به گزارش مشرق، باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه اينترنتي آسيا تايمز نوشت: در اين مقاله كه توسط گرت پورتر روزنامه نگار و متخصص امور امنيت ملي آمريكا نوشته شده، آمده است در اظهارات لئون پانتا، وزير دفاع ايالات متحده امريكا مبني بر اين است كه پايان حضور نيروهاي امريكا در عراق بخشي از يك داستان موفقيت آميز بود از اين نكته غفلت شده است كه دولت جورج بوش و مقامات نظامي آمريكا تصميم گرفته بودند حضور نظامي نيمه دائم خود را در عراق حفظ كنند.
ماجراي واقعي در پس پرده خروج آمريكا از عراق اين است كه چگونه يك راهبرد استراتژي هوشمندانه ديپلماسي كه از سوي نوري المالكي نخست وزير عراق و با همكاري ايران اتخاذ شده از بوش و سران نظامي آمريكا پيش گرفت و آمريكا را مجبور كرد قرارداد خروج نظاميان خود را امضا كند.
محور مركزي راهبرد ايران و عراق اين خواسته مشترك بود كه: مالكي، ايران و گروه شيعيان مقتدا صدر با وجود اختلاف نظر برسر برخي مسائل خواهان پايان دادن به اشتغالگري آمريكا بودند.
نوري مالكي به حمايت مقتدا صدر نياز داشت صدر نيز براي حمايت خود يك شرط داشت و آن تعهد نوري مالكي براي تعيين برنامه زماني خروج نيروهاي آمريكايي از عراق بود. اوايل ژوئن سال 2006، در پيش نويس طرح آشتي ملي كه بين گروه هاي سياسي عراق دست به دست مي چرخيد، يك توافق گنجانده شده بود: توافق برسر برنامه زماني خروج ارتش آمريكا از عراق و در كنار آن تشكيل نيروهاي نظامي عراق. اما جورج بوش پس از يك سفر سريع به بغداد، طرح جدول زماني خروج نيروها را نپذيرفت.
"رباعي" مشاور امنيت ملي نوري مالكي با انتشار يادداشتي در روزنامه واشنگتن پست فاش كرد كه نوري مالكي خواهان آن است كه تا پايان سال 2006 ميلادي از تعداد نيروهاي نظامي آمريكايي مستقر در عراق 30 هزار نفر كاسته شود و تعداد آنها به زير 800 هزار نفر برسد و تا پايان سال 2007 نيز بيشتر نيروهاي باقيمانده از عراق خارج شوند.
اما روز 25 ژوئن سال 2006، وقتي متن كامل طرح آشتي ملي گروه هاي سياسي عراق منتشر شد، تعهد تعيين جدول زماني براي خروج ارتش آمريكا از عراق، در آن وجود نداشت.
در ژوئن سال 2007، مقامات ارشد دولت بوش در گفتگو با خبرنگاران طرح هايي را براي حفظ آنچه كه نيويورك تايمز آن را حضور نزديك به دائم درعراق توصيف كرده بود، فاش كردند كه از جمله اين طرح ها، كنترل چهار پايگاه نظامي اصلي در عراق بود.
نوري مالكي فورا هوشيار زيباري وزير امور خارجه خود را به واشنگتن فرستاد تا توافقنامه خروج آمريكا از عراق را با ديك چني معاون جورج بوش مطرح و با وي در اين خصوص مذاكره كند. آن طور كه خبرنگاران آمريكايي مدعي شده اند، در اين ديدار هوشيار زيباري از ديك چني خواست در مورد حضور نظامي آمريكا در عراق با هم مذاكراتي داشته باشند تا احتمال وقوع خروج ناگهاني امريكا از عراق كه به دست ايرانيان صورت خواهد گرفت، كاهش يابد.
در سپتامبر همان سال 2007، رباعي در ديدار با كاندوليزا رايس وزير خارجه وقت امريكا گفت: نوري مالكي خواهان انعقاد توافقنامه وضعيت نيروها (SCFA) است كه به نيروهاي آمريكايي اجازه مي دهد در عراق بمانند ولي به آن دسته از كساني كه حق حاكميت و استقلال عراق ار نقض كرده و زيرپا بگذارند چنين اجازه اي نمي دهد. مشاور امنيت ملي نوري مالكي همچنين به دنبال آن بود كه جيش المهدي(نيروهاي مقتدا صدر)، را در برابر حملات ارتش آمريكا محافظت كند.
رباعي در ديدار داگلاس لوت هماهنگ كننده دولت بوش در امور جنگ عراق، گفت بهتر است به جاي نيروهاي ويژه آمريكا نيروهاي امنيتي عراق خود با نيروهاي مقتدا صدر برخورد كنند. رباعي در گفتگو با كميسيون (كميته) بيكر- هميلتون تشريح كرد كه استفاده مقتدا صدر از نيروي نظامي براي نوري مالكي مشكلي نيست، زيرا مقتدا صدر هنوز هم بخشي از دولت است.
نوری مالکی مشکلی نیست، زیرا مقتدر صدر هنوز هم بخشی از دولت است. دولت نوری مالکی مکررا به دولت بوش اطمینان خاطر می داد که آمریکا می تواند حضور نظامی بلند مدتی در عراق داشته باشد. در 24 ژانویه سال 2008، هوشیار زیباری در پاسخ به خبرنگار شبکه ان بی سی که پرسید آیا امضای این توافقنامه برای آمریکا پایگاه های نظامی طولانی مدت را در عراق تامین می کند یا نه، گفت، این توافقنامه پذیرش حمایت نظامی است سربازان هم باید در جایی اقامت داشته باشند، آنها نمی توانند در هوا بمانند.
دولت بوش هم با اطمینان از این که یک توافقنامه نظامی به سبک توافقنامه ای که با کره جنوبی دارد، با عراق هم خواهد داشت، روز 7 مارس 2008 پیش نویس قراردادی را به دولت عراق داد که در آن هیچ محدودیتی در مورد تعداد نیروهای نظامی آمریکا و طول زمان حضور آنها وجود نداشت. علاوه بر این بر اساس این قرارداد عراق هیچ کنترلی بر عملیات های نظامی آمریکا نیز نداشت. اما نوری مالکی که قصد داشت واشنگتن را غافلگیر کند، طی چند ماه بعد از این توافقنامه برخی از اقدامات مالکی و ایران نشان می داد که دو دولت ایران و عراق در جلوگیری از اقدام نظامی آمریکا علیه جیش المهدی با هم درک مشترکی دارند.
یکی دیگر از اشتراکات دو دولت امضای موافقت نامه با مقتدا صدر برای پایان دادن به نقش و فعالیت نظامی جیش المهدی بود. مقتدا صدر برای پایان دادن به نقش نظامی جیش المهدی خواستار تعهد نوری مالکی برای درخواست خروج کامل نظامیان آمریکایی از عراق بود.
در اواسط مارس سال 2007، نوری مالکی در دیدار با دیک چنی زیر بار فشار آمریکا مبنی بر همکاری جهت انهدام جیش المهدی نرفت و ناگهان طرح های آمریکا برای انجام عملیات نظامی گسترده علیه جیش المهدی در بصره را وتو کرد. مالکی در عوض به نیروهای ارتش عراق دستور حمله به نیروهای جیش المهدی را صادر کرد.
همانطور که قابل پیش بینی بود، این عملیات دچار مشکل شد و ظرف چند روز، مقامات عراقی از سردار سلیمانی رئیس سپاه قدس ایران، خواست میانجیگری کرده و برای آتش بس با مقتدا صدر مذاکره کند. مقتدا صدر با وجود آن که در این جنگ شکست نخورده بود، آتش بس را پذیرفت.
چند هفته بعد نوری مالکی بار دیگر مانع آغاز بزرگترین عملیات نظامی آمریکا علیه جیش المهدی در شهرک صدر شد. بار دیگر از سلیمانی درخواست شد میانجیگری کرده و با مقتدا صدر توافقنامه ای امضا کند که بر اساس آن حفاظت و پاسداری از مقر جیش المهدی در اختیار نیروهای دولت عراق قرار بگیرد.
در زمانی که سلیمانی در حال مذاکره آتش بس با مقتدا صدر بود؛ یک وب سایت منتسب به محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران نوشت، ایران با هر طایفه و قبیله متعصبی که فقط دولت و ملت عراق را تضعیف می کند و بهانه به دست اشغالگران بدهد مخالف است.
به نظر می رسد زمانبندی هر اقدام سیاسی دیپلماتیک نوری مالکی در مذاکراتی که بین او و مقامات ارشد ایران بوده تعیین و تنظیم می شده است.
در ژوئن سال 2008 و تنها دو روز پس از بازگشت مالکی از تهران، وی علنا از تقاضای آمریکا برای استفاده نامحدود از پایگاه های نظامی عراق کنترل فضای هوایی عراق و مصونیت قضایی برای نیرو های نظامی آمریکا و پیمانکاران خصوص به شدت انتقاد و گلایه کرد.
در جولای همان سال او فاش کرد که دولتش خواهان خروج کامل نیروهای آمریکایی بر اساس یک جدول زمانی است. دولت بوش دچار شوک شد. از جولای تا اکتبر سال 2008 دولت بوش تظاهر کرد که می تواند از پذیرش خروج نظامیان سرباز بزند، ضمن آنکه تلاش بیهوده ای را نیز انجام داد تا به مالکی فشار آورد از این خواسته چشم پوشی کند.
در پایان، مقامات دولت بوش متوجه شدند که باراک اوباما نامزد دموکرات ها برای انتخابات ریاست جمهوری آن سال ( 2008) که در نظر سنجی های بسیار جلوتر از رقیب جمهوری خواه خود، مک کین، بود آن جدول زمانی یا حتی جدول زمانی را برای خروج نظامیان آمریکایی از عراق قبول خواهد کرد. در نتیجه بوش تصمیم گرفت توافقنامه خروج کامل نیروهای آمریکایی از عراق را امضا کند.
در اکتبر سال 2008 ، بوش پیش نویس توافقنامه ای را که متعهد می شد تمام نیروهای آمریکایی باید تا پایان سال 2011 عراق را ترک کنند، امضا کرد.
نقشه های آمریکا برای استفاده از عراق جهت سلطه نظامی و سیاسی بر خاورمیانه توسط همان رژیمی که خود ایالات متحده منصوب کرده بود، خنثی شد و مقامات آمریکایی در مورد آنچه که در حال وقوع بود هیچ اطلاعی نداشتند و وقتی فهمیدند که دیگر دیر شده بود.
پايگاه اطلاع رساني آسيا تايمز با انتشار يادداشتي خروج نظاميان امريكايي از عراق را نتيجه راهبرد هوشمندانه ايران و عراق دانسته و ايران را عامل اخراج اين نيروها معرفي كرده است.