به گزارش گروه فرهنگ و هنر مشرق، کتاب «همسایه سدر و همسفر رود» روایت زمانه و زندگی محمدرضا سنگری در تالار مهر حوزه هنری تهران رونمایی شد.
غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی یکی از حاضران در این مراسم بود که در سخنانی در ارتباط با شخصیت دکتر سنگری اینگونه توضیح داد: «وقتی نام سنگری در میان نیروهای انقلابی شنیده میشود نخستینتصویر ما از او عاشورایی بودن ایشان است، یعنی بیش از هر کلمه و مفهوم دیگری سنگری خود را با التزام به عاشورا شناسانده و انقلاب اسلامی در نظر او احیای عاشورا در دوران ما است. سنگری با آثار خود این پیام را داده است که همانگونه که در زیارت عاشورا از اصحاب امام حسین(ع) یاد میشود او نیز جزو آنهاست، زیرا اصحاب امام حسین(ع) تنها 72 تن نبودند، بلکه یاران ایشان ادامهدار هستند. در روزگار ما از انقلابیون و بچه رزمندهها، جانبازان و اسرا و افرادی که پای انقلاب ایستادهاند همه در خط و مسیر شهادتطلبانه امام حسین(ع) کار میکنند».
سنگری هرگز در برابر هیاهوها مرعوب نشد
به گفته وی، این نخستین تصویر از زندگی دکتر سنگری است اما تصویر دیگری که در ذهنها میماند استاد بودن او در دانشگاه است؛ آن هم استادی تمامعیار. او یک معلم باسابقه و باتجربه است که در انواع سطوح تدریس داشته و چهره سوم کارشناسی و مدیریت انقلابی او در درگاه حساسی مثل آموزشوپرورش است. حدادعادل در ادامه با اشاره به فعالیتهای سنگری در حوزه آموزشوپرورش اظهار کرد: «سنگری عمر خود را در آموزشوپرورش صرف کتابهای درسی کرد، هر چند دانشگاهیها به کار در آموزشوپرورش رغبتی ندارند اما اندک هستند کسانی که کار در آموزشوپرورش را به کار در دانشگاه ترجیح میدهند و یکی از آنها دکتر محمدرضا سنگری است که قدر مدرسه را میداند». او ضمن اشاره به اینکه هیچ آیندهای برای ایران قابل تصور نیست مگر اینکه سنگ بنایش در آموزشوپرورش نهاده شود، گفت: «سنگری هرگز در برابر هیاهوها مرعوب نشد و خط و ارادتش به امام و رهبری تغییر نکرد، چرا که او دارای شخصیتی سالم و محبوب است. سنگری هرگز دنیاطلبی نکرد. او تنها به تحقیق پرداخت و مورد احترام همگان است. او همت کرد آن هم در روزگاری که بسیاری از روشنفکران راغب نیستند ادبیات انقلاب اسلامی را بپذیرند. ایشان با اعتماد به نفس ادبیات انقلاب را به کتابهای درسی و تعلیم و تربیت وارد کرد و در هر محفلی که نامی از انقلاب دارد سخنرانی کرد، مقاله نوشت و کتاب تالیف کرد».
سنگری از نظریهپردازان ادبیات انقلاب اسلامی است
در ادامه این مراسم، حسین قرایی، نویسنده این کتاب با بیان اینکه من کتابم را به مادر شهید حاجیهخانم منهی تقدیم کردهام،گفت: او برای خود فعال فرهنگی است و هر وقت انرژی کم میآورم به سخنانش گوش میکنم.
وی بخشهایی از کتاب را خواند و گفت: دکتر سنگری یکی از نظریهپردازان ادبیات انقلاب اسلامی است که برخی نمیخواهند او را در این حوزه ببینند، هر چند آقای سنگری چندوجهی است. وی در پایان سخنان خود گفت: از مطالبی که طی این دو سال به دستم رسیده یادنامه دوجلدی برای ایشان تدوین خواهم کرد. من اجازه نمیدهم هنرمندان ادبی عرصه انقلاب معرفی نشوند. باید در کنار کاری که میکنیم انتقاد کنیم نه اینکه وقتی کاری نمیکنیم فقط به انتقاد بپردازیم. من کتابم را از سوی مؤسسه انتشاراتی شهید کاظمی منتشر کردم، چرا که دوست داشتم امضای شهید حججی پای کارم باشد. حتی اگر 100 شماره از این کتاب را هم منتشر کنم باز آن را به شهید کاظمی خواهم سپرد.
سنگری تندیس ادب درس و ادب نفس است
علیرضا کمری، پژوهشگر و نویسنده تاریخ شفاهی یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود که در سخنانی با اشاره به اهمیت پرداختن به تاریخ شفاهی گفت: 2 فایده در کار تاریخ شفاهی زمانی که به متن تبدیل میشود، اتفاق میافتد. یکی تولید متن است، مانند اثری که به عنوان کتاب قرار است رونمایی شود و به عنوان اثری مستقل خواندنی است و امیدوارم آقای قرایی این کار را ادامه دهد و تعداد عناوین آن از 100 مجلد هم عبور کند. دیگری تولید داده و مواد برای مطالعات بعدی است. مجموعه خاطرات پدیدآورندگان ادبیات انقلاب اسلامی به مثابه دستمایههای اولیه به کار میآید. کمری همچنین درباره کتاب «همسایه سدر و همسفر رود» اظهار کرد: کتاب «همسایه سدر و همسفر رود» کتابی با خصوصیات آثار اخلاقی است. دکتر سنگری تندیس و مجسمه ادب درس و ادب نفس هستند. سالهاست که در خدمت ایشان مراوداتی داریم و نشده است که در کنار ایشان بنشینم و نکتهای نیاموزم. آموزههای قرآنی و اهل بیت(ع) با جان ایشان عجین است.
ارزشهای انقلاب را با تاریخ شفاهی بازشناسی کنیم
محمدرضا سنگری هم در پایان این مراسم ضمن تشکر از حسین قرایی اظهار داشت: «قرایی پیش از اینکه با من به سخن بنشیند تمام آثار مرا خوانده بود، هر چند در حوزههای گوناگون ورود دارم و آثارم بسیارند اما او تمامش را خوانده بود».
سنگری در ادامه سخنان خود به نام کتاب هم اشاره کرد و توضیح داد: اگر امروز در جنوب کشور باشید گرمای آفتاب به 76 درجه میرسد و اگر در سایه باشید 53 درجه خواهد بود و اگر روی آسفالت قدم بزنید زیر پایتان «پرنیان آید همی»، یعنی آسفالتها نرم شده و پا در آن فرو میرود و حتی خودروهایی که یک ساعت زیر آفتاب مانده باشند چرخهایشان در آسفالت فرومیرود. در همین سرزمین، درختی وجود دارد که در برابر این هوای داغ تاب میآورد و همیشه سبز است، سبز و سایهگستر و معطر و به آن درخت عشق میورزند. ظاهراً نام زینب از مفهوم این درخت برمیخیزد، یعنی هر آنچه سبز، سایهگستر و معطر است و این درخت این خصوصیات را دارد و در برابر جریانهای سخت و دشوار میایستد. درخت سدر هم نشان است برای کسانی که قرار است چتری روی سر دیگران بگسترانند. من خواستم کد و نشانی راه را بدهم تا بگویم خانه دوست کجاست، چرا که رود نماد حرکت است و سکوت در رسیدن؛ رود وقتی به دریا میرسد خاموش میشود و خصوصیت بزرگ رود این است که مانع نمیشناسد. ما باید همسایه سرسبزی باشیم و هیچ چیز ما را از حرکت باز ندارد. ما راه سختی پیش رو داریم، این همه به انکار ایستادهاند و این همه به این و آن کار ایستادهاند اما باید ارزشهای خود را بازشناسیم و بخشی از این تلاش و تکاپو همین تاریخ شفاهی است.
*وطن امروز