تاكنون تحلیلهای زیادی از علت بیوفایی مردم كوفه و آن حركت عجیبشان در پشت كردن به حضرت سیدالشهدا علیهالسلام ارائه شده است؛ تحلیل حضرتعالی از چرایی این اقدام مردم كوفه چیست؟
مشكل اهل كوفه این بود كه ایمانشان ضعیف بود. حضرت را تا جایی دوست داشتند كه برای خودشان ضرری نداشته باشد. آنها بیدین كه نشدند؛ مثل خیلی از شیعیان امروز فقط ایمانشان ضعیف بود. بیچارهها حتی قلوبشان با امام حسین علیهالسلام بود و با دشمنان او دشمن بودند، اما وقتی احساس كردند كه خطری هست، عقب كشیدند. ابن زیاد تهدید كرد و گفت شما را میكُشم، دست میبُرم، پا میبُرم، در رفتند؛ ترسیدند. اگر كمی ایمانشان قوی بود و نترسیده بودند، به میدان میآمدند و شهید میشدند؛ همانطور كه امام حسین علیهالسلام با افتخار میرود در دل خطر. كوفیان اما این باور را نداشتند. گفتند تا چرخ زندگیمان میچرخد، تا مزاحمت مالی و جانی در كار نیست، در كنار اهلبیت علیهمالسلام هستیم. به همین خاطر وقتی دیدند اگر به طرف امام حسین علیهالسلام بروند كشته میشوند، نرفتند.
جامعهی كوفه، جامعهی بیتقوایی بود. شیعه بودند، اما ضعف ایمان داشتند. به همین خاطر در وقت امتحان فرار كردند. این فرارشان به خاطر ضعف باور بود. اگر ایمان بالایی داشتند، به شهادت افتخار میكردند. اصلاً علت وقوع ماجرای كربلا بیدینی بود.
قدم اول این كار از مسئولین شروع میشود. اگر مسئولین به قوانین اسلام پایبند باشند، مردم هم از آنان تبعیت میكنند. مردم وقتی ببینند و بشنوند كه مسئولین به قوانین اسلام پایبندند و خانوادهی آنان هم تقید دارند، آن وقت آنها هم یاد میگیرند كه قوانین اسلام را در جامعه اجرا كنند. قاعدهی «النّاسُ علی دینِ مُلُوكِهِم»3 در اینجا جاری است. اما اگر مسئولین به قانون اسلام عمل نكردند، مردم هم تدریجاً به عمل نكردن به قوانین اسلامی گرایش پیدا میكنند و وضع جامعه خراب میشود.
عمل مسئولین سازنده ایمان مردم است
هزاران نامهی دعوت به حسین علیهالسلام نوشتند؛ او را دوست داشتند و با دشمنانش دشمن بودند؛ اصلاً شیعهی او بودند. اما ناگهان ورق برمیگردد... همینها نه تنها از او حمایت نمیكنند بلكه به قتل او اتفاق میكنند. موضوع، آنقدر هولناك و عجیب است كه هر وجدان بیداری را تكان میدهد. اگر آنها اینچنین لغزیدند، چه ضمانتی وجود دارد كه ما نلغزیم؟ دغدغهای كه باعث شد در یك جمعه شب زمستانی، بعد از نماز مغرب و عشا به منزل حضرت آیتالله خوشوقت برویم. آیتالله خوشوقت –از نخستین شاگردان علامه طباطبائی و از برجستهترین عالمان اخلاق- در این گفتوگو به تبیین چرایی این انحراف مردم كوفه و راه مصون ماندن جامعهی ما از این انحراف میپردازند.
آیا این مواردی كه اشاره كردید، شامل حال خواص غیر از مسئولین هم میشود؟ یعنی آیا چنین تأثیری برای نخبگان و گروههای مرجع جامعه هم وجود دارد؟
بله، شامل همهی خواص و كسانی است كه قدرت دارند و میتوانند در دیگران تأثیر بگذارند. آنهایی كه زحمت كشیدهاند، درس خواندهاند و بلد هستند كه چگونه جامعه را به مسیری هدایت كنند، اینها باید هم خودشان خوب عمل كنند و هم دیگران را به سمت عمل خوب سوق بدهند. در این صورت هم فرد درست میشود و هم جامعه. احكام اسلامی برای اجرا در جامعهی اسلامی است، اما چون جامعه از افراد تشكیل شده، اول افراد باید تقوا را مراعات كنند و بعد در زندگی خود در جامعه تا جایی كه قدرت دارند، این احكام را به دیگران گوشزد كنند و خودشان هم آن را پیاده كنند. لذا اسلام گفته كه باید خانوادهی خود را مطابق تقوا و اسلام تربیت كنید. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا»4 اجتماع هم از خانواده شروع میشود. اگر رؤسای خانواده عمل كنند به این آیه، جامعه هم اصلاح میشود، اما اگر خانواده دنبال این تربیت نباشد و مثلاً دنبال ماهواره باشد، جامعه هم اصلاح نخواهد شد.