به گزارش مشرق روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

ارگان حلقه لندن مي گويد اپوزيسيون بايد تحريم فعال انتخابات را در دستور كار قرار دهد اما به مردم بگويد كه خواستار تحريم انتخابات نيست!

جرس با تاكيد بر پيگيري تحريم فعال انتخابات از سوي گروهك ها نوشت: فعالان موافق تحريم انتخابات بايد تلاش خود را به كار گيرند تا جمعيت تصميم به عدم مشاركت در انتخابات بگيرند. اين كار را چگونه بايد انجام داد؟ بايد پيام هاي زير را به مردم فرستاد؛ تاكيد بر اينكه آنها خواستار تحريم انتخابات نيستند ولي مسئولين كشور نمي خواهند انتخابات آزاد برقرار كنند و براساس تجربه گذشته ثابت شود مسئولان درستكار نيستند. بايد از خود سلب مسئوليت كرد و مسئوليت عدم شركت در انتخابات را متوجه حكومت كرد. مخالفان حكومت بايد اين موضوع را ذكر كنند كه مسئول عواقب تحريم انتخابات نيستند(!)

اين سايت وابسته به سرويس جاسوسي انگلستان در ادامه خواستار سياه نمايي، پخش شب نامه و القاي وجود نقاط ضعف سياسي و اقتصادي و اخلاقي در مسئولان شد و افزود: بايد هزينه شركت در انتخابات را براي مردم بالا برد و اين شركت را مساوي تاييد تخلفات قرار داد(!)

جرس مي افزايد: بايد نشان داد كه هدف تحريم، منافع شخصي نيست و بايد هزينه عدم شركت در انتخابات را پايين آورد، با بيان اينكه كساني كه در انتخابات شركت نمي كنند، چيزي را از دست نمي دهند]![ بايد گفت ]القا كرد[ كه اكثريت هنرمندان و روشنفكران با تحريم موافق هستند و تحريم كنندگان تنها نيستند. بايد هدف تحريم را مقدس نشان داد. همچنين بايد مواضع روشني در برابر مخالفان تحريم انتخابات گرفت و مخاطبان را دچار سردرگمي نكرد.

انتشار اين تحليل از سوي گردانندگان جرس نشان مي دهد كه جريان ياد شده برخلاف تبليغات رسانه اي، يقين دارند كه در سناريوي دعوت به تحريم، هم «منزوي» هستند و هم به اعتبار نامزد شدن صدها تن از مدعيان اصلاح طلبي- با وجود حضور فعال اصلاح طلبان در فتنه سبز- پيام هايي از روي «سردرگمي» به جامعه منتقل مي كنند. البته «مقدس سازي تحريم» در روزگاري كه حضرات مدعي روشنفكري ادعا مي كرده اند هيچ چيز مقدسي وجود ندارد، خود لطيفه اي يخچالي است.

از سوي ديگر اين نكته هم قابل توجه است كه طيفي آلوده به زد و بندهاي اطلاعاتي در خارج كشور علنا مي گويند بايد هزينه هاي شركت در انتخابات را بالا برد و متقابلا هزينه هاي عدم شركت را پايين نشان داد. معناي هزينه سازي براي مردمي كه حق دارند در سرنوشت خود شركت داشته باشند، چه مي تواند باشد جز همان خشونت و التهابي كه در سال 88 براي انتقام گرفتن از مردم ايجاد كردند؟!

اما از همه مهم تر، روش منافقانه بسترسازي براي تحريم انتخابات و در عين حال امتناع از پذيرش مسئوليت آن و القاي اين مطلب است كه اپوزيسيون طرفدار تحريم انتخابات نيست!! اكنون بايد پرسيد چرا جريان هاي سابقا متظاهر به اصلاح طلبي، به عملي متوسل مي شوند كه از زشتي و ننگ آن آگاهي دارند و بنابراين سعي در كتمان و اختفا دارند؟!

آمريكايي ها رفتند نكبت و ترس براي مزدوران ماند  

«در حالي كه نيروهاي آمريكايي خاك عراق را ترك كرده اند، سايه اي از احساس خيانت بر سر مزدوراني كه با آن ها همكاري كرده اند سنگيني مي كند. اين عده با ذهنيت منفي مردم نسبت به خودشان روبرو هستند».

خبرنگار اعزامي شبكه يورونيوز به عراق ضمن بيان اين مطلب با برخي از افراد همكار با نيروهاي آمريكايي در بغداد گفتگو كرده است. «ارشد» كه طي هفت سال گذشته در كنار آمريكايي ها با درآمد ماهيانه 1450 دلار كار كرده، هم اكنون احساس خطر مي كند. او ضمن درخواست از دولت آمريكا در مورد فراهم ساختن امكان رواديد براي ورود به آن كشور گفت: «من مي ترسم و به خاطر همكاري با آمريكايي ها زندگي ام در معرض خطر است. بي صبرانه منتظر پاسخ درخواستم براي مهاجرت به آمريكا هستم. اينجا ما با نشان همكاري با آمريكا شناخته مي شويم. من در شرايط بحراني به سر مي برم.»

يورونيوز افزود: برخي از آنهايي كه با آمريكايي ها همكاري كرده اند به اختيار خود در خدمت منافع نيروهاي چند مليتي بودند. برخي ديگر از ابتداي جنگ عراق تنها نقش مترجم را داشته اند. با اين حال در همه آن ها اين احساس مشترك وجود دارد كه آمريكايي ها آن ها را به حال خود رها كرده اند.

 

پيام اوباما به رهبر ايران از موضع ضعف بود  

مستخدم لانه جاسوسي سابق آمريكا در ايران مي گويد برخي پيام هاي اوباما به جمهوري اسلامي براي معارضان نظام گران آمده است.

عليرضا نوري زاده درباره پيام اخير باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا به رهبر معظم انقلاب و بيان اينكه اين سومين نامه (پيام) بوده، به راديو زمانه گفت: اين اولين نامه ]پيام[ نيست تقريباً ديگر براي اوباما و دولت آمريكا آشكار شده كه تعامل با جمهوري اسلامي ثمري ندارد. آن كس كه شعار مرگ بر آمريكا و بستن درها به روي آمريكايي ها را اعمال مي كند، رهبر جمهوري اسلامي است. اوباما پيش از اين دوبار نامه داده بود. نامه دوم او كه زمان آن بسيار نامناسب بود، در اوج جنبش سبز ارسال شد. اين نامه كه باز هيچ گاه محتواي كامل آن آشكار نشد، بسيار بر جنبش سبز گران آمد. بعدها آقاي اوباما سعي كرد انعكاس غيرمطلوب و منفي نامه اش را در بين ايرانيان كمي تعديل كند. البته بعد خانم كلينتون به ميدان آمد و با مواضع روشن و آشكار عليه جمهوري اسلامي، از بار منفي اين نامه كاست.

نوري زاده با ابراز خشم از شعار «مرگ بر آمريكا» به عنوان موضع هميشگي ملت و نظام جمهوري اسلامي و اينكه همين شعار راه را براي ورود آمريكا به ايران بسته، گفت: در نامه اوباما هم هشدار نسبت به بستن تنگه هرمز هست و هم اينكه اگر جمهوري اسلامي سياستهايش را تعديل كند، درها به روي او باز خواهد شد. بخش دوم نامه ]پيام[ اوباما در عمل نوعي ايجاد شك و ترديد كرده است كه مبادا آمريكا بخواهد باز در پس پرده دست به سازشي با جمهوري اسلامي بزند. گمان مي كنم، اسرائيلي ها و كشورهايي مانند عربستان سعودي و امارات، از اين نوع نامه بازي هاي آقاي اوباما خوشحال نيستند.

وي با بيان اينكه كساني در كاخ سفيد احتمالاً اميدوار باشند كه جمهوري اسلامي با تحريم ها به زانو بيفتد و گريزي جز گفت وگو پيدا نكند، تصريح كرد: من تصور نمي كنم با وجود آقاي خامنه اي چنين اتفاقي بيفتد.

 

شماري از عناصر گروهكي به حاشيه افتاده در خارج كشور، به بهانه كارگاه آموزشي در سوئد گرد هم مي آيند.

براساس گزارش ها در اين گردهمايي كه ماه فوريه و به دعوت مركز اولاف پالمه در استكهلم برگزار مي شود، برخي عناصر وابسته به گروهك هاي سلطنت طلب، ماركسيست، كومله، اتحاد جمهوري خواهان و اصلاح طلب دعوت شده اند تا موضوع ايجاد يك كنگره و شوراي واحد را بررسي كنند. به گزارش «خودنويس»، اسامي برخي دعوت شدگان به اين شرح است: شهريار آهي ]سلطنت طلب[ محسن سازگارا، هوشنگ اسدي، محسن مخملباف، مجتبي واحدي، عبدالله مهتدي (رئيس گروهك كومله)، مهران براتي، حسن شريعتمداري، علي رضا نوري زاده و سراج ميردامادي. يك تحليلگر (نام محفوظ) به خودنويس گفت تلاش براي جمع كردن نيروهاي پراكنده اپوزيسيون، براي نمايش اتحاد ميان گروه هاي سياسي و قومي به قدرت هاي بزرگ است تا به اين گروه به عنوان «آلترناتيو» رژيم نگاه شود(!!)

اين رسانه وابسته به اپوزيسيون مي افزايد: در ماه هاي اخير، طرفداران ديدگاه راه اندازي «كنگره ملي» و «شوراي ملي» ديدارهاي مختلفي در اروپا داشته اند. حضور شهريار آهي و محسن سازگارا در اين جلسه مي تواند به معناي تداوم بحث هاي اخير در پاريس باشد. چندي پيش نيز جلسه اي در لندن با گروهي از روزنامه نگاران و فعالان سياسي برگزار شده بود. با اين حال به نظر مي رسد تعدادي از دعوت شدگان در اين برنامه حاضر نشوند. گفته مي شود «شوراي هماهنگي راه سبز اميد» از نزديكان خود خواسته در اين جلسه حضور نيابند. گفته مي شود دعوت شدگاني كه با «شوراي هماهنگي» هماهنگي دارند در استكهلم حاضر نخواهند بود. همچنين معلوم نيست تعدادي از «چپ» و «جمهوري خواهان» در اين جلسه شركت كنند. در فهرست دعوت شدگان نام تعدادي از «سبز»هاي پاريس به چشم مي خورد. همچنين برخي به خاطر ديدگاه هاي سياسي خود كه با «كنگره ملي» و «شوراي ملي» همراه نيست در اين جلسه حضور نمي يابند.

خاطرنشان مي شود اغلب اين ميتينگ ها، بهانه اي براي اخاذي از سازمان هاي غربي و سركيسه كردن آنهاست. و اين در حالي است كه سازمان هاي دولتي آمريكا و اروپا از مدتها قبل، پرداخت هاي خود به گروههاي اپوزيسيون را با تأكيد بر اينكه از آنان كاري ساخته نيست متوقف كرده و يا درحد پول توجيبي كاهش داده اند.

 

يك نويسنده اجير سرويس جاسوسي انگليس به خاطر اعلام خشم مسلمانان هند، از سفر به اين كشور منصرف شد.

سلمان رشدي كه زاده هند است اما تابعيت انگليسي دارد اخيرا قصد داشت به بهانه يك جشنواره ادبي در جيپور، به ايالت راجستان عزيمت كند اما با دريافت برخي تهديدهاي امنيتي سفر خود را لغو كرد. رشدي مي گويد منابعي در ميان مقامات ايالت راجستان از او خواسته بودند از اين سفر منصرف شود چرا كه كساني قصد دارند او را به قتل برسانند. رشدي با انتشار كتاب موهن آيات شيطاني، عواطف بيش از يك ميليارد مسلمان را در جهان جريحه دار كرد و با حكم تاريخي حضرت امام خميني(ره) مهدورالدم اعلام شد.

شبكه بي بي سي انگليس از قول رشدي مي گويد مقامات هندي به وي اطلاعات دروغ داده اند تا وي به اين كشور و ايالت راجستان سفر نكند. وي توضيح نداد كه اگر اين اطلاعات دروغ بوده چرا از سفر برنامه ريزي شده خود به هند منصرف شده است؟! بي بي سي مي افزايد: «خبرنگاران مي گويند كه اعتراضات درباره سفر سلمان رشدي بي ارتباط با انتخابات ايالتي در اوتارپرادش نيست. به گفته تحليلگران، هيچ حزب سياسي نمي خواهد كه جامعه مسلمانان را ناراحت كند؛ مسلمانان 18 درصد از راي دهندگان در اين ايالت را تشكيل مي دهند.يك مدرسه علوم ديني در ايالت اوتارپرادش هند از دولت خواست كه سلمان رشدي را به هند راه ندهد چرا كه احساسات مذهبي مسلمانان را در گذشته خدشه دار كرده است».

 

چرا اعتراف نمي كنيم كه دچار مرگ مغزي شده ايم؟! 

«جنبش سبز به زندگي نباتي دچار شده و با وضعيت فعلي مرگ آن حتمي است».

اين مطلب را پايگاه اينترنتي نداي سبز مورد تاكيد قرار داد كه توسط برخي اعضاي متواري حزب مشاركت، از خارج كشور - و البته به شكل نيمه تعطيل- فعاليت مي كند. نداي سبز تصريح مي كند جنبش ديگر وجود خارجي ندارد و در فضاي مجازي متوقف شده؛ همين حيات نباتي و گياهي به جنبش داده است و مثل انساني مي ماند كه بر تخت، زندگي نباتي دارد اما زندگي او حقيقي و واقعي نيست.

«ح-ز» از خوانندگان ورشكسته اي هم كه مدتي از سوي سايت هايي نظير كلمه به بازي گرفته شد، در فيس بوك نوشته است: بياييم صادقانه خودمان را محك بزنيم و قضاوت كنيم كه چه قدر حاضريم در فضاي حقيقي هماني را بگوييم كه در فضاي مجازي مي گوييم، حاضريم همان كاري را بكنيم كه در فضاي مجازي شعارش را مي دهيم و هماني باشيم كه در فضاي مجازي نشان مي دهيم.

وي مي افزايد: آيا فكر كرده ايم كه اگر اين فضاي مجازي وجود نداشت ما كجاي دنياي واقعي قرار داشتيم؟ اگر فضايي نبود تا تصوير غيرواقعي از خودمان در فيس بوك قرار دهيم و نامستعار به كار ببريم، چگونه با واقعيت روبرو مي شديم؟!

يادآور مي شود هفته گذشته نيز عباس عبدي در مصاحبه با يكي از روزنامه هاي زنجيره اي تصريح كرده بود: مشكل اصلي اصلاح طلبان اين است كه خود را به موج بسيار مواج رسانه اي و ضمنا كم پشتوانه اي سپرده اند كه نه واجد تحليل درستي است و نه قدرت لازم را دارد و نه با مسئوليت كافي همراه است. اولين كار اصلاح طلبان بايد خلاص شدن از اين موج باشد، موجي كه مجازي است، بيش از آن كه واقعي باشد.