به گزارش مشرق، «محمود فرشیدی» وزیر اسبق آموزش و پرورش در سرمقاله روزنامه «رسالت» نوشت:
«جریانی به دنبال از بین بردن جایگاه و ارزش آموزش و پرورش و سلب اعتماد از این دستگاه بسیار مهم است. این جریان از خارج کشور هدایت می شود.» مقام معظم رهبری روشن است که این جریان، اهداف شوم خود را از طریق عواملی به اجرا درمیآورد که یا خدای ناکرده وابستگی سیاسی به دشمن دارند یا از نظر فکری شیفته ظواهر افکار و واژههای فریبنده غرب شدهاند و در نتیجه چه بسا با انگیزه خدمت!
برای نفوذ نظام سلطه جهانی در آموزش و پرورش کشور و حاکمیت تدریجی آن، بسترسازی میکنند. استکبار جهانی طی چند صد سال اقتدار خویش در عرصه بینالمللی توانسته است اهداف آموزشی خود را تدوین و در قالب برنامههایی به ظاهر جذاب و قابل اجرا به دیگر کشورها صادر نماید. برخی از شیوههای نفوذ این برنامهها عبارتند از: تهیه نماهنگهای آموزشی در فضای مجازی، ارائه روشهای مدرسهداری توسط یونسکو و مؤسسات مشابه، اعتبار بخشی به مدارس تحت لیسانس و برنامه های کمبریج، آکسفورد و نظایر آن، اعزام مأمور به مدارس دیگر کشورها و بالاخره تأسیس مدرسه در دیگر کشورها نظیر مدارس آمریکاییها و فرانسویها در ایران قبل از پیروزی انقلاب.
اما گستردهترین و فراگیرترین اقدام اخیر نظام سلطه جهانی در آموزش و پرورش کشور را باید سند آموزش ۲۰۳۰ دانست که در قالب برنامههای یونسکو و در پوشش واژههای فریبندهای نظیر همبستگی جهانی، صلح جهانی و احساس همدردی با انسانها تلاش می کند با ایجاد علقههای واحد فرهنگی و یکسانسازی نوع نگرش جهانیان (البته در چارچوب اصول و منافع استکبار جهانی) نوعی همزیستی مسالمتآمیز میان ظالم و مظلوم فراهم سازد و انسانهایی با استاندارد شهروند جهانی تربیت نماید، یعنی انسانهایی که حاکمیت آمریکا و غرب و صهیونیسم را بر جهان با جان و دل بپذیرند.
بر اساس این هدف، سازمان ملل، «توسعه پایدار» را به عنوان یک هدف و اصل مسلم در دستور کار خود قرار داده است تا آن را در تمامی کشورهای جهان پیگیری نماید. توسعهای که اهدافی ۱۷ گانه دارد، از جمله هدف پنجم آن برابری جنسیتی است و نه عدالت جنسیتی. یونسکو هم به عنوان سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان ملل موظف شده است تمامی تحقق اهداف ۱۷ گانه را به طور کلی و هدف چهارم را به طور خاص در کشورهای جهان پیگیری نماید.
یعنی «آموزش و یادگیری مادامالعمر با کیفیت برابر و فراگیر برای همه». البته از تفسیر آموزش و یادگیری به تدریج و در ارتباط با این سازمان پردهبرداری خواهد شد. منطبق با آنچه که در اهداف یونسکو به آن اشاره شده است؛ یعنی جهانیسازی و صلح جهانی از طریق برنامه آموزشهای مشترک عمومی و طبعاً بر اساس ارزشهای لیبرالیستی یا تغییر نگرش سنتی نسبت به آموزش زنان و نظایر آن.
بر این اساس، یونسکو مأمور شده است تا با هدایت و هماهنگی ، نظارت و گزارشدهی و ارتقای ظرفیت کارشناسی دولتها، اهداف سند ۲۰۳۰ را دنبال کند و همه کشورها متعهد شدهاند با مرکز آمار و اطلاعات یونسکو جهت ارائه اطلاعات و آمار خود در زمینههای آموزشی و تربیتی همکاری نمایند و بر همین پایه، دولتمردان محترم، همانند توافقنامه برجام در ارائه این اطلاعات پیشقدم هم شدهاند. همچنین در راستای جهانی شدن آموزش عالی، دانشگاههای کشور نیز می بایست خود را با سازمان یونسکو هماهنگ نمایند و شبکه مدارس مرتبط با یونسکو هم باید گسترش یابد. متأسفانه وزیر کنونی آموزش و پرورش در بند ۴ از بخش ۴ برنامه تقدیمی خود به مجلس شورای اسلامی بر تدوین و تصویب برنامه آموزش و پرورش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران، بر اساس تعهد بینالمللی کشور، تأکید کرده بود و دولت یازدهم هم که تقریباً هیچ فرصتی برای رسیدگی به مسائل آموزش و پرورش معلمان نداشته است، با شتابی حیرتانگیز تشکیل کار گروه ملی آموزش ۲۰۳۰ را به تصویب رساند و با امضای آقای جهانگیری آن را ابلاغ کرد.
کارگروهی با شرکت ۲۲ مسئول عالی رتبه که موظف است از ظرفیت راهبردی سایر اسناد برای اجرای ۲۰۳۰ استفاده کند و قابل توجه آنکه تمامی دستگاههای اجرایی موظف به اجرای تصمیمات این کارگروه و ارائه گزارش به کمیسیون ملی یونسکو میشوند تا کمیسیون هم آن را به مراجع بینالمللی ارسال نماید!
باید دردمندانه اعتراف کرد که در دنیا کمتر کشور مستقلی را میتوان یافت که دولتش با این جدیت و قاطعیت، اهداف و برنامههای ۲۰۳۰ را به اجرا درآورد و همه عوامل اجرایی کشور را برای پیگیری اهداف سازمان یونسکو و عوامل پشت پردهاش بسیج نماید. آن هم در شرایطی که «سند تحول بنیادین» یعنی عصاره اندیشههای بلند متفکران ایران اسلامی طی صدها سال، که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و لازمالاجراست، به فراموشی سپرده شده است.خوشبختانه در این شرایط حساس که سازمان یونسکو تحت نفوذ قدرتهای بزرگ می خواست برای ملت بزرگ ایران با تاریخ و فرهنگ و تمدنی بینظیر ، تعیین تکلیف کند، رهبر فرزانه و هوشیار، بر دولتمردان غفلت زده و شورای عالی انقلاب فرهنگی خروش برآوردند و فرمودند: «این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است.»