم‌ترین حکم ملک سلمان که برای تعیین جانشین صادر شد.

او هر چند با حفظ مقرن بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهد، تصمیم شاه سابق را تأیید کرد اما محمد بن نایف را در مقام جانشین یا نایب ولیعهد منصوب کرد تا آینده پادشاهی آل‌سعود تنها در انحصار فرزندان پسر عبدالعزیز آل‌سعود نباشد و مقام پادشاهی به نوادگان او برسد. عبدالعزیز آل‌سعود وصیت کرده بود که تا زمان زنده ماندن پسرانش، تخت پادشاهی باید به آنها برسد اما ملک سلمان با تعیین برادرزاده خود به عنوان نایب ولیعهد این سنت را شکست و زمینه را برای پادشاهی نوادگان عبدالعزیز فراهم کرد. او با این حکم فقط سنت سابق آل‌سعود را نشکست بلکه اولین گام را برای زیر پا گذاشتن تصمیم شاه سابق برداشت.

گام بعدی با موج دوم تغییرات برداشته شد که تعبیر به زلزله سیاسی در آل‌سعود شد و ملک سلمان با صدور احکامی مقرن را از ولیعهدی برکنار، محمد بن نایف را به مقام ولیعهدی و پسرش، محمد بن سلمان را به مقام نایب ولیعهدی رساند. از همان موقع این احساس به وجود آمد که این روند از تغییرات موج‌های بعدی را هم در پی داشت که با موج چهارشنبه گذشته منتج به پیروزی محمد بن سلمان بر برادرزاده‌اش، محمد بن نایف، شده است.


    کودتای خزنده


اگر موج دوم تغییرات به زلزله سیاسی تعبیر شد موج روز چهارشنبه به کودتا تعبیر شده است؛ اصطلاحی که چهره نام‌آشنا و آگاه به اسرار آل‌سعود به نام مجتهد در توییت‌های اخیر خود از آن استفاده کرده است. مجتهد موج چهارشنبه را به نام کودتا در آل‌سعود خوانده و صفحه العهد الجدید در شبکه توییتر هم خبر از دستگیری پنج شاهزاده و شماری از افسران وزارت کشور آل‌سعود داده که وقوع این کودتا را تأیید می‌کند.

با وجود این، احکام گذشته ملک سلمان از ابتدای رسیدنش به تخت پادشاهی نشان می‌دهد که این کودتا یک شبه نبوده بلکه بیش از دو سال طول کشیده تا به نتیجه برسد. نشریه فارین پالیسی موضوع ولیعهدی محمد بن سلمان را از همین زاویه مد نظر قرار داده و همه اقدامات ملک سلمان برای به قدرت رساندن پسرش را از قبل طراحی شده می‌داند که به تدریج و به آرامی انجام شده است. فارین پالیسی این روند آرام از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان را از دو وجه تحلیل می‌کند؛ نخست توجه به مخالفت‌های دربار آل‌سعود آن هم به دلیل بی‌تجربگی محمد بن سلمان و دوم دادن فرصتی به او تا توانایی‌های خود را به نمایش درآورد.

این دو وجه با نگاهی به کارنامه محمد بن سلمان قابل توجیه است چون کار سیاسی او از ۱۵ دسامبر ۲۰۰۹ یا هشت سال قبل شروع شد که این کار هم در حد یک مشاور ویژه برای پدرش بود که آن زمان مقام امیر ریاض را داشت. محمد بن سلمان در این هشت سال هم پای پدرش و تنها با حمایت‌های او پیش آمده به جای اینکه شایستگی‌های خود را در حوزه‌های اجرایی اثبات کرده باشد.

این حمایت در این دو سال از پادشاهی پدرش او را در چندین مرحله به پیش رانده است؛ نخست با حذف حلقه قدرت سابق، دوم حذف مقرن بن عبدالعزیز تا جا برای محمد بن سلمان به عنوان نایب ولیعهد باز بشود و آخر هم حذف محمد بن نایف و رسیدن محمد بن سلمان به مقام ولیعهدی. باید توجه داشت که حذف محمد بن نایف به یکباره انجام نشد و پادشاه آل‌سعود این کار را در آوریل گذشته و با یک سری احکام مقدماتی انجام داد تا عرصه آنقدر بر محمد بن نایف تنگ شود که جز پذیرش حذفش کار دیگری نتواند بکند. مهم‌ترین حکم خارج کردن دادستان کل از زیر نظر محمد بن نایف و آوردن آن تحت نظر شخص پادشاه و قرار دادن سعود المعجب در رأس آن بود که گفته می‌شود از وفاداران محمد بن سلمان است.

گذشته از این، ملک سلمان پسر کوچکش به نام خالد بن سلمان را سفیر آل‌سعود در امریکا کرد تا زمینه‌چینی‌ها برای ولیعهدی برادرش در واشنگتن را دنبال کند. به این ترتیب، محمد بن سلمان تمام مراحل قدرت تا رسیدن به ولیعهدی را با حمایت پدرش و کودتایی خزنده طی کرده و حالا سؤال این است که با رسیدن محمد بن سلمان به ولیعهدی چه آینده‌ای در انتظار آل‌سعود خواهد بود.


    آینده نامعلوم


فارین پالیسی در گزارش خود پیش‌بینی کرده که محمد بن سلمان به زودی شاه آل‌سعود می‌شود چون پدرش دچار زوال عقل شده و به زودی به نفع او از قدرت کناره‌گیری می‌کند. این پیش‌بینی چندان بعید به نظر نمی‌رسد چنان که برخی حذف محمد بن نایف را بر مبنای بیماری پادشاه پیر و فرتوت آل‌سعود تحلیل کرده‌اند تا راه رسیدن محمد بن سلمان به تخت پادشاهی بدون دردسر باشد و شاید نیازی به فوت پادشاه فعلی نباشد و خود او حکم پادشاهی پسرش را امضا کند.

به هر حال، همه منتظر حکومت آینده محمد بن سلمان بر آل‌سعود هستند اما از همین حالا پیدا است که این حکومت وضعیتی مبهم خواهد داشت. دلیل نخست این وضعیت در حمایت نه چندان جامع امریکا از پادشاهی محمد بن سلمان است. هر چند حمایت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا از پادشاهی محمد بن سلمان روشن است که نشانه‌های آن در سفر اخیر او به ریاض و سفر بعدی محمد بن سلمان به واشنگتن معلوم شد اما در مقابل، باید به سفر مایک پمپئو به عربستان در فوریه گذشته توجه کرد که در آن سفر مدال مبارزه با تروریسم را به محمد بن نایف داد تا حمایت دست کم بخشی از حاکمیت امریکایی از او را به رخ محمد بن سلمان و پدرش نشان داده باشد.

در این صورت، دو نوع تلقی در واشنگتن نسبت به انتقال قدرت در آل‌سعود قابل تصور است که یک نوع از سوی جناح باتجربه سیاسی و امنیتی و متمایل به محمد بن نایف است و جناح دیگر به شخص ترامپ و برخی از نزدیکان او محدود می‌شود که بیشتر به فکر معامله با آل‌سعود است و این کار را با محمد بن سلمان راحت‌تر انجام می‌دهد.   در اینجا تجربه کوتاه دو سال اخیر از حکومت‌داری محمد بن سلمان هم قابل توجه است که جدای از وجه اساسی پرخاشگری، هزینه‌های قابل توجهی را به آل‌سعود و شاهزادگان آن تحمیل کرده و همین تجربه هم به ناخشنودی همان شاهزادگان از پادشاهی آینده او دامن می‌زند.

همین موارد مورد توجه شمس‌الدین النقاز، نویسنده و تحلیلگر تونسی، قرار گرفته تا در مقاله‌ای از به لرزه درآمدن زمین زیر پای محمد بن سلمان بگوید. از سوی دیگر، تاریخ آل‌سعود چندان با قتل‌های سیاسی ناآشنا نیست چنان که فیصل بن عبدالعزیز، سومین پادشاه آل سعود، در ۲۵ مارس ۱۹۷۵ و به دست برادرزاده‌اش، فیصل بن مساعد، ترور شد و همین محمد بن نایف تا کنون چهار بار از ترورهای ناموفق جان سالم به در برده است.

بنابر این، بعید نیست که رسیدن سریع محمد بن سلمان به قدرت راه افول سریع او را هم در پی داشته باشد و آل‌سعود را درگیر جنگی درون‌خانوادگی کند.

منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • علی IR ۱۴:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۳
    0 0
    آشوب در عربستان نشان دهنده نزدیک بودن منجی عالم بشریت است

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس