علی مطهری، علی عباسپور و حمیدرضا کاتوزیان موسسین این فهرست انتخاباتی بودند که هنوز نهایی نشده است. با گذشت چند روز از اعلام موجودیت این فهرست، علیرضا زاکانی عضو جبهه متحد اصولگرایان در اظهاراتی اعلام کرد که لیستهای متعدد اصولگرایان به منزله پهن کردن فرش قرمز برای جریانهای فتنه و انحراف است. این در حالی است که جبهه پایداری و جبهه بیداری اسلامی پیش از «صدای ملت» لیست انتخاباتی خود را ارائه داده بودند.
این موضوع را با عباسپور که در میان گذاشتیم از معیارهای جبهه متحد اصولگرایان برای انتخاب نامزدهایش سخن گفت که به جز «مقبولیت» معیار مشخص دیگری مطرح نشده است. او به استناد همین یک مقوله گفت: مگر نمیگویند ما «مقبول» نیستیم و برای همین هم در لیست جبهه متحد اسامی ما را نیاوردند، پس چرا نگران حضور و رقابت «صدای ملت» هستند؟
مشروح گفتوگو با این نماینده تهران که با مدرک دکترای هستهای رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجالس هفتم و هشتم بوده و هست در ادامه می آید:
در ابتدای تشکیل جبهه متحد اصولگرایان، امیدواری بسیاری نسبت به جامعیت لیست نهایی این جبهه و گستردگی چتر اصولگرایی وجود داشت. اکنون که این لیست ارائه شده است،به نظرتان چه میزان از آن انتظارها برآورده شده است؟
ما در ابتدای تشکیل جبهه متحد اصولگرایان، خیلی از آن استقبال کردیم. بویژه از حضور شخصیتی چون آیتالله مهدویکنی که حاضر شدند در صحنه انتخابات حضور یابند. تاکید ما هم بر این بود که اصولگرایان باید با یک لیست انتخاباتی وارد صحنه انتخابات شوند. بویژه در مقطعی که حضور اصلاحطلبان در تردید بود و پیشبینی می شد آنها هم حضور پررنگی داشته باشند، تاکید بر اجماع اصولگرایان بیشتر بود.
اما از همان ابتدا، بخشی از اصولگراها که از دولت حمایت میکنند و در مجلس هم نمایندگانی دارند، بحثهایی را مطرح کردند که عملا 8+7 تبدیل به 6+7 شد. آنها که بعدها در قالب «جبهه پایداری» خودشان را معرفی کردند، بحثهایی را مطرح می کردند که بعدها از سوی اضلاع دیگر جبهه متحد و گروههای دیگر در این جبهه مورد طرح قرار میگرفت. مثلا اینکه چرا نمایندگان آقایان قالیباف و لاریجانی باید در این جبهه حضور داشته باشند و....
چه گروههایی در جبهه متحد اصولگرایان مواضع جبهه پایداری را دنبال می کردند؟
مایل نیستم در این مقطع اسمی از شخص یا گروهی ببرم. فقط میخواهم بگویم که اعتراضات جبهه پایداری به تصمیمات جبهه متحد اصولگرایان، در 6+7 مطرح میشد. در حالیکه تلاش آیتالله مهدویکنی بر گستردگی چتر اصولگرایی بود تا همه اصولگراها در این جبهه نماینده و حضور داشته باشند.
اما حقیقت این است که اعتراضات از ابتدا و در بطن اصولگرایان به جبهه متحد، گسترده بود. از ابتدا در نحوه تقسیم کار و در مورد روشی که باید در پیش گرفت، نهایتا نامزدهای اصولگرایان را در لیست تعیین کنند؛ این اعتراض وجود داشت تا زمانی که لیست نهایی نیز اعلام شد.
جبهه پیروان خط امام و رهبری که در دوره های دیگر هم پرچمدار وحدت میان اصولگرایان بود، میکوشید وحدت حداکثری را در توافقات در پیش بگیرد و تلاشش بر این بود که این چتر اصولگرایی گستردگیاش را حفظ کند. اما نهایتا در لیستی که ارائه شد، - اگر از تعداد نامزدهایی که قرار بود جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین معرفی کنند بگذریم- فقط شش نفر از نامزدهای جبهه پیروان حضور دارند. حدود دو نفر از این لیست از سوی آقای قالیباف حمایت میشوند و بقیه نامزدها از سوی دیگر گروههای عضو جبهه متحد معرفی شدهاند. حتی یک نامزد از دیدگاه نزدیک به آقای لاریجانی هم در این لیست حضور ندارد. این نشان میدهد که توازن میان نیروها و گستردگی چتر اصولگرایی حفظ نشده و لیست جبهه متحد نمیتواند همه دیدگاههای اصولگرایی را نمایندگی کند. فکر میکنم 6+7 که قرار بود 8+7 باشد، نتوانست به نقطه نظراتش برسد و همان نگرانی که در تقسیم وظایف از ابتدا وجود داشت، در اینجا نیز خودش را نشان داد.
آقای کاتوزیان در مصاحبهای که مدتها پیش با خبرآنلاین داشتند گفتند که شما و ایشان اگرچه عضویت حزبی ندارید اما با توصیه آقای لاریجانی و به عنوان دو نامزد جبهه پیروان خط امام و رهبری در لیست جبهه متحد اصولگرایان در آستانه انتخابات مجلس هشتم قرار گرفتید. چه شد که اینبار این اتفاق نیفتاد؟
به نظر میرسد که جبهه پیروان در معرفی نامزدهایش به جبهه متحد اصولگرایان مشکل داشت. اخیرا هم که در جلسهای در جبهه پیروان حضور داشتیم، اعضای تشکیل دهنده این جبهه، شدیدا نسبت به حضور کمرنگ جبهه پیروان در لیست جبهه متحد معترض بودند.
یعنی جبهه پیروان میخواست از نامزدی دوباره شما حمایت کند، اما جبهه متحد نپذیرفت؟
در همه ادوار گذشته انتخابات مجلس، من از طریق جبهه پیروان خط امام و رهبری در لیست اصولگرایان با هر اسمی اعم از جبهه متحد و یا ... حضور مییافتم. در انتخابات مجلس هشتم هم از همین طریق وارد جبهه متحد اصولگرایان شدم و وقتی با کم لطفی برخی دوستان مواجه شدم، حمایت آقای لاریجانی سبب شد تا نامم را در لیست نهایی قرار دهند. اینبار هم من از سوی جبهه پیروان به جبهه متحد اصولگرایان معرفی شدم و از سوی آقای لاریجانی هم مورد حمایت بودم ولی بحث اینطور پیش رفت که صدای جبهه پیروان، کمرنگ شنیده شد و در عوض فریاد آنها که از ابتدا میگفتند چه نیازی به حضور نمایندگانی از سوی لاریجانی و قالیباف هست، بیشتر شنیده شد.
شما در جریان هستید که آقای لاریجانی چه کسانی را به جبهه متحد اصولگرایان معرفی کردند و دلیل عدم پذیرفتنشان از سوی این جبهه چیست؟
نه من مطلع نیستم.
در حال حاضر علاوه بر لیست جبهه متحد اصولگرایان، لیست جبهه پایداری و بصیرت و بیداری اسلامی هم ارائه شده و لیست جبهه منتقدان لیست چهارم است. فکر نمیکنید تعدد لیستهای انتخاباتی منجر به شکستن آرای اصولگرایان شود؟
اتفاقا جبهه منتقدان دولت یا لیست «صدای ملت»، بیش از همه علاقمند به وحدت اصولگرایان بود. جلوتر از سایر دوستان هماهنگیهایی را با آقایان مطهری و کاتوزیان با دیگر اصولگرایان داشتیم و تلاشمان بر این بود که تامل و تعامل بیشتری در مورد تصمیمات جبهه متحد اصولگرایان داشته باشیم، همه تلاش ما برای اتحاد کامل بود. وقتی این تلاشها و تلاشهای آقای لاریجانی به نتیجه نرسید، ما که طالب یک انتخابات گسترده هستیم، تصمیم به حضور در عرصه رقابت انتخابات گرفتیم. همانطور که مقام معظم رهبری تاکید کردند، ما به دنبال یک رقابت جدی با حاکم بودن اخلاق اسلامی هستیم.
همانطور که گفتم، با تصمیم گیری نهایی جبهه متحد و لیستی که از سوی آن ارائه شد، این جبهه نماینده گروه محدودی از اصولگرایان است. به همین دلیل ما تفکرمان را به عنوان منتقدان دولت، در چارچوب لیست «صدای ملت» اعلام کردیم و وارد عرصه انتخابات شدیم. چون معتقدیم که رقابت جدی برای حضور گسترده مردم باید شکل بگیرد. آنچه برای ما مهم است، شرکت گسترده مردم است نه اینکه لیستی ارائه شود یا نشود.
همانطور که گفتم، با تصمیم گیری نهایی جبهه متحد و لیستی که از سوی آن ارائه شد، این جبهه نماینده گروه محدودی از اصولگرایان است. به همین دلیل ما تفکرمان را به عنوان منتقدان دولت، در چارچوب لیست «صدای ملت» اعلام کردیم و وارد عرصه انتخابات شدیم. چون معتقدیم که رقابت جدی برای حضور گسترده مردم باید شکل بگیرد. آنچه برای ما مهم است، شرکت گسترده مردم است نه اینکه لیستی ارائه شود یا نشود.
یکی از اختلاف نظرهای جبهه متحد و جبهه پایداری بر سر قرائت از مواضع رهبر انقلاب در نوع اتحاد بود. تاکید آیتالله مهدویکنی بر این نکته بود که نظر ولیفقیه بر وحدت کامل است اما جبهه پایداری با این قرائت که میان وحدت فلسفی و وحدت سیاسی تفاوت وجود دارد، زیر بار چنین وحدتی نرفت. جبهه منتقدان دولت چه نسبتی با نظریات رهبر انقلاب دارد؟ یکی از کاربران خبرآنلاین مشخصا پرسیده است که شما چقدر خودتان را ولایت مدار میدانید؟
ما کاملا در چارچوب قانون اساسی، اهداف انقلاب و اصل ولایت مطلقه فقیه و ولایت مداری حرکت میکنیم و اگر بیش از گروههای دیگر فرمایشات رهبری را فصلالخطاب ندانیم، کمتر از دیگران هم نیستیم. ما فرمایشات رهبری را در همه امور فصلالخطاب می دانیم و در عمل هم این را نشان دادیم. این حرف ما شعار نیست. من در چندین دوره نماینده مجلس بودم،آقای کاتوزیان هم دو دوره در مجلس بودند و آقای مطهری هم یک دوره نماینده بودند. ما دقیقا بر اساس نقطه نظرات رهبری حرکت میکنیم و اعتقادی اصولی به روحانیت داریم.
اتفاقا ما در جبهه منتقدان دولت - صدای ملت - ارادتمان به روحانیت بیش از هر گروه دیگری است. ما معتقدیم روحانیت نقش و رکن اساسی در نهضتهای پیشرو برای براندازی رژیم شاهنشاهی داشته و با فتوای تنباکو و حرکت پررنگ آیتالله کاشانی به اهداف بزرگی دست یافتیم. ما بر این باوریم که کمرنگ شدن نقش آیتالله کاشانی از اسباب شکست دولت و قدرت یافتن رژیم رضاخانی در آن مقطع بود. نقش امام(ره) در پیروزی انقلاب و پافشاری و همت ایشان در سرنگونی رژیم شاهنشاهی و نقش مراجع بزرگ تقلید ما (آیتالله مکارم شیرازی، جوادی آملی و مهدویکنی و ...) و مقام معظم رهبری به عنوان ارکان اساسی در حرکت صحیح انقلاب غیرقابل انکار است. از همین رو است که ما خودمان را در مسیر مستقیم و تحت ولیامری رهبری میدانیم.
لیست جبهه بیداری اسلامی که نزدیک به آقای صدر است، نزدیکی بسیاری به لیست جبهه پایداری داشت. لیست جبهه منتقدان دولت، چقدر با دیگر لیستها همپوشانی خواهد داشت؟
هنوز در مورد لیست نهایی خود در تهران تصمیم نهایی را نگرفتهایم. اما تلاشمان این است که بتوانیم لیستی ارائه دهیم که منتقدان دولت را در آن بگنجانیم. البته تاکید داریم که همپوشانی لیست ما با دیگران در حداقل باشد. شرط عدم حضور توامان در دیگر لیستها را هم نداریم.
یکی از کاربران ما پرسیده است که «صدای ملت» در چهار سال گذشته کجا بود که یکباره در فصل انتخابات مجلس نهم، سر برآورده است؟
قویترین اعتراضات در مجلس هشتم را من و آقایان مطهری و کاتوزیان در این چهار سال داشتیم؛ اعتراضاتی که صدای ملت بود. نظیر اعتراض به اجرای ناصحیح هدفمندسازی یارانهها و نحوه خصوصی سازیهای صورت گرفته از سوی دولت، انحلال شوراها و .... ما همواره مواضع شفافی نسبت به عدم قانونگرایی و قانونگریزی بسیار آن داشته و داریم. حتی نسبت به اینکه تفکرات دولت در مسائل سیاسی منطبق با کلیات تفکر نظام نیست و بعضا زاویههای تندی با نقطه نظرات رهبری انقلاب دارد هم موضع گیری کردهایم. از همه مهمتر دنبال کردن سوالی بود که به جد پیگیری کردیم تا رئیسجمهور را به مجلس فرا بخوانیم. همانطور که می دانید طرح این سوال با فراز و نشیبهای بسیاری روبرو بود ولی بالاخره ما توانستیم این تابو را بشکانیم و از رئیس جمهور سوال کنیم. اگر قرار باشد کسی صدای ملت را فریاد کرده باشد، قطعا ما این کار را کردهایم.
آقای زاکانی چند روز پیش گفتهاند که تعدد لیستهای انتخاباتی اصولگرایان به منزله پهن کردن فرش قرمز برای جریان فتنه و انحراف است. این میتواند شامل حال جبهه تازه تاسیس شما هم بشود. نظرتان چیست؟
به نظرم این نوع اظهارنظرها نوعی بداخلاقی انتخاباتی است. اینکه هر کسی را که «با ما» نباشد را «بر خودمان» بدانیم و برچسب ضد انقلاب و ضد نظام به آنها بزنیم، صحیح نیست. رهبر معظم انقلاب بارها در رهنمودهایشان بر برگزاری یک انتخابات جدی و اخلاق مدار تاکید کردهاند.
دوستان در جبهه متحد اصولگرایان، محور انتخاب نامزدها را «مقبولیت» آنها و یکسری معیارهایی اعلام کردند که ما هنوز هم نمیدانیم این معیارها چیست و بر اساس چه معیاری برخی افراد در لیست نهایی این جبهه قرار گرفتند و آنها چه مزایایی به نسبت دیگرانی داشتند که در لیست نیستند. اگر ما به زعم این آقایان «مقبول» نیستیم، پس نباید هم نگران حضور ما در انتخابات باشند.
آنچه که برای ما اهمیت دارد، برگزاری انتخاباتی گسترده و جدی به فرموده رهبری انقلاب است. همانطور که گفتم، طیف اصولگرایی هم طیف گستردهای است ولی اگر نامزدهای جامعتین را از لیست جبهه متحد کنار بگذاریم، 70 درصد اعضای این لیست متعلق به یک ضلع است! چطور میتوانیم این لیست را یک لیست کامل بدانیم؟ مردم و اصولگرایان انتظار دارند که نمایندگانشان فعالانه در انتخابات باشند. ما هم برای پاسخ به تقاضای آنها در عرصه ماندهایم. حضور فعال در انتخابات، طلب میکند که نمایندگانی با تفکر نزدیک با هم، لیستهای مشترک ارائه دهند.
آنچه که برای ما اهمیت دارد، برگزاری انتخاباتی گسترده و جدی به فرموده رهبری انقلاب است. همانطور که گفتم، طیف اصولگرایی هم طیف گستردهای است ولی اگر نامزدهای جامعتین را از لیست جبهه متحد کنار بگذاریم، 70 درصد اعضای این لیست متعلق به یک ضلع است! چطور میتوانیم این لیست را یک لیست کامل بدانیم؟ مردم و اصولگرایان انتظار دارند که نمایندگانشان فعالانه در انتخابات باشند. ما هم برای پاسخ به تقاضای آنها در عرصه ماندهایم. حضور فعال در انتخابات، طلب میکند که نمایندگانی با تفکر نزدیک با هم، لیستهای مشترک ارائه دهند.
به نظرتان لیست جبهه منتقدان دولت، چقدر شانس پیروزی دارد؟
ترجیح میدهم به این سوال پاسخ ندهم.
آقای مطهری پیروزی این لیست را منوط به حضور پررنگ مردم تهران در انتخابات دانسته بودند. شما چطور؟
همان نظر آقایی مطهری از جانب ما کافی است.
میزان مشارکت مردم در این دور از انتخابات را چگونه تصور میکنید؟
مردم ما نشان دادهاند که در آخرین زمانها تصمیم میگیرند. ما ملتی هستیم که رفتار سیاسیاش پیچیده است و همین عامل هم کشورهای غربی را در تخمین رفتارهای انتخاباتی و سیاسی ما گمراه میکند. از همین رو، الان نمیتوانم پیش بینی خاصی بکنم. البته برآورد کلی این است که حضور مردم در حوزههای کوچک وشهرستان ها بالا است، اما در مراکز استانها نسبت به شهرهای کوچک، میزان مشارکت پایینتر است. اما اینکه میزان مشارکت عمومی چه میزان خواهد بود، قابل پیش بینی نیست. همین تنوع حضور نامزدها از همه تفکرات سیاسی در چارچوب انقلاب و قانون اساسی، رقابت جدی و سالم آنها، نقش رسانه ها در آگاهی بخشی به مردم و ... میتواند بر میزان مشارکت بیافزاید.
در سوالات متعدد کاربران خبرآنلاین، درباره وظایف نظارتی مجلس سوال شده است. به نظرتان مجلس چقدر در انجام این وظایف موفق بوده و متقابلا با چه تنگناها و فشارهایی روبرو بوده است؟
مجلس دارای جایگاهی است که از تخصص بالایی باید برخوردار باشد. درست است که نمایندهها میتوانند از کارشناسان زبده بهره بگیرند، اما باید بتوانند نظرات کارشناسان را کنار هم قرار داده و به نتیجه برسند. از این رو هر نماینده باید شخصا متخصص و هوشمند باشد تا بتواند در انجام وظایف نظارتی خود موفق عمل کند.
نظارت بر یک دستگاه تخصصی، امری پیچیده است. با بکارگیری کارشناسان زبده با نظرهای مختلفی که ارائه میدهند، این ضرورت را ایجاب میکند که نماینده شخصا بتواند عملکرد دستگاهها را بررسی کرده و درباره آن قضاوت کند. نماینده باید خودش را در مقابل خدا و مردم و مقام معظم رهبری مسئول بداند و با این مسئولیت، ابعاد نظارتی را در پیش بگیرد.
وقتی نمایندهای به نکات منفی درباره عملکرد دستگاهی میرسد، مکانیزمهای مختلفی علیه او فعال میشود تا وظیفه نظارتی آن نماینده به نتیجه نرسد. از پیشنهادهای مستقیم و غیرمستقیم، مادی و معنوی گرفته تا فشارهای مختلفی که به او وارد می شود تا از این کاردست بردارد. اما نماینده باید بر اساس قسمی که خورده، از حقوق مردم دفاع کند. به نظر من هرچه مجلس به این سمت حرکت کند، میتواند مطلوبتر از اختیارات قانونی خود استفاده کند و اقتدار مجلس را حفظ نماید.
نفرمودید که نظارت در مجلس هشتم چگونه بود؟
در این دوره از مجلس با دولتی طرف بودیم که قانونگریزترین دولت بعد از انقلاب بود. این دولت، نظرات قانونی شورای نگهبان، قوه مقننه و مجمع تشخیص مصلحت نظام را زیر سوال میبرد و از مکانیزمهایی که مطلوب نمیدانیم، تلاش میکرد که قوانین را دور بزند. با این حال مجلس هشتم عملکرد قابل قبولی در بعد نظارتی داشت.
به خاطر چه اقداماتی در مجلس هشتم، رویکرد نظارتی آن را «قابل قبول» مینامید؟
به خاطر پیگیری بحث «طرح سوال از رئیس جمهور». همانطور که می دانید ما فقط در مجلس اول، شاهد استیضاح رئیسجمهور، رای به عدم کفایت سیاسی و عزل وی بودیم. پس از آن هرگونه تلاشی برای سوال از رئیسجمهور محکوم به شکست بود تا اینکه بالاخره در مجلس هشتم، این اتفاق افتاد. البته مجلس هشتم، مباحث جدیای راجع به عدم التزام دولت به اجرای قانون را نیز پیگیری کرد و از این بابت هم نمره خوبی میگیرد.
با چنین پشتوانه قابل قبولی در مجلس هشتم، رویکرد نظارتی مجلس نهم را چطور میبینید؟
این یک الزام برای پیشرفت نظام ما است که مجلس بعدی در تمامی ابعاد از جمله بعد عملکرد نظارتیاش قویتر از مجلس فعلی باشد. در کشورهای پیشرفته با استاندارهای فکری و فرهنگی خودشان، به همین سیاق به سوی تشکیل مجلسی قوی میروند. ما در قانون اساسیمان، مقتدرترین مجلس را داریم اما این اقتدار باید به کار گرفته شود. اگر این اقتدار به کار گرفته شود، خواهیم دید که مسیر حرکت کشور ما میتواند مطلوبتر باشد.
مثلا اگر همچون برخی کشورها، دولت خودش را در نابسامانی وضع اقتصادی کشور پاسخگو بداند و مجلس قاطعانه برخورد کند، دیگر شاهد اینقدر بی تفاوتی نسبت به وضع اقتصادمان نخواهیم بود که ارزش پول ملی ما ظرف چند روز به نصف کاهش یابد! برخوردهای نظارتی است که دولت را ملزم به عملکرد برنامه ریزی شده و حرکت بر اساس قانون میکند تا اگر اشکالی در قانون می بیند، خودسرانه اقدام به عدم اجرای آن نکند و تغییر قانون را از مجلس طلب کند و مجلس با دلایلی که میشنود به اصلاح قانون بپردازد. این رویکردهاست که پیشرفت کشور ما را تضمین میکند. امیدواریم مجلس نهم، کاستیهای دورههای قبل را نداشته باشد.
از ماهها پیش نگرانیهای درباره حضور جریان انحرافی در انتخابات و استفاده آنها از امکانات دولتی مطرح بود. این نگرانی ها را چقدر جدی میدانید؟
در ماههای قبل بحثهای نگران کنندهای مطرح بود. مدام اخباری میآمد که جریانی تحت عنوان «انحرافی» حرکتهای گستردهای را در پیش گرفته است. فکر میکنم که نقش شورای نگهبان در نظارت بر انتخابات نقشی بیبدیل دارد. ضمن تایید اینکه شورای نگهبان باید سعه صدر گستردهای داشته باشد تا کسانی که شرایط نامزدی را در خودشان میبینند در عرصه حضور داشته باشند؛ باید دقت لازم را هم داشته باشند تا از کسانی که خوابهای نامطلوبی برای تصرف مجلس، در راستای اهداف و امیالشان دیدهاند، جلوگیری کند.
در همه مراحل برگزاری انتخابات، شورای نگهبان ناظر است. حتی در زمینه تبلیغات انتخاباتی و بودجه آن، شورای نگهبان ناظر است. ما یک کشور اسلامی هستیم و اخلاق اسلامی بر انتخابات ما حاکم است. تبلیغات انتخاباتی باید در حدی باشد که نامزدها خودشان را معرفی کنند. امیدوارم کشور به سمتی نرود که پول، حرف اصلی رادر انتخابات بزند و خرید و فروش رای در کشور را شاهد باشیم. امیدوارم هیچوقت چنین چیزی را حاکم بر انتخابات نبینیم واخلاق اسلامی واقعا حاکم بر انتخابات باشد.
در همه مراحل برگزاری انتخابات، شورای نگهبان ناظر است. حتی در زمینه تبلیغات انتخاباتی و بودجه آن، شورای نگهبان ناظر است. ما یک کشور اسلامی هستیم و اخلاق اسلامی بر انتخابات ما حاکم است. تبلیغات انتخاباتی باید در حدی باشد که نامزدها خودشان را معرفی کنند. امیدوارم کشور به سمتی نرود که پول، حرف اصلی رادر انتخابات بزند و خرید و فروش رای در کشور را شاهد باشیم. امیدوارم هیچوقت چنین چیزی را حاکم بر انتخابات نبینیم واخلاق اسلامی واقعا حاکم بر انتخابات باشد.
پیش از این یکی از افرادی که تحت عنوان چهرههای نزدیک به جریان انحرافی شناخته میشد، از برنامه این جریان برای کسب 150 کرسی در مجلس نهم سخن گفته بود. فکر میکنید این آرزوی آنها محقق شود؟
ایدهای در اینباره ندارم ولی آرزو دارم که هیچ کرسیای به آنها نرسد. نمایندگانی که به مجلس میرسند نباید وامدار گروه خاصی باشند و باید تنها در مقابل مردم و خون شهدا و ثمره زندگی حضرت امام و رهنمودهای رهبری، پاسخگو باشند و احساس مسئولیت کنند.
کرسیهای در اختیار اصلاح طلبان را چقدر میدانید؟
به استناد احساساتم که نمیتوانم آمار بدهم!
پیشبینیتان از آرایش گروههای سیاسی در مجلس نهم چیست؟ فکر میکنید چه گروههایی فراکسیون اکثریت یا اقلیت را تشکیل بدهند؟
من معتقدم که در مجلس هشتم، یک فراکسیون اکثریت به معنی واقعی کلمه نداشتیم. فراکسیون اصولگرایان اگر چه عنوان «اکثریت» داشت اما یک فراکسیون تجزیه شده بود و هیچ گاه در موارد کلیدی و مهم به تصمیم قاطع با اتفاق آرا نرسید. نمونهاش همینکه در هر دوره از عملکرد چهار ساله این فراکسیون، شدیدا علیه آقای لاریجانی که رئیس فراکسیون بود، تبلیغات میشد. تشتت آرا بسیاری هم میان اعضا حاکم بود.
بر همین اساس در مجلس نهم هم شاید نتوان ترکیب نمایندگان مجلس را تقسیم به اکثریت و اقلیت کرد. همانطور که الان هم در صحنه انتخابات، یک جبهه نمیتواند کلیت اصولگرایی را نمایندگی کند و شاهد حضور لیستهای متعدد با تفکرات متعددیم، در مجلس نهم هم نمیتوان فراکسیون اصولگرایان را ولو اینکه پرتعدادترین فراکسیون هم باشد، اکثریت بنامیم. چون باز هم دارای تشتت آرا خواهد بود و گروههای مختلفی در آن حضور خواهند داشت.
چون پیشبینیای از وزن گروههای شرکت کننده در انتخابات و احتمال پیروزی آنها ندارم، نمیتوانم بگویم که اقلیت مجلس بعد چقدر مقتدر خواهد بود و فراکسیونی قوی تشکیل خواهد داد یا نه؟