سرویس سیاست مشرق - در طی سالهای اخیر چهرههای دولتی همواره با این بهانه که ورود به عرصه چالش با قدرتها هزینهزاست، تلاش کردهاند تا با سیاست "تنشزادیی" و "نرمالسازی" از منازعه سیاسی با نظام سلطه اجتناب کنند. شاید با همین تصور دولت یازدهم از برجام به عنوان مدلی برای تنشزادیی و تعامل یاد میکند، مدلی که به مثابه نوزادی ناقصه الخلقه برای ادامه حیات خود نیز با مشکلات متعددی روبروست.
در این شرایط مقام معظم رهبری از واقعیتی پرده برداشتند که تا پیش از این کمتر درباره آن صحبت شده و در مناظرات به صورت جدی مورد غفلت قرار گرفته است. نکته کلیدی این استدلال که سازش هم هزینه دارد به فرموده رهبر انقلاب آنست که «چالش اگر عقلائی باشد، چالش اگر منطبق با منطق باشد، اگر با اعتمادبهنفس باشد، هزینهاش بمراتب کمتر از هزینهٔ سازش است».
تجربه دولتهای سازشگر در مورد عدم رعایت این اصل منطقی یعنی رها کردن چالش منطقی و توسل به سازش با قدرتها نشان میدهد که تبعات منفی سازش به مراتب از چالش بیشتر بوده است:
هزینههای سازش برای لیبی
معمر قَذّافی کسی که سالها در سودای رهبری جهان عرب، کشورهای عربی را به دشمنی و مقابله با آمریکا فرا میخواند، پس از آنکه فشارهای دولت آمریکا بر وی شدت گرفت، دست آخر به سازش با غربیها تن داد.
دسامبر ۱۹۸۸ هواپیمای پان آمریکن با ۲۵۹ مسافر که اکثر آنها آمریکایی بودند در آسمان اسکاتلند منفجر شد؛ آمریکاییها لیبی را به عنوان مقصر اصلی این حادثه معرفی کردند، حادثهای که در رسانهها به پرونده لاکربی شهرت پیدا کرد. امریکاییها پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل کشانند. ۲۱ ژانویه ۱۹۹۲ قطعنامهای از سوی شورای امنیت صادر شد که لیبی را موظف به همکاری با امریکا نمود. هنگامی که قذافی عزم آمریکا را برای فشار بر حکومتش مشاهده کرد، برای کاهش تبعات منفی برخورد واشنگتن، به مرور در مسیر سازش گام برداشت. در نخستین قدم قذافی قبول کرد تا در ازای هر فرد کشته شده در حادثه لاکربی مبلغ ده میلیون دلار، جمعاً بالغ بر دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار بپردازد. اما آمریکاییها غرامت پرداخت شده برای حادثه لاکربی را کافی ندانستند. قذافی با افزایش غرامت قربانیان لاکربی موافقت کرد. در گام بعد دولت آمریکا تعطیلی فعالیت هستهای لیبی آن هم به بهانه نگرانی از رفتارهای خصمانه احتمالی لیبی را مطالبه نمود. بوش پسر در ترسیم راهبرد خود در قبال لیبی میگوید: آنها باید حسن نیت خودشان را با تعطیلی برنامه هستهایشان نشان بدهند. در آن صورت آمریکا هم کمک میکند تا دنیا لیبی را به عنوان یک شریک تجاری بپذیرد.
لیبی تاسیسات هستهای خود اعم از دستگاههای سانتریفیوژ، قطعات مربوطه، مدارک و مخزنهای حاوی هگزا فلوراید اورانیوم را به آمریکا منتقل کرد. اما عجیبترین اقدام لیبی انهدام تمامی تجهیزات مرتبط با موشکهای اسکاد- سی بود. دیکتاتور لیبی همچنین موافقت کرد تا موشکهای اسکاد- بی را نیز منهدم نماید. با این حال اسپنسر آبراهام وزیر وقت انرژی آمریکا نیز مدعی شد تنها پنج درصد خواستههای آمریکا از سوی لیبی برآورده شده است: مشکلات هستهای لیبی بسیار بزرگتر و عمیقتر از چیزی است که امروز در رسانهها به آن اشاره میشود. این مشکلات مثل یک کوه یخ است که الان تنها قله آن بیرون از آب دیده میشود. چیزی حدود پنج درصد از آن! [۱]
در عین حال کمپانیهای آمریکایی کنکو فیلیپس، ماراتون و هس از جمله بزرگترین شرکتهای نفتی به شمار میآیند که از سال ۲۰۰۴ و آغاز مذاکرات بوش با قذافی و رفع تدریجی تحریمها حضور تقریباً پررنگی در عرصه استخراج نفت لیبی داشتند.
لیبی پیش از آغاز درگیریهای سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲، روزانه حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت تولید و یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه از این مقدار را صادر میکرد. ۵۹.۲ درصد از امتیاز استخراج نفت در اختیار شرکت نفتی واحه (بزرگترین شرکت دولتی)، ۱۶.۳ درصد در اختیار کمپانی کنکوفیلیپس، ۱۶.۳ درصد در اختیار کمپانی ماراتون و 16.8 درصدر نیز متعلق به کمپانی هس بود.[۲]
سر انجام نیز مذاکراتی محرمانه و درحقیقت مذاکرات سازش بین معمر قذافی حاکم دیکتاتور لیبی با سران کاخ سفید در دوران اوباما صورت گرفت تا برای خروج موفقیت آمیز وی و خانوده اش از کشور مقدماتی فراهم شود[۳] که این امر نیز محقق نشد.
تصویری از دیکتاتور سازشکار لیبی؛ لحظاتی قبل از قتل وی
هزینههای سازش برای کره شمالی
کره شمالی علیرغم چالشها عمیق خود با مقامات واشنگتن، در مدت کوتاهی تصمیم گرفت تا روند سازش با آمریکا را در پیش گیرد. مطابق قراردادی که بین کره شمالی و ایالات متحده به منظور غیر هستهای کردن شبه جزیره کره منعقد شد، پیونگ یانگ باید نیروگاههای هستهای خود را از بین ببرد. به همین سبب مقامات کره شمالی اعلام کردند که تصمیم دارد در ادامه جمع آوری تاسیسات هستهایاش، برجهای خنک کننده نیروگاه «یونگ بیون» را تخریب کند. در همین راستا دولت این کشور از رسانهها برای پوشش و بازتاب این فرایند رسماً دعوت به عمل آورد.[۴]
تصویری از برج خنک کننده نیروگاه کره شمالی که تخریب شد
خیلی زود دولت پیونگ یانگ به دلیل نقض عهد آمریکاییها از ادامه فرآیند سازش با مقامات غربی نا امید شده و مسیر خود را به سوی حفظ تأسیسات هستهای تغییر دادند.
هزینههای سازش برای کوبا
در نمونه دیگر؛ واشنگتن از سال ۱۹۶۱ روابط دیپلماتیک خود را با کوبا به دلیل مواضع مستقل و ضدآمریکایی این کشور قطع و این کشور را تحریم کرد؛ در چند ماههای اخیر دولت کوبا تصمیم گرفت تا با هدف عادی سازی روابط و کاهش هزینههای تحمیلی آمریکا فرآیند سازش را بپذیرد.
دولت آمریکا اعلام کرد بخشی از تحریمهایی را که علیه کوبا از حدود نیم قرن پیش اعمال کرده بود با هدف عادی سازی روابط خود با این کشور لغو کرد. گرچه تحریمهای اصلی که کنگره آمریکا علیه کوبا اعمال کرده است همچنان پابرجا هستند. «جوزفینا ویدال» مسئول بخش آمریکا در وزارت امور خارجه کوبا در این باره گفت: آمریکا تنها آن بخش از تحریمها را تاکنون لغو کرده که به نفع اقتصاد خود آمریکاست. از همین رو، تحریمهای جدیدی نیز که آمریکا به تازگی از لغو آن خبر داده است بیشتر به نفع مردم آمریکاست تا مردم کوبا.[۵]
عقبنشینی کوبا از مواضع ضدآمریکایی خود که به نتیجه مدنظر منتج نشد
علیرغم ورود مقامات کوبا به عرصه سازش با آمریکا، خبرگزاری کوبا هم خبر دادند که باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا با تمدید قانون «تجارت با دشمن» در این کشور که تأکیدی بر ادامه اعمال تحریمهای خصمانه واشنگتن علیه کوبا محسوب میشود، موافقت کرد. اوباما ضمن موافقت با تمدید مدت زمان این قانون برای یک سال دیگر، عادیسازی روابط دو کشور کوبا و آمریکا در ماههای اخیر را نادیده گرفت و مجوز اعمال تحریم علیه کوبا را صادر کرد.[۶] توجه به این نکته ضروری است که کوبا در کنار هزینهها مالی ناشی از تحریم، به خاطر سازش با مقامات آمریکایی به پرستیژ و اعتبار داخلی و بینالمللی خود نیز چوب حراج زد.
هزینههای سازش دولتهای عربی
سالهاست که دولتها عربی منطقه خصوصاً عربستان سعودی ناچارند تا برای جلب نظر مقامات آمریکایی، هزینههایی را بپذیرند. ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خود بشدت حمایت از عربستان سعودی را زیر سؤال برد و گفت: «عربستان بهزودی بهعلت خطر داعش در ورطه سختی گرفتار خواهد شد، و به کمک ما نیاز پیدا خواهد کرد، اگر آمریکا وجود نداشت، اکنون عربستانی هم نبود و نمیتوانست اکنون به بقای خود ادامه دهد».[۷] وی رسماً مقامات سعودی خواست تا در قبال هزینههای دولت آمریکا خسارت آن را جبران کنند. دیکتاتورهای سعودی حامی کلینتون راهی جزء پرداخت هزینه سازش به ترامپ پرخاشگر نداشتند، به همین سبب در اولین سفر وی به عربستان این مهم محقق شد.
رقص شمشیری برای جلب نظر رئیس جمهور طماع آمریکا
لذا شرکت لاکهید مارتین و بوئینگ به عنوان دو شرکت تسلیحاتسازی بزرگ آمریکا، به ترتیب با به دست آوردن ۲۸ و ۵۰ میلیادر دلار، از بزرگترین ذینفعهای قرارداد تسلیحاتی ۱۱۰ میلیارد دلاری دونالد ترامپ با عربستان به شمار میروند.[۸]
همچنین وزارت کشور عربستان سعودی هم پیش از سفر ترامپ به عربستان، با پرداخت مبلغ ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار گروه 'سونوران' در ایالت آریزونا به عنوان مشاور دولت در امور تجاری را اجاره کرد. این مبلغ حتی در مقایسه با فعالیتهای پر سود جهت اعمال فشار بر دولتهای خارجی مبلغ هنگفتی به حساب میآید.[۹]
هزینههای سازش با عربستان
در ماههای اخیر با تشدید مواضع خصمانه و ضدایرانی مقامات سعودی برخی در داخل کشور بر ضرورت مذاکره و سازش با سران رژیم عربستان تأکید نمودند تا جایی که بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر این که شما روز گذشته در مصاحبهای اعلام کرده بودید که آماده مذاکره با عربستان هستیم ولی دولت ریاض باید از اقدامات مخرب خود در منطقه دست بردارد گفت: ما خواهان تنش نیستیم، به دنبال افزایش تنش با این کشور هم نیستیم و همانطور که من پیش از این گفته بودم ما آمادگی گفتوگو داریم.[۱۰]
سماجت برخی جریانهای سیاسی نزدیک به دولت برای مذاکره با رژیم سعودی علیرغم مواضع تند و خصمانه این رژیم، نشان میدهد که نسخه سازش به جای چالش حتی برای رژیم عقب ماندهای چون عربستان نیز تجویز میشود.
انفعال دولت تدبیر و امید در مقابل رژیمی که مروج جریان تکفیر و ترور در منطقه بوده است، موجب شده تا جانشین ولیعهد سعودی صراحتاً اعلام کند: «تلاش میکنیم نبرد را به درون ایران بکشانیم».[۱۱]
باید خوشبین بود و این احتمال را که سازش با مقامات سعودی موجب حوادث اخیر در کشور شده را بسیار پایین دانست. اما نباید چشم را بر واقعیات منطقه بست؛ اگر دولت تمایل نداشته باشد تا هزینه چالش منطقی با رژیمی گستاخ که مجری طرحهای خاورمیانهای آمریکاییهاست بپذیرد ناگزیر خواهد بود تا خسارات ناشی از سازش را در ابعاد مختلف نظارهگر باشد.
مهمتر از همه این مطالب لازم است تا دولت دوازدهم به این باور برسد که سازش نیز همچون چالش هزینهزاست. در برخی موارد خسارات سازش به مراتب بیشتر از هزینه چالش با قدرتهای فرامنطقهای و نایبان منطقهای آنست.
[۱] http://www.rajanews.com/news/۲۱۵۵۰۶
[۲] سکینه ببری، "آمریکا و نفت لیبی "، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، ۲ آذر ماه ۱۳۹۰.
[۳] http://rasekhoon.net/news/show/۲۸۴۰۷۰/
[۴] http://aftabnews.ir/vdcguz۹u.ak۹u۳۴prra.html
[۵] https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۵/۰۷/۲۴/۱۲۱۲۸۲۳/
[۶] http://khatabshekan.ir/۱۴۸۲۱/
[۷] https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۵/۰۵/۰۴/۱۱۱۰۰۷۴/
[۸] http://www.isna.ir/news/۹۶۰۳۱۴۰۷۸۰۵/
[۹] https://ir.sputniknews.com/us/۲۰۱۷۰۶۰۳۲۵۵۹۰۹۰/
[۱۰] http://fararu.ir/fa/news/۳۱۵۸۹۵/
[۱۱] http://aftabnews.ir/fa/news/۴۴۳۰۲۱/