بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران، با تنظیم یک لایحه حقوقی با محوریت بررسی ترور شهید احمدی‌روشن، از بان‌کی‌مون خواستند تا ترور دانشمندان ایرانی از سوی رژیم صهیونیستی را در محافل قضایی مورد بررسی جدی قرار دهد.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، لایحه حقوقی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران در محکومیت ترور شهید مصطفی احمدی‌روشن خطاب به ریاست سازمان ملل متحد صادر شد.

متن کامل این لایحه به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
لایحه حقوقی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران خطاب به ریاست سازمان ملل در پی ترور و شهادت دانشمند هسته‌ای مصطفی احمدی روشن و همکارش رضا قشقایی

جناب آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد

همان‌گونه که مستحضرید حادثه تلخ تروریستی سازمان‌یافته دیگری در سالروز ترور دانشمند هسته‌ای ایران دکتر مسعود علی‌محمدی به دست عوامل تروریستی در تهران اتفاق افتاد و منجر به کشته شدن دو تن از مردم خدمت‌کار و مجاهد ایران اسلامی از جمله مصطفی احمدی‌روشن از دانشمندان هسته‌ای ایران گردید و این حادثه ضدبشری داغ کشته شدن و شهادت دانشمندان هسته‌ای ایران اسلامی را در سال‌های گذشته تازه کرد.

دبیرکل سازمان ملل متحد

همان‌گونه که می‌دانید عدم پایبندی به قوانین بین‌المللی خاصه قوانین مربوط به حقوق بشر و قواعد آمره ازسوی متولیان امر قانون‌گذاری نتایجی جز ایجاد بی‌بند و باری امنیتی و شیوع اقدامات بی‌ثبات کننده صلح جهانی و گسترش اقدامات سلبی از سوی کشورهای مورد تجاوز چیزی دیگر به همراه نخواهد داشت و تحفه دیگری به ارمغان نخواهد آورد.

متأسفانه برخی کشورهای مدعی حقوق بشر و تمدن مدرن، از اینکه آشکارا حقوق ملت‌ها را بازیچه امیال پلید و ضدبشری خود قرار دهند ابایی ندارند و بی‌توجهی مجامع جهانی و عدم اقدام به موقع و مناسب آنها و سکوت از روی ترس و یا منفعت ‌طلبی‌شان این کشورهای متعدی را جری‌تر و گستاخ‌تر نموده که با فراغ بال بیشتر و خاطری آسوده‌تر حیثیت قوانین و قواعد بین‌المللی را بر باد دهند.

آیا وقت آن نرسیده است که در این باره فکری تازه شود و تدبیری استوارتر و کارآمدتر از سابق اندیشیده شود تا معدود کشورهای چشم دوخته به منافع ملت‌ها نتوانند این‌چنین در سایه ناکارآمدی سازمان‌های جهانی تاخت و تاز کنند و افسارگسیخته آبروی نظام جهانی را به ثمن بخشی به یکدیگر پاس دهند.

جناب آقای بان کی مون

طبق ماده ۳ اعلامیه حقوق بشر "هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است" و همچنین ماده 6 میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام می‌دارد "هر انسانی به طور ذاتی حق زندگی دارد. این حق باید به وسیله قانون محافظت گردد. هیچ‌کس را نمی‌توان به طور دل‌خواه و خودسرانه از حق زندگی محروم نمود."

آیا شهید دکتر مسعود علی‌محمدی، شهید دکتر مجید شهریاری، شهید مصطفی احمدی‌روشن و شهید رضا قشقایی انسان نبودند؟ جرم آنان چه بوده که به گونه‌ای غیرانسانی و بزدلانه کشته شده‌اند؟ اگر فردی طبق قوانین داخلی ایران مجرم شناخته و مجازات شود سریع از پایمال شدن حقوق انسانی و نقض حقوق بشر سخن به میان می‌آید، چطور شده است که شاهد موضع‌گیری‌های سؤال‌برانگیز از سوی مقامات رژیم صهیونیستی و کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا هستیم؟ چرا همه این ترورها بعد از اظهارات مسئولان کشورهای غربی درباره برنامه هسته‌ای ایران صورت می‌گیرد؟ آیا رابطه میان سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم‌صهیونیستی و عاملان این ترورها وجود ندارد؟ حتماً اعترافات مجید جمالی فشی عامل اصلی ترور شهید مسعود علی‌محمدی را دیده و شنیده‌اید؟

مطابق منشور سازمان مذکور، این سازمان متولی اصلی حفظ صلح و امنیت جهانی و مبارزه با عوامل ناامنی درجهان است. آیا از قوانین سازمان تحت مدیریتتان آگاه نیستید و اگر مطلعید آیا حق پرسش این سؤال نیست که چرا سکوت اختیار کرده و مهر بر لبان زده و دهان دوخته اید. آیا اکنون وقت سکوت است؟ آیا نمی‌دانید که حرمت سازمان ملل و جایگاه شما در این سازمان به اندازه توانایی سازمان مذکور در نیل به اهداف آن است؟ و چنانچه این سازمان نتواند در رسیدن به اهدافش گامی مناسب بردارد منصب شما هم بی‌معنا و مفهوم می‌گردد و اعتبار حقیقی‌اش را از دست می‌دهد؟ چنان‌ که ماده یک منشور ملل متحد اولین هدف از اهداف عالیه سازمان ملل را حفظ صلح و امنیت در جهان بیان می‌دارد.

متأسفانه با وجود وضع قوانین و مقررات و تصویب مصوبات و تشکیل کمیساریای عالی حقوق بشر توسط این سازمان به منظور دفع تروریسم و مبارزه با آن باز هم شاهد حدوث حوادث تلخ تروریستی و بروز عوامل ناامنی درجهان هستیم. اینها همه نشان‌دهنده آن است که اقدامات ایجابی و سلبی سازمان ملل در این راستا و برای رسیدن به این اهداف ظرفیت برآورده ساختن خواست ملت‌ها و سازمان مذکور را نداشته است.

آیا ادامه این روند نمی‌تواند کشورها را از گذرگاه قرار دادن سازمان ملل برای رسیدن به حقوق حقه خود منصرف و ناامید سازد؟ اگر فکر می‌کنید چنین اتفاقی نمی‌افتد معلوم می‌شود که شرایط ملت‌ها را درک نکرده و ذهن مردم دنیا را نخوانده‌اید.

هدف از تصویب کنوانسیون ممنوعیت بمب‌گذاری تروریستی(1997)، کنوانسیون ممنوعیت تأمین مالی تروریسم(1999) و نیز قطعنامه شماره 1373 مورخ 28 سپتامبر 2001 شورای امنیت سازمان ملل(پس از حادثه 11 سپتامبر) چه بوده است؟ آیا برای عمل به این اسناد گامی هم برداشته شده است؟ یا فقط ابزاری بوده در دست زورگویان جهان برای ظلم به دیگران و رسیدن به اهداف نامشروع خود؟

دبیرکل سازمان ملل متحد

شما در گفت‌وگو با یک روزنامه عربی گفته‌اید "ایران باید اثبات کند که برنامه هسته‌ای‌اش، واقعاً برای اهداف مسالمت‌آمیز است، آنها باید این مسئله را ثابت کنند." آیا گزارشات بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دلالت بر عدم انحراف برنامه هسته‌ای ایران نیست؟

چنان که مستحضرید در سال 2005 به ابتکار مجمع عمومی و آژانس بین المللی انرژی اتمی کنوانسیونی برای مبارزه و پیشگیری از تروریسم هسته‌ای در مجمع عمومی سازمان ملل و با اجماع به تصویب رسید و در۷ ژولای ۲۰۰۷ پس از اخذ بیست و دومین سند تصویب به عنوان سیزدهمین کنوانسیون بین‌المللی ضدتروریسم لازم‌الاجرا شد.

در این کنوانسیون ۲۸ ماده‌ای حق مشروع تمامی کشورها برای بهره برداری و استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای مورد تأکید قرار گرفته است. در سیزدهم آوریل2010نیز حضرتعالی تروریسم هسته‌ای را از چالش‌های جهانی دانسته و برای پیشگیری از این امر تقویت سازمان انرژی اتمی و شفاف‌سازی فعالیت‌های هسته‌ای کشورها را ضروری خوانده‌اید. با توجه به همه این امور آیا اقدام سازمان انرژی اتمی در دادن اسامی دانشمندان هسته‌ای ایران اسلامی به دست دول معاند حقوق کشورها و ملت‌ها، منافی زمینه‌سازی تقویت جایگاه سازمان انرژی اتمی برای انجام وظایف محوله نمی‌گردد؟ و آیا این اقدام غیرمسئولانه و ناشیانه حق خروج از سازمان مذکور را برای ایران اسلامی و سایر کشورهایی که اعتماد خود را نسبت به این سازمان از دست داده‌اند فراهم نساخته است؟

آیانباید پرسید چه کسی مسئول پاسخ‌گویی به این لطمات وارده ناشی از این اقدام خلاف قانون سازمان انرژی اتمی است؟

آیا شورای امنیت سازمان ملل برای اعتمادسازی جهانی و جلوگیری از شیوع حرکت‌های تروریستی و حفظ صلح و امنیت بین‌المللی نمی بایست محکوم کردن این اعمال را از طریق صدور بیانیه منطبق بر ماده 39منشور ملل متحد در دستور کار خود قرار دهد و اقدامات تقبیحی دیگر را براساس وظایف قانونی خود برای کشورهای متعدی و ناقض حقوق بشر و مرتکبان این ترورهای کور دنبال کند؟

دبیرکل سازمان ملل متحد

بسیار روشن است که شورای امنیت سازمان ملل که وظیفه اولیه حفظ صلح و امنیت جهانی را بر طبق بند1 ماده 24 منشور آن به عنوان نماینده سازمان به عهده دارد در انجام وظایفش ناکام بماند چرا که نطفه این شورا با انشای تبعیضی ناروا و نابخشودنی بسته شده است.

پذیرش حق حضور دائمی برای برخی کشورها در شورای امنیت به همراه حق وتو آنها دو جفای بزرگ در حق ملت‌ها و منافی اهداف شکل‌گیری سازمان ملل می‌باشند و ریشه اصلی نقض حقوق بشر و بی‌تفاوتی نسبت به آن را باید اینجا یافت نه جای دیگر. آمریکا، انگلیس، فرانسه سه کشور عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل که از متحدان اصلی و مؤسسان سازمان تروریستی رژیم غاصب صهیونیستی‌اند خود بازیگران و متهمان اصلی اقدامات ضدبشری و نقض قواعد و قوانین مسلم بین المللی‌اند.

این کشورها تنها قانون حاکم بر رفتارشان را تنازع بر سر حقوق مسلم ملت ها قرار داده‌اند و به این علت هم همواره ردپایشان را می‌توان در اقدامات تروریستی و جنایت‌کارانه یافت. حقوق بشر نزد اینها معنا و مفهومی جز کامیابی دولتهایشان هر چند که این کامیابی در گرو کشتار ملت‌ها و تجاوز به حقوق دولت‌ها و حتی به قیمت نادیده گرفتن حقوق مردم کشور متبوعشان، نمی‌یابد و آیا منطقی است که با این اوصاف انتظار اجرای عدالت و انشای قضاوت عادلانه ازآنهاداشته باشیم!!!؟

دبیر کل سازمان ملل متحد

ساختار سازمان ملل متهمان را در جایگاه قاضی نشانده و مجرمان را مجری عدالت خوانده است. این تنها وصفی است که از شورای کذایی امنیت که به حق پرورشگاه ناامنی در جهان است می‌توان بیان داشت. لذا بر این اساس و مطابق با پیش‌بینی منشور ملل متحد از این امر، خواستار آنیم تا بر طبق بند یک ماده 12، از آنجایی که شورای امنیت در مورد اقدامات تروریستی اخیر و کشته شدن چهار دانشمند هسته‌ای ایران اسلامی از یک سو و از سوی دیگر اقدام غیرقانونی و خلاف امنیت سازمان انرژی اتمی در زمینه در اختیار قرار دادن اسامی دانشمندان هسته‌ای ایران به کشورهای معاند؛ هیچ‌گونه بررسی و عکس‌العملی نشان نداده است توجه مجمع عمومی سازمان ملل را به نشستی جهت پیگیری این موضوعات و انجام توصیه‌های جدی بر طبق ماده 14 و بند1 از ماده 11 منشور سازمان که بیانگر اختیارات مجمع عمومی در این باره است معطوف فرمایید.

جناب آقای بان کی مون

عدم توجه به قضایای مذکور و عدم اهتمام در چاره‌یابی اساسی نسبت به آنها و یا اقدام دیر هنگام سازمان‌های مسئولی چون سازمان ملل و سازمان انرژی اتمی و کمیساریای حقوق بشر و سازمان علمی، فرهنگی، آموزشی یونسکو و دیگر نهادها و سازمان‌ها در محکوم کردن این قبیل اقدامات و اتخاذ تدابیر لازم هر یک از سازمان‌ها به نوبه خود و منطبق با صلاحیت‌شان به طور قطع عواقب سنگینی را ببار خواهد آورد که اصلاح آنها فرصت‌ها و امکانات بسیاری را نیازمند خواهد بود و شاید دیگر امکان اصلاح عواقب فراهم نشود.

ملت مقاوم و نستوه ایران اسلامی در صورت تسامح و تساهل مکلفان و موظفان به حفظ حقوق ملت‌ها در انتظار احقاق حقوق ازدست رفته خود در این حوادث تروریستی از سوی نهادها و سازمان‌های مسئول نمی نشیند. چنان که تاکنون این‌گونه بوده است و برای رسیدن به آرمان‌ها و حقوق مسلمش راه هرگونه سازشی را با غاصبان حقوق بشریت بر خود بسته است لذا برای احقاق حقوق و احیای خون پاک دانشمندان سرفرازش و مجازات عاملین حوادث تروریستی جنایت‌کارانه اخیر و خدشه واردکنندگان به حریم امنیت و آرامشش، عزم راسخ دارد تا منطبق بر قانون و عدالت و براساس بند دوم مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر که بیان می‌دارد باید "با اجرای قانون ازحقوق انسانی حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضدظلم و فشار مجبور نگردد". از این حق قانونی خود به دلیل عدم اجرای قوانین ازسوی نهادهای بین‌المللی مربوطه استفاده کند و در اقدامی مقابله به مثل پاسخی محکم و بادوام را به عوامل تروریستی و ریشه‌های دولتی آن بدهد.

دبیرکل سازمان ملل متحد

محصور دانستن اقدامات تروریستی در دایره چند گروهک کوچک که هیچ توانی برای ایستادگی در مقابل توان امنیتی ایران اسلامی ندارند امری ساده‌انگارانه است بلکه همان‌گونه که دنیا می‌داند این اقدامات وحشیانه و دون انسانی تنها ازقِبَل برنامه‌ریزی شبانه‌روزی و درازمدت دولت‌های تروریست‌پروری چون امریکا، انگلیس و رژیم تروریستی غاصبی چون اسرائیل قابل انجام است. البته این ترورها در عزم ملت ایران اسلامی تأثیر معکوس داشته و مردم مجاهد این سرزمین دلاورخیز و دانشمندپرور را در رسیدن به اهداف بلند خود و کور کردن چراغ خیمه دشمن و نابودی آخرین خانه سست‌تر از عنکبوت آن مصمم‌تر می‌سازد.

اما این همت و قوت ایران اسلامی هرگز دلیلی بر چشم‌پوشی سازمان ملل نمی‌تواند باشد لذا پیشنهاد می‌گردد در راستای ایجاد فضای امن پایدار در جهان تأملی دوباره در مصوبات گذشته مجمع سازمان ملل صورت گیرد و مجمع عمومی از خود سوال کند که آیا مصوبات سابقش برای مبارزه جدی با تروریزم و پیشگیری از آن که ظلمی آشکار علیه حقوق ملت‌هاست به اجرا در آمده است، تا ملت‌هابه این پشتوانه دست به قیام علیه بی‌عدالتی‌ها و ناکارآمدی‌های سازمان‌های جهانی و نهادهای حقوق بشری نزنند؟ و آیا این مصوبات از ظرفیت کافی برای انجام اهداف منظور برخردار بوده‌اند؟ و در صورت خطای نهادهای مسئول چه کسی حق برخورد با آنهاو با متخطیان را دارد؟ آیا این حق همچون سابق برای شورای ضدامنیت سازمان ملل است؟

و اگر مجمع عمومی نخواهد به این سوالات پاسخ دهد و راه‌کاری اساسی بیابد چه کسی مسئول پاسخ‌گویی به سوالات بسیاری خواهد شد که افکار عمومی جهان را به خود مشغول ساخته است؟

دبیرکل سازمان ملل متحد

امروز سازمان ملل متحد به دلیل ناکارآمدی‌های بسیارش در مقاطع حساس و مورد انتظار با تردید گسترده افکارعمومی نسبت به مأموریت واقعی‌اش مواجه شده است ملت‌ها امروز خواهان پاسخ به این سوال اند که سازمان ملل برای ایجاد صلح و امنیت پایدار کدام اقدام اساسی را لحاظ نموده است و اصولاً اقدامات این سازمان چه تأثیری در روند گسترش صلح و امنیت جهانی داشته است.

با تأسف و تأثر باید گفته شود که علت اصلی ناکارآمدی سازمان ملل در رسیدن به اهداف و مقاصد عالیه‌اش در جایگاه قاضی و مجری نشاندن متهمان اصلی اقدامات ضدبشری آن هم بدون توجه به خواست و انتظار واقعی کشورها و ملتهاست. چگونه امکان دارد و با کدام قاعده حقوقی و منطقی توجیه‌پذیراست که سابقه‌داران حوادث تروریستی و ضدبشری ای که در پروندهای اقداماتشان کشتار جمعی انسان‌ها را در هیروشیما، ناکازاکی، عراق، فلسطین، لبنان، افغانستان، بوسنی و هرزگوین و بسیاری جاهای دیگر دارند به اجرای قضاوت عادلانه و اجرای آن بنشینند بی‌آنکه منافع خود را درنظر نگیرند؟

دبیرکل سازمان ملل متحد

ایران اسلامی و ملت مجاهد آن در کنار رهبر فرزانه خود و مکتب بالنده اش سال‌هاست که زخم خورده از اقدامات ددمنشانه آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب صهیونیستی و دیگر عوامل دولتی تروریستی است اما این زخم‌ها را مرهم ننهاده تا از یاد نبرد و از یاد نبرده تا با کینه‌ها و عقده هایی که حاصل این زخم‌هاست سینه‌اش را مالامال درد انتقام کند و این درد را تبدیل به اقیانوسی عظیم از انگیزه‌ها و همت‌ها نماید و با امواج آن ملت ها را بیدار کند و آینده‌ای را بسازد که درد انتقام درد و حس مشترک همه ملت‌ها گردد چنان که تاکنون توانسته است در جهانی‌سازی این درد و حس عظیم پیش رود و با گرمای آن نهضت‌های بیداری را در جهان به جریان اندازد و عاملان و دست‌نشاندگان ظلم و عناد را از تخت‌های بلندشان به فرش بکشاند و از عزیز عزتشان به حضیض ذلت بنشاند و سرانجام بر دار مجازات آویزانشان کند و چه بسیار نمایش این صحنه در دنیا نشان داده شد. هنوز تصویر همراه با حقارت صدام، مبارک، قزافی، بن‌علی و دیگر دیکتاتورهای جهان از ذهن‌ها محو نشده است. اینها همه سیلی خورده این حس و درد مشترکند.

دبیرکل سازمان ملل متحد

امروز نیز که با ترور دانشمندان هسته‌ای ایران اسلامی می‌خواهند ملت ایران اسلامی را در رسیدن به آمال بلندش که نابودی بساط اهریمنان و خاموشی حیات ظالمان و جنایت‌کاران است متوقف و ناکام نمایند، این ملت مقاوم ایران اسلامی است که در میدان مبارزه پیروز و غالب است.

خون شهدای این ملت، مردم مسلمان آن را موفق می‌کند تابرای خواسته‌هایشان با بسیج همت‌ها و ارادهایشان محکم‌تر از گذشته به میدان و عرصه علم و دانش و اقتصاد و سیاست و فرهنگ وارد شوند و با دریای این خون‌های جاری انقلابشان را تا اعماق جان ملت‌ها نفوذ دهند و به اقصی نقاط جهان صادرکنند و دنیا را زندانی تنگ برای آمریکای جنایت‌کار و همدستانش سازند.

دبیرکل سازمان ملل متحد

آیا تاکنون اندیشیده‌اید که چرا تروریسم همچون شبحی بزرگ فقط و فقط سایه بر سر کشورهای آزادی‌خواه جهان گسترانیده است و لحظه به لحظه امنیت و آرامش آنان را مورد هجوم تلخ خود قرار می‌دهد!!؟

چه کسی پاسخ‌گوی افکار عمومی جهان و اقناع‌کننده آنهاست. آیا اگر سایه حمایت قدرت‌های غربی و آمریکا بر سر این عاملان ضدبشری نبود هرگز می‌توانستند لحظه‌ای به حیات بیمارگونه خود ادامه دهند؟

سازمان ملل امروز بیش از آنکه اهرمی برای گسترش عدالت در جهان و ایجاد و تقویت صلح و امنیت بین‌المللی باشد که هدف اصلی شکل گیری آن و مصرح در مقدمه منشور آن است، ابزاری برای گسترش ظلم ظالمان و ایجاد فضای امنی برای آنها شده است تا هر موقع لازم بدانند از امکانات و توان آن علیه ملت‌ها و دولت‌های آزاده استفاده کنند و راه رسیدن به آزادی و حقوق اولیه ملت‌ها را از طریق حمایت از دیکتاتورهای دست‌نشانده مسدود نمایند.

آیا اقدامات ساختگی یازدهم سپتامبر2001 می‌توانست توجیه‌گر صدور مجوز شورای امنیت برای به خاک و خون کشاندن افغانستان و عراق و پاکستان شود اما جنایات پی درپی آمریکا و هم‌پیمانانش همچون رژیم جعلی اسرائیل نمی‌تواند دلیلی برای صدور قطعنامه محکومیت از جانب آن شورا گردد؟

آیا شهامتی برای سر دادن فریاد عدالت‌خواهی وجود ندارد؟ اگر می‌دانید و اگر صدای ملت‌ها را در وال‌استریت و کشورهای اسلامی و جای جای این جهان که به عدالت‌خواهی و مبارزه با ظلم قیام کرده‌اند شنیده‌اید و اگر شهامت دارید پس سکوت را بشکنید که اگر شما چنین نکنید دیگران این سکوت را خواهند شکست. بدانید که تساهل غیرمسئولانه شما می‌تواند سازمان ملل را با سرنوشت جامعه ملل سابق گره بزند و همچون جامعه ملل که در اهدافش ناکام ماند و منحل شد این سازمان هم راهی جز فروپاشی ازدرون نیابد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس