نوع برخورد با آقاي نصيري و غرويان در فضاي رسانه‌اي كشور را تنگ نظرانه و خلاف ابتدايي ترين اصول نقد و مناظره مي‌دانم به ويژه برخورد با نظرات آقاي نصيري كه در سليم النفس و انقلابي بودن وي هيچ شكي وجود ندارد. چرا برخي بي جهت وي را منتسب به جريان فكري مكتب تفكيك مي كنند درحالي كه وي منقد مكتب تفكيك است.

مشرق--- رهبر معظم انقلاب اسلامي طي چند سال اخير بر مسأله كرسي‌هاي آزادانديشي و نظريه پردازي تاكيدات فراوان و مكّرري داشته‌اند و به موازات اين تأكيدات ، نهادها و دستگاه‌هاي مسئول متأسفانه در اين امر كوتاهي و تقصير نموده‌اند. تأسف بيشتر اينكه، در اين ميان برخي رسانه‌ها نيز به جاي تلاش در جهت فراهم آوردن بستر شكل گيري مناسب اين كرسي‌ها، به اقداماتي دست زده‌اند كه هرگز در بين جامعه متعهد وانقلابي به ويژه دانشجويان معتقد به ارمانهاي نظام و انقلاب چنگي به دل نزده  و فضا را به سمت بحث‌هاي احساسي و غيرعلمي پيش برده‌اند.
 به نظر مي‌رسد يكي ازمهمترين لوازم تحقق انتظارات رهبر معظم انقلاب درخصوص مسأله كرسي‌هاي آزادانديشي، پرهيز از تنگ‌نظري و سعه صدر در برخورد با انديشه‌هاي گوناگون است . بي‌ترديد هيچ كرسي آزادانديشي بدون توجه به اين مسأله و ايجاد فضاي نقد و مناظره آزاد ايجاد نخواهد شد و برخوردهاي تنگ‌نظرانه و جانبدارانه و بدون اتكاء به پشتوانه علمي قوي، مانعي بزرگ در اين مسير خواهد بود.
 امروز متأسفانه مي‌بينيم مسائل علمي بسيار پيچيده و مهم كه سال‌هاست بسياري از علما و دانشمندان در حل و فصل آن به نتيجه نهايي نرسيده‌اند، به راحتي در سايت‌هاي خبري، روزنامه‌ها ، خبرگزاري‌ها و ... مطرح مي‌شود و توسط كساني كه عمدتاً تخصصي در مساله مربوطه ندارند، تنها و تنها به دليل سلايق شخصي و احياناً توهم مصلحت انديشي براي نظام و انقلاب و ... با بسياري از انديشه‌ها و صاحبان آنها ، برخوردهايي توهين آميز ، تحقيركننده و گاه دور از شأن علمي و دانشگاهي مي‌شود. نمونه‌اي از اين برخوردها را در مسأله مناظره بين حجت الاسلام و المسلمين غرويان و آقاي مهدي نصيري طي دو هفته اخير مي‌توان مشاهده كرد. نگارنده اگرچه خود به لحاظ فكري و گرايش علمي، نظرات علمي يكي از اين اساتيد را مي‌پسندد و خود در رابطه با نقد ديدگاه‌هاي ديگري ، آثاري را تدوين و تأليف كرده است، اما نوع برخورد با آقاي نصيري و غرويان در فضاي رسانه‌اي كشور را تنگ نظرانه و خلاف ابتدايي ترين اصول نقد و مناظره مي‌داند. به ويژه برخورد با نظرات آقاي نصيري كه در سليم النفس و انقلابي بودن وي هيچ شكي وجود ندارد. چرا برخي  بي جهت وي را منتسب به جريان فكري مكتب تفكيك مي كنند درحالي كه وي منقد مكتب تفكيك است.
 بي پرده بگويم كه بنده به تفكر فلسفي به ويژه فلسفه صدرايي علاقه مندم و معتقدم بدون فلسفه در جهان امروز نمي توان مقابل شبهات ايستاد و سخن اسلام را در زمينه هاي مختلف عرضه كرد. به راستي چرا درباره يك مناظره علمي تمام عيار بين دو فرد انديشمند و يا بهتر بگوئيم بين دو خط فكري علمي، اين قدر راحت تصميم‌گيري شود و عده‌اي در سايت‌ها و نشريات و ... خود، تنها به دليل سلايق شخصي و احساس نزديكي به يكي، ديگري را تخريب و مورد اهانت قرار دهند.
سؤال اينجاست كه اگر طرف مناظره دانشمندان ما ، فلاسفه غرب، مادي گرايان ، معتقدان به سكولاريسم و ساير انديشه‌هاي باطل باشند، چه خواهيم كرد؟ آيا فضايي براي چنين مناظراتي وجود دارد؟ در حالي كه ما معتقديم اسلام ناب، در مقابل همه اين تفكرات، پاسخ هاي قانع كننده و راهكارهاي عقلاني و صحيحي را ارايه مي‌دهد و حقانيت اسلام اتفّاقاً در چنين شرايطي روشن مي‌گردد.
 نتيجه برخوردهاي به اصطلاح چكشي با انديشه افراد، آن هم افراد معتقد به نظام و رهبري و انقلاب، حقيقتاً چيست؟با يك واسطه از رييس دانشگاهي شنيدم كه رهبر عزيز انقلاب در برخي رشته هاي تخصصي حوزه الهيات و كلام براي ايجاد فضاي تضارب آراء و مناظره، حتي حضور اساتيد خارجي و داراي نظرات مخالف علماي بلاد اسلامي را نيز جايز دانسته اند. 
  اگر مي‌خواهيم كرسي‌هاي آزادانديشي شكل بگيرد و يا حداقل آنجا كه شكل گرفته، رونق بيشتري و كيفيت مطلوب‌تري پيدا كند، چاره‌اي نداريم غير از سعه صدر و وسعت نظري در حوزه مسائل علمي به ويژه علوم انساني! فراموش نكنيم كه ائمه بزرگوار ما همچون امام صادق (ع) و امام رضا (ع) نيز در دوران خود با پيروان ساير اديان و مكاتب فكري و حتي ملحدان و زنادقه نيز به بحث و گفتگوي علمي مي‌‌پرداختند و از راه علمي، بطلان سخنان آنان را اثبات مي‌كردند.
اين سيره در سال‌هاي نخستين پيروزي انقلاب نيز توسط بزرگاني چون شهيد بهشتي، شهيد مطهري و... دنبال شد و امروز نيز راه حل مسأله كرسي‌هاي آزادانديشي، پيروي از همين سيره است . البته در كنار اين نوع نگاه، قطعاً مسائلي نيز وجود دارد كه بايد رعايت شود و اجازه سوء استفاده از كم اطلاعي و عدم آشنايي مخاطبان، فرافكني و ... به برخي مغرضان داده نشود.

حامد علي اكبرزاده-كارشناس ارشد علوم قرآن و حديث و مدرس دانشگاه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 11
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • ۱۶:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۵
    0 0
    درست است. مباحث علمي و اتقادي بايد به دور از تعصبات پيگيري شود. نكته جالب مطلب اين بود كه " اگر طرف مناظره ما دانشمندان سكولار و.. باشند". در مورد ويژه نامه ارزشي خاتون هم همين اتفاق افتاد
  • هاشمی ۰۸:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۶
    0 0
    جناب اقای اکبرزاده وقتی که جناب غرویان در مناظرات خود به جای بحث علمی توهین می کند چگونه می توان انتظار داشت تا مخاطبان رعایت ادب نمایند. سوال من ان است که جناب غرویان اگر نصیری را در حد و اندازه خود نمی دیدی چرا با وی مناظره کردی؟ و اگر می دیدی چرا انقدر طفره رفتی؟ مناظره علمی بود یا گروکشی سیاسی؟ مایه گذاشتن از امام و رهبری بزرگترین ظلم به ان دو بزرگوار بود و تردید نداشته باشید که باید پاسخگوی رفتار خود باشید. خیر این مناظره ان بود که تابوی تقدس فلسفه و عرفان و تصوف شکست و همگان دیدند که بزرگان این جریان نه تنها پاسخی ندارند که خود نیز دچار بدفهمی اند.
  • ۱۴:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۶
    0 0
    مناظره باید میان دو خط فکری مطرحی باشد که دغدغه طیفی از جامعه علمی را به خود معطوف کرده باشد. نظر آقای نصیری، فقط دغدغه کسانی است که روزگاری پیرامون ایشان فعالیت های فرهنگی و رسانه ای کرده اند و اخیراً آقای نصیری این خط را رها کرده و به گرایش خاص فکری که شاذّ و نادر است و در گذشته های نسبتاً دور دغدغه عالمان دین بوده، روی آورده است. ایشان به یک جریان فکری بسیار اقلیت در جامعه گرایش پیدا کرده است. وانگهی، نه مجری محترم برنامه و نه دو طرف مناظره، به خوبی نقش خود را ایفا نکردند. نحوه سخن گفتن آقای نصیری یادآور مناظره های انتخاباتی بود و نحوه سخن گفتن استاد غرویان نیز اشکالات دیگری داشت که... بهتر است برای مناظره، میان گرایش های فکری مطرح تر در جامعه، برنامه تولید شود.
  • ۱۷:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۶
    0 0
    اتفاقا این دو جریان دو جریان تاریخی در تاریخ اسلامند. شاذ بودن نظرات هم دلیلی بر بی اهمیتی ان نیست ولو ان که نظرات نصیری خیلی شاذ هم نیست و به دلیل برخی شرایط امکان طرح علنی ان نبوده که بحمدالله این تابو شکسته شده است.
  • نادر محمدی ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۸
    0 0
    با سلام چند نکته لازم یاد اوری شود 1 -مجری محترم ضمن احترام به ایشان تسلط کافی به اداره جلسه نداشتند 2-ازانجاییکه این قبیل مباحث ذاتا ثقیل هستند در خود حوزه های فکری چالش بر انگیز هستند تاچه برسد نقد برسی در افکار عمومی که از درک این مسئله ها حدودی نا توان هستند همین هست که خود موضوع به نحوی زیر سوال میرود 3 - بر خورد این دو اندیشمند که جای خود دارد با تشکر
  • سجاد ۰۲:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۹
    0 0
    این نظر از لحاظ منطق صفر بود! بله اقای غرویان اصلا خوب بحث نکرد! ولی انصافا جناب نصیری هم جز خوادن چند بیت شعر یا جمله گزینشی و ایراد شبهه هیچ نکرد!حتی به روایات هم مسلط نبود! خیلی محکم میگفت عرفا نه مخلوق قبول دارند نهووو واقعا کسی ابتداییات فلسفه را بخواند متوجه میشه ایشون هیچ نفهمیده از منظور فلسفه البته فلسفه و عرفان نه یک نفر و یک جریان است و نه معصوم1 ولی نظرات بامزه مهدی نصیری که شناخت حق فقط از راه مخلوق است و اصرارا ایشان که حدیث میخواند خنده دار بود! حدیث معروف اعرفوا الله بالله را ندیده!! ایا عرفا طریق معرفت خاد از راه مخلوق را رد کرده اند یا بر قوت روش های دیگر تاکید کرده اند! متاسفانه اشکالات ژورنالیستی اقای نصیری دل برخی را برده کاش نظرات جالب ایشان راجع به علم و صنعت هم میدانستند1 آنجا که میگوید فقط صنعت کشتی رانی بر حقه چون حضرت نوح کشتی ساخت مابقی باطل!! حدیث می فرماید: علیکم بالدرایه لا بالروایه! متاسفانه اقای نصیری به تمام روایات هم تسلط نداره چه برسه درایت حدیث!
  • سعید ۱۱:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۹
    0 0
    اقا سجاد با این نظر نصیری را مسخره نکرده ای روایات معصومین را مسخره کرده ای! جناب غرویان استاد حدیث و فلسفه و چه و چه مگر چه برای گفتن داشت!
  • ۱۱:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۹
    0 0
    باسمه تعالی آنچه باعث می شود آزاد اندیشی معنای واقعی خود را پیدا نکرده و به ابتذال کشیده شود ورود و اظهار نظر افراد در غیر حوزه تخصصی مطالعات خویش است. آقای نصیری که به گفته خود بیشتر از کتاب بدایه الحکمه و نهایه الحکمه را درس نگرفته در حالی که این دو کتاب متن آموزش های ابتدایی و عمومی فلسفی است نه آشنایی تخصصی با چه میزان و معیار به نقد فلسفه و عرفان دست می زنند؟ متاسفیم که روزگاری منتقدین فلسفه خود مدرس و مسلط بر فلسفه بودند و امروز....
  • رضایی ۱۵:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۹
    0 0
    باسمه تعالی این استدلال که منتقد فلسفه باید فلسفه خوانده باشد حربه ای است که جماعت فیلسوف مسلک پیش گرفته اند تا خود را پاسخگوی پیروان قران و عترت ندانند. غرویان هم وقتی پاسخی در برابر نصیری نداشت به این حربه متوسل شد اما باز هم کاری از پیش نبرد
  • سجاد ۲۳:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۹
    0 0
    جناب سعيد! از كجاي حرف من تمسخر روايت در آمد. اتفاقا من ميگويم كج فهمي امثال نصيري از حديث منجر به تمسخر دين ميشه! ظاهرا روايت شريف اعرفو الله بالله و روايت عليكم بالدرايه لا بالروايه را براي مثل شم نوشتم! كاش به جاي روحيه تكفير و به قول شهيد مطهري خارجي گري كمي تامل ميكرديد! كه معصوم خود ميفرمايد حديث ما بطنهاي مختلف دارد. حالا البته سر برداشت هاي مختلف از احاديث بايد نقد علمي كرد! نه تكفير مثل مهدي نصيري يا شما كه بدون دليل بنده را محكوم كردي!!
  • سجاد ۲۳:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۹
    0 0
    جناب رضايي ! كاش يك استدلال بر همين استدلال ناقص خود مي آورديد! گويا تاكيدات رهبري بر پيگيري فلسفه را برخي كلا نشنيده اند

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس