عباس صالحی

این روزها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آن ساختمان معروف خیابان کمال‌الملک در نزدیکی میدان بهارستان و مجلس شورای اسلامی که روزهای پرتلاطمی را پشت‌سر می‌گذارد، آرام‌ترین وزارتخانه کابینه حسن روحانی است.

گروه فرهنگ و هنر مشرق - وزارت ارشاد و شخص وزیر روزهای پرکاری را پشت سر می‌گذارند؛ ششم تیرماه بود که اجلاس مدیران ارشد دولت برگزار شد و رئیس‌جمهور به نکاتی در این اجلاس اشاره کرد. بعد از آن، فرهنگ و ارشاد اسلامی اولین وزارتخانه‌ای بود که بخشنامه‌ای برای اجرای سخنان رئیس‌جمهور به معاونانش تدارک دید و از 25 تیرماه آن را ابلاغ کرد.

بر اساس این بخشنامه کاهش برخورداری از امکانات، افزایش ساعت کار، تغییر در شیوه مدیریتی، صرفه‌جویی و کاهش جدی سفرهای خارجی مسئولان و کارکنان وزارت ارشاد به صورت جدی مورد تاکید قرار گرفته و تمام معاونان، روسای سازمان‌های زیر مجموعه ارشاد، مدیران کل استانی و در مجموع تمام بخش‌های این وزارتخانه موظف به رعایت آن هستند.

دو روز بعد از این بخشنامه، وزیر ارشاد رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی‌اش را تغییر داد و همایون امیرزاده را برای این سمت در نظر گرفت.

سیدعباس صالحی به رئیس جدید مرکز روابط عمومی، برای صرفه‌جویی و برگزاری برنامه‌های این وزارتخانه با حداقل تشریفات، بسیار تاکید کرد. شلوغی‌های وزارت ارشاد به همین جا ختم نشد و سید عباس صالحی علاوه بر این‌که از معاونانش 12 ساعت کار در شبانه‌روز خواسته، خودش روزهای تعطیل هم کار می‌کند.

همین جمعه‌ای که گذشت، وزیر از جشنواره عکس تلفن‌همراه «هشت» بازدید کرد که با حمایت بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع)، سازمان فضای مجازی سراج و موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر برگزار می‌شود و بعد از آن به همراه مدیر مجموعه تئاتر شهر، شب گذشته به تماشای نمایش «تو مشغول مردنت بودی» نشست.

البته صالحی علاوه بر تماشای تئاتر، از مجموعه تئاتر شهر هم بازدید کرد و با سعید اسدی درباره موضوعات جاری مجموعه تئاتر شهر گفت‌وگو کرد. اما با این‌که سر وزیر ارشاد این‌قدر شلوغ است و تکاپو در وزارتخانه متبوعش بالا گرفته، چرا فکر می‌کنیم این روزها سیدعباس صالحی، در حاشیه امن قرار گرفته؛ آن هم در کابینه‌ای که اغلب وزرایش تحت فشار و انتقاد هستند.

این روزها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آن ساختمان معروف خیابان کمال‌الملک در نزدیکی میدان بهارستان و مجلس شورای اسلامی که روزهای پرتلاطمی را پشت‌سر می‌گذارد، آرام‌ترین وزارتخانه کابینه حسن روحانی است، حتی آرام‌تر از وزارت آموزش و پروش در روزهای تعطیلی مدارس. این‌که فرهنگ و ارشادی‌ها گوی سبقت را در بی‌سروصدایی حتی از وزارت آموزش و پرورش که تابستان‌های خلوتی را می‌گذراند، ربوده‌اند شاید به این خاطر است که معلم‌ها مشغول اعتراض‌های صنفی خود در رابطه با معوقات و داستان همیشگی تفاوت چشمگیر دریافتی‌های‌شان با باقی کارمندان دولت هستند، اما همین تابستان که اصولا باید بی‌آرام و قرارترین روزهای فرهنگ و هنر باشد، ارشادی‌ها در ساحل امن و آرامش قرار گرفته‌اند.

این در حالی است که از این وزارتخانه همیشه به عنوان یکی از جایگاه‌های پرسروصدا، پرچالش و حتی مخاطره‌آمیز یاد می‌کنند، شاید به این خاطر خود مسائل هنر و فرهنگ، فی‌نفسه گاهی حساسیت‌برانگیزند و دایره شمول‌شان نیز همه مردم را دربرمی‌گیرد.

با این حال اما، سیدعباس صالحی ظاهرا توانسته در روزهایی که اغلب همکارانش در کابینه روزهای پرتلاطمی را می‌گذرانند و احتمال تغییر چند نفر از آنها هم بسیار زیاد و نزدیک است، حاشیه امنی برای خود ایجاد کند. البته بخشی از این آرامش را شاید بتوان به شخصیت او هم ربط داد. صالحی ذاتا شخصیت آرامی دارد و معمولا سعی می‌کند از حاشیه‌ها دوری کند.

از طرفی این حاشیه امن را بیش از آن‌که به عملکرد مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بتوانیم نسبت دهیم، می‌توانیم به خود هنرمندان مربوط بدانیم.

هنرمندان حوزه‌های مختلف از سینما و تئاتر و تجسمی گرفته تا موسیقی و ادبیات و دیگر هنرها، همواره در صف نخست اعتراضات صنفی و گلایه‌های مربوط به حوزه خودشان بوده‌اند، اما مدتی است ظاهرا شرایط نابسامان اقتصادی و برخی ناملایمتی‌ها، آنها را از چنین گلایه‌هایی منصرف کرده و به سمت واکنش‌های اقتصادی، اجتماعی کشانده است.

حالا برای اغلب هنرمندان، اولویت در کیفیت برگزاری کنسرت‌های موسیقی یا چگونگی روی صحنه‌رفتن نمایش‌ها و اکران یا توقیف فیلم‌ها نیست و آنها مشغول پیگیری نوسانات نرخ ارز و طلا و مسکن هستند.

یکی از نمونه‌های اخیر در این باره قابل بررسی است. کنسرت - نمایش «سی» که سال گذشته با استقبال چشمگیر مخاطبان و گردش مالی بالا برگزار شد، چند روز پیش و در حالی که اعلام کرده بود دوباره روی صحنه خواهد رفت، به خاطر شرایط مالی از اجرا منصرف شد.

در چنین شرایطی، شاید هم بدیهی است که جدال دیگر بر اساس کیفیات برگزاری چنین کنسرتی نباشد، بلکه اساسا بر سر امکان برگزاری‌اش باشد. در تسهیل امکان برگزاری چنین رویدادی هم لابد هنرمندان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را آخرین مقصر می‌دانند. همین باعث می‌شود آنها به جای مسئول مستقیم حوزه خودشان، اعتراض‌های‌ خود را به دیگران و مثلا دولتمردان اقتصادی ابراز کنند.

ماجرای این روزهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قصه آن راننده اتوبوس کتاب «نفحات نفت» رضا امیرخانی است؛ آنجا که یک‌سری شاعر و داستان‌نویس و نقاش و خواننده و بازیگر را در یک اتوبوس تصویر می‌کند و می‌گوید اگر رانندگی آقای راننده مناسب باشد، مسافران درباره قراردادهای جدیدشان و آثار تازه‌شان حرف می‌زنند، اما اگر رانندگی مناسب نباشد همه درباره چند و چون‌های مسیر و شیوه رانندگی به گفت‌وگو خواهند پرداخت.

*روزنامه جام جم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس