-
گفت و شنود/ مگر میدانید؟
گفتند؛ نمیدانیم چه شده ولی به ارباب اعتماد کامل داریم وقتی او گریه میکند حتماً اتفاق گریهآوری افتاده است!
-
گفت و شنود/ ساعت چنده؟
یکی از خانها از نوکرش پرسید؛ ساعت چنده؟ نوکرش تعظیمی کرد و گفت؛ هر ساعتی که شما بفرمائید!
-
گفت و شنود/ آخ ساعتم!
طرف با ماشینش تصادف کرده بود و با ناراحتی داد میزد؛ آی ماشینم! افسر پلیس گفت؛ آقای عزیز ماشینت رو بیخیال، مگه نمیبینی استخون مچ دست چپت شکسته؟
-
گفت و شنود/ یادتان نرود!
منظور آقای عراقچی این است که دستبسته تسلیم آمریکا بشویم و برایش نوکری کنیم که بهانهای به دستش نداده باشیم؟!
-
گفت و شنود/ چوپان دروغگو!
یارو به دوستش نوشته بود، گالیله دور دنیا گشت ولی من آنقدر تو را دوست دارم که میخواهم دور تو بگردم. امضاء؛ چوپان دروغگو!
-
گفت و شنود/ کدوم بیماری؟!
موضوع مربوط به ۵۰ سال و صد سال پیش نیست که انتظار دارند از خاطر ملت پاک شده باشد!
-
گفت و شنود/ کیه در میزنه؟!
یارو بیکار نشسته بود. برای رفع خستگی با قاشق به قابلمه میزد و بعد، به خودش میگفت؛ کیه دَر میزنه؟!
-
گفت و شنود/ دورخیز!
در مسابقه دو صد متر، بعد از آنکه سوت شروع مسابقه به صدا درآمد یکی از شرکتکنندگان به جای حرکت به جلو، ده متر عقب رفت! پرسیدند این چه کاری است؟! گفت؛ دارم دورخیز میکنم!
-
گفت و شنود/ دندان فیل!
عتیقهفروشی یک عصا را که ادعا میکرد از دندان فیل ساخته شده به جهانگردی فروخت. خریدار بعد از چند روز متوجه شد که عصا پلاستیکی است.
-
گفت و شنود/ تیره و تبار!
ولی ممنوعیت خرید و فروش و مصرف مشروبات الکلی نص صریح کلام خدا است. در دست بررسی است! چه معنایی دارد؟
-
گفت و شنود/ ذبح شرعی!
در دادگاه رسیدگی به جرایم طبری مطرح شد که دانیالزاده ابربدهکار بانکی از طریق فریدون در ادارات دولتی و بانکها اعمال نفوذ میکرده.
-
گفت و شنود/ معالجه!
اول باید قبول کنند که دیوانهاند و سپس برای معالجه آنها اقدام شود.
-
گفت و شنود/ تیر چراغ برق!
سارقی که در حال فرار با تیر چراغ برق تصادف کرده و بیهوش شده بود، وقتی به هوش آمد با تعجب پرسید؛ این تیر چراغ برق دیگه کجا بود؟ گفتند این که صد ساله اینجاست. تو مردکِ دزد کجا بودی؟!
-
گفت و شنود/ کجا میری؟
بقیه آنهایی که مجسمهشان را سرنگون کرده و سوزاندهاند هم مثل جرج واشنگتن اشغالگر و غارتگر و آدمکش بودهاند.
-
گفت و شنود/ لُخت و پَتی
قرار بود ترامپ از آلسعود محافظت کنه ولی صدها میلیارد دلار را گرفته و بالا کشیده و حالا خودش هم به نفس نفس افتاده!
-
گفت و شنود/ ما بیشتر!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو رفته بود آمریکا. چشمش به یک گاو افتاد که میگفت «ما ما ما» و طرف به خیال اینکه دارد به او احترام میگذارد گفت؛ اختیار دارید؛ ما بیشتر...
-
گفت و شنود/ خودکار!
ایران آنقدر منتظر میماند تا به انتقام خون پاک شهید سلیمانی یک گلوله بر پیشانی ترامپ بنشاند. حالا اگر تا انتخابات طول کشید دو گلوله نثارش میکند!
-
گفت و شنود/ عینک نمره ۷
یارو میگفت؛ به بابام گفتم نمره چشمم ۷ شده پول بده عینک بخرم. گفت؛ پسر جان! عینک میخوای چیکار؟ این دنیا که ارزش دیدن نداره!
-
گفت و شنود/ غلطک!
یارو میگفت؛ زمین و زمان را به هم دوختم که زندگیم روی غلطک بیفته ولی حالا غلطک روی خودم و زندگیم افتاده!
-
گفت و شنود/ نظرسنجی!
اگر در یک نظرسنجی واقعی و بیشیله پیله از مردم آمریکا بپرسند؛ «نظر شما درباره ترامپ چیست»؟ صدها فحش جدید و نام دهها حیوان که تاکنون شناخته نشدهاند در میان جوابها دیده خواهد شد!
-
گفت و شنود/ من نه منم!
جاسوسهای آمریکا و اسرائیل هم زندانی و ممنوعالخروجند، نظر ایشان درباره پیوند آنها با اصلاحطلبان چیست؟
-
گفت و شنود/ بالا بلند!
قاتلی را میخواستند دار بزنند، پرسیدند؛ آیا چنین روزی را خواب هم میدیدی؟ گفت؛ در خواب دیده بودم که جایگاه و مرتبه بلندی پیدا میکنم! اما نمیدانستم بالای دار است!
-
گفت و شنود/ یخچال!
یارو از دستشویی اومد بیرون و به صاحبخونه گفت؛ خوش به حالتون که در ساخت خونهتون از آخرین تکنولوژیهای روز استفاده کردین! وارد که شدم چراغش به طور اتوماتیک روشن شد.
-
گفت و شنود/ مردمآزار!
شخص قالتاق و مردمآزاری میهمان همسایه خود شده بود. بعد از پایان میهمانی، به همسرش گفت؛ دیدی چقدر از اینکه میهمانشان شدیم خوشحال شدند و با چه شادی و خندهای بدرقهمان کردند؟!
-
گفت و شنود/ من و بیل!
یارو پایش را روی یک بیل که به دیوار تکیه داده بودند، گذاشت، دسته بیل محکم توی ملاجش خورد. با عصبانیت به مردمی که از خنده رودهبُر شده بودند گفت؛ به جای خنده، من و بیل را با هم آشتی بدید!
-
گفت و شنود/ جوالدوز!
پس تکلیف پادوهای داخلی آمریکا چی میشه که اگر یک خار توی پای ترامپ بِره، این کاسهلیسها احساس میکنند یک جوالدوز توی چشمشون رفته!
-
گفت و شنود/ ورشکسته!
از یارو پرسیدند کسی که ورشکسته میشه یعنی چی میشه؟ گفت؛ بعضیها واقعاً آسوپاس میشن، بعضیها هم پولهاشونو توی جیب پیرهنشون میذارن و کت و شلوارشونو به طلبکارها نشون میدن!
-
گفت و شنود/ هویج!
مگر اوباما چه داده که از ترامپ میخواهد بیشترش را بدهد؟!
-
گفت و شنود/ طناب!
شخصی شیطان را خواب دید که تعدادی ریسمان در دست دارد. پرسید؛ این طنابها برای چیست؟ شیطان گفت؛ اینها را به گردن بعضیها میاندازم و به دنبال خودم میکشانم!
-
گفت و شنود/ انگل داری!
هنوز هم ترامپ ادعا میکند که در میان مردم آمریکا از محبوبیت برخوردار است!