...گفتم درختان را دوست دارم که به احترام تو قیام کردند و آب را که مهریه مادر توست. یک دفعه دیدم رهبر انقلاب خندیدند و سر حال آمدند.

گروه فرهنگی مشرق - شاید  بارها و بارها برای شما پیش آمده که پای تلویزیون نشسته‌اید و مثلا یک برنامه تخصصی را تماشا می کنید؛ اما بی اطلاعی مجری از موضوع بحث، شما را آزار داده است و با خود گفته اید چرا آقای مجری این سوال بی ربط را از میهمان و یا کارشناس برنامه پرسید و یا چرا فلان سوال مهم را از او نپرسید.

اینکه آیا مجریان برای حضور در رسانه ملی می‌بایست دوره هایی را طی می کند؟ مکانیزم انتخاب مجریان چگونه است؟ شرایط اجرا چگونه باید باشد؟ آیا نظارت بر عملکرد مجریان وجود دارد؟ اساساً محدودیتی در اجرا وجود دارد و اگر دارد چیست؟سوالاتی بود که پاسخ همه آنها را از "مجید یراق بافان" که برای ساعاتی میهمان ما در مشرق بود جویا شدیم.

یراق بافان از جمله مجریانی فراری از شهرت است، در کار خود تخصص دارد، اهل مطالعه است، به مطالبی که مقابل دوربین می گوید باور دارد، اهل خانواده است و پیشنهادات بسیاری را به دلیل داشتن مسوولیت در خانواده رد می کند. آنچه در مقابل دیده گان شماست گفتگوی مشرق با مجری است که چندی پیش رهبر انقلاب از وی با عنوان "مجری خوش زبان" یاد کردند.



کار اجرا پيشنهاد كسي بود يا خودتان رغبت داشتيد؟ 
من از سال 68 كار قرآني انجام مي‌دادم و يك‌سري كتاب در اين زمينه نوشتم و همین طور داوري يك‌سري مسابقات را انجام مي‌دادم. در يكي از مسابقات استان تهران، يك گروه تلويزيوني آمده بود كار بكند، گزارشگر آن‌ها نيامده بود، به من گفتند مي‌شود شما مصاحبه كنيد، ما مصاحبه كرديم و گفتند مي‌شود بالا بيايید تست بدهيد، ما هم رفتيم. آن موقع آقاي نوري‌زاد (عليه ما عليه!) مدير گروه معارف شبكه سه بود. البته مديريت ايشان ديري نپاييد. بعد آقاي حسين طاهري مدير گروه معارف شدند. ايشان قبلا مدير گروه سپاه بود، بعد مدير گروه معارف شد. ما به عنوان گزارشگر تا سال 73 كار كردیم.

برنامه‌اي بود به اسم "چشمه‌هاي نور جُنگ قرآن"، اولين برنامه‌ي تلويزيوني قرآني در طول تاريخ بود كه هر روزه و روتين پخش میشد. سيدكاظم احمدزاده اجرا مي‌كرد، اولين برنامه‌اي بود كه اجرا مي‌كرد. بعد از يك سال گفتند مي‌خواهيم يك مقدار جابه جايي بشود. دو سال هر روز آن برنامه را براي شبكه‌ سه اجرا كردم. بعد شبكه‌ يك 24ساعته شد. بخشي از برنامه‌هاي 24ساعته‌ آن تأميني از شبكه‌هاي مختلف بود از جمله همين "چشمه‌هاي نور" كه برنامه‌ بعدازظهر شبكه‌ سه اذانگاهي شبكه‌ يك شد، يعني تكرار شبكه‌ يك پخش مي‌شد. سه سال آن را اجرا كردم بعد خسته شدم، حميد خيرخواه را معرفي كردم كه خدا رحمتش كند، ايشان كنار ما آمد، دو سه روز من اجرا مي‌كردم، دو سه روز ايشان و بعد خودم را پيدا كردم. بخواهم بگويم بايد 21 سال را توضيح بدهم.

سطح آموزش براي مجريان به سطح ايده‌آل نرسيده/مجری در برنامه گفت وگو محور باید از یک کارشناس کارشناس‌‏تر باشد/ماجرای تفقد رهبری در مراسم افتتاح بوستان ولایت

الان بيشتر كار توليدي انجام مي‌دهيد يا كار زنده؟ 
بيشتر زنده ولي توليدي هم هر از گاهي، ديگر خيلي حوصله‌ كار توليدي ندارم.

شما وقتي وارد صدا و سيما شديد آموزش اجرا هم ديديد؟
اين كه بخواهم اول دوره بگذرانم بعد جلوي دوربين بيايم،‌ نه. من در حين كار، اجرا را آزمون و خطا كردم ولي دوره‌هاي گويندگي را ديدم. 

چون معمولاًٌ، اگر بخواهيم بعضي جاها را فاكتور بگيريم، كسي كه بخواهد اجرا كند حتماً بايد دوره‌اي در اجرا ببيند. 
نه، حتما اين طور نيست.
 
حالا اساساً اين است مگر اين كه كسي يك خلاقيتي داشته باشد یا خودش خيلي توانمند باشد. 
ظاهرا سال‌هاي اخير خيلي نظام‌مند شده. در اين سه ساله‌ اخير كه آقاي دكتر دارابي بر ساماندهي مجريان تلويزيون خيلي تأكيد كردند چون يك مقطعي در باز شد هر كسي از جام جم بالا مي‌آمد، مي‌توانست جلوي دوربين تلويزيون بنشيند و صحبت كند و اين خيلي بد بود. دو تا عيب داشت، يكي اين كه مجريان جوان دوره نديده جلوي دوربين مي‌آمدند و به همان ميزان، آن‌هايي كه كار كرده بودند و تجربه‌مند بودند كنار مي‌رفتند. آقاي دكتر دارابي جلوي هر دو را گرفت. آقاي پورحسين را به عنوان مسئول ساماندهي مجريان سيما گذاشت و تفكيك شبكه‌اي قائل شد و آموزش آن‌هايي كه خيلي توانمند نبودند. دو سه آزمون برگزار شد، آرام‌آرام بعضی ها محترمانه كنار رفتند و اخيراً در اين دو سه ساله بر اين خيلي تأكيد شده كه آموزش و پژوهش سيما دوره‌هاي گويندگي بگذارد و دوره‌هاي مستمر را برگزار ‌كند.
 
چند سال پيش آماري منتشر شد كه بالاي هشتاد درصد از مجريان صدا سيما به صورت اتفاقي وارد عرصه‌ي اجرا شدند. به طور اتفاقي كه وارد سازمان نشدند ولي به طور كاملاً اتفاقي مجري شدند. پس شما الان مي‌گوييد روند سازمان به شكل ديگري است و مكانيزمي دارد. الان خودتان به عنوان مجري از اين روند راضي هستيد؟ بالاخره برنامه‌هاي صدا سيما و شبكه‌هاي مختلف را رصد مي‌كنيد،  چنگي به دل خودتان مي‌زند؟ بخواهيد نمره بدهيد به آن ها چند مي‌دهيد؟ 
ما را به جان رفقايمان نیندازيد. خوب است. حتماً ايده‌آل نيست. اولاً معتقدم در دو سه ساله‌ اخير با اين محدوديت‌ها و ضابطه‌مندشدن‌ها، قطعاً براي ما مشكل درست كرده (يعني هر قانون‌مندي يك‌سري محدوديت دارد؛ اما آدم بايد ببيند چه از دست مي‌دهد، چه به دست مي‌آورد)، قطعا اين قانون‌مندشدن محدوديت‌هايي داشته اما بركاتش بيشتر بوده. ولي اينكه اين قانون‌مندشدن توانسته اين سطح اجرا را به لحاظ كمي و كيفي به آن حد مطلوب برساند، هنوز نه.

من هنوز معتقدم كه سطح آموزش براي مجريان موجود به آن سطح ايده‌آل نرسيده و همكاران من ضمن اينكه به همه‌ي آن‌ها احترام مي‌گذارم اما همه‌ي آن‌ها مجريان ايده‌آل و صددرصد مطلوب نيستند چه به لحاظ دايره‌ي واژگاني كه بايد داشته باشند، هم وسعت و هم فاخربودن آن، چه به لحاظ ارتباط با مخاطب و رعايت اين كه صميميت با حفظ حرمت دو مقوله‌ جداست. به بهانه‌ صميمت نمي‌شود همه‌ حرمت‌ها را شكست و به بهانه‌ راحت بودن نمي‌شود هر طور نشست و هر طور صحبت كرد. اين دو در اجراهاي ما خيلي خلط شده. اگر مجري بخواهد راحت باشد حالا اخيراً اين دو سه ساله ري‌اكشن و بازخورد مردم باعث شده كه رفقاي ما يك مقدار حواسشان را جمع كنند؛ اما تا پيش‌تر اين بود كه هر كسي بي‌پرواتر و بي‌حرمت‌تر اجرا مي‌كرد، مي‌گفتند صميمي‌تر است. اين‌ها نيست. بالاخره هر صنفي اقتضائات خاص خود را دارد. 

هنوز فعاليت قرآني داريد؟  
الحمدلله. عضو برخي از شوراهاي تخصصي كشور هستم. معمولاً در مسابقات يا نشست‌هايي كه براي برگزاري مسابقات جشنواره‌ها تشكيل مي‌شود به عنوان كسي كه صندلي پركن باشد دعوتمان مي‌كنند. 

سطح آموزش براي مجريان به سطح ايده‌آل نرسيده/مجری در برنامه گفت وگو محور باید از یک کارشناس کارشناس‌‏تر باشد/ماجرای تفقد رهبری در مراسم افتتاح بوستان ولایت


مسجد خاصي می روید؟ 
نه ندارم. زن و بچه‌ام دارند، ولي خودم ندارم. اما مسجد براي نماز خواندن می روم، ولي مسجد ثابت ندارم. من معمولاً موقعي كه وقت نماز باشد هر جايي كه باشد سعي مي‌كنم (تف به ريا!) نمازم را بخوانم.

مسجدي كه با آن شروع كرديد كجا بوده؟ يعني مسجدی كه دوره‌ي كودكي و نوجواني مي‌رفتيد.
همان اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70، مسجد ابوالحسن  بود، که قدیم به آن می‏‌گفتند مسجد خرابات که پدر بزرگ خود من معمارش بوده است و جلسات مسجد خداداد را می‏‌رفتم. به واسطه اینکه من دانش ‏آموزی دبیرستان مدرسه مشهدی رحیم شهدا در خیابان غیاثی بودم، مسجد شهدا خیلی می‏‌رفتم. یعنی یک بخش عمده‌‏ای از عمر ما در مشجد شهدا گذشت. خیلی از زمان زندگی من هم در مسجد امام رضا(ع) و مسجد الزهرا(س) نفیس اتابک سپری شد. ضمناً به خاطر جلسات قرآن مسجد شیخ فضل الله که جلسات استاد مولایی در ماه رمضانها در آن برگزار می شد، به آن مسجد هم می رفتم.

خودتان تدریس هم می‏‌کردید؟  
بله.
 
در چه سطحی؟ 
تجوید در سطح عالی. 

شما غیر از تجوید، تخصص قرآنی هم دارید؟  
بله، من در سطح دانش آموزشی رتبه دوم اذان کشوری دارم و رتبه هفتم مسابقات استان تهران در سطح سازمان اوقاف، اینها همه برای قدیم‏‌هاست. 

***مخاطب وقتی برنامه را مشاهده می‏‌کند، شما را فقط به عنوان مجری می‏‌بیند و هیچ وقت به عنوان کارشناس به شما نگاه نمی‏‌کند. با این سطح اطلاعات و توانمندی در این حوزه چرا نظری نمی‏‌دهید.  
من معتقدم هر کسی یک صندلی دارد و من یک جاهایی دعوت می‏شوم به عنوان سخنران آنجا باید سخنرانی کنم ولی روی صندلی می‏‌نشینم به عنوان مجری آنجا باید مجری باشم نه کارشناس.
 
آخر این مرزشان در برنامه‏‌های دیگر خیلی مشخص نیست. 
من اعتقاد دارم -در جلسات تلویزیون هم گفتم- که مجری ما در برنامه گفت وگو محور یا برنامه تخصصی، باید از یک کارشناس کارشناس‌‏تر باشد، به خاطر اینکه ممکن است فی البداهه یک تصمیمی گرفته شود و یک اتفاقی بیفتد و موضوعی وسط بیاید که بگویند شما مثلا سه شنبه‏‌ها راجع به تواضع حرف می‏‌بزنید، یا مثلا بگویند حالا امروز بحث شکرانه سلامتی حضرت آقا هم پیش آمده چند دقیقه‌‏ای هم راجع به این حرف بزنید، ممکن است آن کارشناس خیلی توانمندی حرف زدن نداشته باشد ولی تو باید این آمادگی را داشته باشی، یا نه، شما در یک عنوانی صحبت می‏‌کنید، بحث را مخاطبین به سمت و سویی می‏‌برند، باید بتوانید خوب طرح موضوع کنید و بتوانید خوب حواستان باشد که اگر کارشناستان به بی‏راهه می‏‌رود جمعش کنید.

به این دلیل مجری باید از کارشناس کارشناس‏تر باشد؛ اما اینکه از کارشناس‏ کارشناس‌‏تر بیان کند نه. یک ایرادی وجود دارد در بین بعضی از رفقای من و خود من البته، آن هم این است که یک وقت‏‌هایی اگر بخواهیم آن داشته‌‏هایمان را مطرح کنیم و خودنمایی کنیم مخاطب زود می‏‌فهمد باید دانسته‏‌های فراوانی داشته باشیم ولی به رخ نکشیم. بخواهیم به رخ بکشیم زود مخاطب می‏‌فهمد و موضع می‏‌گیرد.  

اشاره کردید به بحث سلامت حضرت آقا، احیانا خودتان جلسات مختلف و غیر رسانه‌‏ای شاید خدمت ایشان بودید و در این اواخر هم که رهبر انقلاب با تعبیر «مجری خوش زبان» از شما تعریف کردند، احیانا خاطره‌‏ای از اجرا در حضور ایشان دارید؟ 
همه ‏اش خاطره‏ است. من دو سه تا خاطره می‌‏گویم. یکی از خاطراتم برای افتتاح بوستان ولایت است، ایشان آمدند و آقایان به ما گفتند که شما بیایید برای اجرا، آقای وزیر آن زمان که وزیر جهاد کشاورزی بود آمد گزارش داد و یکی دو تا آقای دیگر هم همین طور. احساس کردم آقا خیلی سرحال نیامدند و بعد من یک دفعه به ذهنم آمد که هر جایی که بحث‏های این طوری پیش می‏‌آید وجود نازنین ایشان با توسل خیلی خوب می‌‏شود و یک دفعه یاد آن فراز سروده آقای گرمارودی افتادم که بحث درختکاری بود، گفتم بگذار گره بزنیم به ابی عبد الله(ع) گفتم درختان را دوست دارم که به احترام تو قیام کردند و آب را که مهریه مادر توست. یک دفعه دیدم آقا خندیدند و سر حال آمدند و پشت آن استیج خودشان اظهار لطف و تفقدی کردند.

این اتفاق امسال هم در مسابقات افتاد یعنی ما وقتی محضر ایشان مشرف بودیم یک جایی به عنایت خود حضرت صدیقه من یک چیزی از حضرت زهرا(س) گفتم که گل از گل ایشان شکفت و یکی هم همین پری روز که محضرشان مشرف بودیم آقای محمدی گلپایگانی داشتند من را به ایشان معرفی می‏کردند چون یکی یکی خدمتشان رسیدیم در حالی که دست ایشان در دستم بود، آقای محمدی گلپایگانی داشتند توضیح می‏‌دادند و مقداری به آقا از حقیر تعریف کردند و آقا بلافاصله فرمودند که بله ایشان همان مجری خوش زبان ما هستند. این تعبیر ایشان بین این همه واژه‌‏ای که صحبت می‏‌کنند خیلی برای من جالب بود.

چقدر مطالعه می‏‌کنید و چه چیزی می‏‌خوانید؟ 
من مطالعه را فقط کتاب خواندن و روزنامه خواندن نمی‏‌دانم، من الان که با شما صحبت می‏‌کنم این را یک نوع منبع مطالعاتی می‏‌دانم. اگر بر این اساس بخواهیم حساب کنیم بیش از ده ساعت در روز، چون من خیلی از حرف‏هایی که تلویزیون می‏‌زنم و در اجرایم استفاده می‏‌کنم از همین منابع مطالعاتی به دست می‏‌آید و معتقدم که اگر یک مجری بخواهد تاریخ مصرفش زود تمام نشود باید مطالعه کند. شاید من الان چند ده هزار بیت شعر در ذهنم داشته باشم، شعرهایی که مخاطب اصلا یادش نیست ولی اگر برنامه‏‌ای را در یک شبکه‌‏ای اجرا می‏‌کنم به یک مناسباتی و بعد از ظهر برای اجرا به همان مناسبت به مسجدی می‏‌روم می‏‌گویم نکند چهار نفر برنامه ظهر را دیده باشند و دلم نمی‌‏آید همان شعر را بخوانم و یک چیز دیگر می‏‌خوانم. به همین دلیل به نظرم می‏‌آید که اگر بخواهم خودم را حفظ کنم باید مطالعه کنم.

سطح آموزش براي مجريان به سطح ايده‌آل نرسيده/مجری در برنامه گفت وگو محور باید از یک کارشناس کارشناس‌‏تر باشد/ماجرای تفقد رهبری در مراسم افتتاح بوستان ولایت
 
حالا صرف نظر از مطالعه در شبکه‌‏های اجتماعی، مطالعاتی در حوزه تخصصی اجرا هم دارید یا مثلا الان که شما کارشناس مذهبی و مجری مذهبی هستید، در حوزه کتب دینی و تاریخ اسلام و .... مطالعه می کنید؟
مطالعات من محصور و محدود نیست. در حوزه‏‌های مختلف مطالعه می‏کنم اما تمرکز بیشترم در حوزه ادبیات و تاریخ اسلام است. به دلیل اینکه کتاب را از اول نمی‏‌گیرم که تا آخر بخوانم. بر اساس نیازم به آن مراجعه می‏‌کنم. خیلی شاید عنوان کتاب را به شما نتوانم بگویم ولی مثلا الان به من بگویند برنامه امشب موضوعش این است، تقریبا شاید دو هزار جلد کتاب در کتابخانه خودم به واسطه تدریس همسرم در دانشگاه و هم بالاخره کاری که خودمان نیاز داریم در طبقه‌‏های مشخص شده هست. بر اساس آن چیزی که نیاز دارم امشب می‏گویم موضوع این بحث که می‏‌خواهیم صحبت کنیم، راجع به حدیثش و غیره مطالعه می‏کنم و یکی هم کتاب‏هایی که معمولا آقایانی که به برنامه ما می‏‌آیند محبت می‏‌کنند و هدیه می‌‏کنند ولی اینکه کتاب را از اول تا اخر بخوانم نه نمی‏‌خوانم. 

در گرافیک هم ظاهرا شما سررشته دارید؟ 
یک ذره. من برای خودم کار می‏‌کنم.
 
برای دکور و ... نظر می‏‌دهید؟ 
بله، حتما نظر می‏‌دهم. یعنی دکورهایی را که نپسندم را اصلا در آن نمی‏‌نشینم. البته این موضوع بر اساس بضاعت مالی و فضای موجود است و حتما ایده آل نیست. اینکه بگوییم دکوری که تو بنشینی پس صد در صد مورد تأیید توست، نه. ولی نظراتم را می‏دهم تا حدی هم که بشود اعمال می‏‌کنند.
 
درباره حضورتان در فضای مجاری و مشخصاً اینستاگرام توضیح می دهید؟ اصلا چرا اینساگرام را انتخاب کردید؟
بله. من در فضای مجازی در هیچ جایی جز اینستاگرام نیستم و  اینجا  هم که هستم به واسطه این است که فیلتر نیست و تا زمانی هستم که فیلتر نباشد. بعضی‏‌ها می‏گویند اینها خشک بودن است یا هر چیز دیگر، می‌‏گویند فلانی در فیس بوک صفحه دارد، می‏گویم من نمی‏دانم آن چقدر برای ... هست یا نیست. ولی به من ربطی ندارد من معتقدم ما در کشور ولایی زندگی می‏‌کنیم و این کشور به غلط یا به درست می‏گوید این سایت فیلتر است، یعنی استفاده نکنید. هیچ فضای دیگری هم نیستم، یعنی من فیلترشکن اصلا ندارم. نه دخترم دارد نه پسرم دارد. شاید خیلی محدود شویم خیلی از چیزها الکی فیلتر شده و انسان به آن ها به عنوان منبع مطالعاتی نیازد دارد و  شاید محروم می‏شود. ولی این یک اعتقاد است.
 
***برای خانواده و فرزندانتان و تربیت فرزندانتان چقدر وقت می گذارید؟
بیشتر مادرشان رویشان کار می‌‏کند ولی من برای خانواده‏‌ام خیلی احترام و وقت قائلم. یعنی استیج‌‏های چند میلیون تومانی شهرستان به ما پیشنهاد می‏شود که مثلا 3 شب فلان جا، چند میلیون، ولی من نمی‏‌روم. چون نمی‏‌توانم بدون زن و بچه‌ه‏ایم جایی بروم، من فقط برای اجرا در حرم امام رضا(ع) می‏‌روم و هیچ شهرستان دیگری را بیشتر از یک شب باشد نمی‏‌روم، حالا شاید این به خاطر زیادی عاطفی بودن من باشد. البته تا 7، 8 سال پیش این طور نبود. حج‏‌های دو ماهه می‏‌رفتم و عمره‏‌های یک ماهه می‏‌رفتم. شاید آن مقداری که باید می‏رفتم را رفتم و کوپنم پر شده است.  

اگر فرزندتان بخواهد وارد سازمان صدا و سیما شود به او اجازه می‏‌دهید؟ 
پسر من وارد سازمان شده و در بحث گزارشگری فوتبال است، با اینکه خودش حافظ قرآن است البته نه کامل و قاری قرآن است و 11 سالش هست ولی کار گزارشگری را می‏‌کند و تست می‏دهد و می‏رود و می‏‌آید.
 
خود شما هم علاقه دارید و دوست دارید وارد این کار شود؟ 
بدم نمی‏‌آید. البته الان برای تمرکز زود است. دخترم نه، ولی پسرم چرا. ترجیح می‏دهم دخترم جایی کار کند که ضرورت داشته باشد. البته دخترم پیش دانشگاهی و سال دیگر دانشجو است.
 
سطح آموزش براي مجريان به سطح ايده‌آل نرسيده/مجری در برنامه گفت وگو محور باید از یک کارشناس کارشناس‌‏تر باشد/ماجرای تفقد رهبری در مراسم افتتاح بوستان ولایت

تفاوت بین شبکه‌‏های معارفی که در سطح ماهواره‌‏ای هستند را با شبکه‌‏های قرآنی ما، چه طور ارزیابی می‏کنید؟ 
ما هیچ محدودیتی در پرداخت به موضوعات در تلویزیون نداریم و هر کسی می‏گوید داریم، دروغ می‏‌گوید، مگر آن چیزهایی که با فضای سیاست‏های کلی نظام و منویات رهبری منافات داشته باشد والا در حوزه‏‌های مختلف هیچ منعی برای پرداخت به موضوعات نداریم. این که گفته می‏شود اجبار می‏کنند، می‏گویند آمدید در سازمان چادر را بردارید یا چادر سر کنید، آمدید این رنگ را نپوشید و آنجا لباس دارند و می‌‏گویند می‏‌روی سر این برنامه این لباسی که ما می‏‌گوییم را تنت کن یا این سوالات را بپرس، هیچ وقت ما چنین چیزی نداریم. البته به این معنی نیست که ما اتاق فکر موضوعی نداریم یا معنی‌‏اش این نیست که ما کارشناسانی نداریم که در حوزه قاب تصویر بررسی و اظهار نظر کنند، ولی اینکه تو را مقید کنند به قیودی که این ده تا سوال این هم کارشناس و این هم آنتن و عین همین‌‏ها را بپرس، لااقل برای من این طور نیست.
 
بهترین برنامه‌‏ای که در آن بودید و از آن لذت بردید چه برنامه‌‏ای بوده است؟  
برنامه باران اربعین پارسال در کربلا. 

اگر مخیر باشید الان دوست دارید با کدام شبکه‏‌ها بیشتر کار کنید؟ 
همین‏‌هایی که هستم، چون من مخیرم برای انتخاب شبکه ولی اینها را انتخاب کردم.
 
واکنشی از مسئولان کشور در مورد اجراهای شما که زنگ بزنند و بگوید خیلی خوب بوده و یا نه این برنامه خیلی بد بوده تا حالا داشتید؟ 
کسی تا حالا در این 21 سال به من نگفته که چرا اینطور گفتی و این را گفتی و ...، واقعا در ذهنم نیست، نه ارزیابی سازمان و آنهایی که مکتوب برنامه‌‏ها را ارزیابی می‏‌کنند و نه آقایان دیگر. حالا مخاطب یک موقع‌‏هایی می‏‌گوید چرا اخم کردی و چرا این خودش را می گیرد و یا من در خیابان عصبانی بودم و داشتم می‌‏رفتم و یکی پیچیده جلویم دستم را گذاشتم روی بوق و برنداشتم که سعی می‏‌کنم همه اینها را رعایت کنم، بعد پیامک آمده به برنامه که این مجری که نشسته آنجا مثل پسر پیغمبر نمی‏‌دانید که در خیابان چه کار می‏‌کند. اینها بوده است.
 
در صدا و سیما، در میان دوستانتان، اجرای کدام را بیشتر می‏‌پسندید؟ 
من اجرا را معتقدم از یک مقطعی که می‏گذرد و بالاتر می‏رود (که تا یک مقطعی مثل قرائت قرآن باید تقلیدی باشد) و به یک حدی که رسید آن قاری قرآن می‏تواند با تلفیق سبک‏های مختلف مقلدینش، خودش صاحب سبک شود یا یک سبک جدید ابداع کند. برای اجرا هم همین را قائلم. برای همین می‏گویم هر مجری باید یک سبک خاص برای اجرایش داشته باشد هر کدام از این دوستانی که هستند، حسن آقای سلطانی را خیلی دوست دارم به واسطه اینکه درون و بیرونش یکی است و آن چیزی را که در آنتن می‏گوید همان چیزی است که در زندگی به پسرهایش می‏گوید و به دخترهایش می‏‌گوید. وقتی می‏‌گوید زیارت امام رضا(ع) بروید خودش وقتی این فضا برایش فراهم می‏شود با سر می‏‌رود و اینها را مخاطب می‏‌فهمد. یک مقطعی امیر حسین مدرس را اجرایش را خیلی دوست داشتم برای همان اوایل دهه ی هفتاد، هرمز شجاعی مهر را برای احترامی که برای مخاطب قائل است و در عین حال وزانت و صمیمت اجرا دوست دارم. اگر بخواهم اسم ببرم زیاد هستند، علی درستکار هم اگر یک مقداری شیطنت‏‌هایش را در اجرا کنار بگذارد دوست دارم. 

الگو هم داشتید؟ 
از هر کسی سعی کردم یک چیزی یاد بگیرم البته تا یک مقطعی، تا هفت، هشت سال پیش.

الان خودتان صاحب سبکید؟ 
خودم را صاحب سبک نمی‏‌دانم چون می‏‌ترسم به خودستایی برسد. 

در مواقعی دیده می شود که برخی از مجریان برنامه های مذهبی و دینی شان آن برنامه و موضوع برنامه که دین است را رعایت نمی کنند. بالأخره شما و امثال شما نماینده قشر متدین و حزب اللهی هستید، بنده به عنوان یک مخاطب انتظار دارم لااقل مجری برنامه دینی و مذهبی به مطالبی که در برنامه می گوید اعتقاد داشته باشد. آیا آیین نامه یا مصوباتی وجود دارد که دوستان مجری شما را مقید به انجام این مسایل نماید یا خیر؟

بله، اینکه آیین‏ نامه‌‏هایی داشته باشیم که این چیزها ممنوع است، هست، که ناظران پخش دقت کنند. ولی من معتقدم که کار رسانه و مدیریت رسانه خیلی سخت است. تا چقدر می‏‌توانند من را بپایند نه پاییدن حراستی و یا اطلاعاتی، پاییدن مراقبه‌‏ای تا چه حدی؟ البته معتقدم رسانه ملی و تلویزیون خیلی بیشتر از این باید از ویترین خودش که مجری‏ها هستند، مراقبه کند، هم به لحاظ تأمین مالی و هم به لحاظ تأمین فکری و هم به لحاظ تأمین روحی و اعتقادی، خیلی بیشتر از این.

ولی در نهایت خود آدم باید خودش را مراقبت کند و باز از آن بالاتر خدا و اهل بیت(علیهم السلام) باید مراقب آدم باشند. بالأخره ما هم آدمیم و شهوت داریم، غضب داریم و نفس داریم، یعنی شما اگر که بدانید ما در چه فضاهایی هستیم، واقعا زندگی کردن سخت است. به من پیامک داده که نوشته با عرض سلام و ضمن عذرخواهی، از بیننده‏‌های برنامه باران هستم و اگر حرم تشریف دارید چند دقیقه حضوراً خدمت برسم، آدم می‏‌فهمد این زن است. یا دوباره فردایش نوشته سلام علیکم به واسطه بیان خیرتان، آقا امام رضا(علیه السلام) زیارتشان را بعد از چند سال روزی من هم کردند تا فردا بیشتر نیستم و خواستم حالا که فرصتی فراهم شده و دیگر مقدور نیست حضوری ببینمتان. تازه فهمیدیم کسی که به اسم مستعاری که الان شش ماه است به ما ایمیل می‏‌زند (ایمیل‏ها را هیچ کدام جواب نمی‏دهم مگر مورد خاص) ایشان است. جالب است به شما بگویم بنده تمام ایمیل‏ها و پیامک ها و کامنت‏ها را با زن و بچه‌‏ام می‏‌خوانم. همه ما نه اینکه فقط من برای آن ها بخوانم. مثلا دخترم اولین پیامکی که برایش می‏‌آید برای من می فرستد. بعضی‌ها در خانه‌ی ما می‌‏آیند در خیابان و جلوی در سازمان. من می‏‌خواهم بگویم که آدم تا حدی می‌تواند مراقبت کند و من هم آدم هستم و من هم شهوت دارم. حالا تازه من هیچی نیستم، ببینید احسان علیخانی چی دارد، ببینید کسی مثل  علی ضیا چه دارد، یک کسی مثل ... که متاسفانه بعضی از دختران ظاهر بین امروز ما .....

یک روز روی آنتن گفتم معمولا این پیامک ها می‏‌آید به برنامه‏‌ها که خدایا شوهری مثل فلانی قسمت ما کند. تازه این ها متدینین و مؤدب‏‌ترین‌شان هستند. من روی آنتن می‏‌گویم واقعا فکر نکن این هم تحفه‏‌ای است بیایید توی خانه ما بدی‏‌های ما را هم ببینید. پس خیلی دست سازمان نیست.

الان شما بروید از مسجد یک سری بچه هیأتی ناب درجه ی یک نور بالا که الان اگر یک اتفاقی بیفتد اولین گلوله می‏خورد در پیشانی آن ها و شهید می‏شوند بیاوریم، چه ضمانتی وجود دارد که این آدم مجری خوبی هم باشد. صدا و لحن و سیمای خوبی هم داشته باشد؛ کما اینکه یک مقطعی وارد تلویزیون شدند، یک سری از آقایان طلاب حوزه علمیه به عنوان تهیه کننده برای اسلامی‌کردن تلویزیون و چند ماه بیشتر حضورشان بیشتر طول نکشید، چون این کار کاملاً کار تخصصی و رسانه‌‏ای است. حالا اینکه تربیت کنیم و نیروهای موجودمان را فضاسازی کنیم با اینکه خیلی کار سختی است، اما باید اتفاق بیفتد. ولی با اینکه فقط بچه‏ حزب اللهی ‏ها را مجری کنیم موافق نیستم و شدنی نیست.  

سطح آموزش براي مجريان به سطح ايده‌آل نرسيده/مجری در برنامه گفت وگو محور باید از یک کارشناس کارشناس‌‏تر باشد/ماجرای تفقد رهبری در مراسم افتتاح بوستان ولایت

ارزیابی شما از عملکرد آقای ضرغامی چه بوده است؟ 
بد نبود، عالی هم نبود. خوب بوده است. واقعا با توجه به مضیقه‏‌های موجود، همه صنوف توقع دارند و اداره چنین سازمانی خدا وکیلی کار سختی است. آقای ضرغامی چند نقطه طلایی در کارنامه‌ کاریش دارد. یکی بحث فتنه 88 است، یکی بحث 9 دی است، یکی بحث انتخابات پارسال 92 است. این ها واقعا نقطه طلایی عملکرد آقای ضرغامی است؛ ولی اینکه صددرصد مطلوب عمل کرده نه، اما اگر با بضاعت موجودش توانی که داشته و توقعی که از او داشتند بخواهیم ارزیابی کنیم، به نظر من نمره بسیار خوب می‏‌گیرد. یک جاهایی اغماض‌‏هایی که کرده است را نمی‏‌پسندم و یک جاهایی میدان دادن بیش از حد به فیلم و سریال و کم مهری کردن به گروه معارف را نمی پسندم. یک جاهایی زیاد وقع نهادن به هنرمند‏هایی که نمی‏خواهم بگویم غیر ارزرشی ولی کسانی که صددرصد معتقد به نظام و ولایت نبودند برای اینکه بالاخره یک موجی و یک گروهی از مردم دوستشان دارند این ها هم باید باشند را نمی‏‌پسندم، شاید چون اعتقاداتم این طوری است نمی‌‏پسندم، ولی باز اگر نگاه مدیریتی کلان کنیم می‌‏بینیم کار ایشان درست بوده است.
 
برنامه‌‏ای بوده است که دوست داشته باشید مجری‏‌اش باشید و نبودید؟ 
بله. دوست داشتم یک برنامه‌‏ای بسازم ولی در برنامه‏‌های موجود مثلا من دوست داشتم مجری فلان برنامه باشم نه. ولی برنامه‌‏ای که دوست دارم و داشتم که اتفاق بیفتد یک برنامه صددرصد آزاد در حوزه ی دین است. یعنی گفتمان دینی، خودم طراحی کردم چند سال پیش هم دادم تلویزیون و قرار بود انجام شود ولی نشد، یعنی خودم پیگیری نکردم نه این که محذوریتی داشته باشم. برنامه ‏ای طراحی کردم به اسم «هرچه می‏خواهد دل تنگت بگو» که این برنامه را فقط مخاطب اداره می‌‏کند حضوری، با پیامک با میل و فکس و تلفن. علتش هم این بود که ما ادعا می‌‏کنیم که دین پاسخگوی همه پرسش‌‏های مردم است. در همه زمینه‌‏ها و این را باید اثبات کنیم. خیلی سوال در ذهن مخاطبین ما مخصوصا نسل جوان هست که می‌‏گویند شما ادعا می‏کنید که دین جواب دارد اگر دارد بیایید بدهید.  

از قاریان قرآن چه؟ از داخلی یا خارجی از صدای کدام بیشتر خوشتان می‏آید؟  
من مرحوم منشاوی را خیلی دوست دارم و داشتم و در اول قرائت قرآنم از ایشان تقلید می‏‌کردم و بعد آمدم سراغ مصطفی اسماعیل و در داخلی‏‌ها هم آقای کریم منصوری به نظرم اعجوبه‌‏ای هست و حامد شاکرنژاد هم جوان پسند می‏‌خواند. و اگر بخواهم اسم ببرم خیلی زیاد هستند.  
 

سطح آموزش براي مجريان به سطح ايده‌آل نرسيده/مجری در برنامه گفت وگو محور باید از یک کارشناس کارشناس‌‏تر باشد/ماجرای تفقد رهبری در مراسم افتتاح بوستان ولایت

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 12
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 6
  • SMAH1 ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    آخر حرف بچه ولایتی ها رو درست اشاره کرد : «من معتقدم ما در کشور ولایی زندگی می‏‌کنیم و این کشور به غلط یا به درست می‏گوید این سایت فیلتر است، یعنی استفاده نکنید» خدا انشاالله شما را حفظ کند
  • مازندرانی ۱۱:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    وحی منزل نیست که ؟؟؟؟
  • مازندرانی ۱۱:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    واقعا" راست گفته مخصوصا" این مجریهای زن لوس رادیو که سر صبح دهن آدمو باز میکنن
  • مازندرانی ۱۱:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    سایتی مثل یوتیوب هم میشه ازش استفاده بد کرد هم خوب حالا این نشد دلیل که حداقل قسمتای مضرشو فیلتر کنن
  • ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    آقای یراق بافان عزیز، استیج دیگه چیه؟! فارسیش را بگو.
  • محسن ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    ناز بشه این مجری به این گلی . میبینم که مشرق جان با کسی مصاحبه می کنی که از یارانند و یا تو از یارانی ........... خداوکیلی درست نمیگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • اخبارمهدوی ۱۴:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    تئاتر مذهبی «فتح خون» در یزد پس از نمایشی 4 روزه به کار خود پایان داد.
  • ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    بد نبود در فرهنگ ایرانی یعنی افتضاح!
  • ۲۰:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    0 0
    این بتده خدا که فقط از ضرغامی تعریف کرده بابا...آقای ضرغامی چند نقطه طلایی در کارنامه‌ کاریش دارد. یکی بحث فتنه 88 است، یکی بحث 9 دی است، یکی بحث انتخابات پارسال 92 است. این ها واقعا نقطه طلایی عملکرد آقای ضرغامی است؛
  • ۰۷:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۰
    0 0
    یعنی جنبه انتقاد ندارید که نظر دیروز مارو اعمال کردید ولی نمایش ندادید محضر منظورم هست. ای بابا وای به روزی که بگندد
  • حمید ۲۲:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۰
    0 0
    بهش نمیاد خونش تهران پارس باشه!!!!!!
  • ناشناس ۱۴:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
    0 0
    خخ

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس