-
اسم «سوریه» را که شنیدم بیهوش شدم
همسر شهید کریمی میگوید: امین اول گفت میخواهم به مأموریت اصفهان بروم. مأموریتی که ۱۰ روز و شاید هم ۱۵ روز طول میکشد. با شنیدن این حرف شروع کردم ناراحتی کردن.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت چهاردهم
وصیتنامه محرمانه سردار به همسرش
حاج حمید سه برگه مخصوص برای من نوشته بود که من سه تایی را کنار هم گذاشتم و از بالای آن عکس انداختم. چون نوشته بود محرمانه، فقط همسرم بخواند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۷/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت سیزدهم
شوخطبعی شهید تقوی فر با همسرش
میگفتم با من حرف نزن. میخواهم بخوابم. باز یک سئوال دیگر میپرسید. میگفتم تو را به خدا با من حرف نزن. میپرسید چرا؟ میگفتم جوابت را که بدهم، مغزم هوشیار میشود و دیگر خوابم نمیبرد. میگفت چه بهتر.
-
مدافع حرمی که قول داد، اما به آن عمل نکرد!
همسر شهید جوانمرد میگوید: روزی که رفتم معراج تا برای آخرین بار با پیکر همسرم وداع کنم، زینب هنوز بهت زده بود نمیتوانست رفتن پدرش را باور کند.همینطوری بهت زده نشسته، نه به پدرش نگاه و نه گریه میکرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دوازدهم
پرواز بالگرد آمریکایی بالای محل اقامت همسر سردار!
یک هلیکوپتر آمد بالای هتل ما و یک امریکائی آمد پائین. یکی از خانمها رفته بود روی پشتبام لباس پهن کند که جیغ زد و آمد پائین و گفت یک هلیکوپتر بالای پشت بام هتل هست و یک نفر دارد میآید پایین!
-
به او میگفتند «مینی رزمنده» اما شهید مدافع حرم شد +عکس
در زمان هشت سال دفاع مقدس، فرماندهان به خاطر ریزنقشی و سن کم «شهیدمحمود هاشمی» به او لقب «مینیرزمنده» داده بودند. لقبی که حتی بعد از مدافع حرم شدنش با او همراه بود!
-
موتورسواری که مانع از اسیر شدن ایرانیها توسط داعش شد+ عکس
مدافعان حرم به آقا پژمان لقب «پژمان موتوری» داده بودند، چون با مهارت موتورسواریاش در میدان رزم با داعش مانع از اسیرشدن همرزمانش شده بود.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت یازدهم
وقتی همسر سردار تهدید شد!
در اتوبوس کسی که کنار من نشست دختری بود که خیلی ظاهر و حرکاتش برایم عجیب بود. یکجور آرایش مشکی و تیره کرده بود و از من سئوال کرد که ایلام میروی کسی را آنجا داری؟....
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۴/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دهم
«حاج حمید» قصص قرآنی را برای بچهها تعریف میکرد
حاج حمید موقعی که مشغلهاش کمتر بود، به خانه که میآمد، بچهها میگفتند برایمان قصه بگو. حاج حمید قصص قرآنی را برایشان تعریف میکرد. گاهی که بچهها میگفتند بابا! چرا ایراد بنیاسرائیلی میگیری؟...
-
شهیدی که قرار نبود شهید شود، اما شد!
به حاج حسین بادپا گفته بودند این همه تلاش نکن، چرا که به قول ۲ شهید نامدار سپاه شهادت روزیاش نیست. اما حاج قاسم در جمع مدافعان حرم با آن خبر غیبی، باعث تعجب دیگران شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۳/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت نهم
گرفتاری در برف و استمداد سردار از شورای عالی!
در برف گیر کرده بودیم. یکبار پیامی را که نوشته بود، ارسال شد. گفت این را برای یکی از دوستان که در شورای عالی امنیت ملی است فرستادم. مطمئن باشید اگر به دستش برسد، نجات پیدا میکنیم.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۲/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت هشتم
ترفند یک سردار برای بازنشستگی از سپاه! + عکس
هر چه هم به نیروی قدس میگفت، میگفتند مشکل درست میشود و نباید بروی. آمد و این ترفند را زد و درخواست بازنشستگی داد. خیلی هم طول کشید تا قبول کردند.
-
خوب حالم را گرفتی، حاجی!
یکی از مدافعا ن حرم اهل گیلان دست، توی جیب اورکتش کرد و عکس دخترش را درآورد و روبهروی خود روی زمین گذاشت. سردار حقبین به او گفت: حامد، میخواهی حالم را بگیری؟
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۱/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت هفتم
نه به ناهار سپاه رسیدیم نه به ناهار بسیج!
من از پولی که حاج حمید میداد، کمی پسانداز کردم. اغلب در بسیج سپاه بودم. البته بماند که نه به ناهار سپاه میرسیدم، نه به ناهار بسیج. از صبح تا ظهر در تبلیغات سپاه بودم و بعد از ظهرها به بسیج میرفتم.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت ششم
میخواستند خواهران را از سپاه شهر بیرون کنند!
در سپاه تصمیم گرفته بودند خواهران را از سپاه سطح شهر بیرون کنند و تنها کسی که پشت ما ایستاد و پیگیری و مقاومت کرد تا ستاد مقاومت خواهرها راه بیفتد حسین علمالهدی بود. خیلی با خواهرها همکاری کرد.
-
عاشقانهای از زنی که داعشیها همسرش را زنده زنده سوزاندند
دیگر باورم شده بود مُرده.تا اینکه بعد از دو هفته مرگ و زندگی و امید و انتظار، ساعت دوازده شب تلفنم زنگ خورد. گوشی را بلند کردم. منصور بود: «سلام مامان علی، من زندهام! ولی رفتم سوریه!»
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت پنجم
باید ۴۰۰ دختر ضدانقلاب را بازجویی میکردم!
حدود ۴۰۰ نفر بازداشتی دختر داشتند. سازمان منافقین، چریکهای فدایی خلق، حزب توده، راه کارگر و... همه در دانشگاه اهواز دست به یکی کرده بودند که مقاومت کنند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت چهارم
مردی که همه سال را روزه بود! + عکس
با خودم فکر کردم همین الان داشت شوخی و خنده میکرد. چه شد که رفت در این فاز؟ فکر کردم باز دارد شوخی میکند. با حالت شوخی گفتم: «حاج حمید! تو کجا؟ ما کجا؟ تو فقط ۳۰ سال روزه بودهای. این همه بخشندگی...
-
شاطری که با شوخطبعیهایش دل مدافعان حرم را برد
حسن قاسمی دانا رو به فرمانده عملیات کرد و گفت: اشکالی ندارد چون هشت نفر هستیم اسم عملیات به نام امام رضا (ع) باشد؟ فرمانده بیدرنگ قبول کرد.
-
سردار قاآنی:
افتخار کنید که امروز را به نام شما مادران شهدا نامگذاری کردهاند
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران عظمت مادران شهدا میطلبد روز شهادت حضرت امالبنین را برای گرامیداشت آنها اختصاص دهند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۷/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت سوم
«صادق آهنگران» و «حسین پناهی» در عروسیام تئاتر اجرا کردند
مهمانها هم خواهرها و برادرهای سپاه و پذیرایی هم در حد میوه و شیرینی بود. یک تئاتر طنز به اسم مرشد و بچه مرشد را بازی کردند. حاج صادق آهنگران نقش مرشد را بازی میکرد و حسین پناهی نقش بچه مرشد را.
-
مدافع حرم خندانی که به او گفتند نماز نخوان تا شهید نشوی!+ عکس
شهید مدافع حرم حسین محرابی تازه اعزام شده بود که با صدای اذان صبح بلند شد، سراغ همه همرزمانش رفت تا آنها را برای اقامه نماز بیدار کند، اما همه به او گفتند: نماز نمیخوانند، چون نمیخواهند شهید شوند!
-
شهیدی که عاشق سِلفی بود! +تصاویر
فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون در گروه «خراباتیان خان طومان» نوشت: او همیشه وسط جبهه هم پیغام میداد و هم فیلم میگرفت.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دوم
عاقبت دختری که معادل ۱۵۰میلیارد تومان مهریه خواست!
گفت با همسرش اختلاف پیدا کرده بود و برای اینکه بتواند بچههایش را بگیرد مهریهاش را بخشیده بود. آن موقع ما او را آنی صدا میزدیم. پرسیدم، «آنی! چطور شد مهریه به این سنگینی خواستی؟»
-
شهید مدافع حرمی که برای داعشیها سرگرمی ساخت!
شهید مدافع حرم مصطفی عارفی از هوش بالای نظامی برخوردار بود. او این هوش را برای سرکار گذاشتن نیروهای داعش به کار برد و حسابی آنها را سرگرم کرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت اول
«حمید» چگونه از «پری» خواستگاری کرد؟
رفت و آمد حاج حمید به خانه ما و صمیمیتی که با خسرو داشت باعث شد بین ما سه نفر یک جمع سه نفره تشکیل شد و کمکم بر اثر این مراودات بین ما علاقه به وجود آمد. ایشان اول موضوع را با خسرو مطرح کرد که...
-
شهیدی که مادرش برای او از دیار باقی هدیه فرستاد+فیلم
شهید نورمحمد صالحی از شهدای لشکر فاطمیون قبل از اینکه به شهادت برسد در فیلمی که ضبط کرد، از هدیهای صحبت کرد که مادرش از دیار باقی برای او فرستاد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۴/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت ششم و پایانی
مادر شهید: از عروسم راضیام + عکس
خیلی شبیه پسرش است. مسعود را که میبینم انگار آقارضا را دیدهام. شکر خدا سه تا پسر دارد. از خانمش هم خیلی راضیام. هر پنجشنبه می آیند دنبالم و می رویم بهشت زهرا.
-
ماجرای شهید مدافع حرم که ۲ سنگ مزار دارد!
جمله معروف سردار شهیدمان را هیچ وقت فراموش نمیکنم: «تا شهید نباشید، شهید نمیشوید.» آقا مرتضی محله ما هم قبل از شهادت به این درجه رفیع رسیده بود.