کد خبر 70799
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۸

باید مذاکرات کاملاً سری پیش رود. لازم است که تضمین‌هایی برای سری بودن آنها به خصوص در این مرحله وجود داشته باشد. به هر حال اسد آمادگی دارد با اوباما در اروپا دیدار کند، امریکا نیز مایل است با یکی از مسئولان حزب‌الله در لبنان دیدار داشته باشد. امریکا واقعا به دنبال گفت‌وگوی جدی با ایران است. اما همه آنها در پشت پرده.

به گزارش مشرق، جهان نوشت: سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار و متفکر مشهور لبنانی سلسله مقالاتی را در روزنامه لبنانی النهار منتشر کرد که با توجه به تحولات فعلی منطقه به ویژه انقلاب‌های عربی افقی تازه پیش‌روی بسیاری از تحلیل‌گران به‌خصوص ناظران مسائل خاورمیانه قرار می‌دهد.

این یادداشت‌ها در حقیقت ماحصل سفر نعوم به ایالات متحده و دیدارش با مقام‌های مختلف امریکایی و متفکران و استراتژیست‌های آن کشور است.

نعوم عمده این یادداشت‌ها را به صورت گفت‌وگو و موجز بدون ذکر نام مصاحبه‌شدگان و فقط با اشاره به پست و جایگاه آنها در ۶۳ قسمت تهیه و منتشر کرد. تعدادی از این یادداشت‌ها که عمدتا از شماره ۵۰ به بعد بود در نوبت‌های مختلف در دیپلماسی ایرانی منتشر شد.

دیپلماسی ایرانی در مکاتبه‌ای با سرکیس نعوم متن اصلی یادداشت‌ها را تهیه کرد. "دیپلماسی ایرانی" با توجه به اهمیت و جذابیت این مطالب هر پنج‌شنبه یک مورد را در اختیار مخاطبان قرار خواهد داد.

نعوم خود در مقدمه‌ای که برای دیپلماسی ایرانی نوشته، درباره این یادداشت‌ها می‌نویسد: «من ستون‌نویس ثابت النهار هستم. النهار را می‌شناسید، یکی از قدیمی‌ترین روزنامه‌های لبنانی و عربی است. این روزنامه را می‌توان به جرات یکی از پرتیراژترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌های کاغذی لبنان دانست. اگر چه با برخی افکار دوستانم در روزنامه النهار موافق نیستم ولی همگی تلاش می‌کنیم که دموکراسی را رعایت کرده و بدون تحمیل اندیشه‌هایمان به یکدیگر در کنار هم برای النهار یادداشت بنویسیم و تلاش کنیم روزنامه وزینی را تحویل خوانندگان دهیم.

بی‌شک در ایجاد چنین فضایی غسان التوینی، رئیس و مدیرمسئول روزنامه النهار که لطف و محبت بسیاری به تک‌تک روزنامه‌نگاران و خبرنگاران النهار دارد، نقشی مهم ایفا کرده است. من هر سال یک یا دو بار چند هفته‌ای را در لبنان نیستم. چندین سال است که به ایالات متحده می‌روم و در این کشور و سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف آن می‌گردم.

به واشنگتن می‌روم و در اداره‌های دولتی آن سرک می‌کشم و به نیویورک که مرکز بسیاری از اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌های امریکایی است می‌روم و ضمن این که سری هم به سازمان ملل می‌زنم و با نمایندگان کشورهای جهان در این سازمان به گپ و گفت می‌نشینم، با بسیاری از مقامات سابق، مشاوران فعلی، بسیاری از استراتژیست‌ها، متفکران و صاحب‌نظران بحث و تبادل نظر می‌کنم. دیگر رویه‌ام شده، وقتی به لبنان باز می‌گردم نتیجه این گپ و گفت‌ها را در قالب یادداشت در روزنامه النهار منتشر می‌کنم. اهمیت این یادداشت‌ها در این است که تلاش کرده‌ام تمامی مناقشه‌ها و بحث‌‌هایی که با مقامات مختلف امریکایی و غیرامریکایی درباره تحولات مختلف دنیا داشته‌ام را به رشته تحریر در آورم.

به‌‌خصوص و به‌طور خالص مسائل مرتبط با خاورمیانه، جهان اسلام، جهان عرب و لبنان. البته امسال من سفر ۱۰ روزه‌ای هم به سیدنی استرالیا داشتم که طی آن جایزه جهانی "جبران خلیل جبران" که یکی از مهمترین جوایز حائز اهمیت برای لبنانی‌ها است و نزدیک ۳۰ ساله است به روزنامه‌نگاران و پژوهشگران برتر لبنانی استرالیایی، لبنانی امریکایی و عرب داده می‌شود، دریافت کردم. امید است این یادداشت‌ها مورد توجه خوانندگان محترم قرار بگیرد.»

بخش‌‌های اول تا دوازدهم این یادداشت‌ها هفته‌های گذشته منتشر شد که در آرشیو دیپلماسی ایرانی همگی آنها قابل دسترسی هستند و اکنون سیزدهمین بخش از این سلسله مقالات تقدیمتان می‌شود:

از پژوهشگر امریکایی که اصالت عربی دارد و سال‌ها است که در این حوزه فعالیت می‌کند و خود در گذشته یکی از فعالان مذاکرات غیر مستقیم سوریه و اسرائیل برای مدت طولانی بوده است، پرسیدم چه شد مذاکرات متوقف شد و چگونه مفاد آن به رسانه‌ها رسید، گفت: «گفته شد که رغبتی که برای افشا شدن مذاکرات وجود داشت باعث شد تا مذاکرات افشا شود. اما همچنین گفته می‌شود ترکیه نیز پول داد تا توافقی در این زمینه حاصل شود، چرا که در آن موقع سوریه با وساطت و مذاکره ترکیه مخالفت می‌کرد. این درست است که پس از چند سال شکست در این مذاکرات ترکیه موفق شد مذاکرات غیر مستقیم را از سر بگیرد اما هیچ چیزی هم حاصل نشد.»

پرسیدم چه کسی می‌تواند تضمین کند که افشاگری‌های تازه‌ای صورت نگیرد تا مذاکرات کاملاً شکست نخورد، گفت: «باید مذاکرات کاملاً سری پیش رود. لازم است که تضمین‌هایی برای سری بودن آنها به خصوص در این مرحله وجود داشته باشد. به هر حال اسد آمادگی دارد با اوباما در اروپا دیدار کند، امریکا نیز مایل است با یکی از مسئولان حزب‌الله در لبنان دیدار داشته باشد. امریکا واقعا به دنبال گفت‌وگوی جدی با ایران است. اما همه آنها در پشت پرده.»

پرسیدم آیا ایران برای چنین مذاکره‌ای آماده است؟ گفت: «ایران می‌خواهد با امریکا مذاکره کند ولی برای این کار آماده نیست. سوریه نیز می‌خواهد همین کار را کند ولی تا آن جا که من می‌دانم به امریکا چندان اعتمادی ندارد. در این جا سوال دیگری به وجود می‌آید که آیا سوریه این قدر آزاد و بی‌تقید است که بتواند برای صلح با اسرائیل تلاش کند به ویژه در سایه افزایش تنش‌های روشن میان ایران، هم‌پیمان استراتژیکش با امریکا و اسرائیل؟»

او سپس مدعی می‌شود، فراموش نکن که کمک‌های مالی ایران به سوریه سالانه نزدیک به ۵ تا ۷ میلیارد دلار بر اساس محاسبات امریکایی‌ها است. نقش ایران در درون سوریه را هم فراموش نکن. لبنان و حزب الله را نیز در نظر داشته باش. این مسائل شاید باعث شود که برای سوریه سخت باشد که به سمت صلح با اسرائیل با همه نیروهای منطقه‌ای ممکن و اراده‌ای که وجود دارد، پیش رود.

سپس خودش تحلیل کرد: «آن‌چه در خاورمیانه می‌گذرد دلیلی بر شکست سیاست‌های خاورمیانه‌ای امریکا است. از اسرائیلی‌ها بارها به طرق گوناگون خواستم که کلید بازگشت روابط حسنه میان واشنگتن و دمشق باشند. آنها هم برای این کار خود را آماده کردند و تاکید کردند که برای صلح با سوریه راغبند.»

از او پرسیدم، آیا فکر می‌کنی انقلاب عربی در سوریه نیز به نتیجه برسد؟ گفت: «بعید می‌دانم. سازمان امنیت سوریه اوضاع را به قدرت تحت کنترل دارد. شوکت اخوان المسلمین سوریه شکسته شده است. سوری‌ها نمی‌خواهند آن‌چه در عراق افتاد که تا مرز جنگ داخلی رسید در کشورشان نیز تکرار شود. آنها می‌خواهند در ثبات زندگی کنند. سیاست عمومی نظام (فلسطین – اسرائیل – امریکا) چندان تفاوتی با سیاست آنها ندارد.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۷:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۵
    0 0
    نه که ندارن!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس