گروه سیاسی مشرق؛ با نزدیک شدن به ایام انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی و فرا رسیدن زمان ثبت نام کاندیداها، گروه های مختلف سیاسی در درون خود شروع به گزینش افراد اصلح برای قرار گرفتن زیر پرچم گروه و جریان خود می پردازند، مطمئنا در این میان حضور کاندیداهای دو گروه اصولگرا و اصلاحطلب بیشتر در کانون توجه قرار می گیرد.
اصولگرایان در جریان روند اتحاد خود با حضور آیت الله مهدوی کنی توانستند به اتحادی نسبی دست پیدا کنند و پرچم اصولگرایان را با عنوان " جبهه متحد اصولگرایان " بر افراشته نگه دارند. اما حضور اصلاح طلبان و نحوه ورود آنها به صحنه انتخابات مورد سوال بسیاری از مردم و حتی کارشناسان قرار دارد.
نگاه ها به چگونگی حضور اصلاح طلبان در انتخابات به دلیل حساسیت های به وجود آمده پس از فتنه 88 بر روی این جریان است. در جایی که برخی به اسم و با پرچم این گروه اقدام به فتنه گری بر علیه نظام و انقلاب کردند و تعدادی از اصلاح طلبان نیز با سکوت به تشویق آنها پرداختند. از همین رو حضور هر فردی در انتخابات با عنوان اصلاح طلب در انتخابات، واکنش هایی را در پی دارد.
بنابر این گزارش نکته قابل توجه و رصد توسط کارشناسان این است که آیا اصلاح طلبان با پرچم اصلاح طلبی وارد انتخابات می شوند یا خیر؟ در این گزارش به بررسی این مساله می پردازیم.
چه کسی از پرچم داری اصلاح طلبان فرار می کند؟
از ابتدای بروز جریان اصلاحات چهره های مختلفی داعیه رهبری و پرچم داری آنرا داشتند و خود را رهبر اصلاحات نامیدند. به عنوان مثال محمد خاتمی از سال 76 تا 82 خود را به عنوان رهبر مطلق اصلاحات مطرح کرد. ولی در سال های بعد چهره هایی ماننده کروبی که پس از انتخابات 84 رنگ و بوی اصلاح طلبی بیشتری گرفته بود سعی کردند خود را در کنار خاتمی به عنوان رهبر این جریان معرفی کنند و حتی مهدی کروبی در همین راستا اقدام به تاسیس حزب اعتماد ملی با رسم و مشی اصلاح طلبی کرد.
با فرا رسیدن ایام انتخابات ریاست جمهوری دهم و مطرح شدن میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان، وی نیز سعی کرد خود را به عنوان رهبری جدید برای اصلاحات مطرح کند. این روند پس از اوج گیری فتنه 88 سرعت بیشتری گرفت و همچنین حضور خاموش خاتمی در رسیدن موسوی و کروبی به جایگاه رهبر اصلاحات تاثیر فراوانی داشت.
با اتمام هیاهوهای فتنه و حذف سران آن از عرصه سیاسی کشور، اصلاح طلبان به گونه ای خلاء رهبری را در خود احساس کردند و حتی در مواردی جنگ قدرت بین موسوی و کروبی به عنوان رهبران فعال اصلاح طلبی! و خاتمی رییس جمهور هشت ساله اصلاحات، با نامه نگاری های تند میان آنها، درگرفت.
بنابر این گزارش در ماه های اخیر اخباری از جلسات اصلاح طلبان منتشر شد که نشان می داد برخی از رهبران این جریان می خواهند از تجربه موفق اصولگرایان و میدان داری آیت الله مهدوی کنی بهره برداری کنند . این الگو برداری به این دلیل انجام می شد که همگی اصلاح طلبان به این نتیجه رسیده اند که در شرایط فعلی هیچ اصلاح طلبی نه از بُعد قانونی (به دلیل حضور برخی از آنان در جریان فتنه 88) و نه از بُعد مقبولیت عمومی نمی تواند پرچم دار این جریان شود.
مهمترین گزینه این طیف برای رهبری و میدان داری اصلاحات، آیت الله موسوی اردبیلی تعیین شد و ملاقات های فراوانی از سوی اصلاح طلبان برای راضی کردن وی انجام شد تا آیت الله اردبیلی قبول کند در میان اصلاح طلبان نقشی ماننده آیت الله مهدوی کنی را ایفا کند.
بر اساس اخبار رسیده از درون این جلسات، آیت الله اردبیلی ضمن رد این پیشنهاد خطاب به دعوت کنندگان خود با بیان اینکه؛ اگر من بیایم کسی حرف من را گوش نمی کند، می گوید: باید شان مرجعیت حفظ شود.
گفتی است تلاش اصلاح طلبان برای به صحنه آرودن پرچم داری جدید که هم مقبولیت قانونی و هم مقبولیت مردمی داشته باشد، ناکام مانده است. همین امر باعث شد تا صاحب نظران اصلاح طلب تئوری جدیدی را برای فعالیت خود کلید بزنند. این پروژه همان حضور در انتخبات مجلس نهم به صورت فردی و بدون پرچم و عنوان اصلاح طلبی است.
دودی از دودکش اصلاح طلبان بلند نیست
از همین رو ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان با تردید جدی روبرو شده تا جایی که خباز یکی از اعضای فعال فراکسیون خط امام به عنوان اصلاح طلبان حاضر در مجلس شورای اسلامی نیز تلویحا آنرا را مطرح می کند و در گفت وگو با خبرنگار مشرق در این باره می گوید: هنوز دود غلیظی از دودکش اصلاح طلبان برای دادن لیست واحد در مقابل اصولگرایان بلند نشده است.
این نماینده اصلاح طلب در ادامه سخنان خود همچینین تا حدودی ابعاد پروژه حضور خاموش و بدون پرچم اصلاح طلبی را تائید و اظهار می کند: بحث این است که اصلاح طلبان با پرچم بیایند یا بدون پرچم اصلاح طلبی؟ ولی هم کسانی که گفته اند در انتخابات شرکت نکنیم و هم افرادی که می گویند شرکت کنیم، این حرف را بیان نکرده اند که اگر کسی در منطقه خود مقبولیت دارد در انتخابات شرکت نکند!
این اظهارات خباز نشان می دهد که در مجلس آینده بدون شک تعدادی از اصلاح طلبان در مجلس حاضر خواهند بود و بیشتر آنها نیز از شهرستان های زادگاه خود (مردم در این شهرها بیشتر به روابط و افراد سرشناس رای می دهند و خود جریانات سیاسی عمق نفوذ کمتری در این قسمت ها دارند) به مجلس راه پیدا می کنند. یعنی نگرانی این گروه از حضور در مجلس تا حدود زیادی مرتفع می شود. اما در این میان اصلاح طلبان با سیاه نمایی علیه جریان اصولگرایی سعی می کنند لیست واحد اصولگرایان را دچار تزلزل نشان دهند تا از این ره آرود تعداد بیشتری از عناصر اصلاح طلب را به سوی مجلس شورای اسلامی گسیل کنند.
آیا اصلاحات زنده می ماند؟
بدون شک پس از حوادث انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، انتخابات مجلس نهم برای اصلاح طلبان بهترین فرصت است تا به عرصه سیاسی کشور باز گردند، ولی اخبار رسیده نشان می دهد این گروه سعی دارد حضور حداقلی خود را در این انتخابات نشان دهد و راه را برای معرفی کاندیدا در انتخاباتی مهمتر نظیر ریاست جمهوری یازدهم فراهم کند.
اما باید دید با وجود عدم وحدت در میان رهبران اصلاحات از جمله اختلاف خاتمی با موسوی و کروبی که خود را محق و صدمه دیده از صرف خود برای اصلاحات می دانند، این جریان می تواند حیات خود را ادامه دهد و باز پرچمی به نام اصلاح طلبی را بلند کند؟ نکته ای که با نبود محوری از جنس روحانیت قاطع و مقبول، در میان اصلاح طلبان با مشکلات جدی رو برو شده است.
کد خبر 83869
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۶
- ۵ نظر
- چاپ
ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان با تردید جدی روبرو شده تا جایی که خباز یکی از اعضای فعال فراکسیون خط امام به عنوان اصلاح طلبان حاضر در مجلس شورای اسلامی نیز تلویحا آنرا را مطرح می کند و در گفت وگو با خبرنگار مشرق در این باره می گوید: هنوز دود غلیظی از دودکش اصلاح طلبان برای دادن لیست واحد در مقابل اصولگرایان بلند نشده است.