در شرایطی که مقاصد آموزشی و تربیتی منظر نظر قرار نگیرد طبیعی است که مدیران دست اندر کار پس از مدتی دیگر عناصر تربیتی و اموزشی را نخواهند شناخت و این گونه فیلمی سمبلیک بر اساس تاریخ انگاری صهیونیستم بر آنتن شبکه رسمی سیمای جمهوری اسلامی قرار می گیرد.

گروه فرهنگی مشرق- سرگرمی.  هنوز به دقت نمی دانیم این واژه از چه زمانی جای خودش را در فرهنگ ما باز کرد؛ اما آنچه امروز از آن به عنوان سرگرمی یاد می کنیم، نه کسی را یاد قصه ها و افسانه های آموزنده پای کرسی مادربزرگ ها می‌اندازد و نه قرابتی با بازی های کودکانه دوران کودکی، هر چه که هست، وسیله ای است برای گذران وقت که از طریق آن به چیزی فکر نکنی و از گیر و دار زندگی ماشینی حتی اگر شده برای چند لحظه ای رها شوی.

این البته ترجمه سرگرمی برای ما کشورهای وارد کننده محصولات سرگرم کننده است، چه تولید کنندگان صنعت مدرن سرگرمی غیر از این که به این فرآیند- یعنی همان فرآیند تولید سرگرمی- نگاهی اقتصادی دارند، هرگز بی هدف و بی محتوا چیزی را عرضه نمی کنند، کمترین اش این است که باید امضای فرهنگی شان را پای اثرشان داشته باشند و بیشترینش هم که در اغلب موارد رخ می دهد، این بوده و هست که نا خودآگاه محصولشان تو را شبیه شان می کند. اما توزیع کنندگان سرگرمی های ساخته شده بیشتر به سربازان مسخ شده ای می مانند که شبیه به کارگران کتاب "دنیای قشنگ نو"ی آلدوس هاکسلی مخدر سوما مصرف کرده اند و از اثرات تخدیری آن سرمست هستند، حال روز این روز رسانه ها و مدیران فرهنگی ما چیزی بهتر از این نیست.


شبکه نمایش؛ جولانگاه اسطوره ها
جمعه شب، شبکه نمایش که با کارکرد اصلی سرگرم سازی مردم ایران راه اندازی شده است و قرار است سد محکم رسانه ملی در برابر اثرات مخرب تولیدات شبکه های ماهواره ای باشد، دو فیلم سینمایی را پشت سر هم به نمایش گذاشت. فیلم اول اتفاق جدیدی نبود، فیلمی مشهور که سال ها است در هالیوود به صورت تریلر تولید شده و تلویزیون ایران نیز چند بار آن را به نمایش گذاشته است، سینمایی فانتزی "چهار شگفت انگیز" عنوانی که صدا و سیما بر آن نهاد بوده و تبلیغ تمام عیاری از اسطوره های تخیلی آمریکایی است. کار آنقدر از کار گذشته است که پخش یک باره و چند باره این آثار را باید در رسانه ملی نادیده گرفت، اما سینمایی بعدی اثری نبود که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت.


سینمایی " 10000 سال پیش از میلاد" از آن دسته فیلم هایی است که اگر کسی تنها اندکی با سینما آشنایی داشته باشد، تایید می کند که چنین فیلمی تنها اثری برای سرگرمی، یا به  تعبیر فرنگی آن اینتریمنت نیست.داستانی درباره دو کودک در هزاران سال پیش از میلاد مسیح در زمانی که انسان ها هنوز برای زنده ماندن شکار می کنند، در سال های عصر یخبندان روایت می شود.

نبرد آخرالزمانی اسطوره چشم آبی و نجات بردگان فرعون
ساختار قصه کاملا سمبلیک است؛ راوی در ابتدای قصه سخن از افسانه کودکی با چشمان آبی به میان می آورد که آنچنان که بعدا معلوم می شود این افسانه درباره دختری است که در کودکی همه افراد خانواده و قوم و قبیله اش قتل عام شده اند و قبیله قهرمان داستان، یعنی پسری به نام "دی لی"  مسوولیت او را به عهده می گیرد." دی لی" نیز خود یتیم است و مشهور است که پدر او از روی ترس قبیله را رها کرده و رفته است؛ این ارثیه ناخوشایند "دی لی" سبب شده است تا برای مطرح کردن خود از هر فرصتی استفاده کند، جز اینها وقتی دی لی به سن جوانی می رسد، دلیل قوی تری برای اثبات شجاعتش نیز می یابد. دختری که دل در گرو او دارد؛ "اولت" همان دختر چشم آبی، که حالا بزرگ شده و دی لی برای اینکه بتواند با او ازدواج کند باید ماموتی را شکار کند و نیزه سپید را بدست آورد.

اصل داستان از اینجا به بعد آغاز می شود، جایی که در گیر و دار تلاش های دی لی، مردانی تنومند و اسب سوار که به آنها "هیولا های چهار پا" می گویند به قبیله دی لی حمله می کنند و"اولت" را به همراه تعدادی دیگر از مردان و زنان قبیله او با خود می برند، دی لی برای نجات معشوق خود راهی می شود و درگیر ماجرایی می شود مقصود اصلی قصه در آن تعریف شده.

سمبل های داستان نیز که  پیشتر و از ابتدای فیلم تک تک نمایانده شده بود، بیشتر رخ نمایی می کنند. هیولا های چهار پا، کاملا در هیبت اعراب نمایش داده می شوند. رهبر آنها مردی است که عمامه سبز بر سر بسته است.


در آن سوی ماجرا نیز افسانه درباره کودک چشم آبی است و دی لی که نژادی کاملا شناخته شده دارد. افسانه زمانی بیش از هر زمانی خودش را لو می دهد که دی لی به فرماندهی اقوام و قبایل مختلف می رسد و همه آنها را متحد می کند تا به جایی که اسرا را به آنجا برده اند و به عنوان برده آنها را به بیگاری می کشیدند؛ حمله کنند. آنجا نیز جایی نیست جز محوطه ای که در آن در حال ساخت اهرام مصر هستند.

اگر داستان را بخواهیم به عنوان یک روایت تاریخی فرض کنیم، چندان کودکانه از آب در خواهد آمد که حتی بچه های مدرسه ای با آن ارتباط برقرار نخواهند کرد. اما حقیقت این است که همه چیز در این افسانه روایت سمبلیک دارد، تنها کافی است کمی ارتباط این نماد ها را با موضوعات بیرونی پیدا کنیم.

برده ها به محل ساخت اهرام مصر منتقل شده اند. در این محل سال ها است که برده ها به خدایگان اهرام خدمت می کنند، در دیالوگی یکی از برده ها می گوید که این خدایگان یا از سیاره ای دیگر آمده اند و یا چنان که دیگران می گویند، سرزمین شان زیر آب رفته است[اشاره به نظریه تمدن آتلانتیس] به هر حال نکته در این است که حتی هیولاهای چهارپا یا اعراب بیابانگرد نیز برای این دسته کار می کنند.

اشاره به اهرام مصر، اشاره ای ظریف به فراعنه و قوم بنی اسرائیل است. دخترک چشم آبی نیز همان عنصر اناثی است که در بسیاری از افسانه های یهودی می توان رد آن را گرفت. دختری که علامت شکارچی را با خود دارد، علامتی که وقتی پیدا شود، پس از او منجی آخرالزمان، یعنی همان معشوق دختر چشم آبی ظهور خواهد کرد و بندگان را رهایی خواهد بخشید.


فیلم اگر چه در ده هزار سال پیش از میلاد مسیح روایت می شود، اما به سمبل هایی اشاره دارد که همه آخرالزمانی و مربوط به زمان حاضر هستند. نجات بنی اسرائیل توسط نژاد سپید غربی و جنگیدن همه انسان ها زیر پرچم او همان نبردی را به نمایش می گذارد که سال ها در تبلیغات هالیوودی به عناوین مختلف نمود پیدا کرده است.

چرا رسانه ملی؟

اینکه سینمای غرب چنین آثاری را تولید کند، اتفاق عجیب و جدیدی نیست، هالیوود از سال های پس از جنگ جهانی همواره تولید آثار مبتنی بر متون عبری را در دستور کار خود داشته است، از "ده فرمان" و سلیمان و ملکه صبا" بگیرید تا "2012" که چندی پیش بر روی پرده های سینماهای جهان قرار گرفت همه و همه از همین جنس هستند، با این وجود چرا رسانه ملی که مدعی مبارزه با جریان حاکم سینما و رسانه در جهان است، چنین آثاری را برای مخاطب روی آنتن می برد.

پاسخ به این سوال متاسفانه هم روشن و هم تلخ است. برای مدیران فعلی فرهنگی کشور و مدیران رسانه ای، فرهنگ، هنر و برنامه سازی نه یک فرآیند هنری، تربیتی و آموزشی؛ که فرآیندی متشکل از عنصر سرگرم سازی و عمل به اضطرار است. برعکس آنچه که در رسانه های غربی در جریان است، حرکت در رسانه ملی به سمت حرکت سلبی است. مدیران رسانه ملی به دنبال این هستند تا ابزاری برای سرگرم کردن مردم ارائه بدهند و در این سرگرم سازی نیز مراقب باشند تا محصولات مشکل ساز وارد سبد ارائه شده قرار نگیرد. در شرایطی که مقاصد آموزشی و تربیتی منظر نظر قرار نگیرد طبیعی است که مدیران دست اندر کار پس از مدتی دیگر عناصر تربیتی و اموزشی را نخواهند شناخت و این گونه فیلمی سمبلیک بر اساس تاریخ انگاری صهیونیستم بر آنتن شبکه رسمی سیمای جمهوری اسلامی قرار می گیرد.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 28
  • در انتظار بررسی: 3
  • غیر قابل انتشار: 3
  • کوروش ۰۴:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    1 3
    وقتی یک مشت.... در سازمان صدا وسیما در راس هستند همین است.نمونه اش زک اسنایدر کارگردان فیلم سیصد که شبکه سه مصاحبه او را در در سینما پشت پرده نشان داد یا مایکل بی که در ترنسفورمرس سه با توهین به پرچم مقدس جمهوری اسلامی و وارونه نشان دادن آن خوش خدمتی خود را به اسرائیل نشان میدهد وآن وقت باز هم شبکه سه مصاحبه او را در رابطه با فیلم ترنسفورمرس دو نشان میدهد.ای کاش کمی به سخنان دکتر حسن عباسی گوش داده میشد
  • ۰۸:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    5 0
    این خانم چرا با این ریخت و قیافه بازی می کنه . مگر نمی دانی در فیلم های ایرانی برای زن های عصر حجری هم آخرین آرایش های روز را بکار می برند .
  • ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    3 0
    خاک بر سرت با این تحلیل آبدوغ خیاریت. دو تا حرف درست نزدی و دو تا نشانه درست و حسابی نیاوردی.
  • نوید ۰۸:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    1 0
    شبکه نمایش با این کنداکتور فعلی سالانه نیاز به حدود 2000 فیلم دارد. اگر اینها را پخش نکند پس چی پخش کند ؟ هرچه باشد بدتر از فیلم های پر از برهنگی ماهواره و کنار خیابان که نیست ؟ ای کاش به درک و سطح فرهنگی ای برسیم که علاوه بر نمایش این چنین فیلم هایی کلید و پشت پرده این فیلم ها را نیز در یک تایم کوتاه برای مخاطب پخش کنیم تا مردم در مقابل پیام های منفی اینها واکسینه شوند و گرنه تلویزیون خودمان هم پخش نکند مردم از جاهای دیگه می بینند.
  • محسن ۰۸:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    2 0
    . هدف از راه اندازي شبکه نمايش جذب مخاظبان شبکه هاي ماهواره اي مثل فارسي وان است. با عملياتي کردن اين ديدگاهي که نويسنده اين مقاله دارد که متاسفانه ديدگاه غالب در بين مديران صداوسيما در طول سي سال گذشته بوده تنها راه براي جولان دادن شبکه هاي ماهواره اي و افزايش مخاطبان آنها باز مي شود. شايد برخي موارد بايد بين بد و بدتر ،‌بد را انتخاب کرد وگرنه با خالي کردن ميدان سرگرمي عرصه را براي جولان شبکه هاي ماهواره اي باز کرده ايم.متاسفم که چنين مقاله اي در سايت مشرق قرار گرفته
  • محمد ۰۸:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    1 0
    می توانید توضیح دهید که چرا در این فیلم نماد های ماسوتی مانند آن هرمی که در راس آن طلا کوبی شده است ،تخریب می شود ؟و نیروهای شر را در فیلم با نماد ماسون ها نمایش می دهد
  • ۰۹:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    با سلام. تحلیل چندان جالبی نبود به نظر من با توجه به بینش و فرهنگ کامل تشیع، اینگونه نماد گرایی در سینما قبل از آنکه به اسلام آسیب وارد کند صرفا کینه و دروغ پردازی صهیونیسم را نمایش می دهد و تضادهای فیلم ها با واقعیت های روز آن را آشکار می کند.
  • ميثم ۰۹:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    2 0
    من فكر مي كنم به جاي اينكه بياييم مردم را از همه چيز دور نگه داريم كه افكارشان را كنترل كنيم بايد نگرشي به آنها بدهيم كه قدرت تجزيه و تحليل اين چنيني را داشته باشند. آن وقت نبايد ترسيد كه هجوم شبكه هاي ماهواره اي زياد است و يا توليداتي اين گونه وجود دارد. تا كي مي خوهيم مردم را مانند كودكي از اين و آن نهي كنيم . وقت آن رسيده كه اجازه بدهيم خود مردم با شعور بالاي خود آن را درك كنند. و اگر اين سوال برايتان پيش آمد كه "همه مردم كه درك بالا ندارند؟" بايد پاسخ دهم: آن كس هم كه درك و شعور فلسفي بالايي ندارد، مطمئن باشيد دركي نسبت به علائم سمبليك خطرناك نخواهد داشت و تنها جنبه سرگرمي آنها را خواهد ديد.
  • ۱۰:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 3
    جانا سخن از زبان ما می گویی....
  • ! ۱۱:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    4 0
    تنها و تنها راه مقابله با هر تهاجم فرهنگی اینه که خوراک بهتر از خوراک دشمن بدی. وقتی عرضشو نداری باید بری خودتو قوی کنی، نه اینکه پشت خاک ریز وایسی گریه کنی بگی بی تربیتا تیر می زنن. شما ها که انقدر تو این قضیه احساس تکلیف میکنین بجای خبر کپی پیست کردن برین دنبال این کار یاد بگیرین بهترشو برای مردم بسازین. ما بهترین غرغر کن های دنیاییم که اگر باری رو زمین باشه هر 70 ملیونمون با هم غر میزنیم چرا کسی اینو ور نمیداره. خلاصه اینکه اساتید محترم کشف توطئه: اگه تلویزییون جمهوری اسلامی بخواد فقط رو تولیدات ضعیف (به لحاظ فنی) خودش کار کنه اثر تخریبیش بیشتر از این تو طئه ای است که شما کشسف فرمودید.
  • ۱۱:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    1 0
    به نظرم ارتباط برقرار کردن میان فیلم و نمادهای یهودی تون کاملاً پرت و پلا و بی مبناست. حداقل دو تا مرجع ارائه بدید واسه خالی نبودن عریضه.
  • ۱۱:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    پس چی پخش کنه ؟ مردم خیلی راحت می تونند از این بدتر هاش رو هم توی ماهواره ببند. اگر می خوایم نفوذ ماهواره از این بیشتر نشه باید همچین کارهایی بشه. تازه این فیلم ها اونقدر سانسور می شه که داستان اصلی بکل عوض می شه !
  • ۱۳:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 1
    دیگه بردگی بنی اسرائیل که اظهر من الشمسه، حتما باید حرفای عجیب و غریب زد و نماد تراشید که باورتون بشه
  • ۱۳:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    آفرین به تو که بلدی حرف بزنی
  • ۱۴:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    به نظرم همه تبلیغاتی که در دنیا علیه نماد های ماسونی می شه یه ریشه در خود فراماسون ها داره، عجیب نیست که الان به اهرام حمله می شه، چون مردم این نماد ها رو شیطانی می دونن
  • ۱۵:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    برادر عزيز وظيفه يك رسانه خبري آگاهي دادن و اعلام خطر به افرادي است كه حرف منطقي رو مي پذيرند حالا هم كسي جلوي شما رو نگرفته ميتوني نگاه كني
  • ۱۷:۱۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    اخراجی های 1 2 3 4.......عقرب ......... از اینا دیگه چه توقع هایی داریاااااااااااااااااا
  • ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    سوال چند در صد مخاطبان این فیلم به این موضوع پی برده بود یعنی به انگیزه کارگردان وتفسیر مشرق مااصلا متوجه نشدیم شماچطور
  • امير ۱۹:۱۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    2 0
    شرمنده ولي ادرس غلط دارين اينها فرعون و قوم مصر نيستن بلكه قووم مايا ها يا ازتكها در آمريكاي مركزين. اگه بدون پيش داوري و با دقت به فيلم نگا مي كردين متوجه مي شدين هر كي كه هرم به سازه كه مصري نيست . مايا ها هم اهرامي عين اين در آمريكاي مركزي و جنوبي دارن . در نتيجه كل تحليل زير سواله
  • ۱۹:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    با سلام. تحلیل چندان جالبی نبود به نظر من با توجه به بینش و فرهنگ کامل تشیع، اینگونه نماد گرایی در سینما قبل از آنکه به اسلام آسیب وارد کند صرفا کینه و دروغ پردازی صهیونیسم را نمایش می دهد و تضادهای فیلم ها با واقعیت های روز آن را آشکار می کند.
  • امير ۲۰:۳۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    شرمنده ولي ادرس غلط دارين اينها فرعون و قوم مصر نيستن بلكه قووم مايا ها يا ازتكها در آمريكاي مركزين. اگه بدون پيش داوري و با دقت به فيلم نگا مي كردين متوجه مي شدين هر كي كه هرم به سازه كه مصري نيست . مايا ها هم اهرامي عين اين در آمريكاي مركزي و جنوبي دارن . در نتيجه كل تحليل زير سواله
  • ۲۰:۳۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    چیزی بنام استراتزی تربیت ایرانی و اسلامی در صدا و سیما و همچنین آموزش و پرورش وجود نداره.تمام خاطرات ما از خانواده ی دکتر ارنست و پسر شجاع و و و...است!
  • حسین ۲۱:۴۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    انقدر الکی برای غربیها نماد تراشی و تاریخ سازی نکنید به خدا این آمریکا 300 ساله توسط غربیها کشف شده
  • ۲۱:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    بعد یه کارگردان که میگه خیلی از بازیگرهای زن ف... اند میگید نه
  • ۰۹:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۶
    1 0
    عزیز دل برادر! مایاها نژاد و رسم برده داری از نوع برده آفریقایی نداشتند! در این فیلم اقوامی آفرقایی زندگی میکنند که عده ای آزاد و جمعی نیز به بردگی گرفته شده اند. حال شما پیش داوری میکنید یا مشرق؟؟؟؟؟؟!!!!!
  • ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۶
    1 0
    مورد دیگه که یادم رفت اینه که جغرافیای خشک محل اهرام در این فیلم سازگاری با جغرافیای جنگلهای بارانی اطراف اهرام مایاها یا ازدکها را ندارد. پس همان اهرام مصر معقولتر بنظر میرسند! لطفآ شما آدرس دهی غلط رو روکش و نقاب عقاید جانبدارانه نکنید چون نه تنها تحلیلتون بلکه خودتونم زیر سئوال میرید!!!
  • ۱۲:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    0 0
    خیلی هم فیلم خوبی تورو خدا جمع کنید این نظرات و کارشناسیاتونو هدف این فیلم نشون دادن رابطه عاشق و معشوقه هالا برای طبیعی شدن از اتفاقات تاریخی مثل اهرام مصر و دختر چشم ابی استفاده شده خوب که چی ؟؟؟؟ جواب میخوام
  • امیر IR ۰۱:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۲۹
    0 0
    بابا همه نظر دارن ولی خیلیا به بیراهه میکشونن ،،

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس