ترامپ

«جیمز جفری» در سنای آمریکا، ایران را اصلی‌ترین تهدید برای طرح‌های واشینگتن در خاورمیانه معرفی و شش راه‌کار را برای مقابله با این تهدید پیشنهاد می‌کند.

سرویس جهان مشرق - پایان سلطه داعش بر سوریه و بخش‌هایی از عراق، نقطه عطفی در تحولات منطقه بود و بار دیگر نقش انکارناپذیر ایران در تعیین سرنوشت خاورمیانه را اثبات کرد. محور غربی-عربی بعد از شکست توطئه داعش به دنبال مقابله با اصلی‌ترین دلیل شکست‌های اخیر خود در منطقه، یعنی جمهوری اسلامی، است. این ائتلاف با متهم کردن ایران به ایجاد بی‌ثباتی در خاورمیانه و به بهانه برقراری امنیت، سعی دارد تا گروه‌های مردمی تحت حمایت ایران و ائتلاف‌های بین‌المللی و کارآمدی را که تهران با شرکا و حتی رقبای خود در خاورمیانه تشکیل داده، عامل بی‌ثباتی معرفی و با آن‌ها مبارزه کند.

کارشناسان و صاحب‌نظران آمریکایی بلااستثنا اعتراف می‌کنند که تحولات اخیر منطقه، هم به اراده ایران و هم به سود این کشور رقم خورده است و بنابراین آمریکا باید برای احیای نقش خود در خاورمیانه چاره‌ای بیاندیشد. «جیمز جفری» معاون مشاور امنیت ملی جورج بوش پسر و سفیر سابق آمریکا در ترکیه و عراق، یکی از این افراد است که روز پنج‌شنبه ۱۴ دسامبر ۲۰۱۷ (۲۳ آذر ۹۶) طی سخنانش در نشست دوره‌ای کمیته خدمات مسلح مجلس سنا به بررسی موضوع مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه پرداخت.

بخشی از سخنان «جیمز جفری» در کمیته خدمات مسلح مجلس سنا

آن‌چه در ادامه می‌آید گزارش اندیشکده «مؤسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک» از سخنان جفری در مجلس سنای کنگره آمریکاست که تحت عنوان «سیاست و استراتژی آمریکا در خاورمیانه[۱]» منتشر شده است. لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی این گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.

تحولات خاورمیانه به سود ایران و به ضرر آمریکا

گزارش مؤسسه واشینگتن از سخنان سفیر سابق آمریکا با اعتراف به موفقیت ایران و شکست آمریکا در کنترل روند تحولات اخیر خاورمیانه، این‌گونه آغاز می‌شود: «رویدادهای سه ماه گذشته در خاورمیانه، از کرکوک گرفته تا سوریه، از بیروت گرفته تا صنعا، و از حملات موشکی نیروهای نیابتی ایران علیه اهداف کلیدی سعودی و اماراتی گرفته تا حملات روزبه‌روز دراماتیک‌تر اسرائیل علیه حزب‌الله و ایران در سوریه، الگویی را تشکیل می‌دهند که گستره بحران‌های منطقه‌ای، امکانات ایران برای بهره‌برداری از این بحران‌ها و جای خالی یک استراتژی هدایت‌گرِ آمریکایی را به نمایش می‌گذارد که قادر باشد ظرفیت‌های چشم‌گیر دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی ما را بسیج کند.»

این کارشناس مسائل خاورمیانه و ایران در اندیشکده مؤسسه واشینگتن، پیروزی‌ها علیه داعش در عراق و سوریه را میان ایران و آمریکا تقسیم می‌کند و در توصیف بیش‌تر تحولات مدنظرش می‌نویسد: «آمریکا ائتلاف بین‌المللی را به سوی موفقیت در جنگ متعارف علیه داعش در عراق و سوریه رهبری کرد. با حال، ایران، با پشتیبانی روسیه، به شکلی کارآمد، در جنگ داخلی سوریه ورق را به سود رژیم اسد برگرداند. و نهایتاً پرزیدنت ترامپ در تاریخ ۱۳ اکتبر، سیاست جدید دولتش در قبال ایران را اعلام کرد.»

سخنرانی ترامپ و اعلام استراتژی ضدایرانی دولت وی

عضو «هیأت مشاوره خارجی» سیا سپس به برخی از ضعف‌های آمریکا در سیاست خاورمیانه‌ایش اشاره می‌کند: «با این وجود، در حال حاضر امنیت خاورمیانه در پایین‌ترین سطح خود و نظم امنیتی مدنظر آمریکا در این منطقه تحت بیش‌ترین میزان تهدیدها از سال ۱۹۷۹ [و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران] تا کنون است. دلیل آن هم این است که اگرچه یک تهدید، تحت عنوان تروریسم اسلام‌گرایی سنی، در سوریه و عراق موقتاً شکست خورده و در نقاط دیگر دنیا مهار شده، اما یک تهدید استراتژیک بزرگ‌تر به نام ایران، تا اندازه‌ای با تحریک و تشویق روسیه، به سرعت در حال رشد است.»

این سخنران نشست کمیته خدمات مسلح مجلس سنا، مانند برخی دیگر از کارشناسان آمریکایی، برای توجیه ادامه حضور نیروهای نظامی کشورش در سوریه بعد از خنثی شدن تهدید داعش به دست ائتلاف ابتکاری ایران، «تهدید ایران» را با «تهدید داعش» مقایسه می‌کند و با پرداختن به سناریویی تخیلی این‌گونه مدعی می‌شود: «این دو تهدید به شکلی ریشه‌ای با هم مرتبط هستند: ایران از تسلط تروریست‌های اسلام‌گرا بر سرزمین‌های بی‌حکومت [و خارج از کنترل دولت‌ها]، از یمن گرفته تا سوریه، سود می‌برد و تجاوزش به این سرزمین‌ها را تحت عنوان «مبارزه با تروریسم» توجیه می‌کند. در همین حال، وقتی آمریکا نمی‌تواند ایران را مهار کند، جمعیت‌های سنی برای حفاظت از خود، از سلطه گروه‌هایی مانند داعش و القاعده بر خود استقبال می‌کنند.»

ایران اصلی‌ترین تهدید برای نظم نوین مدنظر آمریکا در خاورمیانه

مقام سابق دولت آمریکا با تحسین سیاست ضدایرانی ترامپ خاطرنشان می‌کند: «پرزیدنت ترامپ در سخنرانی ۱۳ اکتبر خود در مورد ایران، به‌رغم بارها اشاره به برجام، هوشمندانه اولویت اصلی آمریکا را مقابله با فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در سراسر منطقه قرار داد. ترامپ علاوه بر تعهد به ایجاد توافق میان فلسطین و اسرائیل، و مبارزه با القاعده، طالبان و تروریست‌های داعش در سراسر منطقه، مرزهای سیاست جدید منطقه‌ای آمریکا را ترسیم کرد؛ سیاستی مبتنی بر موفقیت ما در برابر داعش، با اتکا بر شرکای منطقه‌ای، بسیج دیپلماتیک، و قدرت نظامی محدود اما قاطع. با این وجود، این سیاست تا کنون به شرکای منطقه‌ای ما اطمینان نداده و مشخص نکرده است که به طور مشخص، ایران را چگونه مهار خواهیم کرد.»

توضیحات رهبر معظم انقلاب درباره نظم نوین جهانی و کودتاهای آمریکا

ایران برنامه دقیقی برای منطقه دارد: شکست مفتضحانه نخست‌وزیر «حریری» در لبنان، مرگ علی عبدالله صالح رئیس‌جمهور سابق یمن، حمله موشکی به ریاض، تهدید اسرائیل از درون سوریه و لبنان، و در نطفه خفه کردن تلاش کردها در عراق برای استقلال، همگی مستقیم یا غیرمستقیم اثر انگشت ایران را روی خود دارند.در ادامه می‌خوانیم: «این در حالی است که ایران، با حمایت روسیه، برنامه دقیقی برای منطقه دارد: شکست مفتضحانه نخست‌وزیر «حریری» در لبنان، مرگ علی عبدالله صالح رئیس‌جمهور سابق یمن، حمله موشکی به ریاض، تهدید اسرائیل از درون سوریه و لبنان، و در نطفه خفه کردن تلاش کردها در عراق برای استقلال، همگی مستقیم یا غیرمستقیم اثر انگشت ایران را روی خود دارند و در غیاب یک طرح آمریکایی دقیق و موفقیت در اجرای آن، شرکای ما دارند به شکلی ناهماهنگ مقابل ایران «تقلا می‌کنند» و ایران هم سپس از همین موضوع سوءاستفاده می‌کند تا دست‌آوردهای بیش‌تری کسب نماید. اگر ما به سرعت با شرکایمان هماهنگی نکنیم و برنامه‌مان برای مهار ایران را توضیح ندهیم، این خطر بزرگ وجود دارد که یک یا چند واکنش این‌چنینی از سوی شرکای ما به شکل یک درگیری منطقه‌ای، بروز پیدا کرده و منطقه را منفجر کنند.»

جفری به عنوان مقدمه پیشنهاداتش به کاخ سفید برای مقابله با ایران و در بیان اهمیت خاورمیانه، این منطقه را «یک عنصر کلیدی در نظم امنیتی جهانی تحت رهبری آمریکا» و منابع انرژی خاورمیانه را «برای سلامت اقتصادی جهان بسیار مهم» توصیف می‌کند و مدعی می‌شود: «با نابودی داعش، اکنون تهدید اصلی مقابل نظم نوین مدنظر آمریکا به وضوح ایران است. اما تهدید ایران، به بیان هنری کیسینجر، هم نتیجه جاه‌طلبی‌های یک دولت برای دست‌یابی به هژمونی است و هم پیامد آرمان‌های یک نظام انقلابی و دینی.»

اگرچه سیاستمداران آمریکایی و حتی رئیس‌جمهور کنونی این کشور نیز واشینگتن را عامل پیدایش داعش معرفی کرده‌اند، اما سفیر سابق کاخ سفید در خاورمیانه، ایران را به زمینه‌سازی برای ظهور این گروه تروریستی متهم می‌کند و می‌نویسد: «این بُعد دوم تهدید ایران، تهدید منطقه‌ای بزرگ دیگر، یعنی خشونت‌های افراط‌گرایانه سنی را تحریک کرده است. من خودم شاهد تبدیل داعش از یک گروه کوچک درون القاعده در موصل در سال ۲۰۱۲ به یک نیروی بزرگ منطقه‌ای در سال ۲۰۱۴ بودم و این اتفاق، به علت سرکوب اعراب سنی به دست نیروهای نیابتی ایران یعنی نوری المالکی رئیس‌جمهور سابق عراق و بشار اسد رئیس‌جمهور کنونی سوریه بود. اگرچه داعش در حال حاضر تا اندازه زیادی در منطقه شام شکست خورده، اما خطر تکرار اتفاقات سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ هنوز هم وجود دارد.»

نفوذ منطقه‌ای ایران، تحت رهبری حاج قاسم سلیمانی، بزرگ‌ترین مانع مقابل نظم نوین مدنظر آمریکا در خاورمیانه است

شش پیشنهاد برای مقابله با ایران

کارشناس مسائل ایران در اندیشکده مؤسسه واشینگتن در ادامه گزارش، شش سؤالی را مطرح می‌کند که معتقد است واشینگتن برای تدوین هر سیاست دقیقی در قبال ایران ابتدا باید به آن‌ها پاسخ بدهد. در ادامه، این شش سؤال و پاسخ پیشنهادی جفری به آن‌ها آمده است:

  • اهداف اساسی این سیاست چیست؟ آمریکا نه باید برای تغییر رژیم در ایران تلاش کند و نه چالش ایران را در قالب مسئله شیعه و سنی ترسیم نماید. هر دوی این رویکردها، ایران را وادار می‌کند تا نیروهایش را بیش‌تر بسیج کند، شرکای بالقوه‌اش از جمله ترکیه و اروپا را تضعیف نماید، و به روسیه اجازه دهد از تهران و مسلمانان شیعه دفاع و حمایت کند. به جای این رویکردها، باید بر مقابله با تلاش‌های بدخواهانه ایران برای تضعیف و نهایتاً تصرف کشورها تأکید کرد.
  • با جبهه مرکزی، عراق و سوریه چه باید کرد؟ دو جبهه اصلی، عراق و سوریه هستند که باید ما هم مانند ایران آن‌ها را یک عرصه واحد، با رویکردهای متفاوت، در نظر بگیریم. در عراق، دولت حیدر العبادی با آمریکا روابط نسبتاً دوستانه‌ای دارد، واشینگتن از وجود روابط عمیق با اکثریت جمعیت برخوردار است، و شاهد حجم چشم‌گیری از احساسات ضدایرانی از جمله در میان برخی از روحانیون شیعه این کشور هستیم. آمریکا باید رهبری تلاش‌های بین‌المللی برای ادغام دوباره عراق در جامعه جهانی و منطقه‌ای، از جمله کمک به بخش انرژی و بازسازی این کشور را رهبری کند. آمریکا هم‌چنین باید برای ادامه حضور نظامی ارتشش در عراق فشار بیاورد تا از احیای داعش جلوگیری کند و مطمئن شود که بغداد در زمینه حمایت نظامی، به ایران وابسته نیست. هدف از این سیاست‌ها نباید تبدیل عراق به «برلین غربیِ خاورمیانه» باشد چراکه این هدف دست‌یافتنی نیست؛ هدف باید تبدیل عراق به فنلاندی باشد که نه به ایران و نه به آمریکا اجازه ندهد با استفاده از این کشور، قدرت خود را اعمال کنند. نباید به دولت تحت حمایت ایران در عراق اجازه داد تا از روابط با آمریکا بهره‌مند شود و از حمایت اقتصادی و دیپلماتیک ما برخوردار باشد، و در عین حال مقابل اقدامات نظامی و تلاش‌های ایران برای سرنگونی دولت‌ها سر تعظیم فرود بیاورد. از سوی دیگر، در سوریه، اظهارات جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا مبنی بر باقی ماندن نیروهای آمریکایی در سوریه برای مقابله با بازگشت احتمالی داعش، تقویت متحدان محلی برای مقابله با تروریسم و کمک به روند [مذاکرات] ژنو، اهمیت زیادی دارد. آمریکا نمی‌تواند سیر تحولات سوریه را دیکته کند، اما حضورش در این کشور می‌تواند آزادی عمل ایران (و روسیه) را به چالش بکشد. غیر از نیروهای تحت محاصره و متحدان محلی آمریکا در شمال و جنوب سوریه، شرکای واشینگتن نظیر اسرائیل و ترکیه نیز در سوریه عملیات نظامی انجام می‌دهند و هدف اصلی آن‌ها مانند آمریکا، مهار ایران است، اگرچه اختلافات تاکتیکی آن‌ها، به خصوص ترکیه، با واشینگتن بسیار زیاد است. قطع‌نامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل، توجیهی قانونی را در اختیار آمریکا و کشورهای منطقه می‌گذارد تا در تعیین ساختار سیاسی داخلی سوریه حقی داشته باشند، چراکه جنگ داخلی در این کشور نه تنها برای مردم سوریه، بلکه برای نقاط دیگر منطقه نیز پیامدهای وحشتناکی داشته است. هم‌چنین، سوریه به شدت نیاز به بازسازی دارد و این امر اهرم فشاری علیه سوریه و متحدانش را در اختیار آمریکا و متحدان اروپایی‌اش می‌گذارد. استفاده از تمام این ظرفیت‌ها برای مهار ایران در سوریه، اقدامی نامطمئن و با نتایج نامشخص است، اما به مراتب ریسک کم‌تری از دوباره رها کردن سوریه دارد.

نیروهای آمریکایی که به گفته «جیمز متیس» در سوریه باقی خواهند ماند، از دید رئیس‌جمهور سوریه، «مهاجم» هستند

  • چگونه متحدان‌مان را بسیج کنیم؟ بسیاری از شرکای منطقه‌ای و متحدان اروپایی آمریکا درباره ایران نگران هستند، اما در غیاب یک طرح مشترک با رهبری آمریکا، واکنش‌های این کشورها به اقدامات ایران، ناهماهنگ و متناقض بوده است. شفافیت برنامه‌ها و اهداف آمریکا و به ویژه، موفقیت طرح‌های واشینگتن در برابر ایران، به بسیج متحدان ما کمک خواهد کرد، اما آمریکا باید این سیستم را مدیریت و دائماً بر شرکای خود نظارت کند. هزینه‌ای که این کشورها برای رهبری آمریکا می‌پردازند باید هماهنگی با واشینگتن قبل از هر اقدامی باشد.
  • نقش برجام چیست؟ تا زمانی که شواهد قانع‌کننده مبنی بر حمایت جامعه جهانی (مانند سال ۲۰۱۲) از آمریکا برای تحمیل تحریم‌های بی‌رحمانه نفتی علیه ایران وجود نداشته باشد، واشینگتن نباید از برجام خارج شود. تحریم‌های آمریکا بدون همکاری بین‌المللی، نه تنها تأثیر اندکی بر ایران خواهد داشت، بلکه به موجب بند ۳۶ برجام، برای ایران بهانه‌ای خواهد شد تا برخی از تعهداتش را نقض کند و در نتیجه به آستانه دست‌یابی به سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر شود، و در عین حال، جهان، آمریکا را مقصر بداند. سیاست کنونی ترامپ مبنی بر نگه داشتن برجام در برزخ [و حالت معلق]، انتقاد از نقص‌های آن به ویژه فعالیت‌های موشکی ایران و بندهای منقضی‌شونده توافق، و مقابله با برقراری روابط تجاری با ایران، سیاستی منطقی است.
  • چگونه به واکنش‌های ایران پاسخ بدهیم؟ تجربیات تلخ چندین دهه گذشته در مواجهه با ایران نشان می‌دهد که تهران وقتی به چالش کشیده شود، با شدت پاسخ می‌دهد، اما به گونه‌ای که مشخص نمی‌شود مسئولیت این پاسخ به عهده ایران است. آمریکا اگر می‌خواهد از حملات ایران جلوگیری کند، باید بداند و نشان دهد چگونه به این حملات پاسخ خواهد داد، از جمله احتمال انتقام‌جویی مستقیم از ایران.
  • آیا/چگونه با تهران ارتباط برقرار کنیم؟ مقابله با یک دشمن مانع ارتباط برقرار کردن با آن دشمن نیست. با این حال، تا زمانی که آمریکا برنامه‌هایش را شفاف‌سازی، اعتماد شرکایش را جلب، و چندین مورد موفقیت کسب نکرده است، ارتباط با ایران باید محدود به ترسیم خطوط قرمز و تلاش برای تنش‌زدایی، مانند روند کنونی در خلیج فارس باشد. اما در نهایت، آمریکا باید اهداف خود را به شکل شفاف به ایران معرفی کند.

ورود ایران به صحنه سوریه ورق را به سود بشار اسد برگرداند و نهایتاً سقوط داعش را رقم زد

تغییر موضع واشینگتن از «کنشگر» به «واکنشگر»

در حالی که تا پیش از این، اقدامات ایران محدود به «واکنش» به تحرکات و تحریک‌های «کنشگرانه» محور غربی-عربی می‌شد، طی سال‌های اخیر، پیروزی‌های محور مقاومت موجب شده تا آمریکا و متحدان بین‌المللی و منطقه‌ایش خود را در موضع انفعال ببینند و برای «واکنش» به پیروزی‌های ائتلاف ابتکاری ایران طرح‌ریزی کنند.مشاور سازمان سیا اگرچه اقرار می‌کند که دولت ترامپ «به‌درستی» دارد تعهدات آمریکا در برجام را نقض می‌کند، اما نهایتاً با لحنی حق‌به‌جانب می‌نویسد: «هنوز هم برای آن‌که آمریکا ثبات منطقه‌ای و آرامش نسبی را به خاورمیانه بازگرداند، دیر نیست، اما اشتباهات دولت‌های متوالی در کاخ سفید و ضعف خود منطقه، به رسیدن خاورمیانه به وضعیت خطرناک کنونی منجر شده است.» وی در عین حال، به دولت ترامپ توصیه می‌کند: «آمریکا باید مطمئن شود همه اقدامی که در خاورمیانه انجام می‌دهد، ایران را تنبیه می‌کند، نه تشویق. در گذشته، همیشه این‌گونه نبوده است.»

توصیه به ترامپ برای سخت‌گیری بیش‌تر علیه ایران، نقطه اشتراک تقریباً تمام گزارش‌هایی است که به دست کارشناسان اندیشکده‌های آمریکایی در مورد استراتژی ضدایرانی کاخ سفید نوشته می‌شود. این توصیه‌ها تا اندازه‌ای نتیجه رجزخوانی‌های انتخاباتی ترامپ پیش از رسیدن به ریاست‌جمهوری و تا اندازه‌ای هم عقده‌گشایی مخالفان و منتقدان برجام در آمریکاست که رئیس‌جمهور بی‌تجربه خود را ابزاری برای تخریب توافق هسته‌ای و احتمالاً چاپلوسی از ایران‌هراسان داخلی و رژیم صهیونیستی می‌بینند.

با این وجود، نقطه اشتراک دیگر همه گزارش‌های هم‌موضوع با گزارش فوق، اعتراف به دست برتر ایران در خاورمیانه و تغییر موضع تهران و واشینگتن در منطقه است. در حالی که تا پیش از این، اقدامات ایران محدود به «واکنش» به تحرکات و تحریک‌های «کنشگرانه» محور غربی-عربی می‌شد، طی سال‌های اخیر، پیروزی‌های محور مقاومت به قیمت شکست توطئه‌های ائتلاف غربی-عربی، موجب شده تا آمریکا و متحدان بین‌المللی و منطقه‌ایش به‌رغم طراحی توطئه‌های بی‌شمار، رفته‌رفته خود را در موضع انفعال ببینند و برای «واکنش» به پیروزی‌های ائتلاف ابتکاری ایران طرح‌ریزی کنند.

نگارش گزارش‌های متعدد با موضوع «مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران» نیز صرفاً نمودی آشکار از همین واقعیت است. برخی از این گزارش‌ها را می‌توانید از قسمت «اخبار مرتبط» در انتهای همین گزارش بخوانید.


[۱] U.S. Policy and Strategy in the Middle East Link

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • IR ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۹
    4 35
    امریکا برای تجهیزات نظامی خود دارد بازار سازی می کند . همیشه همین کار را می کند .
  • خادمی IR ۱۵:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۹
    52 8
    هنوز هم برای آن‌که آمریکا ثبات منطقه‌ای و آرامش نسبی را به خاورمیانه بازگرداند، دیر نیست البته این نظر من اگر ترامپ به گوشش برسد
  • IR ۱۵:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۹
    1 1
    چی میزنی شوما خخخخخخخخ
  • علی IR ۱۸:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۹
    1 1
    امریکا همانطور که تاکنون هیچ غلطی نتوانسته بکند به یاری خدا و مدد صاحب اصلی این مملکت پوزه اش در مقابل مردم ایران به خاک مالیده خواهد شد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس