کد خبر 9121
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۸۹ - ۰۰:۰۱

واقعا غرب ديگر مي خواهد با چه چيزي ايران را تهديد کند؟ آيا گزينه ديگري هم باقي مانده؟ مذاکره، نه آخرين حلقه از يک زنجيره به هم پيوسته بلکه ابزاري از سر ناچاري است که آمريکا تصور مي کند مي تواند با آن از هم گسيختگي هاي استراتژي «ترکيب گزينه ها» را رفو کند.

به گزارش مشرق، مهدي محمدي در سرمقاله روز شنبه روزنامه کيهان نوشت: گام نهادن در يک فرايند جديد مذاکراتي با غرب -که احتمالا به زودي رخ خواهد داد- بدون مطالعه دقيق تجربه گذشته و استخراج درس هاي کليدي آن، داراي مخاطرات بزرگي است. اگر فرض کنيم ايران مذاکره را براي مذاکره نمي خواهد، که دقيقا همينطور است به اين دليل که ايران استراتژي خود را «دست يابي به راه حل» قرار داده نه «خريد زمان»، آن وقت درس آموختن از گذشته اهميتي صدچندان پيدا مي کند چرا که تجربه 7 سال مذاکره هسته اي به خوبي نشان داده برخي از طرف هاي مذاکراتي ايران اصلا نمي خواهند مسئله حل شود و برخي ديگر راه حلي براي آن در نظر مي گيرند که معنايي جز پاک شدن صورت مسئله ندارد. به طو رمشخص آمريکايي ها در پي آن هستند که انتهاي مذاکرات با ايران ايجاد رويه اي جديد در مناسبات بين المللي باشد که با نفي تمامي معاني صلح آميز غني سازي اورانيوم، آن را صرفا به مثابه «بخشي از مسير سلاح» تعريف و لذا ممنوع مي کند. در نتيجه، براي آمريکا تا زماني که توان تحميل چنين موضوعي را به ايران ندارد، بهترين حالت آن است که مذاکرات را آنقدر کش بدهد تا شايد امکان آنچه مي خواهد فراهم شود. مورد ديگر مربوط به روس هاست. رويه روس ها در 5 سال گذشته -از سال 2006 به اين سو- همواره اين بود که تلاش کند هيچ کدام از دو طرف (ايران و آمريکا) برنده نباشند. خاصيت اين وضعيت براي روس ها اين است که مي توانند به چانه زني با هر دو طرف بپردازند و از هر دو طرف بابت انعطاف هايي که به خرج مي دهند -يا نمي دهند- امتياز مطالبه کنند. به اين ترتيب، روس ها هم درکش پيدا کردن موضوع نفع دارند و تا همين جا توانسته اند از طريق «بازي در گسل هاي مذاکراتي» برخي از مهم ترين مسائل خود را با غرب را اگر نگوييم حل کنند، لااقل مسکوت بگذارند.
تحت اين شرايط و تا زماني که موقعيت طرفين به طور راهبردي تغيير نکند، انتظار دست يابي به راه حل و متقاعد شدن همه بازيگران به اينکه اين بازي ديگر تمام شده، کار آساني نخواهد بود. با اين حال به نظر مي رسد نشانه هايي هست که تغييراتي در اين روند طولاني در حال وقوع است.
پس از حوادث سال 88 در ايران، آمريکا، چنانکه پيش از اين به تفصيل گفته ايم، راهبرد «ترکيب گزينه ها» را در مقابل ايران در پيش گرفت. پيش فرض اين راهبرد آن است که 1- هيچ راهبرد تک گزينه اي قادر به تاثير بر ايران، آنطور که غرب مي خواهد، نيست. معني اين جمله آن است که آمريکا پذيرفته ايران نيرومندتر از آن است که بتوان محاسبات استراتژيک آن را صرفا با اعمال -ولو قدرتمند- يک گزينه مانند تحريم يا ايجاد ناآرامي داخلي در کوتاه مدت تغيير داد. 2- پيش فرض دوم آن است که غرب احساس مي کند در موقعيتي است که گزينه هاي مختلفي عليه ايران در اختيار دارد يا به عبارت بهتر سبد گزينه هاي آن خالي نيست. تحت اين شرايط، آمريکايي ها به اين تحليل رسيدند که بهتر است به جاي استفاده از يکي از اين گزينه ها، ترکيبي از همه آنها را با هم به کار بگيرند. کدهايي وجود دارد که نشان مي دهد نتيجه تيم مسئول پرونده ايران در دولت اوباما به اين تحليل رسيد که در پيش گرفتن يک استراتژي ترکيبي مي تواند اولا باعث شود که گزينه هاي مختلف همديگر را تقويت کرده و بر تاثير يکديگر بيفزايند و ثانيا تنها در صورتي که چند اهرم فشار همزمان بر ايران فشار بياورد، اين احتمال وجود دارد که ايران بازنگري در محاسبات خود راجع به برنامه هاي هسته اي و منطقه اي اش را آغاز کند!
کل آنچه را که از بهار 88 به اين طرف در محيط امنيت ملي ايران بويژه در بحث هسته اي رخ داده مي توان با اين مدل توصيف کرد. ابتدا با استفاده از روش هاي رسانه اي، اطلاعاتي و مالي فتنه اي سياسي در داخل ايران ايجاد شد، بعد ابزارهاي سياسي، اطلاعاتي، مالي و ديپلماتيک به کار گرفته شد تا اين فتنه در زماني کوتاه هر چه نيرومندتر شود. به محض اينکه سرويس هاي اطلاعاتي غربي به اين نتيجه رسيدند فتنه داخلي در ايران براي تيره کردن روابط مردم با نظام در ايران بي تاثير بوده است، اعمال تحريم هاي جديد در دستور کار قرار گفت. درست است که غربي ها همواره با رياکاري و حتي بايد گفت بي چشم و رويي ادعا کرده اند که در تحريم ها نظام را هدف گرفته اند نه مردم را، با اين حال نگاهي ساده به محتواي تحريم ها نشان مي دهدکه هدف اصلي مردم ايران بوده اند. اين البته عجيب هم نيست چرا که آمريکا يي ها و صهيونيست ها تا امروز هم بارها گفته اند مشکل اصلي در ايران مردم ايران هستند و همه انرژي که در پس استراتژي مقاومت نظام جمهوري اسلامي وجود دارد از ايماني نشأت مي گيرد که در جان هاي تک تک مردم جاي گرفته است. فتنه88 در آغاز اين توهم را براي غرب بوجود آورد که توان تدبير متقابل نظام و انگيزه مقاومت مردم ايران در مقابل فشار خارجي همزمان کاهش پيدا کرده است. به تعبير يکي از استراتژيست هاي صهيونيست در کنفرانس سال گذشته هرتزليا، غرب به اين نتيجه رسيده بود که «نظام در ايران درست تصميم نمي گيرد، مردم هم درست عمل نمي کنند». اين نوع نگاه به وضع داخلي ايران، باعث شد غربي ها در کنار گزينه ايجاد ناآرامي در داخل ايران، گزينه تحريم را هم وارد صحنه کنند. تيم امنيت ملي اوباما تصور مي کرد اگر تحريم ها در زمان مناسب اعمال شود و محتواي آن هم زندگي روزمره مردم را هدف گرفته باشد، آن وقت ترکيب دو گزينه تحريم و ناآرامي داخلي -که انتظار داشتند اولي دومي را هم تقويت کند- به همراه تشديد دو گزينه عمليات اطلاعاتي و رسانه اي، مي تواند وضعيتي در داخل ايران بوجود بياورد که يا کنترل به طور کامل از دست نظام خارج شود و يا اينکه لااقل اوضاع آنقدر به هم بريزد که که ايران براي جمع و جور کردن حاضر به واگذار کردن امتيازهايي در پرونده هاي هسته اي و منطقه اي باشد. علت اينکه بنيامين نتانياهو دوست اسراييلي سران فتنه، آن همه اصرار مي کرد که «اگر الان وقت تحريم نيست، پس کي وقت تحريم است» (؟!) دقيقا همين بود که اسراييلي ها فکر مي کردند دوستان داخلي شان در ايران فرصتي طلايي بوجود آورده اند که به هيچ قيمتي نبايد آن را از دست داد. گزينه بعدي که با صحنه گرداني اسراييل و بازي البته نه چندان ماهرانه آمريکايي ها به اين فرايند تزريق شد، تهديد به حمله نظامي بود که تقريبا به يک باره از جانب برخي آمريکايي ها آغاز شد. براي کساني در داخل ايران که کل اين وقايع را از يک منظر راهبردي رصد و تحليل مي کردند، وارد شدن اين گزينه جديد به صحنه اصلا غير منتظره نبود؛ بلکه بايد گفت آن را پيش بيني هم کرده بودند. اسراييلي ها از مدت ها قبل گفته بودند که ترکيب 4 گزينه تحريم، ناآرامي داخلي، عمليات رسانه اي و عمليات اطلاعاتي بدون روي ميز بودن يک «تهديد نظامي» قادر به تحت تاثير قرار دادن ايران نخواهد بود. تعبير اوزي آراد مشاور امنيت ملي اسراييل اين است که ايران تنها زماني که تصور کند گزينه هاي فعلي ممکن است منجر به بالفعل شدن يک گزينه نظامي شود، ممکن است از اين گزينه ها تاثير بپذيرد! اکنون ظاهرا نوبت آن رسيده که حلقه آخر اين زنجيره به آن متصل شود و آن گزينه مذاکره است. آمريکايي ها از قبل گفته اند اين گزينه را زماني فعال خواهند کرد که احساس کنند ايران آمادگي نشستن پشت ميز مذاکره « آنطور که آنها مي خواهند» را پيدا کرده باشد. تيم اوباما علي رغم ناکامي هاي آشکاراصرار دارد به متحدانش بقبولاند که حالا آن زمان فرا رسيده است!
کل اين فرايند را بايد نه به عنوان مجموعه اي از واقعيات بلکه به عنوان مجموعه اي از آرزوها در نظر گرفت. ما در اينجا استراتژي آمريکا را به شکلي مجمل تصوير کرديم تا فاصله اي که بين طراحي و واقعيت وجود دارد، خود را به خوبي نشان دهد. آمريکايي ها در 2 سال گذشته اولا نتوانستند گزينه هايي از آن نوع که توقعش را داشتند ايجاد کنند و مهم تر از آن، در ترکيب اين گزينه ها با هم شکست هاي روشني خوردند. وقتي تحريم ها اعمال شد، توقع غربي ها اين بود که نخبگان و مردم يکپارچه روبروي نظام بايستند و با تحريک امثال موسوي و کروبي ناآرامي هاي خياباني دوباره احيا شود. انصافا موسوي و کروبي همه سعي شان را کردند اما تحريم ها به جاي اينکه مردم را مقابل نظام قرار دهد اجماع داخلي در ايران در مورد ريشه هاي آمريکايي سران فتنه را کامل کرد و فرصتي ديگر بوجود آورد تا نظام توانايي هاي مهار بحران خود را به رخ جهانيان بکشد.
مورد بنزين را در نظر بگيريد. مي توان کتاب ها نوشت درباره اميدي که آمريکايي ها و دوستانشان چه اميدهايي به فشار ناشي از تحريم بنزين ايران بسته بودند. در ميان طيف هاي راديکال ضد ايراني دراروپا و آمريکا اجماع وجود داشت که تحريم بنزين تنها ابزاري است که در زماني بسيار کوتاه «مسئله ايران» را «به طور ريشه اي» حل خواهد کرد. اکنون نتيجه پيش چشم همه است. ايران با يک تاکتيک صنعتي، همه بنزين مورد نياز خود را در داخل توليد مي کند در عين حال که واردات بنزين به هيچ وجه صدمه جدي نديده است.
اکنون آمريکايي ها پاي ميز مي آيند در حالي که همه گزينه هاي خود را سوزانده اند و به همين دليل ايران هم تصور مي کند که حالا بهترين وقت مذاکره است. واقعا غرب ديگر مي خواهد با چه چيزي ايران را تهديد کند؟ آيا گزينه ديگري هم باقي مانده؟ مذاکره، نه آخرين حلقه از يک زنجيره به هم پيوسته بلکه ابزاري از سر ناچاري است که آمريکا تصور مي کند مي تواند با آن از هم گسيختگي هاي استراتژي «ترکيب گزينه ها» را رفو کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس