بله،جالب اینه که ایشون دارای لیسانس الاهیات هستند اما مهندس نامیده می شوند و با وجود تذکر به ایشان؛هنوز هم از این واژه استفاده میشه؛بگذریم از چاپ پوسترهایی از ایشون (از جیب بیت المال و ...)

به عقیده اینجانب، در این نماز جمعه همه چیز سر جای خودش بود. آقای پیریایی از موضع استاندار و نماینده دولت حرف زد و عده ای او را به طرفداری از رحیمی محکوم کرده و علیه جریان انحرافی هم شعار دادند. پیریایی سخنرانی را ادامه نداد، چون به عقیده ی او این شعار دادن ها تقدس نماز جمعه را از بین می برد. به دنبال این قضیه آیت الله محمدی به علت هتک حرمت نماز جمعه و بی احترامی به سخنران پیش از خطبه ها (که حتما با نظر مساعد نماینده ولی فقیه در استان همدان برای ایراد سخنرانی پیش از خطبه ها حضور یافته بود) دلگیر شده و قصد ترک نماز جمعه را داشت که به اصرار عده ای و قسم دادن ایشان به «خون شهدا»، به ایراد خطبه ها پرداخته و نماز جمعه را نیز برگزار نمود. نتیجه گیری: قسمتی از شعار ها کاملا درست بوده است. چرا که پیریایی حقیقتا دوست دیرینه ی رحیمی و طرفدار پر و پا قرص او بوده و هست. پس چرا باید آیت الله محمدی با بصیرت خاصی که از ایشان سراغ داریم شعار دهندگان را به مومنین متحجر نهراون تشبیه کند؟ آنانی که با وجود نماز و عبادت به علت نداشتن بصیرت از مسیر ولایت حضرت امیر (ع) خارج شدند. اندک شعار دهندگان با بصیرت یا بی بصیرت نماز جمعه ی همدان مردی را به قضاوت نشستند که خالصانه در مدتی اندک استان را به کارگاه بزرگ سازندگی تبدیل کرد و بارها در عرصه ی جبهه و کار و قلم، وفاداری خود را به اسلام و انقلاب و رهبری به اثبات رسانده است. حال اگر عده ای به هر دلیل بخواهند فردی را که عضوی از دولت است به ارتباط و دوستی با مسئولین دولتی، به عنوان یک جرم متهم کنند آِیا کمی خنده دار نیست؟ به راستی اینان حُکما چشمان بصیرت شان را در خانه جا گذاشته بوده اند.