-
در محضر مدافعان حرم/۶۳/ گفتگوی مشرق با پدر شهید فاطمیون؛ عباس حیدری/ قسمت پنجم
شهادت یک مدافع حرم بدون درد و خونریزی +عکس
نمی دانم خمپاره یا چه چیز دیگری می آید همین طور که افتاده بوده، کنار او می افتد و منفجر می شود. عباس را بلند می کند از سر تپه و پرت میکند پایین تپه.
-
در محضر مدافعان حرم/۶۲/ گفتگوی مشرق با پدر شهید فاطمیون؛ عباس حیدری/ قسمت چهارم
ورود قاچاقی خانواده مدافع حرم به ایران! + عکس
آن زمان چهار میلیون تومان هزینه قاچاقبری اینها شد. دو میلیون از خودش و دو میلیون از خانومش گرفتند. و گفت بچهشان را هم رایگان می بریم.
-
در محضر مدافعان حرم/۶۱/ گفتگوی مشرق با پدر شهید فاطمیون؛ عباس حیدری/ قسمت سوم
تهمت دزدی اسلحه و قتل به مدافع حرم! + عکس
پرونده اش را کلا جمع کردند و گفتند فراری شده و فعلا تا بیاید کاری بهش نداریم. البته به عباس تهمت زده بودند که چند میل اسلحه دزدیده و چند نفر را هم کشته است!
-
در محضر مدافعان حرم/۶۰/ گفتگوی مشرق با پدر شهید فاطمیون؛ عباس حیدری/ قسمت دوم
روزی ۳۰۰ گرم گوشت برای نظامیان افغانستان!
حقوقشان را ماه به ماه پرداخت میکنند. از نظر خورد و خوراک هم که اصلا ارتش افغانستان حرف ندارد. خیلی خرج می کنند برای اینها. میوه هم هست، تخمه پوستکنده هم هست...
-
در محضر مدافعان حرم/۵۹/ گفتگوی مشرق با پدر شهید فاطمیون؛ عباس حیدری/ قسمت اول
دسته اسکناس دولت افغانستان روی تابوت شهدا!
کلا در افغانستان یک نیرو داریم به نام «اردوی ملی». اینها وقتی که به شهادت می رسند دولت از آنها هم به عنوان شهید اسم می برد، بعد به آن بندگان خدا یک درصد خیلی کم کمک میکنند.
-
در محضر مدافعان حرم/۵۸/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت هفتم و پایانی
«حاج قاسم» با انگشتر شهید مدافع حرم، چه کرد؟ + عکس
دیدم خانهمان پر از نور است و آشپزخانه ما دری به سمت بیرون دارد و همه شهدا دارند داخل خانه می شوند. دنبال منبع نور می گشتم که دیدم محمدعلی ایستاده و مدام من را صدا می زند...
-
در محضر مدافعان حرم/۵۷/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت ششم
درخواست عجیب یک مدافع حرم از مادر! + عکس
وقتی این جمله را گفت؛ گفتم: خودت را لوس نکن! من نمی توانم این دعا را بکنم؛ اصلا دعا نمی کنم شهید بشوی. تا من این را گفتم، حرفش را پس گرفت و گفت پس همان دعای شهادت را بکن!
-
در محضر مدافعان حرم/۵۶/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت پنجم
تمام مردهای این خانه به جنگ رفتهاند! + عکس
جالب این است که آقامحمدعلی به آقاجان همیشه می گفت شما نرو، من دارم به جای شما می روم. من نظامی ام و جای شما را پر می کنم.
-
در محضر مدافعان حرم/۵۵/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت چهارم
مدافعحرمی که خیلی ازدواجی بود! + عکس
یک بار که از قم به تهران می آمدیم، محمدرضا تمام این دو ساعتی که در راه بودیم، با پدرش صحبت کرد که می خواهم زن بگیرم و شما تلاش کنید که دختر خوبی را برای من پیدا کنید...
-
در محضر مدافعان حرم/۵۴/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت سوم
تصادف جانخراش یک مدافعحرم! + عکس
برای این که گوشت اضافه نیاورد، دکتر تجویزهایی کرده بود و دامادمان کمک می کرد و محمدرضا را به حمام می برد و با لیف زِبر روی زخمهایش می کشید تا زواید برود.
-
در محضر مدافعان حرم/۵۳/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت دوم
مدافعحرمی با موهای اتوکشیده و خامهای! + عکس
خیلی از جوانهایی که فکر نمی کردیم پایشان در مسجد باز شود به واسطه عکس محمدرضا به مسجد آمدند. می گفتند مگر ممکن است جوانی با موی خامهای و با این مدل لباس آستین کوتاه برود و شهید مدافع حرم بشود؟!
-
در محضر مدافعان حرم/۵۲/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت اول
کافهنشینی تکاور مدافع حرم با خانم نویسنده! + عکس
خیلیها که کتاب را خوانده اند به من می گویند که این سبک را در کتاب هیچ شهیدی ندیدهاند. بیشتر کتاب شهدا به صورت خاطرات کوتاه کوتاه نوشته می شود.
-
در محضر مدافعان حرم/۵۱/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار مرادعلی عباسیفر/ قسمت چهارم و پایانی
همسر شهید: پیکر شوهرم را تبادل نمیکنم! + عکس
اگر احیانا پیکر پیدا بشود و قرار باشد که مبادله بکنند، من راضی نیستم که در قبالش امتیازاتی به داعش داده بشود. هر پولی که از اینجا برود، باز می شود گلوله ای به سمت گلوی بچه های شیعیان...
-
در محضر مدافعان حرم/۵۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار مرادعلی عباسیفر/ قسمت سوم
پاسخ داعشیها به تماس همسر سردار + عکس
بعد که دیدم علیرضا ناراحتی می کند، سریع با گوشی حاج آقا تماس گرفتم که ببینم علت انتشار این خبر و شوخی چه بوده؟ به فکرم هم نمیرسید که حاج مراد شهید شده باشد. وقتی زنگ زدم به گوشی حاج آقا...
-
در محضر مدافعان حرم/۴۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار مرادعلی عباسیفر/ قسمت دوم
افتخار داعش به شکار فرمانده نزدیک به حاج قاسم + عکس
همان اوایل هم از طرف سپاه به ما گفتند که داعشیها منتظر شناسایی حاج آقا هستند. می خواهند میزان اهمیت مقام حاج مراد را بسنجند. شما هیچ چیزی نگویید. ما چیزی نگفتیم اما...
-
در محضر مدافعان حرم/۴۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار مرادعلی عباسیفر/ قسمت اول
داعشیها به تبلت حاج مراد هم رحم نکردند! + عکس
تبلتش را هم متاسفانه داعشیها بردند. همین اواخر که به مرخصی می آمد، تا نماز صبح می نشست و برای شناخت مناطق عملیاتی، نقشههای سوریه را دانلود می کرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۴۷/ گفتگوی مشرق با همرزم شهید اسدالله ابراهیمی
کتابخوانیِ «اسدالله» وسط میدان جنگ
بعضی از کارهای اسدالله برایم خیلی عجیب به نظر می رسید، مثل مطالعه اش در زمان فراغت! کتاب چهل حدیث امام خمینی(ره) و را هر وقت فرصت می شد باز کرد و مطالعه می کرد!
-
در محضر مدافعان حرم/۴۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهیدان سیدمحمد و سیدناصر سجادی / قسمت سوم و آخر
شهادت برادر، «سیدناصر» را دگرگون کرد+ عکس
وقتی سیدناصر خبر شهادت سید محمد را شنید شب ها خوابش نمی برد. سر درد عجیبی سراغش آمده بود. با خودش می گفت ما برادرها یتیم بزرگ شدیم و حالا دوباره همان ماجرا برای بچه های سیدمحمد پیش آمد.
-
در محضر مدافعان حرم/۴۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهیدان سیدمحمد و سیدناصر سجادی / قسمت دوم
مزار شوهرم را دو سال بعد نشانم دادند! + عکس
شهید دیگری را آوردند به نام سید ناصر که البته فامیلیاش فرق می کرد اما به ما گفتند که پیکر شهیدمان پیدا شده! برنامهریزی هم کردند که مراسم تشییع برگزار بشود، اما...
-
در محضر مدافعان حرم/۴۴/ گفتگوی مشرق با همسر شهید فاطمیون، سیدمحمد سجادی / قسمت اول
این شش یتیم نه «شناسنامه» دارند نه «خانه»+ عکس
اوایل که ما به ایران آمده بودیم، چون خانواده شهدا کم بودند، رسیدگی بهتری داشتند اما در طول زمان که شهدای فاطمیون بیشتر شدند و اوضاع اقتصادی ایران هم با سختیهایی روبرو شد، رسیدگیها هم کمتر شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۴۳/ گفتگوی مشرق با دوست و همرزم شهید اسدالله ابراهیمی / قسمت سوم و پایانی
هزینه ۱۰۰هزار تومانی «اسدالله» برای زن خیابانی!
از او می پرسد: معذرت می خواهم، برای چه این وقت شب کنار خیابان ایستاده اید؟! خطرناک است...
-
در محضر مدافعان حرم/۴۲/ گفتگوی مشرق با دوست و همرزم شهید اسدالله ابراهیمی / قسمت دوم
نامه محرمانه کنار رختخواب آقای فرمانده!
اسدالله از لحظه ورود به محور دچار استرس و نگرانی عجیبی شده بود! می ترسید گردان احتیاط به منطقه اعزام شوند و او در محور بماند. از من خواست با حاج آقا صحبت کنم و اسدالله را مرخص کند تا...
-
در محضر مدافعان حرم/۴۱/ گفتگوی مشرق با دوست و همرزم شهید اسدالله ابراهیمی / قسمت اول
ضرب و شتم بسیجیِ رزمنده به قصد کُشت + عکس
بر اثر یک اشتباه دو نفر از نیروهای اطلاعاتی لو می روند و فتنهگران به قصد کُشت آنها را مورد ضرب و شتم قرار می دهند. اسد می بیند اگر کاری نکند آن دو به شهادت می رسند و فوری بلوا به پا میکند....
-
در محضر مدافعان حرم/۴۰/ گفتگوی مشرق با برادر شهید اسدالله ابراهیمی
رتبه ۹۱۸ کنکور برای اسدالله قصاب! + عکس
وقتی از جبهه برگشت دیپلم انسانیاش را در مجتمع رزمندگان گرفت. مدتی با دوستانش به پارک و کتابخانه می رفتند و برای کنکور درس می خواندند. رتبه کنکور اسدالله ۹۱۸ شد و...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید اسدالله ابراهیمی/ قسمت دوم و پایانی
نقشه عجیب برای عدم اعزام یک مدافع حرم!
چیزی تا طلوع آفتاب نمانده بود، چشمانم سنگینی میکرد و کمکم خوابم برد. نمیدانم چه شد که تعدادی کتاب از قفسه بالای کتابخانه با شدت بر روی میز عسلی افتاد و شیشهاش را خُرد کرد!
-
در محضر مدافعان حرم/۳۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید اسدالله ابراهیمی/ قسمت اول
فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس
هر کاری از دستش بر میآمد برای شناسایی عوامل فتنهگر خیابان ها انجام میداد. گاهی نیاز به کمک داشت و از دوستانش درخواست کمک میکرد اما آنها جواب سربالا میدادند و میگفتند...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۷/ گفتگوی مشرق با همسر شهید نوید صفری/ قسمت هشتم و پایانی
«آقانوید» بعد از شهادت هم زائر حرم رضوی شد
بعد که پیکرشان را خواستند از حرم بیرون ببرند، یک بنده خدایی گفت اگر می شود، بگذارید همسرش چند دقیقه با پیکر، تنها باشد...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهید نوید صفری/ قسمت هفتم
«مدافع حرم» همسرش را به تنهایی روانه تهران کرد! + عکس
وقتی مادرشوهرم من را دید، همینطور گریه میکرد و ناراحت بود که چرا تنها آمدهام؟ می گفت: آخر نوید چطور دلش آمد که تو را تنهایی بفرستند... هم دلتنگ آقانوید بودند و هم برای من ناراحتی میکردند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهید نوید صفری/ قسمت ششم
نگرانی «مدافع حرم» از انتشار یک ویدئو + عکس
می گفت: اگر بفهمند من زنده ام و من را شناسایی کنند، دیگر نمی توانم به منطقه بروم. خیلی منقلب و ناراحت بود و چقدر توسل کرد که این ویدئو برایش مشکلساز نشود.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۴/ گفتگوی مشرق با همسر شهید نوید صفری/ قسمت پنجم
«روح شهید» واسطه ازدواج دو جوان شد + عکس
بعد از جلسه اول، بقیه صحبتهایمان در گلزار شهدای بهشت زهرا بود. سر مزار شهدا می نشستیم به صحبت. جلسه دوم چون قبل از سالگرد شهید خلیلی بود، در مقبره الشهدای شهرک شهید محلاتی قرار گذاشتیم.