سرویس جهان مشرق- ملکه ویکتوریا پس از ۶۴ سال سلطنت در سال ۱۹۰۱ میلادی از دنیا رفت. دوران او اوج استعمارگری بریتانیا در شرق و غرب کره زمین است ولی از سوی دیگر، کشوری که با مستعمراتش هر روز جهانیتر میشد، با مشکلات خاصی در دفن مردگانش روبرو بوده، دشواریهایی که شاید الان برخی از آنها خندهدار باشد.
۱- باید از تو عکس داشته باشیم!
تصاویری متعددی از اولین سالهای ورود فناوری عکاسی به زندگی مردم بریتانیا نشان میدهد در آن دوره رسم عجیبِ عکاسی از مردگان رواج داشته است، بدین صورت که با وسیلهای که چند بازو داشته، مرده را در حالت خاصی نگه میداشتند و به گونهای از او عکس میگرفتند که گویی زنده است. این آخرین عکس، برای برخی از مردگان اولین عکسشان نیز به شمار میرفته است.
۲- تابوتهای فراوان در یک قبر!
وقتی تقاضای دفن از مکانهای موجود بیشتر باشد، ملت مجبور میشوند گاهی در یک قبر، ۲۰ تابوت را قرار دهند، چیزی شبیه قبر دستهجمعی! روش معمول دفن، گذاشتن تابوتِ مرده در حیاط کلیسا بوده که به تدریج به آرامستان تبدیل شده است. گاهی نیز در زمینهای دیگر یا در سردابها قرار داده میشد. اما در نقاطی بر اثر افزایش تقاضا تصمیم میگرفتند در یک قبر، چندین تابوت قرار دهند.
حالا تصور کنید یک حیاط کلیسا که شاید ۲۰۰-۳۰۰ فوت مربع بیشتر نباشد، چند ده هزار جنازه را پذیرایی میکند!
۳- بدبوییِفوقالعاده
حجم بالای مردگان در شرایطی که نگهداری از آرامستانها به خوبی صورت نمیگرفته، موجب شیوع بوی بسیار بد از بدنهای فاسد و پوسیده میشده که در اطراف آرامستان منتشر میشده است. این مسأله خود یکی از عوامل شیوع بیماریهای مختلف میان زندگان بوده است.
۴- تکهتکه کردن مردگانِ قبلی! چرا؟
پیداشدنِ دست و پاهای جدافتاده در خاک برخی قبرستانها اتفاق نادری نبود. دلیل این امر، تکهتکه کردن مردگان بود که گفته میشود با هدف بازشدن جا برای مردگان جدید انجام میشده است. در واقع گاهی قبرکَنها بیتوجه به خط و خطوط قبرهای قبلی کلنگ و بیل میزدند تا جایی برای مردهِ جدید پیدا کنند و پول آن را دریافت کنند.
۵- خردکردن تابوتها
وقتی حساب و کتاب نداشته باشد، همین میشود. از آنجایی که مسیحیان، مردگان خود را با تابوت در قبر میگذارند، چوب تابوتها، برخی تنگدستان ویا قبرکَنها را وسوسه میکرد که در زمان مناسب نبش قبر کرده، تابوت را به سرقت برده، قبر را مجدداً مثل اول با خاک پوشانده و تابوت را به صوت تکهتکه به کسانی که هیزم میخواهند بفروشند.
این احتمال هم وجود دارد در زمانی که بارانهای سیلآسا خاک برخی قبور را کنار میزده و مردم درگیر مسائل مهمتری بودهاند، دزدی و خردکردن به صورت گستردهتری رخ میداده است. این چوبها قیمت کمتری نسبت به هیزم درختان داشته و احتمالاً مشتریِ آن افراد فقیرتر بودهاند.
۶- قبر یا قفس؟
برخی میگویند باور رایج و نادرستی شکل گرفته بود که برخی مردگان ممکن است به شکل قاتلهای خونآشام یا اصطلاحاً زامبی از قبر خارج شوند و به دنبال مردم و احتمالاً خویشان خود به راه بیافتند. بنابر این قفسهای فلزی بر روی بسیاری از قبرها کار گذاشته میشد. اما به نظر میرسد واقعیت تا حدودی متفاوت باشد.
عامل اصلی در قراردادن قفسه فلزی روی قبرها، پیشگیری از دزدیدهشدن پوشش و تابوت مردگان یا خودِ جنازهها بوده است. همان طور که گفته شد فروش این تابوتها برای عدهای سودآور بوده، جنازه نیز در برخی موارد از سوی قبرکنها مورد بیاحترامی قرار میگرفته است. حتی شاید احتمال دزدیدن و تشریح مردگان با اهداف پزشکی نیز وجود داشته است. بنابر این صاحبعزا با این روش تلاش میکرده جنازه دستنخورده باقی بماند.
۷- یک تابوت کم است!
برخی تابوتها در سرداب کلیساها نگهداری میشد و زمانی که اجساد به تدریج میپوسید، گاز بدبویی از آن انتشار مییافت. بدتر از بوی بدِ آن، ترکیدنِ تابوت بر اثر افزایش مقدار این گازها درون تابوت بود. مردم به جای اینکه از قراردادن تابوتها در سرداب منصرف شوند، با استفاده از موادی در افزایش استحکام تابوت و پرکردن روزنههای آن تلاش کردند.
۸- زندگانِ فراری
افراد محترم به دلیل بوی بدی که از آرامستانها و کلیساها به مشام میرسیده در آن حاضر نمیشدهاند، آن هم با دستمالی که بر بینی خود میگرفتند. تصور کنید یکی از نزدیکان استاد دانشگاه از دنیا رفته و قرار است دفن شود. در هنگام دفن، احتمالاً او به این فکر میکرده که کاش در جایی خویشاوندش را دفن میکرده که میشد باز هم به آن سر زد! عبادتکنندگان در کلیسا نیز حتماً یکی از ملاکهایشان برای انتخاب کلیسا و شرکت در مراسم این بوده که بوی مشمئزکننده ندهد.
۹- بولینگِ ارزان!
استخوانهای بجامانده در اطراف قبرها فرصت خوبی برای افراد بازیگوش بود تا با کنار هم قراردادن استخوانها و ضربه به آنها از راه دور، چیزی شبیه بولینگ امروزی را بازی کنند. امیدوارم برای ضربهزدن از استخوان جمجمه استفاده نکرده باشند!
۱۰- چند میگیری گریه کنی؟
در بریتانیای عصر ویکتوریا نیز کسانی بودهاند که از این راه پول درمیآوردهاند. وقتی بیکس باشی و بمیری، صاحبعزایت هم به زحمت میافتد. صاحبعزا برای اینکه مراسم تشییع و دفن، خلوت نباشد، افرادی را استخدام میکرده که چندان نیاز نبوده چیزی در مراسم بگویند. فقط باید خود را به گریه میزدهاند.
منابع
http://www.victorian-era.org
https://www.hoax-slayer.net/were-cages-placed-over-graves-in-victorian-times-to-trap-the-undead
https://www.theguardian.com/cities/2015/jan/22/death-city-grisly-secrets-victorian-london-dead
http://www.viralnova.com/victorian-death-facts