1- فرض کنیم حادثه حمله به سفارت انگلستان اتفاق نیافتاده بود! در این حالت سفیر انگلیس در مدت مشخص شده مجبور به ترک ایران می شد و این یعنی یک امتیاز مثبت به نفع جمهوری اسلامی! از آن طرف بیش از یک سال است که ما سفیری در انگلستان نداریم لذا امکان مقابله به مثل برای طرف انگلیسی وجود نداشت! در چنین وضعیتی ابتکار عمل دست ما بود و ما می توانستیم با تهدید طرف انگلیسی ، او را وادار به دادن امتیاز کنیم و البته در صورت مقاومت انگلستان، امکان کاهش بیشتر سطح روابط و قطع مرحله ای روابط (ابتدا روابط اقتصادی و بعدا روابط سیاسی) برای جمهوری اسلامی وجود داشت. در هر حال ابتکار عمل دست ما بود!
2- بعید است در این دنیا آدم عاقلی پیدا شود و سیاستمداران انگلیسی را مصداق کامل حیله گری نداند! انگلیسی ها سالهای سال و بلکه چندین قرن است که نان مکرشان را می خورند و در این عرصه تقریبا رقیبی ندارند! البته خدا و پیغمبر و عقل حکم می کنندهنگام در افتادن با این جرثومه فریب و خدعه بایستی حداکثر عقلانیت و حسابگری را بکار برد تا نتیجه، ریختن آب به آسیاب ملکه الیزابت نباشد! این جماعت استاد بردن بازیهای باخته اند و بسیار خوش به حالشان می شود اگر رقیب بدون محاسبه و احساسی دست به حمله بزند!
3- ورود به سفارت انگلیس بیش از هر کس دیگر موجبات خوشحالی و سرور روباهان قصر باکینگهام را فراهم آورد! چرا که انگلیسی ها در بازی با ایران تا دقیقه 89 یک بر صفر عقب بودند! (به همان دلیلی که در بند1 توضیح داده شد!) ورود دانشجویان خشمگین به سفارت انگلیس و انجام برخی حرکات عجیب از سوی این عزیزان باعث شد تا نیش وزیر خارجه بریتانیا تا بناگوش باز شود و در همان دقیقه آخر بازی 2 گل به دروازه جمهوری اسلامی زده و نتیجه مسابقه را به نفع خود عوض کند! چرا؟ چون هم بهانه ای برای فراخواندن تیم دیپلماتیک انگلیس از تهران پیدا کرد و هم فرصتی برای اخراج اعضای سفارت ایران در لندن بدست آورد (آن هم ظرف 48 ساعت) و کیست که نداند در عرف دیپلماسی این فراخواندن و آن اخراج 2 امتیاز مثبت به نفع انگلیس محسوب می شود؟
4- نمی دانیم اگر بپرسیم دستاورد تسخیر چند ساعته سفارت انگلیس برای جمهوری اسلامی چه بود، دوستان تسخیر کننده چه پاسخی خواهند داشت اما می دانیم که اگر این حرکت انجام نشده بود آن وقت سکان حوادث در دست جمهوری اسلامی باقی می ماند و این نظام ما بود که ابتکار عمل در حرکات و تصمیمات بعدی را در اختیار داشت و لازم هم نبود که وزیر خارجه ما در اجلاس بن مجبور به دادن تعهد شود که حادثه سفارت دیگر تکرار نخواهد شد!
5- اگر یکی پیدا شود و بپرسد که مگر دیپلماتها و سفارت انگلیس و اموال و اسناد آن در پناه جمهوری اسلامی و نظام دینی نبوده اند که به آنها تعرض شده و این تسخیر در واقع شکستن حرمت پناه دهنده بوده است، دوستان چه پاسخی خواهند داد؟ لطفا به ماجرای لانه جاسوسی اشاره نفرمائید که هیچ ربطی به قضیه سفارت انگلیس نداشته و ندارد!
6- این حرکت نه از نظر عقلانی مفید بود و نه از نظر قانونی مجاز! و نمی دانیم دوستان عزیز این فتوای حضرت امام و رهبر انقلاب را شنیده اند که رعایت مقررات نظام جمهوری اسلامی واجب و تخلف از آن حرام است و موجب ضمان نیز می گردد!!
7- به هر حال اگر بنا باشد روزی با دولت استکباری انگلیس تسویه حساب کنیم این اتفاق نه در تهران که در خلیج فارس رخ خواهد داد! هدف تهاجم و خشم انقلابی ما ناوهای متجاوز انگلیسی خواهد بود و پایگاه های تفنگداران ملکه در افغانستان و ...! شان ما و ملت ما بسیار بالاتر از آن است که چند دیپلمات و سفارت خانه آنها در تهران هدف تهاجم ما قرار بگیرد!