کد خبر 7163
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۲

عماد افروغ، در پاسخ به اين سوال که چگونه احمدي‌نژاد که زماني از سوي عده‌اي رجايي زمان باميده مي‌شد اکنون و پس از ? سال کوروش زمان ناميده مي‌شود، اظهار داشت: من هيچ‌گاه دولت فعلي را با دولت شهيد رجايي مقايسه نکردم و همواره هم اين قياس‌را مع‌الفارغ دانسته‌ا

به گزارش مشرق، اهم اظهارات وي را در ادامه به نقل از ايلنا بخوانيد:

* اين جريان به دنبال فرصت مي‌گردد و از هر چيزي به مثابه فرصت استفاده مي‌کند.
* اين جريان يک جرياني است که از آن مي‌توان به‌عنوان ماکياوليسم مذهبي ياد کرد که هر مسأله‌اي براي او يک فرصت است ، چه اشخاص و شعارها و چه اهداف. بنابراين يک چنين جرياني نمي‌تواند مطلوب و جدي باشد و از نظر من نه انتسابش به شهيد رجايي جدي است و نه توسل و تمسکش به کوروش و جريان‌هاي ديگر.
*
فعاليت‌هاي حزبي‌اي را پيرامون قدرت دولتي شاهد هستيم، از سوي ديگر مي‌بينيم که اين نوع فعاليت از سوي دولت نفي مي‌شود، به اين معنا که فعاليت حزبي صورت مي‌گيرد، اما در قالب مخالفت با تحزب،چنين امري آزار دهنده است که گروهي فعاليت حزبي بکند اما در عين حال فعاليت‌هاي حزبي را نيز نفي کند، اين ماجرا را پيچيده‌تر مي‌کند.

تشکيل احزاب حامي دولت و نگاه دولت به مسأله احزاب

* در عالم سياست اگر يک رجل سياسي که قصد دارد وارد کار اجرايي سياست شود، ادعا کند که بدون اتکا به گروه‌ها و جريانات سياسي غير از احزاب توفيق پيدا کرده ادعاي گزافي است.

* تنها قشري که مي‌تواند به تنهايي فعاليت بکند و معمولاً هم هزينه‌هاي زيادي را متحمل مي‌شود و به قول ادوارد سعيد «در زندان خود تحميلي خودش محبوس مي‌شود روشنفکر است».

* تنها روشنفکر است که بدون اينکه قصد داشته باشد وارد قدرت سياسي شود با روشنگري‌هايش خود را به حاشيه مي‌کشاند و انواع هزينه‌هارا متقبل مي‌شود.

* بقيه اقشار وقتي مي‌خواهند وارت فعاليت سياسي شوند، حتما با اتکا به يک جريان و يا پيوند و پيوست‌هايي وارد مي‌شوند و اين پيوند‌ها هم البته تفاوت مي‌کند، بعضي وقت‌ها اين پيوندها بوي حزب مي‌دهد و برخي اوقات بوي حزب نمي‌دهدکه هر چند ممکن است ظاهري از عنوان حزب را نداشته باشد، اما محتواي يک حزب را مي‌توان درون آن جست‌وجو کرد و اين مسأله را مي‌شود درباره همه کساني که بعد از انقلاب اسلامي به قدرت اجرايي رسيده‌اند رديابي کرد.

* کدام يک از روساي جمهور بودند که بدون اتکا به جريانات و گروه‌هاي سياسي شناخته شده و ناشناخته، روي کار نيامده باشند. در سال‌هاي اخير شاهد يک واقعيت ساختاري در رابطه قدرت و ثروت بوده‌ايم و اين رابطه هم صرفا بر مدار ثروت اقتصادي نيست، و حوزه‌هاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي را در ‌بر مي‌گيرد.

* به محض اينکه افراد وارد قدرت دولتي مي‌شوند به دليل فرصت‌هايي که اين موقعيت در اختيار آنها قرار مي‌دهد، هم به ثروت مي‌رسند و سرمايه‌هاي فرهنگي و هم سرمياه‌هاي سياسي را در اختيار مي‌گيرند که نمونه آن احزاب دولت ساخته است، حتي اگر قالب حزب را هم نداشته باشد.

* مي‌توان به حزب کارگزاران، مشارکت و برخي از همين احزابي که در دروه رياست‌جمهوري نهم به بعد شکل گرفته و تقويت شده‌اند اشاره کرد که قبلا اثري از آنها نبود.

* اين اتفاق ربطي به اين رئيس‌جمهوري و يا روساي جمهور ديگر ندارد اين واقعيت را يک واقعيت ساخت يافته دانست که به جاي اينکه دولت‌ها توسط جمعيت‌ها و گروه‌هاي شناخته شده سياسي شکل بگيرند، اين دولت‌ها هستند که جريانات و گروه‌هاي سياسي را تشکيل مي‌دهند.
*
اگر قاعده‌بازي قاعده حزبي مي‌شد ، به اين معنا ‌بود که ما با يک فلسفه سياسي روشن و ايدئولوژي تعريف شده و نيز يک رهبري مشخص و عضوگيري و منابع مالي تعريف شده مواجه بوديم، گفت: فعاليت‌هاي حزبي‌اي را پيرامون قدرت دولتي شاهد هستيم، از سوي ديگر مي‌بينيم که اين نوع فعاليت از سوي دولت نفي مي‌شود، به اين معنا که فعاليت حزبي صورت مي‌گيرد، اما در قالب مخالفت با تحزب،چنين امري آزار دهنده است که گروهي فعاليت حزبي بکند اما در عين حال فعاليت‌هاي حزبي را نيز نفي کند، اين ماجرا را پيچيده‌تر مي‌کند.

* به سادگي مي‌توان مصاديق جريان‌هاي سياسي که کمک کردند، رئيس‌جمهور فعلي به قدرت برسد مشخص کرد و نيز مصاديق جريانهاي سياسي را که با وجود آمدن اين دولت شکل گرفتند و تقويت شدند را برشمرد، اما من نمي‌خواهم وارد روشن کردن اين مصاديق بشوم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس