به گزارش مشرق، گل نوشت: او به 30 گاف خود اینگونه پاسخ داد و البته تعداد بیشتری هم هست...
میخواهم با دوستان مطبوعاتی خودم کمی همراه باشم؛ آنهایی که حدود ۲۰ سال است با منطق و بیمنطق به من تاختهاند... حدود یک سال قبل و در قطر بود که جام ملتهای آسیا با شکست ایران در مقابل کره جنوبی برای ما به پایان رسید و من یکی از اهدافی بودم که برای خالی شدن داغ دل مردم و خنک شدن آن مورد استفاده قرار گرفتم. خودم هیچگاه دوست نداشتهام در مقابل مطبوعاتیها قرار بگیرم زیرا:
۱- آنها مرا بیسواد میدانند
۲- برخی از آنها حتی ادعا میکنند که من قادر به پاسخگویی قلمی نیستم... و فقط الفاظ رکیک به کار میبرم!!
۳- خیلیهایشان با پیروی از چند نفر مرا آدمی ابن الوقت و مجیز گو و... میدانند.
۴- شایعاتی از من میسازند که اصلا نه بوده و نه هستم و نه خدا کند که باشم.
۵- نمیدانم چرا...؟
پاسخ که نمیشود گفت چون من پاسخی به هیچ یک از منتقدانم ندارم. فقط درد دلی با برخی از آنها میکنم و پیشاپیش اگر توهینی شد، نامی برده شد یا خاطرهای یادآوری شد از همه آنها پوزش خواسته و طلب بخشش دارم، از همه اشان. همهٔ آنهایی که سالهاست به من توهین میکنند یا مرا نقد میکنند. از تک تک آنها عذر خواهی میکنم ولی اجازه بدهند تا واقعیتها را بنویسم و هیچ نیازی هم به درج این مطالب در هیچ نشریهای چه الکترونیکی و چه کاغذی نیست. به خدا نیست و من فقط برای خودشان مینویسم...
پاسخ ۱: هر یک از عزیزان که هنوز هم فکر میکنند من بیسوادم و جای آنها را در تلویزیون گرفتهام، لطف کرده و بدون هیچ هماهنگی از قبل درباره هر موضوعی اعم از فوتبال – بسکتبال – والیبال – کشتی – همهٔ ورزشها – المپیک – سینما – شعر – ادبیات – تاریخ – جغرافیا – فلسفه – مذاهب – ادیان – مسیحیت – بودا – برهما – قوم آزتک – نوستراداموس – کیهان – جنگ ایران و عراق – جنگ جهانی دوم و... حتی فیزیک – شیمی – هندسه – نقشه کشی صنعتی و... ترتیب یک مناظره در مقابل هر داوری که خودشان تعیین میکنند بدهند. بنده در خدمتم و تا حد توان خودم که میدانم در مقابل دانایان و آگاهان خیلی هم کم است در کنار آنها و از آنها خواهم آموخت.
پاسخ ۲: کامپیوتر من و هارد دیسک آن در اختیار شما تا حاصل ۲۰ سال دردنامههایی است که از سال ۱۳۷۰ نوشته و در آن جمع کردهام را برای شما کپی میکنم تا بدانید که نوشتن چندان هم هنر سختی نیست... و من فکر میکنم چگونه نوشتن بسیار مهمتر است
پاسخ ۳ وقتی به مهندس علی آبادی گفتم «پدر ورزش ایران» که آن استعاره را هنوز هم میگویم و در آن زمان ایشان پدر ورزش ایران بودند و الان شخص دیگری هستند. یک نفر از دوستانی که نامش در فهرست دشمنان قسم خوردهٔ من وجود دارد، برایم پیامکی زد با این مضمون که اگر علی آبادی پدر ورزش ایران است، خاک بر سر مادر ورزش ایران که چنین همسری دارد!!... و هم او و نیز همکاران محترمش که همیشه مرا مجیزگو و حکومتی معرفی کردهاند الان در روزنامهای کار میکنند و یا حقوق از مجلهای میگیرند که به جز وابستگیهای دولتی و سیاسی هیچ چیز دیگری ندارد و احتمالا بعد از انتخابات سال آینده دیگر چاپ نخواهد شد!! جالب اینجاست که برخی از دوستان در برخی مکانها مدعی شده بودند که فلان فیلم از من که در اینترنت پخش شد را خودم ساختم و مونتاژ کردم و انتشار دادم! و همانها که دم از دمکراسی و مردم سالاری و... میزدند الان در پستوی حیاط خلوت دولتشان نشستهاند و حالش را با انواع صفحات رنگی میبرند. به قول آکتور فیلم عروسی خوبان: بخورید... خوشمزه س... نوش جان... فقط برای من حرام بود لابد!
پاسخ ۴: در سایت منسوب به یک قهرمان ملی و جهانی نوشتند که جواد خیابانی برای گزارش دو مسابقه فوتسال ایران و کرواسی در یزد مبلغ ده میلیون تومان پول گرفته است!! اولا نگرفتم، دوما نگرفتم، سوما هم نگرفتم اما چهارما مبلغی که گرفتم یک میلیون و دویست هزار تومان بود. برای اینکه با سمند شخصی خودم و با رانندگی خودم به مدت ۸ ساعت رفتم و هشت ساعت هم فردایش با این کمر درد و پا درد و غیره برگشتم و دیگر بلیط هواپیما و هتل و... نبود. و پول آن برنامه هم از تلویزیون نبود. از دوست محترمی بود در شهر یزد که کارهای تبلیغاتی آن دو مسابقه را انجام داد و خودش هم مرا دعوت به کار کرد. با رضایت کامل تهیه کننده محترم برنامه و مدیران شبکه هم بود، بیهیچ منتی هم گزارش کردم و برگشتم زیرا آن برنامه فقط برای شبکه سه نبود و در سالن هم اجرای برنامه داشت که شخصی حساب میشد و البته برای شبکه استانی یزد هم بود. در همین تهران در تاریخ ۲۲ آذر امسال جشنواره ورزشی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی را اجرا کردم که دو میلیون و پانصد هزار تومان حقوقش بود. در کنار پل گیشا و با ۱۰ دقیقه رانندگی تا آنجا و اگر در آن سایت محترم نظر بر این است که ما در اجراهای بیرون از سازمانی خودمان را به رایگان در اختیار ایشان بگذاریم... نخیر قهرمان عزیز، اینگونه نیست و آنگاه که خیلیها با نامها و نشانههای خود به نانها و خانههای ویلایی خود در فلان کوهستان زیبای استان گیلان میرسیدند، چرا ما کاری به آنها نداشتیم؟ میدانید چرا؟ چون حسود نیستیم، حقمان را هم برای اجرای برنامههایمان میگیریم و نوکر بیجیره و مواجب هم نیستیم و البته همیشه این قهرمان عزیز را دوست داریم و هرجا هر که به ایشان بیاحترامی شده است جلویش ایستادهایم چون در این روزگار قحطی مردی و مردانگی، ایشان را مردی خوب و الگویی سالم و قهرمانی دوست داشتنی برای ملت و کشور میدانیم و البته درباره این حاشیهها و شایعهها بازهم در ادامه خواهم نوشت...
پاسخ ۵: واقعا نمیدانم چرا...؟ به که بیاحترامی کردهام و چرا؟ روزی یکی از دوستان در ورزشگاه مرا دید و گفت: چند روز قبل در خیابان دست تکان دادم، سوارم نکردی؟ گفتم: من همیشه حواسم به موسیقی در ماشین و رانندگی آرام است. گفت: فردا فلان روزنامه را بخوان تا از این به بعد حواست به من باشد!!.
در اینتر نت که بچرخی و نام مرا جستجو کنی به سوتیهایی میرسی که حاصل تلاش همین دوستان روزنامه نگاری است که بعضا در برخی ضدگزارشهایشان از من نگاشتهاند.
در کشوری که به سازههای سازمانی و غیر سازمانی کپی... پیست... (copy- Paste) معروف است یک مطلب در ظرف چند روز گسترش مییابد بیاینکه دلیلی داشته باشد. کسی نمیداند محتوای آن نوشته چیست؟ فقط کپی میکنند و برای خندیدن – به زعم خودشان آگاهی مردم شاید - در سایت یا رسانهٔ خود میچسبانند. بچهها بیایید جواد خیابانی را مسخره کنیم چرا؟ همینطوری، فقط مسخره ش کنیم و بخندیم! او چه میداند درد مردم چیست؟ پولش که از پارو بالا میرود، دزد هم که هست، حکومتی هم که هست، ریش هم که دارد، عاشورا هم که میشود همهاش تووی برنامه ورزشی تسلیت میگوید و در هر بازی تیم ملی از پرچم و غرور و سرزمین پارس و... این چیزها هم که میترکاند. ضمنا کسی را هم مسخره نمیکند تا او را آزادیخواه و آزاد اندیش بخوانیم! برای باخت تیم ملی هم الکی گریه میکند این پدرسگ...!
مثلا در مسابقه ایران و بحرین من گفتم بحرین یک جزیره کوچک در خلیج فارس است. غوغایی در روزنامه ی؟؟؟ به پا شد. روزنامه نگار محترمی نوشت جواد خیابانی حتما در جغرافیا تجدید میشده که نمیداند بحرین جزیره نیست و فلان!! (به نقل و مضمون چون من آن متن را در سایت تابناک دیدم) وآن سایت پرمخاطب اینترنتی که ادعای شفاف سازی و سلامت و بسیج و سپاه و... را هم دارد همان مطلب را کپی کرده و گذاشته در ستون پر خوانندهترینها و بعد بخوانید کامنتهای مردم را که چه فحشهایی به من ندادند... این بیسواد است، خاک بر سرش، نمی داند بحرین جزیره نیست... اصلا گزارش بلد نیست و الخ...
اما دوستان عزیز... آیا بحرین جزیره کوچکی در خلیج فارس نیست؟
اگر نیست خاک بر سر من که استان چهاردهم کشورم در سالهای دهه ۳۰ و ۴۰ را نمیشناسم اما اگر هست خیلی دوست دارم بدانم نویسندهٔ محترم آن مطلب که هنوز هم مطلبش در سایت تابناک و... موجود است در دو زمان به چه فکر میکرده؟ یکی در هنگام نوشتن آن مطلب که حتما داشته برعلیه حکومت دیکتاتوری من اعلان جنگ میکرده! و یکی هم الان وقتی که بعد از خواندن این مطلب بداند بحرین کجا بوده و الان چه شده؟ آیا ادب این را دارد که از من عذرخواهی کند؟ نه برای اینکه من کمبودی از عذر ایشان داشته باشم... بلکه فقط به عنوان اینکه خود را انسانی عادل و غیر مغرض معرفی کند و یا اینکه از این پس او هم به صف دشمنان قسم خوردهٔ من ملحق میشود و مداد خود را برای سوتی بعدی من تیز خواهد کرد؟ اما من او را دوستش دارم چون گناهش فقط نادانی و اطلاعات کم و یا غلط است و حتما هم همسن و سال فرزند خودم میباشد...
اصلا اجازه دهید از این پراکنده نویسیها دست بردارم و یکی از سایتهای اینتر نتی راانتخاب کرده و مجموعه سوتیهای خودم را بنویسم و به همهٔ آنها پاسخ بدهم با در نظر گرفتن چند نکته:
۱- از سال ۱۳۷۳ که بنده گزارش و اجرا در شبکه سه سیما را به عهده دارم حدود ۲۶۰۰ برنامه مختلف تلویزیونی و گزارش ورزشی را انجام دادهام که دقیقا نوار همهٔ آنها را یا vhs یا vcd یا cd یا dvd و یا روی هارد دیسک دارم... از اولین تا آخرین که فعلا مسابقه منچستر یونایتد با ویگان بود.
۲- هر یک از دوستان که نسبت به اظهار نظر من شک دارند چون شاید بگویند خیابانی این فیلمها را خودش ساخته و از نو صداگذاری کرده! یک وعده ناهار در خدمتشان خواهم بود و نوار را با هم خواهیم دید.
۳- اکثر گزارشهای ۶ سال اخیر را میتوانید از شرکت سروش تهیه کنید – فاکتورش را هم برای من بفرستید - تا من از خودم نساخته باشم!
***
سوتیهای جواد خیابانی... آنهایی که در مقابلشان شمارهای هست ایرادهایی است که شما گرفتهاید و زیر آنها پاسخی است که من نوشتهام:
۲- اشتباه کنه کارشون تمومه، حالا ببینیم اشتباه میکنه یا نه
۳. طرفدارای مکزیک راه زیادی رو از مکزیک تا آفریقا اومدن، البته اگه از مکزیک اومده باشن....
۴. یک ساعت، ۶۰ دقیقه از بازی گذشته
۵. همه چیز به بازی آخر میچسبه
۶. داور در سوت خودش میزنه
۷. بذارید به صراحت بگم که دو دقیقه وقت به پایان مسابقه باقی مونده!
۸. شاید نزدیکترین کشور به قطب جنوب، آفریقای جنوبی باشه
۹. زاکو نی که زا به معنای افریقا به معنای عدد ۱۰ است
۱۰. تشنه ش شده داره اب میخوره. نوش جان
۱۱. باران هم به شدت میوزه
۱۲. بازی شیلی و اسپانیا بسیار جذاب خواهد شد مخصوصا اینکه بازیکنای هر دو تیم هم زبان و همجنس و (بعد از یه مکث طولانی) و هم زبان هستن
۱۳. وقتی یه بازیکن هوندوراس تنه میزنه، انگار یه درخت تنه میزنه
۱۴. تعویضهای دل بوسکه خارج از عرفه.
۱۵. اسپانیا یه گل زده، داوید ویا هم زده، خیلی قشنگم زده، ۵ دقیقه پیشم زده
۱۶. نود ثانیه از الان بشمارید تا مسابقه تموم شه
۱۷. با شماره ۲۰۱۳ تماس بگیرید و پیامک بدید
۱۸. دقیقه ۱۵ بازی هستیم... اگر تبریزیها این بازی رو واگذار کنند چیزی از ارزشهای این تیم کم نمیشه
۱۹. بله! این گل هم تقدیم به شهدای ۸ سال دفاع مقدس...
۲۰. بدون شک الان مردم شهر چلسی خیلی خوشحال هستند
۲۱. داور هند پنالتی رو دیده و میگه نه!
۲۲. کاسیاس از توپی که داره بازی میشه انتقاد کرده بود
۲۳. به قول خودمون یه پا دو پا انجام داد توپ رو کشید رو پای ضربه زنندش
۲۴. کاسیاس هرگز به قد و قوارهٔ آرکوندا نمیرسه
۲۶. هنوز هم مزه مزه میکنن تا توپو بزنن
۲۷. اسپانیاییها V وسط رو B میخونن مثل والنسیا که بالنسیا خونده میشه
۲۸. بازیکنای اسپانیا در بازی با سوئیس از توپ هم سریعتر میدویدن
۲۹. تورس میفرسته روی دروازه... کسی نیست که استفاده کنه... جای خود تورس اونجا خالی بود
۳۰. دومنک بازیگر آماتور وحرفهای تئاتر