مشرق- در خواستن باران از خدا در شهر کوفه- امیرالمومنین امام علی علیهالسلام:
بار خدایا، کوههای ما از خشکی شکافته و زمین ما تیره شده. ستورانمان تشنهاند و در آغلهای خود سرگشتهاند. همانند مادران فرزند مرده مینالند. از آمد و شدهای بیهوده به چراگاهها ملول شدهاند و از اشتیاق به آبشخورها به ستوه آمدهاند. (بار خدایا، ترحم فرمای به ناله گوسفندان و شوق ماده شتران به آبشخورها.)
بار خدایا، ترحم فرمای به سرگشتگی آنها، آنگاه که در راه میروند و به نالههایشان، آنگاه که به آغلهایشان در میآیند.
بارخدایا، بیرون آمده ایم به سوی تو، هنگامی که خشکسالی چونان اشتری لاغر بر سر ما آمده . و ابرهای بارانزای نه بدان گونهاند که می نمایند.
ای خداوند، تویی امید دردمندان و چاره ساز خواهندگان، در هنگامی که مردمان نومید شدهاند و ابر، باران خود را باز داشته و چرندگان هلاک شدهاند.
تو را می خوانیم بار خدایا که ما را به اعمالمان مؤاخذه نفرمایی و به گناهانمان مگیری، رحمت خود را با ابرهای بارندهات و بهار پربارانت و روییدنیهای شادی افزایت بر ما ارزانی دار.
از تو بارانی درشت و تندبار می خواهیم تا آنها را که مرده اند زنده سازی و آنچه را که از دست رفته است تدارک فرمایی.
ای خداوند، بارانی از تو می خواهیم جانبخش و سیراب کننده که همه را دربر گیرد و به همه جای برسد.
بارانی پاکیزه ، برکت دهنده ، گوارا و پر نعمت ، که گیاهش بسیار بود و شاخه هایش پربار و برگهایش تر و تازه که بدان بندگان ناتوانت را تن و توش دهی و بلاد مرده ات را زنده گردانی.
بار خدایا، بارانی عطا کن تا زمینهای بلند پر علف شوند و در زمینهای پست آب روان گردد و پیرامون ما سبز و خرم شود و میوه هایمان فراوان گردد و ستورانمان به راحت رسند و مردمان دور از ما نیز از آن تمتع برند و صحراها و مزارع آفتاب زده ، از آن بهره مند گردند....
متن حدیث:
اللَّهُمَّ قَدِ انْصَاحَتْ جِبَالُنَا، وَ اغْبَرَّتْ اءَرْضُنَا، وَ هامَتْ دَوابُّنا، وَ تَحَیَّرَتْ فِی مَرَابِضِها، وَ عَجَّتْ عَجِیجَ الثَّکالَی عَلَی اءَوْلادِها، وَ مَلَّتِ التَّرَدُّدَ فِی مَراتِعِهَا، وَ الْحَنِینَ إ لی مَوارِدِها.
اللَّهُمَّ فَارْحَمْ اءَنِینَ الْآنَّةِ، وَ حَنِینَ الْحَانَّةِ.
اللَّهُمَّ فَارْحَمْ حَیْرَتَها فِی مَذاهِبِها، وَ اءَنِینَها فِی مَوَالِجِها.
اللَّهُمَّ خَرَجْنا إِلَیْکَ حِینَ اعْتَکَرَتْ عَلَیْنا حَدابِیرُ السِّنِینَ، وَ اءَخْلَفَتْنا مَخایِلُ الْجُودِ، فَکُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ، وَ الْبَلاغَ لِلْمُلْتَمِسِ، نَدْعُوکَ حِینَ قَنِطَ الْاءَنامُ، وَ مُنِعَ الْغَمامُ، وَ هَلَکَ السَّوامُ، اءَلا تُؤ اخِذَنا بِاءَعْمالِنا، وَ لا تَأْخُذَنا بِذُنُوبِنا، وَ انْشُرْ عَلَیْنا رَحْمَتَکَ بِالسَّحابِ الْمُنْبَعِقِ، وَ الرَّبِیعِ الْمُغْدِقِ، وَ النَّباتِ الْمُونِقِ، سَحّا وَابِلاً، تُحْیِی بِهِ ما قَدْ ماتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ ما قَدْ فاتَ.
اللَّهُمَّ سُقْیا مِنْکَ، مُحْیِیَةً، مُرْوِیَةً، تَامَّةً، عَامَّةً، طَیِّبَةً، مُبَارَکَةً، هَنِیئَةً، مَرِیئَةً مَرِیعَةً، زاکِیا نَبْتُها، ثامِرا فَرْعُها، نَاضِرا وَرَقُها، تُنْعِشُ بِهَا الضَّعِیفَ مِنْ عِبَادِکَ، وَ تُحْیِی بِهَا الْمَیِّتَ مِنْ بِلاَدِکَ.
اللَّهُمَّ سُقْیا مِنْکَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا، وَ تَجْرِی بِها وِهَادُنَا، وَ یُخْصِبُ بِها جَنَابُنا، وَ تُقْبِلُ بِها ثِمارُنا، وَ تَعِیشُ بِها مَواشِینا، وَ تَنْدَی بِها اءَقَاصِینا، وَ تَسْتَعِینُ بِها ضَواحِینا، مِنْ بَرَکاتِکَ الْواسِعَةِ، وَ عَطایاکَ الْجَزِیلَةِ عَلَی بَرِیَّتِکَ الْمُرْمِلَةِ، وَ وَحْشِکَ الْمُهْمَلَةِ....
«نهج البلاغه، خطبه114»