به گزارش خبرنگار اقتصادي مشرق، براي پاسخ به اين سوال كه تحريم نفتي ايران خوب است يا بد ، بايد نگاهي به اقتصاد انرژي و آثار درآمدهاي نفتي بر اقتصاد ملي داشته باشيم و آنگاه مي توانيم به ارزيابي اين سوال بپردازيم.
نفت و مشكلات آن را سال ها پيش نويسنده اي غربي در كتابي تحت عنوان "نفت، نقمت است يا نعمت" بررسي كرده است و در يك كلام نتيجه گرفته است كه مضار نفت در اقتصادهاي وابسته بسيار بيشتر از منفعت هاي آن بوده است.
البته اين تنها اقتصاددانان مستقل غربي نيستند كه چنين اعتقادي دارند، بكله اساتيد داخلي نيز بارها و بارها درباره معضلات وابستگي به درآمدهاي نفتي سخن گفته و مقالات متعددي نوشته اند،حال اقتصاد ايران با تجربه صد سال وابستگي به درآمدهاي نفتي در برابر يك آزمون جدي قرار گرفته و آن هم تمرين مقدماتي براي رهايي از دلارها نفتي است.
هر چند بايد پذيرفت براي گرفتن نمره قبولي در اين آزمون نيازمند صاحبنظران خبره ، مسوولاني دلسوز و كاربلد و بالاخره عزم و اراده ملي هستيم، اما اقتصاد ايران چه بخواهد و چه نخواهد وارد اين آزمون شده است.
دلارهاي نفتي شيره جان اقتصاد ايران را گرفته است و تحريم هاي اخير موهبتي است كه مسلما اگر غربي ها مزاياي آن را مي دانستند هرگز وارد اين بازي نمي شدند.
كيست نداند كه ريشه غفلت از توليد ملي كجاست و كدام اقتصادداني است كه نداند سرنوشت وابستگي به درآمدهاي نفتي چيزي جز بيماري هلندي نيست.
زماني كه هلند با درآمدهاي سرشار ناشي از صادرات گاز مواجه شد، دريافت كه بايد با اقتصاد ملي خود خداحافظي كند و در اين شرايط بود كه تصميم گرفت صنعت و توليد خود را از درآمدهاي گازي محروم كند و حالا بعد از گذشت صد سال اين فرصت طلايي در اخيار اقتصاد ايران قرار گرفته است فرصتي كه نبايد به راحتي از كنار آن گذشت.
در اين ميان كه با آشفتگي بازار ارز و سكه مواجهيم سخن گفتن از موهبت هاي تحريم نفتي كمي سخت به نظر مي رسد ، اما در يك كلام بايد گفت شرايط فعلي بيشتر از آنكه معلول تحريم باشد ناشي از ناكارامدي مديراني است كه فرمان اقتصاد ايران را در دست گرفته و به بيراهه مي برند.
آنان كه در ساختمان شيشه اي ميرداماد نشسته و آن استاد اقتصادي كه فكر مي كند در ساختمان باب همايون دارد نقشه راه اقتصاد ايران را طراحي مي كند بايد بدانند آيندگان درباره عملكردشان در دوران تصدي بانك مركزي و وزارت اقتصاد به خوبي قضاوت خواهند كرد.
ادامه دارد...