به گزارش مشرق ،اظهارات تامل برانگیز روز چهارشنبه وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت مبنی بر وجود دستهایی برای احتکار ارز و نیز تلاش رسانه ها با ارسال پیامک برای ایجاد تنش در بازار ارز و سکه، آن قدر سطحی بود که خنده را بر لب هر مخاطبی می نشاند. با این وجود بهتر است درباره چند بخش از این سخنان آقای وزیر نکاتی را یادآور شویم.
1- همه اهالی رسانه خوب به یاد دارند که در روزهای نه چندان دور، وقتی وزیر اقتصاد سپر بلای رییس کل بانک مرکزی شده بود و در تلاش بود برای دفاع از عملکرد اقتصادی دولت در جلسه استیضاح خود حاضر شود، مدیرانش چگونه با رسانه ها ارتباط نزدیک برقرار کرده بودند. همه خبرنگاران حوزه اقتصادی بارها و بارها این تجربه را داشتند که در ایام مطرح شدن استیضاح وزیر محترم، گاه تا دیروقت تلفن هایشان به صدا در می آمد تا اخبار ساختگی ارسالی توسط روابط عمومی وزارت اقتصاد را در رسانه هایشان بازتاب بدهند. اخباری که همه حاکی از فعالیت خستگی ناپذیر شمس الدین حسینی در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و محورهای دیگر طرح تحول بانکی و نیز اظهار نظرهای نمایندگان موافق او و مخالف استیضاحش بود.
1- همه اهالی رسانه خوب به یاد دارند که در روزهای نه چندان دور، وقتی وزیر اقتصاد سپر بلای رییس کل بانک مرکزی شده بود و در تلاش بود برای دفاع از عملکرد اقتصادی دولت در جلسه استیضاح خود حاضر شود، مدیرانش چگونه با رسانه ها ارتباط نزدیک برقرار کرده بودند. همه خبرنگاران حوزه اقتصادی بارها و بارها این تجربه را داشتند که در ایام مطرح شدن استیضاح وزیر محترم، گاه تا دیروقت تلفن هایشان به صدا در می آمد تا اخبار ساختگی ارسالی توسط روابط عمومی وزارت اقتصاد را در رسانه هایشان بازتاب بدهند. اخباری که همه حاکی از فعالیت خستگی ناپذیر شمس الدین حسینی در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و محورهای دیگر طرح تحول بانکی و نیز اظهار نظرهای نمایندگان موافق او و مخالف استیضاحش بود.
در آن روزها این وزیر اقتصاد و تیم رسانه ای اش بودند که که از مطبوعات و خبرگزاری ها می خواستند به اخبار استیضاح دامن نزنند و به هر طریق اصحاب رسانه را تطمیع می کردند تا کمک کنند که آقای وزیر از استیضاح سر سالم به در ببرد.
امروز اما همان رسانه ها که در ایام گرفتاری سخنگوی اقتصادی دولت تمام قد در خدمتش بودند و هنوز هم بابت همان روزها مسوولان روابط عمومی وزارت اقتصاد در حال حساب و کتاب با آنها هستند، از سوی شخص وزیر به ایجاد اخلال در بازار ارز و سکه متهم می شوند.
آقای حسینی! به راستی فراموش کرده اید که اگر همین رسانه ها با دولت همکاری نمی کردند و به دستور شما از انتشار اخبار ناامید کننده در عرصه اقتصاد منع نمی شدند و فقط به بیان واقعیات ناشی از اجرای طرح های اقتصادی دولت های نهم و دهم مانند بنگاه های زودبازده کارآفرین و هدفمندی یارانه ها می پرداختند یا در روزهای استیضاح با شما همکاری نمی کردند، شما هم اکنون باید در منزلتان حداکثر با عنوان "یک کارشناس اقتصادی" با رسانه ها گفت و گو می کردید؟
2- وزیر محترم اقتصاد که باز هم در غیاب رییس کل بانک مرکزی به عنوان متولی اصلی بازار ارز و سکه لب به سخن گشوده اند، تاکید کرده اند که عده ای سودجو به احتکار در بازار ارز روی آورده اند.
در دولت دهم همزمان با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و احتمال بروز کمبود برخی کالاها، بارها مسوولان وزارت بازرگانی اعلام کردند که کالاهای اساسی به اندازه کافی در انبارها ذخیره شده و جایی برای نگرانی از کمبود عرضه وجود ندارد.
سوال اساسی این است که آیا دولت تصور نمی کرد دلار و سکه هم در شرایط افزایش نقدینگی ناشی از هدفمندی یارانه ها و هجوم آن به بازارهای فرعی، می تواند دچار کمبود شود؟
مسوولان بانک مرکزی با این وجود بارها اعلام می کردند که ذخایر ارز و طلای کشور به طور چشمگیری افزایش داشته و هیچ وقت کشور به اندازه این روزها از این دو کالا ذخیره نداشته است. سوال اینجاست که اگر این حرفها صحت دارد، چرا دولت در روزهای اوج تقاضا، انبارهای ذخیره طلا و ارز خود را آزاد نکرد تا قیمت ها به تعادل برسد؟ آیا آنها را برای روز مبادا نگه داشته است؟ آیا همین اقدام دولت نبود که به تنش در بازار دامن زد و دلال های ارز و سکه را به سودهای کلان یک شبه رساند؟
نکته دیگر آن که چرا دولت هم اکنون که قیمت ها به شکل نجومی افزایش یافته به فاش کردن اقدام محتکران روی آورده است؟
3- بنا به گفته وزیر محترم، ارسال پیامک های مشکوک توانسته به تنش های موجود در بازار دامن بزند و قیمت سکه را به یک میلیون تومان برساند. باید از ایشان پرسید تعداد این پیامک ها و وسعت آن چقدر بوده است؟ از سوی دیگر زمان ارسال این پیامک ها کی بوده است؟ آیا شش ماه پیش که روند صعودی قیمت سکه و ارز آغاز شد، پیامک هایی مبنی بر پیش بینی افزایش قیمت به یک میلیون تومان ارسال می شد؟ در این صورت چرا همان زمان با این اقدام برخورد نشد؟ در غیر این صورت، علت افزایش قیمت سکه و ارز تا جایی که منجر به ارسال پیامک ها هشدار دهنده رسیدن قیمت به یک میلیون تومان چه بوده است؟
4- مسوولان محترم اقتصادی دولت در روزهای ملتهب بازار به جای اندیشیدن راه حل، به فکر برگزار کردن همایش و تببین ابعاد طرح تحول اقتصادی و سفر خارجی به کشورهای آمریکای لاتین بودند، غافل از این که همین التهاب های بازار سکه و ارز می تواند همه دستاوردهای آنها در عرصه اجرای قانون هدفمندی یارانه ها را زیر سوال ببرد. کما این که رییس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس با اشاره به این نوسان ها، این گونه اظهار نظر کرد که "حیثیت اقتصادی دولت از بین رفت."
5- انتشار اخبار حاکی از کنترل نرخ ارز و سکه و نیز افزایش سود سپرده های بانکی توسط وزیر اقتصاد در عرض چند ساعت توانست تا 300 هزار تومان از قیمت سکه و 300 تومان از قیمت دلار بکاهد. سوال اساسی اینجاست که چرا دولت اجازه داد قیمت این دو کالا تا این حد افزایش یابد و نوسان های آن دامن همه را بگیرد و بعد این چند خط خبر را منتشر کند؟ آیا انجام این کار یک ماه و دو ماه پیش ممکن نبود؟ رییس جمهور محترم چه تغییری در اقتصاد کشور مشاهده کرد که به یک باره نظر شش ساله خود مبنی بر لزوم کاهش نرخ سود سپرده بانکی را عوض کرد و به افزایش آن رای داد؟ چرا دولت اجازه داد بازار تا این حد ملتهب شود و بعد برای کاهش این التهاب اظهار نظر کند؟ مسوولان اقتصادی دولت در روزهایی که قیمت سکه ساعت به ساعت افزایش می یافت، کجا بودند؟ چرا از کوچکترین اظهار نظری امتناع می کردند و با صحبت های خود از التهاب بازار کم نمی کردند؟
اقدام هایی که دولت در روزهای پر التهاب بازار ارز و سکه انجام داد و نداد، جای سوال های زیادی دارد. به نظر می رسد مطرح کردن عناوینی مانند جریان انحرافی و جریان احتکار و کودتای رسانه ای برای توجیه نوسان های شدید بازار، بیشتر فرافکنی از سوی مسوولان دولتی است که ناتوانی آنها در کنترل بحران چندین بار نمایان شده است. تجربه دولت در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و ناتوانی سیستم بانکی در جلوگیری از وقوع آن و حتی انتصاب فردی که حتی دو تابعیتی بودنش برای مدیران اقتصادی دولت نامشخص بود، نمونه بازر عدم کنترل آنها بر اقتصاد کشور بود.
به نظر می رسد در شرایط کنونی تیم اقتصادی دولت نیاز به یک تحول اساسی دارد. تحولی که بتواند علم اقتصاد را اجرایی کند، نه این که با تحلیل ها فرافکنانه بخواهد واقعیت های جامع را نادیده بگیرد. امروز در اثر اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و افزایش نقدینگی در دست مردم، امکان هدایت آن به هر بازار فرعی دیگری وجود دارد. آیا دولت توانایی شناسایی خطرات بعدی را دارد؟ با این تیم اقتصادی، بعید است.