به گزارش مشرق، چندی پیش والدین «نورین لغاری» با مراجعه به پلیس سند اعلام کردند که دخترشان ربوده شده است.
پدر او «عبدالجبار» که از اساتید دانشگاه سند است، اعلام کرده بود: دخترش «نورین لغاری» از دانشجویان سال دوم پزشکی ربوده شده است ولی تا کنون خبری از او دریافت نکردهاند.
این درحالی است که بعدها نامهای با خط نورین کشف شد که در آن خواسته شده بود از جستجوی او خودداری کنند.
در این نامه تاکید شده بود که دیگر به منزل بازنخواهد گشت و حتی رسانهها احتمال دادند که او به گروه تروریستی داعش در سوریه پیوسته باشد.
اتفاقی که شاید اهمیت چندانی نداشت ولی بلافاصله رسانههای پاکستانی هیاهوی فراوانی درباره آن به پا کردند و اینگونه بود که «نورین» به صدر اخبار تبدیل شد.
شاید از ابتدا هم میشد حدس زد که ادعای ربوده شدن «نورین» به همراه جنجال رسانهای بعد از آن به پیدا شدن معمولی وی ختم نخواهد شد.
پس از گذشت چند ماه رسانهها دیگر چیزی از «نورین » و ماجرای مرموز گمشدن او ننوشتند تا اینکه چهار روز پیش نیروهای ویژه عملیاتهای ضد تروریستی ارتش پاکستان در حمله به یک مخفیگاه تروریستها در شهر لاهور به طور اتفاقی دختری را دستگیر کردند که در جیب او کپی کارت شناسایی «عبدالجبار»بود.
به این ترتیب نورین بازهم به صدر اخبار برگشت، در ابتدا و تا دو روز درمورد اینکه آیا این دختر«نورین»هست یا خیر، فقط گمانه زنی میشد و حتی پدر وی اعلام کرد که هیچ منبع امنیتی با تماس نگرفته است.
ولی پس از چهار روز مشخص شد که این دختر همان «نورین لغاری» است، که اعترافات تکان دهندهای را هم برای گفتن داشت.
اکسپرس نیوز در این مورد نوشت که نورین اقرار کرده است که هیچ آدم ربایی در کار نبوده و او از ابتدا با میل خود قدم در این راه گذاشته است.
وی در دوران دانشجویی با فردی به نام «علی طارق» رابطه برقرار کرده که اندیشههای حملات انتحاری و انفجار در ملاعام را به او آموخته است.
علاوه بر علی طارق شخصی به نام «ابوفوجی» نیز مسئول تهیه مهمات و وسایل حملات بوده است.
آنها قصد داشتند با پوشیدن ژاکت انتحاری به جشن مسیحیان حمله کنند و خود را در آنجا منفجر کنند که طی عملیات ارتش پاکستان دستگیر شدند.
با این حال کارشناسان پاکستانی چند سوال مطرح کردهاند:
اول اینکه چرا اتفاقی که در ابتدا اهمیتی چندان نداشت تا این حد بازتاب خبری گسترده به آن داده شد تا زمانی که به وضوح مشخص شد این خبر از یک آدم ربایی ساده به یک عملیات پیچیده تروریستی ختم میشود؟
دوم اینکه حکومت پاکستان چه تصمیمی درباره نورین خواهد گرفت. آیا او آزاد میشود تا خطر بازهم به جامعه بازگردد، یا زندانی می شود تا دیگر امیدی به اصلاح افکارش نداشته باشیم؟
سوم اینکه حکومت پاکستان در مورد گسترش افکار سلفی، افراطی و تکفیری چه اقدام فرهنگی انجام میدهد که یک دانشجوی پزشکی به این سادگی در دام گروههای تروریستی نیفتاده و قصد نابود کردن مردم را نکند؟