به گزارش مشرق، یکی از مسائل قابل توجه در رابطه با دولت یازدهم در چهار سال اخیر، نوع مواجههی حسن روحانی بهعنوان رئیس دولت با اصلاحطلبان بوده است. اصلاحطلبان که معتقد بودند روحانی پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ را مدیون آنهاست، در پی سهمخواهی از دولت یازدهم بودند و در این مسیر حتی از اینکه دولت یازدهم را «رحم اجارهای» برای اصلاحات هم بنامند، ابایی نداشتند. اما آنچه در طول چهار سال گذشته در حوزهی عمل شاهد بودهایم، چیزی غیر از این بوده و حسن روحانی هرچند سعی کرده از ظرفیت اجتماعی اصلاحطلبان برای اهداف مورد نظر خود استفاده کند، اما با این وجود، هیچگاه آنگونه که اصلاحطلبان از او انتظار داشتند، به آنها باج نداده و سعی کرده است تا میتواند آنها را به دنبال خودش بکشاند.
این واقعیت حتی در جریان انتخابات هیئترئیسهی مجلس دهم نیز خود را نشان داد و دولت روحانی بهوضوح با نقشآفرینی برای ریاست علی لاریجانی در مقابل محمدرضا عارف، پیام مدنظرش را به اصلاحطلبان منتقل کرد. همین مسئله بود که موجب شد در چهار سال گذشته برخی چهرههای برجستهی اصلاحطلب بهصراحت از رویکرد اصلاحطلبان و به تعبیر آنها «چک سفید دادن اصلاحطلبان به روحانی» بهشدت انتقاد کنند.
بهعنوان مثال محمدرضا تاجیک چند ماه قبل در مصاحبه با روزنامهی «آرمان» گفته بود: «در شرایط کنونی برخی از اصلاحطلبان دچار نوعی خودکمبینی شدهاند و احساس میکنند باید در زیر سایهی دیگران در فضای سیاسی زیست کنند. این افراد گمان میکنند برای ادامهی حیات خود باید با کارت دیگران بازی کنند. عقل سیاسی حکم میکند اصلاحطلبان وارد بازیای شوند که سودش بیشتر از زیانش باشد. این در حالی است که اصلاحطلبان در حال وارد شدن در بازیای هستند که ضررش بیشتر از سود آن است. این اتفاق در چهار سال اول دولت آقای روحانی برای اصلاحطلبان رخ داده است. به نظر من، این اتفاق در چهار سال دوم بهدلیل اینکه دولت نیازی به پشتوانهی اصلاحطلبی خود ندارد، ممکن است بهصورت عمیقتر و جدیتری برای اصلاحطلبان رخ بدهد.»۱
همچنین ابراهیم اصغرزاده بهمنماه سال گذشته در این رابطه گفته بود: «یک نیروی سیاسی وقتی دستش را بالا میبرد و از قبل، یک شرایط پراگماتیستی میدهد و میگوید آن چیزی که من میخواهم همان هدفی است که من میخواستم بدون اینکه مطالبات خودش را مطرح کند، دچار اشتباه میشود. قطعاً باید مطالبات خودشان را مطرح میکردند. شرایط خودشان را میگفتند. یعنی چه که به آقای روحانی مثلاً یا کاملاً چک سفید بدهیم.»۲
حال به نظر میرسد بعد از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، بازهم شاهد همین رویکرد از سوی روحانی هستیم. اصلاحطلبان این روزها حتی بیشتر از خرداد ۹۲ خود را در پیروزی روحانی شریک میدانند. لذا بیش از گذشته انتظار دارند حسن روحانی آنها را وارد بازی کند و در واقع خواستار امتیازهای بیشتری از وی هستند. این مسئله حتی در مواضع علنی آنها نیز نمود دارد. بهعنوان مثال، عبدالله ناصری از چهرههای تندرو اصلاحطلب چند روز قبل در مصاحبه با روزنامهی «آرمان» با تعیین تکلیف برای دولت روحانی گفته بود: «تغییر در کابینه صد درصد باید صورت گیرد. آقای روحانی در سه روز گذشته در جمع مدیران ارشد، قوهی اجرایی کشور در تمام سطوح و از جمله اعضای کابینه و مدیران را بهصراحت به دو دسته تقسیم کردند. همانطور که آقای روحانی اذعان داشتند، عدهای با دولت همکاری لازم را داشتند و تمامقد از دولت دفاع میکردند و عدهای هم نصفهونیمه دولت را همراهی میکردند.»۳ ناصری در گفتوگو با روزنامهی «شرق» هم میگوید: «تا به اینجا یک انتظار اجتماعی جدی شکل گرفته است که کابینه تغییرات پنجاهدرصدی داشته باشد. اگر چنین انتظاری محقق نشود، این موضوع تبدیل به یک مسئله برای دولت جدید روحانی خواهد شد.» ۴این در حالی است که برخی از رسانههای اصلاحطلب نیز با طرح اسامی چهرههای خاص برای کابینهی روحانی، سیاست تحمیل افراد مورد نظر خود به دولت دوازدهم را دنبال میکنند.
همچنین ابراهیم اصغرزاده در گفتوگو با هفتهنامهی «صدا» میگوید: «دولت روحانی نمیتواند بهطور همزمان و به دلخواه خود میان نیروهای اصلاحطلب و اصولگرا مطابق نقشهی دولت اول موازنه برقرار کند. به نظرم او ناچار است با اصلاحطلبان بیش از گذشته دست به یک تعامل بزرگ و استراتژیک بزند. تجربهی دورهی نخست به روحانی آموخته که عقبنشینی از سیاستهای اصلاحی میتواند او را به یک مدیر تدارکاتچی تقلیل دهد؛ تاجاییکه نتواند از برگزاری یک کنسرت حتی در تهران دفاع کند، چه رسد به وعدههای انتخاباتی که خود را اخلاقاً ملزم به اجرای آنها میداند.»
با این وجود، اما به نظر میرسد حسن روحانی نهتنها از موضع گذشتهی خود نسبتبه جریان اصلاحات عدول نکرده، بلکه او این دوره با حاشیهی امن بیشتری در قبال فشارهای اصلاحطلبان اهداف مورد نظر خودش را دنبال خواهد کرد. چراکه در دولت یازدهم، وی به حمایت اجتماعی و رأی اصلاحطلبان برای انتخابات ۹۶ نیاز داشت و به همین جهت با ملاحظهی بیشتری نسبتبه آنها رفتار میکرد. اما ازآنجاییکه بعد از دولت دوازدهم، حسن روحانی دیگر نیاز به رأی اصلاحطلبان در انتخابات آتی ندارد، حتی نسبتبه قبل هم کمتر به آنها امتیاز خواهد داد. این واقعیتی است که حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور (که از نزدیکترین چهرهها به روحانی نیز محسوب میشود)، آن را بهصراحت اعلام کرد. جایی که وی در صفحهی شخصیاش اینگونه نوشت: «کاسبان بهاصطلاح اصلاحطلبی که باجخواهی رسانهای و سیاسی از رئیسجمهور را آغاز کردهاند، بدانند روحانی خاتمی نیست؛ نه تعارف میکند، نه مأخوذبهحیا میشود.»
افزون بر این، محمود واعظی، وزیر ارتباطات دولت یازدهم و از چهرههای مورد اعتماد روحانی، نیز در واکنش به سهمخواهی اصلاحطلبان برای حضور در کابینهی آینده میگوید: «من اصلاً موافق سهمخواهی و سهمطلبی نیستم و نباید اینگونه باشد.» وی میگوید: «سهمخواهی از روحانی در چینش کابینه اصلاً تفکر درستی نیست. مردم در ۲۹ اردیبهشت ۲۴ میلیون رأی به آقای روحانی دادند و از رئیسجمهور انتظار دارند به وعدههایش عمل کند. بنابراین دست رئیسجمهور در چینش کابینه باید باز باشد. اگر قرار باشد رئیسجمهور کابینهی تحمیلی داشته باشد که نمیتواند به وعدههایش عمل کند.»۵
این در حالی است که مواضع روحانی در اولین نشست خبری بعد از انتخابات نیز نشان داد که او برای پیشبرد اهداف مورد نظرش فراتر از مطالبات اصلاحطلبان عمل خواهد کرد. بهعنوان مثال، درحالیکه در نشست خبری خبرنگار اصلاحطلب با شوقوذوق از رئیسجمهور در رابطه با رفع حصر سران فتنه سؤال کرده بود، وی به بیان مطالب کلی پیرامون حقوق شهروندی اکتفا کرد. بهطوریکه مواضع او شباهتی با سخنان رادیکال و ساختارشکنانهاش قبل از انتخابات نداشت. این در حالی است که توئیت حسامالدین آشنا چند روز بعد از انتخابات که طی آن فتنه را به رسمیت شناخته و نوشته بود: «فتنهها تکرار نمیشود. چون نه حسن روحانی، محمود احمدینژاد و نه سید ابراهیم رئیسی، میرحسین موسوی است.» نیز با واکنشهای تندی از سوی بدنهی اصلاحطلبان و حتی برخی از چهرههای نامآشنای این جریان همراه شد. لذا تجربهی نوع مواجههی روحانی با اصلاحطلبان بیانگر این است که در واقع این روحانی است که از اصلاحطلبان بهمثابهی «رحم اجارهای» برای اهداف مورد نظر خود استفاده میکند.
همین رویکرد روحانی در قبال اصلاحطلبان است که موجب شد چند روز قبل روزنامهی «شرق» طی گزارشی دربارهی مهرهچینی کابینهی دوازدهم اینگونه بنویسد: «تا اینجا از جمله گزینههایی که ماندنشان در کابینه قطعی شده است، برخلاف تصورات، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور است. گزینهای که از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم انتخاب او مورد انتقاد بخشی از جریان اصلاحطلب بوده است.
نجفی که مشاور اقتصادی رئیسجمهور در دولت یازدهم است قبلاً گفته بود که باید ۵۰ درصد کابینه تغییر کند. تغییراتی که به نظر میرسید دستکم باید وزارتخانههایی که بیشترین منتقدین را داشتند، شامل شود و یا رویکرد اصلاحطلبانه به خود بگیرد. اما ظاهراً تا اینجا چنین اتفاقی نیفتاده است. حتی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تقریباً سه هفته پیش درخواست دیدار با روحانی را برای بررسی کابینهی دوازدهم ارائه کرده که هنوز برای آن زمانی در نظر گرفته نشده است. عبدالواحد موسوی لاری هم در همینباره با محمد شریعتمداری مذاکره کرده، اما هنوز زمانی از سوی ریاستجمهوری اعلام نشده است.
رایزنیها و گمانهزنیها دربارهی کابینهی دوازدهم همچنان ادامه دارد، اما از نقلقولهای فعالان اصلاحطلب چنین برمیآید که دوز اصلاحطلبی کابینهی دوازدهم پایین خواهد بود و حسن روحانی بهمثابهی تصمیم شخصی خود در سال ۹۲ عمل خواهد کرد.»۶
پی نوشت ها:
۱-گفت وگو با روزنامه آرمان امروز مورخ ۲۵/۱۰/۱۳۹۵
۲-گفت وگو با تاریخ شفاهی بهمن ماه ۱۳۹۵
۳-گفت وگو با روزنامه آرمان امروز، مورخ ۱۷/۰۳/۱۳۹۶
۴-گفت گو با روزنامه شرق، مورخ ۱۳/۰۴/۱۳۹۶
۵-گفت وگو با خبرگزاری تسنیم، مورخ ۲۱/۰۳/۱۳۹۶
۶-گفت گو با روزنامه شرق، مورخ ۱۳/۰۴/۱۳۹۶
منبع: پایگاه برهان