کد خبر 32318
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۱:۳۰

دوستانش به خيال اينکه محمدجواد مورد اصابت سنگ واقع شده و حالش به هم خورده است به کمک او مي‌شتابند، اما وقتي بالاي سر او مي‌رسند، مي‌بينند محمد جواد غرق خون است ، چرا که وي از ناحيه سينه مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود!

به گزارش مشرق ، 18 تير ماه سال 1378 ، اولين فتنه ضدانقلاب جديد در کشور شکل گرفت و تا روز 23 تير ماه التهابي آزاردهنده را بر چند خيابان پايتخت حاکم کرد. موج اين فتنه به بعضي از شهرستان ها ، از جمله تبريز هم سرايت کرد و روز 20 تيرماه سال 87 ، دانشگاه تبريز شاهد آشوبي بود که به دليل عدم کنترل به موقع آن ، متاسفانه خسارات جاني و مالي به بار آورد.

تجمع و تحصن اعتراض آميزي در ابتدا  به دعوت انجمن اسلامي دانشگاه تبريز برگزار شد و اما مطابق معمول ميداندار آن، نقابداراني شدند که سودايي ديگر در سر داشتند. چرا که پس از لحظاتي ، عملا تجمع از کنترل انجمن اسلامي خارج شد. دانشجويان را با تحريکات و شعارها و نطق‌هاي هيجان انگيز به سوي درب اصلي دانشگاه حرکت دادند و تلاش مسئولين برگزاري اعتصاب مبني بر ممانعت از خروج دانشجويان از محوطه دانشگاه و دعوت به استماع سخنراني استاندار موثر نيفتاد.

استاندار در ميان هاي و هوي حضار، آن محل را ترک کرد و دانشجويان با هدايت نقابداران به سمت درب اصلي و خيابان و بلوار 29 بهمن سوق داده شدند. آشوبگران به طرف جمعيت رهگذر حمله‌ور شدند و به بهانه تعقيب آنها، عده اي به طرف چهارراه آبرساني و عده اي نيز به طرف حوزه 2 مقاومت بسيج شهري به راه افتادند. با نزديک شدن به ساختمان بسيج، آشوبگران با سلاح سرد، شخصي را به نام «جواد قنبري» مورد ضرب و جرح خود قرار دادند و از ناحيه شکم به شدت مجروحش کردند که پس از چند روز به جهت خونريزي داخلي دار فاني را وداع گفت. آشوبگران در ادامه راه، بانک ها و مراکز دولتي و عمومي را هم از توحش خود بي‌نصيب نگذاشتند و آن ها را نيز غارت کردند و به شکستن شيشه هاي بانک مسکن و دفتر هواپيمايي جمهوري اسلامي مشغول شدند.

همزمان در قسمت ديگري از بلوار شرايط غريبانه‌اي براي بسيجيان حوزه 2 حکمفرما بود. چرا که نقابداران و آشوبگران، نيروهاي محدود حوزه بسيج را مورد حمله ناجوانمردانه خود قرار داده بودند و با پرتاب سنگ و تکه آجرهايي که از محوطه مسجد نيمه ساز دانشگاه تامين مي‌شد، آن محل را به منظور تصرف و به دست گرفتن اسلحه‌هاي موجود در ناحيه محاصره کرده بودند. آشوبگران از پشت بام ساختمان‌هاي اطراف دانشگاه به طرز وحشيانه اي ديگران را هدف سنگ ها و تکه پاره‌هاي آجر قرار ‌دادند. فاجعه به قدري يک طرفه و بي‌رحمانه بود که حتي به آمبولانس‌هايي هم که براي انتقال مجروحين به صحنه اعزام شده بودند، رحم نکردند و آن ها را مورد حمله قرار داده و تخريب کردند. سرانجام عده زيادي بر اثر ضرب و شتم و سنگباران آشوبگران نقش بر زمين مي‌شوند، محمد جواد هم همينطور ؛ دوستانش به خيال اينکه محمدجواد مورد اصابت سنگ واقع شده و حالش به هم خورده است به کمک او مي‌شتابند، اما وقتي بالاي سر او مي‌رسند، مي‌بينند محمد جواد غرق خون است ، چرا که وي از ناحيه سينه مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود!…

در آن سال ها نيز به بهانه هاي مختلف ، پيگيري پرونده شهادت محمد جواد فرهنگي پشت گوش انداخته شد تا مبادا معاون وقت وزارت کشور ، جناب تاج زاده و يا وزير وقت علوم ، جناب مصطفي معين و يا ... که عاملان اصلي زبانه کشيدن آتش فتنه بودند ، پايشان به دادگاه باز شود و چنين و چنان گردد. در نتيجه نهال فتنه زنده ماند و ده سال بعد به همت همان جريان سابق که به لطف تسامح متوليان امر قدرتي دوچندان پيدا کرده بود ، 8 ماه تمام  ترکتازي کنند و آبروي نظام اسلامي را قرباني مطامع قدرت طلبانه خود نمايند. آيا اگر آن روز ، عاملان خون محمد جواد فرهنگي به سزاي فتنه انگيزي هاي خود مي رسيدند ، ماجراي فتنه سال 1388 با اين شدت و حدت رخ مي نمود؟...


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۳
    2 2
    روحش شاد
  • احسان ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۲
    2 2
    روحش شاد ویادش گرامی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس