به گزارش مشرق، فضه سادات حسینی گوینده صدا و سیما در اینستاگرام خود پس از دیدن فیلم «۲۳ نفر» نوشت:

هر قدر فکر کردم نتوانستم انتخاب کنم از اولین فیلم جشنواره که قبل از شروع رسمی دیده بودم، نوشتن را آغاز کنم یا از اولین فیلمی که رسماً در جشنواره دیدم! لذا از ۲۳ نفر شروع کردم...

داستان را که قبلاً خوانده بودم! ملا صالح را هم که سال گذشته در مراسم رونمایی از کتاب ملاصالح نشر شهید کاظمی، از نزدیک دیده بودم. یادم هست آن روز، با اینکه هنوز ماجرا را نمیدانستم، دلم برای مظلومیتش عجیب سوخته بود! مظلومیتی که در عمق چشمهای پیرمرد و در پس ریش و موهای سپیدش فریاد میکشید!

این همه سال اسارت در زندانهای رژیم بعث و بعد ایران و بعد در شهر و محله و خانه … و همه این سالها صبوری کرده بود تا سید آزادگان صداقتش را تایید کرد... تا ۲۳ نفر رسیدند و گفتند ملاصالح مرد بوده... مرد... خیلی مرد...

داستان فیلم با اینکه مشخص است اما آنقدر تصاویر و صحنه ها، زیبا و واقعی بازآفرینی شده که از هیجان تماشای فیلم ذره ای کم نمیکند! بازی های جذاب و روان، گریم، صحنه پردازی، دکور، اکسسوار و … همه عالیست... و اصل داستان جذاب و پرکشش!

صداقت در چهره های بچه های فیلم موج می زند، در حرفهایشان، با همان لهجه ها و گویشهایشان که به وسعت ایران زمین است، در اعمالشان و … آدم #دلتنگ میشود برای آن روزها، حتی اگر ندیده باشد...

داستانی که شاید اگر آدمهایش زنده نبودند، برایش شبیه قصه ها بود و کسی باور نمیکرد! داستانهایی که در هشت سال دفاع مقدس کم نبودند! داستان معجزه انقلاب، معجزه جنگ و...

دفاع مقدس ی که خیلی زود همه را مرد میکرد … و مردانی که دیگر تکرار نمیشوند... انگار جنگ همه را با خودشان برد!

پ ن ۱:

روی در زندان استخبارات عراق نوشته بود: اینجا یک انسان می آید و انسان دیگری می رود...
بنظرم اصلاً جنس امتحانات بزرگ و سخت همین است! آدم را زیر و رو میکند! یک آدم دیگر میشود!

پ ن ۲:

فیلم اثر سازمان هنری رسانه ای اوج به کارگردانی مهدی جعفری و تهیه کنندگی مجتبی فراورده است و بشدت توصیه میشود، بخصوص برای نوجوانان! تا قدر خودشان را بدانند! تا یادشان بماند که بچه و طفل نیستند و همین ها آینده سازان این آب و خاکند! دقیقاً همین کاری ک آن ۲۳ نفر کردند … همان نوجوانان دهه ۴۰ و ۵۰ و حالا دهه هفتادی‌و هشتادی ها و... و کم کم نودی ها... خلاصه که امید انقلاب همین شماها هستید!

پ ن ۳:

کتاب آن بیست و سه نفر انتشارات سوره مهر را از استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر سید ضیاء هاشمی هدیه گرفته بودم.