آقاي عسگرپور، اي کاش کشور و سينماي ايران، چند ابوذر داشت و با استخوان شتر به سراغ معاويه‌ها مي‌رفت و از دل تاريکي‌هاي بايگاني تاريخ و فارابي، سندهاي ظلم و تبعيض و نابرابري را بيرون مي‌کشيد تا چهره واقعي دوست و دشمن معلوم مي‌شد.

مشرق- داوود توحيدپرست: آقاي محمدمهدي عسگرپور، آيا مي‌دانيد پس از دادگاه بدوي، دادگاه تجديد نظر نيز در خصوص شکايت اينجانب از آقاي عبدالرضا ساعتچي‌فرد تهيه‌کننده سينما و نهايتاً درخواست ابطال آراء هيئت داوري در زمان رياست شخصي قلدر و خودرأي به نام قاسم قلي‌پور و شوراي عالي داوري در زمان رياست آقاي کمال تبريزي به نفع من رأي داد و آراء صادره بسيار ظالمانه اين حضرات را ابطال کرد؟!
آقاي عسگرپور، به ياد مي‌آوريد که در زمان رياست آقاي جعفري‌جلوه و آقاي محمود اربابي که فيلم من بي‌دليل توقيف شده بود، چقدر به شما مراجعه کردم و نامه نوشتم و از شما خواستم که به مشکل صنفي من رسيدگي کنيد؟ آيا کوچک‌ترين حرکت مثبتي انجام داديد که مشکل فيلم من که همه زندگي‌ام وابسته به آن بود، حل شود؟
آقاي عسگرپور، يادتان هست زماني که مديرعامل فارابي بوديد، چقدر رفتم و آمدم و چقدر سختي کشيدم تا به فيلمنامه پروانه ساخت گرفته « شيرين» حداقل وام را بدهيد اما نداديد و باعث شديد که عليرغم ثبت فيلمنامه و گرفتن پروانه ساخت که در آن سال‌ها شبيه معجزه بود من نتوانم فيلم فوق را بسازم؟
يادتان هست چگونه آقاي «جعفر پناهي» بدون ثبت فيلمنامه و بدون گرفتن پروانه ساخت همان موضوع و محتوا را ساخت و اعتراض‌هاي من در خانه سينما و بنياد فارابي و ارشاد به جايي نرسيد؟ سکوت مرگ‌بارتان در آن زمان را به ياد مي‌آوريد؟!
آقاي عسگرپور، آيا به خاطر مي‌آوريد که در مسئوليت‌هاي مکررتان بر نهادهاي فرهنگي و هنري، چندصد بار من از شما کمک خواستم اما شما بر خلاف نصايح بزرگان دين و مذهب عمل کرده و هيچ‌گاه به من کمک نکرديد؟‌به خاطر داريد که چقدر به شما در خصوص روابط غيرقانوني حاکم بر معاونت فرهنگي و ترويج تبعيض و نابرابري در فارابي نامه نوشتم و به رانت‌خواري‌ها اعتراض کردم ولي شما هيچ پاسخي نداديد و به شکل کاملاً غيرقانوني و غيرانساني، تعداد تهيه‌کنندگان و کارگردانان بيت‌المالي را زيادتر کرديد و بعدها با همين فيلمسازان بيت‌المالي دسته و گروه و جريان تشکيلاتي بدون ثبت تشکيل داديد و همان روش‌هاي غير توحيدي و غيرانساني را در ساير نهادهاي فرهنگي و هنري خصوصا سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران ادامه داديد و منابع عمومي کشور را در اختيار عده‌اي خاص از هم‌فکرانتان قرار داديد؟
آقاي عسگرپور، من و امثال من در خانه سينما و لشکر عظيمي از دانشجويان هنر در اين کشور با اميد به کار کردن شرافتمندانه زنده هستيم اما وجود مديران تبعيض‌گرايي مثل حضرتعالي که منابع عمومي کشور را در اختيار فقط ده درصد از فيلمسازان بيت‌المالي مي‌گذارند، باعث مي‌شود که از طبيعي‌ترين حق حياتمان که کار کردن شرافتمندانه و کسب رزق و روزي حلال است باز بمانيم و زندگي خانوادگي‌مان احتمالاً متلاشي بشود...
متلاشي شدن خانواده‌ها آن هم به خاطر بيکاري، مي‌دانيد يعني چه؟
آقاي عسگرپور، يادتان هست که در اوايل مديرعامل شدن‌تان در خانه سينما صراحتا گفتم که فرق يک مدير انقلابي و ضدانقلابي فقط و فقط در خدمت يا خيانت به مردم است؟ يادتان مي‌آيد که با چه شور و شوقي از شما مي‌خواستم که مشکل امنيت شغلي را هر چه سريع‌تر حل کنيد؟
به خاطر داريد که مشکلات اعضاي خانه سينما را چه صادقانه و چقدر عريان برايتان توضيح مي‌دادم؟
يک سال و ده ماه گذشت و شما براي خالي نبودن عريضه فقط چند نامه اداري به چند نهاد نوشتيد و از آنجايي که برخلاف بعضي از مشاوران مسئولين سينمايي فعلي با هوش و زيرک هستيد، بيانيه‌اي هم براي امنيت شغلي صادر کرديد که مثلاً ما طرفدار حل مشکلات اعضاي خانه سينما هستيم! اگر اين گونه بود و شما باطناً به فکر حل مشکلات بوديد و کار سياسي نمي‌کرديد، چرا آن را کنسل کرديد؟! اگر بگوييد ترسيديم که خيلي خنده‌دار است! حل مشکلات ماقبل قرون وسطايي هنرمندان و ترويج عدل و داد و انصاف و برابري و الگوسازي از دين و مذهب و کشور، مگر ترس دارد که شما ترسيديد؟! چه ترس و چه هر بهانه ديگري به‌جز ادامه آن حرکت که مورد تاييد و درخواست نود درصد از اعضاي صادق و محروم خانه سينما بود، حرکتي انحرافي و سياست‌کارانه بود که شما انجام داديد و آن حرکت انقلابي را ابتر کرديد... پس از آن نيز شما و همه طرفداران شما سکوت مرگباري پيشه کردند و اين موضوع نشان مي‌دهد که اعتقاد شما به حل شکلات مردم و صنف، زودگذر است و ذاتاً به دنبال حل مشکلات فيلمسازان محروم نيستيد.
آقاي عسگرپور، به گفته خيلي از اعضاي کانون کارگردانان بر ضد آقاي عليرضا رئيسيان کودتايي انجام شد... من با ماهيت آن موضوع به خاطر آن که اطلاعات دقيقي ندارم، اظهار نظر نمي‌کنم اما در آن جلسه فوق‌العاده‌اي که برگزار شد از خيلي از دوستان محترم شنيدم که با همکاري شما، پنج نفر از اعضاي شناخته شده کانون کارگردانان به شکل کاملاً غيرقانوني از آقاي دکتر قاليباف در بهترين مناطق تهران خانه‌هاي بسيار شکيل و گرانقيمت گرفته‌اند... بچه‌هاي کانون کارگردانان مرتب مي‌گفتند که درباره اين موضوع پاسخ شفاف و روشني به اعضا بدهيد اما نه در آن جلسه و نه در هيچ جلسه رسمي و غيررسمي ديگر به اين موضوع اشاره نکرديد و حقايق آن به اصطلاح کودتا پنهان ماند. لطفا به عنوان مديرعامل خانه سينما پاسخ بسيار شفافي در اين ارتباط به اعضاي خانه سينما ارائه بفرماييد.
آقاي عسگرپور، با راي ناجوانمردانه‌‌اي که هيئت داوري و شوراي عالي داوري خانه سينما در زمان مديرعاملي شما بر اين خانه صادر کردند اينجانب همه نيرو و سرمايه‌ام را براي ابطال آن راي ناجوانمردانه گذاشتم و به لطف خدا حقيقت آشکار شد و حق به حقدار رسيد اما راي ظالمانه اين بي‌خبران باعث شد که زندگي خانوادگي من تا مرز متلاشي شدن پيش برود و من مدت سه سال بيکار و درگير حل اين مشکل بشوم که هنوز هم ادامه دارد... ده‌ها بار به شما نامه نوشتم و شکايت کردم اما هيچ عکس‌‌العملي نشان نداديد و فقط گفتيد که برو خدا رو شکر کن که به خاطر اين کار، اعضاي خانه سينما را بر عليه تو نشوراندم.
آقاي عسگرپور، اگر من عضو خانه سينما هستم که هستم باز هم از شما به وسيله اين تريبون مي‌خواهم که درباره اين موضوع به مردم و هنرمندان اين کشور توضيحات عادلانه و شفاهي بدهيد و بگوييد که چرا به جاي کمک به اعضاي خانه سينما و حل مشکلات بي‌نهايت آن‌ها، ناجوانمردانه به آن‌ها ظلم مي‌شود.
آقاي عسگرپور، بعضي از مديران عامل خانه سينما خصوصا آقاي سيدضياء هاشمي و آقاي ابوالحسن داودي زحمات زيادي براي خانه سينما کشيدند. من يادم مي‌آيد که اين دوستان بدون گرفتن حقوق همه کارهاي خود را تعطيل کرده و تمام وقت در اختيار خانه سينما و حل مشکلات اعضا بودند و باز هم وقت کم مي‌آوردند، انصافاً کارهاي خوب و زيادي هم کردند اما شما با وجود تعيين حقوق مادي براي خود و ديگران، به جاي استقرار دائمي در خانه سينما به کارگرداني سريال و تله‌فيلم و کارهاي جانبي پرداخته‌ايد. لطفا بگوييد که چرا اين‌گونه بوده است؟!
آقاي عسگرپور، زماني که شما با رابطه و بي‌رابطه در خانه سينما و صدا و سيما و شهرداري و حوزه هنري و سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران و خيلي از نهادهاي ديگر کار مي‌کرديد و بهره‌هايي مي‌برديد، هشتاد درصد از اعضاي خانه سينما از عادي‌ترين حقوق شهروندي خود يعني کارکردن محروم بودند و به شدت غم نان داشتند.
آقاي عسگرپور، زندگي عده‌اي از بچه‌‌هاي خانه سينما در زمان مديريت شما متلاشي شد. عده‌اي از هنرمندان سکته‌هاي قلبي و مغزي کرده و راهي بيمارستان‌ها شدند. عده‌اي دق کردند و مردند. عده‌اي به جاي خلق آثار هنري به مسافرکشي روي آوردند.
بچه‌هاي عده‌اي از اين دوستان از درس و دانشگاه محروم شدند و در سنين نوجواني در کوره‌پزخانه‌ها و بلورسازي‌ها و کارگاه‌هاي تنگ و تاريک به کارهاي سخت پرداختند و حتي چند نفر از اين‌ها به کودکان خياباني تبديل شدند.
آقاي عسگرپور بعضي از همکاران شما در اين خانه به گدايي پرداختند و بعضي‌ها شيشه اتومبيل پاک کردند و کارهاي تحقيرآميز انجام دادند و من شرم دارم که بگويم چه برسد خانواده‌هاي بعضي از اين عزيزان آمد. آن وقت شما در چنين شرايط جشن‌هاي بي‌بو وخاصيت برگزار کنيد و چند صد ميليون هزينه مي‌کنيد و جنگ‌هاي بيهوده راه‌ مي‌اندازيد و خانه سينما را مضحکه اين و آن مي‌کنيد و خود و دوستانتان با پول‌هاي دولتي به سفرهاي خارجي مي‌رويد و در خارج نيز براي خودتان شرايط کار و فيلمسازي فراهم مي‌کنيد.
آقاي عسگرپور نسل من از اين حرکت‌ها و نزاع‌ها و درگيري‌ها و جنگ‌ها بسيار ديده است. مسئولين خيلي از سازمان‌هاي چريکي و غير چريکي، مذهبي و غير مذهبي، به خاطر قدرت‌طلبي و رانت‌خواري و با کج‌انديشي و کج‌فهمي مطلق، بچه‌هاي صادق و دردمند اين کشور را به جان هم انداخته‌اند و خودشان يا فرار کرده يا به قدرت و ثروت رسيده‌اند و نهايتاً، بچه‌هاي پاک و معصوم ايران را به قربانگاه برده‌اند.
آقاي عسگرپور اگر سرتان براي انسانيت و حل مشکلات مردم درد مي‌کند، فقط و فقط بايد خواستار حل مشکلات ماقبل قرون وسطايي اين مردم در پناه مفاهيم به شدت کارآمدي همچون امامت و عدالت که معجزه مذهب شيعه مي‌باشد،‌ باشيد و الا پايه‌هاي دين و مذهب و کشور و عزت و انسانيت در سريع‌ترين زمان ممکن فرو خواهد ريخت.
آقاي عسگرپور، اين روزها در بيانيه‌ها و مصاحبه‌ها و گفت‌وگوهايتان از فيلمسازان بزرگ و با ارزش فرهيخته و با پرستيژ دم مي‌زنيد و مرتب افتخار مي‌کنيد که اين دسته از فيلمسازان در هيچ مراسم دولتي شرکت نمي‌کنند. طوري وانمود مي‌کنيد که همه آن‌ها طرفدار شما هستند و خودتان را هم مستکبرانه جزو سران اين گروه تصور مي‌کنيد.
آقاي عسگرپور اولا که حضرتعالي در هر مراسم دولتي و غير دولتي و در هر جايي که اولاً کباب مي‌دهند، حاضر هستيد و به هيچ عنوان دوست نداريد که حتي يک نفر از هشتاد درصد تقريباً ‌بيکار و مشکل‌دار و گرسنه سينما از فاصله‌هاي دور هم در اين‌گونه محافل شرکت کنند و بوي کباب به خانه و خانواده ببرند. دوماً نود درصد اين فيلمسازان بزرگ و مطرح و با ارزش سينما، حضرتعالي را به خوبي نمي‌شناسند و با عملکرد شما کاملاً آشنا نيستند و با انگيزه‌هاي مختلف به امام‌زاده‌اي دخيل بسته‌اند که دروغين است و به اصطلاح کور مي‌کند اما شفا نمي‌دهد.
اين عزيزان به محض آگاهي از بازي‌هاي زيباي شما در نقش ابوذر و سلمان و زاپاتا و پي‌بردن به اينکه شما فقط نقش انسان‌هاي شريف و آزادانديش را به خوبي بازي مي‌کنيد و مشاهده عملکرد عدالت‌طلبانه مديران و مسئولان فعلي شک نکنيد که شما را تنها خواهند گذاشت. چرا که در شخصيت و ژن آن‌ها خودخواهي، عدالت‌طلبي، آزادانديشي، وطن‌پرستي، مردم‌دوستي و راستي و درستي وجود دارد که اين خصوصيات در شخصيت و ژن شما يافت نمي‌شود. سوماً ‌ده درصد از اين فيلمسازان بزرگ و با ارزش و فرهيخته و با پرستيژ که مدام آن‌ها را به رخ اين و آن مي‌کشيد، همانند شما جزو تهيه‌کنندگان و کارگردانان بيت‌المالي هستند. من به ياد ندارم که شما و اين ده درصد از فيلمسازان بيت‌المالي در سي و دو سال پس از انقلاب اسلامي ايران حتي يک ريال هم از جيب مبارک خود هزينه کرده و فيلم ساخته باشيد. هر چه ساخته‌ايد با پول اين مردم بدبخت ساخته‌ايد و هيچ برگشتي هم نداشته است و هيچ افتخاري هم براي اين کشور به ارمغان نياورده‌ايد. تنها دستاورد عملکرد فيلمسازان بيت‌المالي، تبعيض و بي‌عدالتي و فاصله طبقاتي موجود در فرهنگ و هنر اين کشور است. اگر شما جز اين مي‌انديشيد فقط يک نمونه ذکر کنيد تا مردم و هنرمندان خوب کشور بدانند.
آقاي عسگرپور، بعد از انقلاب همه امکانات اين کشور در اختيار شما و فيلمسازان بيت‌المالي بوده است. درياها، اقيانويس‌ها، زمين و آسمان، کهکشان‌ها، درخت‌ها و جاده‌ها، امکانات صدا و سيما، ارشاد، فارابي، بنياد شهيد، حوزه هنري، شهرداري‌ها و همه نهادهاي فرهنگي و غيرفرهنگي و نظامي و غيرنظامي و امنيتي و غيرامنيتي و همه رانت‌ها و وام‌ها و تسهيلات و منابع زيرزميني و رو زميني در اختيار شما و اين ده درصد بوده است!
آقاي عسگرپور، آيا درست است که اين‌گونه باشد؟! ده درصد از فيلمسازان بيت‌المالي هر نوع امتيازي داشته باشند و نود درصد از تلاش‌گران و تحصيل‌کردگان حوزه فرهنگ و هنر بيکار و مشکل‌دار و گرسنه باشند؟!
آيا عدالت مورد نظر خداوند و رسولان و معصومين و رهبران و مسئولين جامعه اين شکلي است که ده درصد تا خرخره بخورند و براي صد نسل بعد از خودم هم رانت و وام و تسهيلات بگذارند و نود درصد اعضاي زحمتکش و نجيب و مومن خانه سينما مشکل داشته باشند؟!
آقاي عسگرپور، فيلم‌هايي که شما ساخته‌ايد با بودجه کلان و زمان نامحدود و با مشاوران متعدد بوده است. همسايه‌ها کمک کرده‌اند که شما شوهرداري کرده و فيلم ساخته‌ايد. امتياز هر نوع قراردادي خصوصا فيلمسازي ابتدا در اختيار شما و فيلمسازان بيت‌المالي بوده است. لطفا اين همه به بزرگ و با ارزش و فرهيخته و با پرستيژ بودن خود و اين ده درصد از فيلمسازان بيت‌المالي نباليد و مستکبرانه با ديگران برخورد نکنيد!
به خاطر راي ظالمانه‌اي که قاسم قلي‌پور در هيئت داوري خانه سينما صادر کرده بود و درست در زماني که خانواده‌ام در حال فروپاشي بود، به دفتر شما در خانه سينما مراجعه کردم که از شما براي هزارمين بار خواهش کنم که اورژانسي به مشکل من رسيدگي کنيد اما شما نبوديد و منشي حضرتعالي گفتند که در حال ساخت تله‌فيلم هستيد! من با خودم فکر کردم و گفتم وقتي مديرعاملي مثل شما با وجود داشتن هفتاد شغل رسمي و غيررسمي و حقوق دولتي و غيردولتي و استفاده از اين همه تسهيلات و وام، در محل کار خود حاضر نيست و به يک تله‌فيلم ناقابل هم رحم نمي‌کند و بي خيال هشتاد درصد از لشکر بيکار و مشکل‌دار خانه سينما است، چگونه مي‌تواند مشکلات ماقبل قرون وسطايي هنرمندان اين کشور و اين خانه را حل کند و در روزگاران سخت‌تر از اين شرايط، آنها را به امان خدا رها نکند و فقط به دنبال انجام کارهاي شخصي و پر سود خود نباشد. عقلم به جايي نرسيد که نرسيد. اگر مطلبي به عقل شما مي‌رسد که بر خلاف تصور من است، لطفا توضيح بدهيد.
آقاي عسگرپور، من براي يادآوري و به جهت ثبت در تاريخ اين کشور مي‌گويم. بعد از انقلاب شما يکي از مديران فرهنگي اين کشور بوديد. پست‌ها و مقام‌هاي متعددي داشتيد. رئيس جمهور‌ها و وزراي گوناگوني را پشت سر گذاشتيد. تقريباً در هر دوره‌اي مسئول بوديد. در آخرين دوره و در زمان اصلاحات، مسئوليت کليدي داشتيد و زمين و زمان در اختيارتان بود. به شهادت روزنامه‌ها و مجله‌ها و نامه‌نگاري‌ها، من در هر دوره‌اي، از ترويج عدل و داد و برابري و حل مشکلات فراوان مردم و هنرمندان و الگوسازي از دين و مذهب و کشور گفته و جنگ‌ها کرده‌ام متهم شده و از کار، بيکار شده‌ام. بدترين سختي‌ها را کشيده اما از آرمان‌هايم عقب‌نشيني نکرده‌ام. امروز نيز گسترش برابري و راستي و درستي و الگوسازي از دين و مذهب کشور و حل مشکلات بي‌شمار مردم و هنرمندان، اولين هدف من مي‌باشد.
آقاي عسگرپور، سؤال مشخص من از شما اين است که اين همه فاصله طبقاتي وحشتناکي که در جامعه ايجاد شده است، آيا مربوط به اين دوره است يا در زمان مسئولاني که شما يکي از مديران ارشدش بوديد؟
چرا در آن زمان، نه شما و نه هيچ يک از مديران و سينماگران هم‌عقيده شما از نبود عدل و داد و گسترش تبعيض و فساد حرف نمي‌زديد؟ يادتان هست که اکثر مردم و سينماگران به شدت گرسنه بودند و فقط روزنامه مي‌خواندند و به سر و کله هم مي‌زدند و يکديگر را مي‌دريدند تا صبح‌شان شب بشود؟! به خاطر مي‌آوريد که خانواده‌هاي گرسنه چگونه در خانه‌هايشان به جان هم افتاده بودند و با شور و حرارت و در گرسنگي کامل از سياست و کشور و مسئولين حرف مي‌زدند؟! فقر و فساد وحشتناک آن روزگاران را به ياد مي‌آوريد؟ حق داريد که به ياد نداشته باشيد. شما مدير و کارفرما و به شدت بهره‌مند بوديد و فرصت نمي‌کرديد که گشتي در جامعه بزنيد و متوجه اوضاع مردم بشويد! در دوره اصلاحات، وضع مردم و سينماگران خراب اندر خواب بود. تبعيض و رانت‌خواري و رفيق‌بازي و غارت بيت‌المال در اوج قله بود. زيرسازي و ستون‌هاي تبعيض و نابرابري و بي‌عدالتي در دوره‌هاي گذشته خصوصا در دوره اصلاحات که شما مدير بوديد، گذاشته شد و منابع عمومي کشور به غارت رفت.
در آن روزگار، اکثر سينماگران هم‌عقيده شما هيچ اعتراضي به هيچ موضوعي نداشتند و فقط کار مي‌کردند و بهره‌ها و رانت‌ها مي‌بردند و بقيه گرسنه و بيکار بودند. اي کاش مسئولين فرهنگي و هنري کشور خصوصاً آقاي سيداحمد ميرعلايي به قول خود وفا مي‌کردند و سندهاي غارت بيت‌المال را در فارابي و ساير نهادهاي فرهنگي کشور به مردم و هنرمندان نشان مي‌دادند تا اوضاع به شدت ظالمانه آن دوران براي همه مشخص بشود.
امروز اگر به قاعده يا بي‌قاعده، تسهيلات و وام بدون سود مي‌دهند، در آن دوران، تسهيلات و وام بدون برگشت مي‌دادند. فيلمسازان بيت‌المالي در آن دوره‌ها به شدت فربه و چاق شدند و منابع کشور را غارت کردند تا امروز شما از آن‌ها تحت عنوان بزرگ و مطرح و با ارزش و با پرستيژ نام مي‌بريد.
تصور من اين است که اگر انسان‌ها و مديران فقط در يک دوره از موضوعي خاص سخن مي‌گويند و در ساير دوره‌ها لب فرو مي‌بندند و منابع عمومي کشور را در اختيار فيلمسازان بيت‌المالي قرار مي‌دهند، هيچ وقت شايسته نيستند که دم از خوبي‌ها بزنند و اگر اين‌گونه رفتار مي‌کنند يقينا سياسي‌کاري است و نقش بازي مي‌کنند.
آقاي عسگرپور، اي کاش کشور و سينماي ايران، چند ابوذر داشت و با استخوان شتر به سراغ معاويه‌ها مي‌رفت و از دل تاريکي‌هاي بايگاني تاريخ و فارابي و نهادهاي فرهنگي ديگر، سندهاي ظلم و تبعيض و نابرابري را بيرون مي‌کشيد تا چهره واقعي دوست و دشمن، عدالت‌طلب و ظلم‌گستر، آزادي‌خواه و مستبد و زحمتکش و خائن براي مردم معلوم مي‌شد.
آقاي عسگرپور، بزرگي مي‌گفت يا راه علي و ابوذر يا راه معاويه و عمر و عاص! تاريخ هميشه براي مردم و مسئولين تکرار مي‌شود! يا خدا و مردم يا خرها و شيطان! راه ديگري وجود ندارد.
و اما مطلب آخر آقاي محمدمهدي عسگرپور، من در دو دوره و با افتخار به آقاي دکتر محمود احمدي‌نژاد راي داده‌ام. ترديدي ندارم که شخص ايشان ژنتيکي عدالت‌طلب و آزادانديش و خداخواه و مردم‌دوست است. از اطرافيان او خيلي اطلاعات دقيقي ندارم.
اما به شدت دوست دارم و آرزو مي‌کنم که آن‌ها هم مثل آقاي دکتر باشند و با عملکرد خود کاري کنند که راي‌دهندگان و محروميني که با صدها اميد و آرزو به ايشان راي داده‌اند، روسفيد بشوند. من هم مثل همه ترس‌ها و نگراني‌هايي دارم. خصوصا از فيلمسازان بيت‌المالي که به قول سيد‌ضياء هاشمي در هر دوره‌اي هستند و به تعبيري چاه نفت بيت‌المال به خانه‌ها و کارخانه‌هاي آن‌ها وصل است. ولي من به آقاي وزير و آقاي معاون و وزير فعلي دل بسته‌ام و اميدوارم عدالتي را که همه سينماگران به دنبال احياي آن هستيم، اين عزيزان احيا کنند.
دل‌بستگي اصلي من به دين و مذهب است که همه خوبي‌ها از جمله عدالت و امامتي که عدل‌گستر است را يک جا با هم دارد. بنابراين از نظر من يک موي گنديده مسئولين فعلي کشور به شرط تقويت هر چه سريع‌تر خاصيت عدالت‌طلبي که در شخصيت و ژن آن‌ها وجود دارد و گسترش عدل و داد و برابري، صدها بار به تمامي مديران و مسئوليني که تا قبل از اين در مصدر امور بوده و مروج تبعيض و نابرابري بوده‌اند، شرف دارد.
و من ترديد ندارم که در اين دوره، مشکل امنيت شغلي با تلاش وزير دلسوز و عدا‌لت‌طلب و معاون سينمايي دردمند و سخت‌کوش فعلي براي هميشه ريشه‌کن خواهد شد و آرزويي که 32 سال در حسرت آن بوديم و هيچ مسئولي به فکر آن هم نبود، ريشه‌کن خواهد شد.
--------------------------------
* داوود توحيدپرست - نويسنده و کارگردان سينما

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس