نفرسوم از سمت چپ

من پیدا کردم! همون ریش سفیدویی که سینه سپر کرده و به دوربین زل زده، و مثل کارگرا با سادگی و مهربونی و خضوع و خشوع سر سفره ننشسته... دلمو رو برد این پیرمرد کلاه سبز، دستانت را میبوسم پدرم

اون کلاه سبزه که داره لبخندمیزنه

بهاباد کجا هست؟!!

با عرض سلام اون آقایی که روبروی دوربین نشسته. حال کردم از این تصویر چی میشد همه مسئولین اینقدر ساده زندگی میکردن. مشکل از اون زمان شروع شد که همه میخوان پز پولداری به هم بدن. البته ناگفته نمونه که از این آدمها ساده زیست زیاد هستن.

خیلی راحت میشه حدس زد. نفر سوم از سمت چپ. هم دارند صحبت می کنند هم اینکه وسط جمع نشستن

یه عده نون بازو می خورند، یه عده هم فتنه انگیزی می کنند

چه چی ؟

سلام. بهاباد مال استان یزد است، بنده ازاین نمونه امام جمعه ها زیاد دیدم ولی متاسفانه به چشم نمیاد،

درود برا این افراد ساده خصوصا امام جمعه تبریز که تو این مدت چقدر محبوب شد،با خط واحد رفت و آمد میکنه،اولین امام جمعه است تو ایران که گفت تو نماز جمعه نرده ها بین مردم و مسولین برداشته شود، تا مردم کنار مسولین بنشنید

خوب که چی

احسنت

اصلا پایه انقلاب ما این گونه بوده .....متاسفانه الان بعضی مقامات انقدر به صندلی ریاست چسبیدن یادشون رفته دارن جای پای رجایی ها و بهشتی ها را از این انقلاب پاک م کنن..وای برما

این چرت وپرت ها را ول کنید همش فیلم وادا بازی

شلوار قهوه ایه

شلوار قهوه ایه

برادر عزیزم چرت پرت نیست من خودم به عنوان یک دانشجو تو مناطق محروم اردوهای جهادی رفتم دیدم بعضی از امام جمعه چقدر زحمت می کشند تو روستاها، خانواده هاشون چی سختی ها را تحمل می کنه بی انصافی آدم بگه فیلم بازی، شاید بعضی امام جمعه ها مردمی نباشن من قبول دارم ولی بعضی واقعا مخلص هستن

درود برا امام جمعه بهاباد، کاشکی بعضی مسولین ما همین طور بودن

امام جمعه استان محروم ایلام ببیند.

مردم ما آدم های خاکی و ساده زیست را دوست دارن.من خودم یک امام جمعه را می شناختم اون قدر محبوب بود.با آنکه چندین سال از اون منطقه رفته ولی هنوز مردم ازش تعریف می کند ولی متاسفانه بعد از ایشون یه یک نفر دیگر آمد که هیچ محبوبیتی تو مردم نداره.امام جمعه قبلی همش مردم و تو روستاهای محروم در حال خدمت رسانی بود

آفرین

رسول خدا(ص) که در مجلس وارد می شد ، هیچ وقت صدر مجلس نمی نشست . اصلا مجلس پیامبر(ص) بالا و پایین نداشت ، دایره وار بود ، هر کجا جا بود آنجا می نشست ، بعضی از اهالی خارج که می آمدند و پیغامی داشتند می خواستند ، محمد (ص) را ببینند و بشناسند ، می پرسیدند ، محمد کجاست . می گفتند : در مسجد است . به مسجد که می آمدند ، می دیدند مجلس حلقه ای است ، نگاهی می کردند و می گفتند : « ایکم محمد » کدامتان محمدید ؟ چون می دیدند ، هیچ فرقی نمی کند همه یکنواختند . اینجا بالا و پایین ندارد دور هم نشستند رسول خدا(ص) می فرمود : بلی من محمد چه می گویی /آدابی از قرآن ( تفسیر سوره حجرات ) ، آیت الله دستغیب، چاپ کانون ابلاغ اندیشه های اسلامی ، ص 55

چند سالی(از68 تا 73 حدوداً ) که آیت الله ارومیان پدر شهید و عضو سابق خبرگان رهبری ،امام جمعه شهرمون میانه ( آ. شرقی ) بودن توی مزرعه شون کشاورزی میکردن و روزانه ساعاتی بر سر زمین به کار مشغول بودن و گِل و خاک میشدن .ایشون دفتر کاریشون در کوچه نجّاران بود و اتاقشون اونزمان حتی بخاری نفتی هم در زمستان نداشت و سرد بود .هر کجا هستن سلامت باشن

بر سر سفره کارگران نشستن هنر نمیباشد، یکبار هم اینها را به منزلتان دعوت کنید

نفرسوم از سمت راست اون پیرهن سفیده

چرا به امام علی (ع)می گفتند ابوتراب؟

درود خدا بر چنین مردانی که باعث آبروداری دین مقدس اسلام هستند مرحبا

آفرین به این امام جمعه مردمی و دلسوز نه امام جمعه شهر ما ایلام