-
غولی به نام انسان
در این کتاب غول و دیوی وجود نداشت و بیشتر درباره یک شخصیت علاقهمند به کتاب حرف میزد.» اما به نظرم این رمان درباره یک غول است آن هم غولی به نام انسان!
-
من و دوستان غولم؛
جای خالی حضور غولها و دیوها در ادبیات داستانی معاصر
اینجا باید در کنار هم یک قدم بر داریم و به این پرسش پاسخ دهیم که این داستان فانتزی چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ ما اصلا به چه نوع داستانی میتوانیم فانتزی اطلاق کنیم؟
-
آرزو داشت پدر ادبیاش «جلال» و مادرش «سیمین» بود
من آن دنبالهای هستم که آرزو دارد پدر ادبیاش جلال و مادرش سیمین بود، نه این که به زور خودش را در بهترین حالت فرزند زن زیادی جلال بداند.
-
فریبا انیسی «طوبی» را مینویسد؛
چرا فقط نقش پشتیبانی زنان در جنگ پررنگ شده؟
انیسی معتقد است، زنان به میزان نقش پررنگشان در دفاع مقدس، مورد توجه قرار نگرفتهاند، آنچه پررنگ شده، مدیریت پشتیبانی بوده که در جای خود عاملی مهم در تغییر سرنوشت جنگ به نفع ایران به شمار میآید.
-
گفتگو با قطبالدین صادقی درباره ضعف ادبیات نمایشی در تأثیرپذیری از آثار عطار نیشابوری؛
نویسندگان ما اقتباس بلد نیستند
هم باید زبان عطار را بشناسید. هم جهان را دریابید. هم باید قدرت تأثیر زبان جدید، هرچه که هست، تئاتر است، سینماست، رمان است، باید آن را هم بشناسید.
-
یک نویسنده دفاع مقدس مطرح کرد؛
خباثت بعثیها در ممانعت از امداد و نجات
حمید داودآبادی از رزمندگان و نویسندگان دوران دفاع مقدس در مطلبی به ذکر خاطرهای از چگونگی شهادت جمعی از همرزمانش پرداخت.
-
قبل از خواب آرزوها و رویاهاتان را تایپ کنید؛
من عاشق کرونا بودم...
حواستان به فرشتههای روی شانههایتان باشد. قبل از خواب آرزوها و رویاهاتان را قشنگ و واضح تایپ کنید. مثل من نباشید که بگویید من عاشق کرونا هستم...
-
۲/۵ میلیون تومان بده، نویسنده شـو!
البته میتوانید ۵۰درصد هزینه را پرداخت کنید، ما فایل کتاب را برایتان بفرستیم، آن را بخوانید بعد بفرستیم برای مجوز. البته از لحاظ تالیفی و محتوای کتاب هم نگرانی وجود ندارد.
-
آقای مترجم و ماجرای تاریخ انقضای نویسندهها؛
نویسندهها تاریخ انقضا دارند
این نویسنده و مترجم میگوید: از نظر من، نویسندهها تاریخ انقضا دارند. مساله مثل دنیای فیلمهاست که به این زمینه هم علاقه زیادی دارم و میتوانم دنیای ادبیات و سینما را قیاس کنم.
-
یادداشت های روزگار کرونا / ۳
دو حسابرس ترگل و ورگل با کاور غسالهای کرونایی!
این دیگر قوز بالای قوز بود؛ فکر کن دو جوان رعنای ترگل و ورگل، از روی لباسهای خوشگل و معطرشان، کاور غسالها را بپوشند. حسابی قافیه تنگ آمده بود برای بخت برگشتهها.
-
نگاهی به کتاب «امدادگر کجایی؟» خاطرات علی عچرش به قلم معصومه رامهرمزی؛
روایت صادقانه یک عربِ عصبی و مهربان! + عکس
کتاب با شنای پراسترس در بهمنشیر به دلیل جریانِ تندِ آب و سرکشی کوسه ها، پرهیجان شروع می شود و با خاطره پذیرش قطعنامه تلخ به پایان می رسد. صفحات ما بین این دو اتفاق اما روایت یک زندگی است...
-
حرفهای مهم با دستاندازهای سخت؛
«ارتداد»؛ داستان یا مقاله جامعهشناسانه؟!
متنی که خوانندهاش در میانه نمیدانست با یک داستان طرف است یا یک مقاله جامعهشناسانه با محوریت تحولات استراتژیک و ژئوپلیتیک ۴۰ساله اخیر در غرب آسیا و جهان!
-
معرفی کتاب؛
مسافری که برای شهادت «از ری تا شام» سفر کرد
کتاب «از ری تا شام» شرح یک عمر جهاد سردار «احمد غلامی» است که از آغاز جنگ تحمیلی وارد میدان نبرد شد و تا آخرین لحظه عمرش در سوریه دست از جهاد برنداشت.
-
روزنوشتی از یک پرستار داوطلب در اورژانس کرونا؛
۵ ماسک با پارچه تبرکی حرم / ناخنهای کاشته دخترکی که کرونا نداشت! / به صاحبکارم بگو کرونا ندارم!
بالای سر دخترک رسید و به مانیتور با دقت نگاه کرد. دخترک نگرانیاش بیشتر شد و با گریه گفت: دکتر کرونا گرفتم؟ میمیرم؟
-
ای امام رضا(ع)! باید ترا فقط برای خودت بخواهم + عکس
اینجا که رسیدم قلبم ترکید. اشکم درآمد. خیلی غریب اما یک دنیا نزدیک تر بودی. درست مثل قرابت خدا و جوار رگ گردن بودنش. بی واسطه تر از قبل ها که از سر خاطر جمع و دل پردرد و پیشت می آمدم.
-
کاش مردم دنیا مواجهه با کرونا را از ایرانیها یاد بگیرند
نویسنده زن آمریکایی معتقد است در دوران بحران کرونا که سراسر جهان را فراگرفته است، ترجیح می دهد در ایران بماند تا به کشور خود برگردد، چرا که در اینجا آرامش بیشتری برقرار است.
-
نویسنده دفاع مقدس و کارگردان نمایش مدافعان حرم از بینمان رفت + عکس
جعفر کاظمی از جمله نویسندگان حوزه دفاع مقدس و مولف کتابهایی چون «اکیپ حاج هادی» و «نیمکتهای سوخته» بر اثر آنفولانزا و عفونت ریه، در سن ۴۸ سالگی در بیمارستان شهدای یافت آباد درگذشت.
-
۳ اثر از محسن حمید، جولین بارنز و ویرجینیا وولف در بازار کتاب؛
«تداعی» با سه کتاب به بازار آمد + عکس
انتشارات تداعی با سه عنوان کتاب از محسن حمید، جولین بارنز و ویرجینیا وولف به بازار کتاب آمد.
-
رأی دادن «امانالله خان» در روستاهای حاشیهای شهر!
آمدیم از کنارش رد شویم، بغل نویسی روی درِ ماشین نظرم را جلب کرد. آرم شهرداری خوی و زیرنویسش «پیمانکاری ناحیه ۲» انگار که از خواب پریده باشم.
-
کانون بانوی فرهنگ سه ساله شد؛
ارتباط عمیق واژه «خالهزنک» با روحیه آقایان! + عکس
ما در این سه سال فهمیدیم که واژه «خالهزنک» گاه ارتباطات شاهرگی عمیقی با روحیه آقایان هم دارد؛ این را در جنگ لوگوها فهمیدیم.
-
«نامه آخر» رسید؛
کتاب جدید نویسنده سریال «پهلوانان نمیمیرند» رونمایی شد
نویسنده کتاب نامه آخر گفت: این داستان یک تحلیل تاریخی نسبت به مسئله مهدویت است و برای نوشتن این داستان به جز مطالعات تاریخی و دینی، تحقیقات میدانی نیز داشتم.
-
سیدمهدی شجاعی: «حاج قاسم» باران رحمت بود
نویسنده کشورمان در پاسخ به این سوال که، سردار سلیمانی چه کرده بود که دهها میلیون انسان با آرا و افکار مختلف و حتی متضاد واله و شیدای او شده بودند، گفت: راز آن باور و عمل به یکی از فرمولهای الهی بود.
-
صفحهی یکی مانده به آخرِ سجل؛
میوهی چهار فصل انتخابات
انتخابات محدود به یک هفتهی ایام تبلیغ نیست و از فردای اعلام نتایج، کارِ برندگان و بازندگان برای دور بعدی شروع میشود و اصلا میوهی انتخابات، در چهار فصل عمل میآید.
-
گفتگوی مشرق با نویسنده کتاب «باغ خرمالو» و چند کتاب دیگر؛
بزکدوزک شبکه «منوتو» برای «استبداد» فایدهای ندارد
استبداد، چیزی نیست که شبکهای مثل «منوتو» بخواهد آن را بزکدوزک کرده، دوباره به خورد ملت ما دهد. نوجوان ایرانی با خواندن رمان تاریخی است که با برخی دورههای حساس آشنا می شود.
-
تعجب از جایزه به تحقیر ایرانی؛
وجیهه سامانی: چرا نویسندگان ارزشی متحد نیستند؟!
خالق آثاری چون «خواب باران» و «بادبادکها» در این نشست گفت: ما نویسندگان ارزشی، جزیرههای جدا از هم هستیم؛ جبهه کفر در کفر خود متحد است اما ما در حقمان متحد نیستیم.
-
آسیاب به نوبت محمود دولتآبادی رسید!
تاریخ فراموش نخواهد کرد که تو به پوپولیسم مهارگسیختۀ بنجل بازاری پشت کردی و منافع ملی را در نظر گرفتی و آزادوار و فروتنانه عقیدهات را گفتی و نوشتی. نترسیدی و آبرویت را به مسلخ هتاکان آوردی.
-
واگویه محمود جوانبخت برای مرحوم احد گوردزیانی؛
«احد» جز از برای دغدغهها و نگرانیهایش ننوشت
نگران زنی بود که شوهر جوانش را در جنگ از دست داده است... نگرانِ نگرانیهای آن زن بود... که یکوقت حرفش در هیاهوی زمانه گموگور نشود... نگران سرنوشت بچههایی بود که در قنداقه یتیم شده بودند...
-
گفتگوی مشرق با شهلا پناهی درباره جدیدترین کتاب هایش؛
اتفاقات خوب برای کتابهایم از لطف شهداست
یکبار دیگر بابت طولانی شدن زمان این پروژه ها معذرت خواهی می کنم چون به مخاطب این حق را می دهم که جویا و پیگیر کار باشد و امیدوارم آثار خوبی به چاپ برسد.
-
نشست بررسی کتاب خواب باران در کتابخانه شهید باهنر؛
یک نابینا: اگر با مطالعه این کتاب اتفاقی برای من می افتاد، چه کسی پاسخگو بود؟
یکی از نابینایان گفت: توصیفات کتاب، زیاد بود و از زیبایی، قلب من را می فشرد. اگر در حین گوش دادن به کتاب، اتفاقی برای من می افتاد، چه کسی پاسخگو بود؟
-
«دو روایت از یک عکس» خوشخوان است
این امتیاز نه در این کتاب، که در همۀ کتابهای آقای حسنبیگی احساس میشود و در واقع به زبان مخاطب امروز نزدیک است. میتوان گفت در آثار او سکته در نثر نمیبینیم.